نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی سگ محله - عزیز نسین

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
محمد ابراهیم شمسائی
۱۳۹۶/۱۱/۰۲
این نوشته ورای ظاهرش معانی بسیار عمیقی داره در ظاهر به نکوهش حیوان آزاری پرداخته ولی در واقع چیز بزرگتری برای گفتن داره مال تپه همین ایران ماست و اهالی محله خوده ماییم ولی تارزان میتونه تمدن ما باشه که انقد سر عمرش اختلاف نظره و ما براش اهمیت قائل نبودیم و هرروز زخمی بهش میزدیم که با اومدن آمریکایی‌ها رنگ رویی گرفت و بیشتر دیده شد ولی اونا هم بی‌دلیل کاری نمیکنن خلاصه که ما با کلی سروصدا نذاشتیم تا بتونیم باز خودمون بهش زخم جدید بزنیم واقعا داستان غم انگیزی بود و اون قسمت دانشجو به نام فریدون واقعا مناسب بود که میتونه نماد روشن فکرای اون زمان باشه که غرب گرایی رو میپسندیدن
zaman goldasteh
۱۳۹۹/۰۷/۲۷
درود
ضمن تشکر و عرض خسته نباشید، جسارتا بعضی از کلمات را اشتباه می‌خوانید.
عِرق میهنی را عًرق میهنی تلفط کردید
در داستان دیگری غلام پَست را غلام پُست خواندید...
ازین دست اشکالات در اغلب داستان‌های صوتی که در اپلیکیشن شما گوش دادم وجود دارد.
البته در حجم وسیع کاری که انجام می‌دهید وجود این اشکالات قابل درک است، و امیدوارم هر روز بهتر از روز قبل باشید.
تبدیل داستان‌ها به فرمت صوتی تاثیر زیادی در گسترش ادبیات خواهد داشت و جمع بیشتری را به داستان خوان‌ها اضافه خواهد کرد که نتیجه‌ی نهایی‌اش بالا رفتن سطح سواد و دانش عمومی ست.
باید از تلاش‌تان تقدیر کرد.
ولی یک متخصص ادبیات در مجموعه‌تان داشته باشید که هنگام ضبط نظارت داشته باشد و اشکالات خوانشی را اصلاح کند.
در مجموع بابت زحمات‌تان و دغدغه‌ای که نسبت به ادبیات دارید سپاسگزارم. هر کار بزرگی اشکالات کوچک و بزرگ هم در کنارش خواهد داشت که به تدریج قابل رفع است.
پنج ستاره حق‌تان است
موفق باشید
احسان حسین زاده
۱۳۹۹/۰۶/۲۰
این تارزان انگاری نماد کشور و فرهنگ خودمونه که با بی اهمیتی داریم نابودش می‌کنیم، تا میاد فعالیتی انجام بشه که فرهنگمونو از مرگ و نابودی نجات بدیم یک عده نادان بی تعقلبا هیاهو و دست اندازی نمی‌گذارن و باز روز از نو و روزی از نو به کوه مشکلات و آزارهامان می‌افزاییم و بی جهت از مشکلاتمون می‌نالیم بدون این که کاری برای برطرف کردنش انجام بدیم، از این منظر هم میشه بهش نگاه کرد که تارزان خود ما مردم هستیم که هر کس هر بلایی سرمون بیاره صدامون در نمیاد و همیشه محتاج کمک دیگران از بیرون می‌مونیم، و فکر می‌کنیم اگر کسی نباشه که از بیرون بیاد و کمکمون کنه و بهمون یاری برسونه ما دیگه نمی‌تونیم کاری کنیم و باید سختی‌ها و بی عدالتی‌ها رو تحمل کنیم، این داستان نشون دهنده‌ی تصورات غلط ماست حتی اگر از این دوره به دوره‌ی دیگه‌ای منتقل بشیم، ما تا خودمون نخوایم نمی‌تونیم تغییر کنیم، ضمنا تحت تأثیر شرایط و جو ایجاد شده هم هستیم و مردم فازکی هستیم
ریحانه حق شناس
۱۳۹۹/۰۹/۳۰
به نظر من این داستان غیر مستقیم میگه که همه‌ی ما‌هایی که از ظلم آدمایی که به خاطر ثروت یا جایگاه سیاسی شون قدرتی پیدا کردن حرف می‌زنیم و اعتراض داریم
اگر توی موقعیتی قرار بگیریم که بتونیم زور بگیم ظلم کنیم و حتی آزار بدیم
و بدونیم که با مقاومت یا بازخواست کسی رو به رو نمیشیم
دیگه با اون آدما هیچ فرقی نداریم جز این که زورمون کمتره
همین حالا هم اون گرونیایی که طرف جنس با خرید قدیمشم گرون می‌فروشه چون میدونه مردم مجبورن بخرن و میخرن
نه با اینایی که اینجوری این سگ رو زجر میدادن فرقی داره نه با اونایی که اختلاس می‌کنند و فساد مالی و... دارن.
این وسط عده ایم هستن که ممکنه بعد زشتی اون اشتباه رو بفهمن و خودشون انجام ندن اما به اون ظلم و ظالما هم اعتراضی نمی‌کنند
مثل امثال شخص روایت کننده در داستان که زشتی کار بچه‌ها رو حالا که بزرگتر شده بود درک می‌کرد اما اعتراضی نمی‌کرد و نهایتا با یه ابراز تاسف رد میشد.
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۹/۰۶
داستان سگی هست که در یک محله زندگی میکند و اهالی آن محله از کوچک و بزرگ او را آزار میدهند. اما زمانی میرسد که یک خانواده آمریکایی به آن محله آمده و سگ را پناه داده و به او رسیدگی میکنند. وقتی آن خانواده میخواهند به کشور خود بازگردند، حتی حاضرند مبلغی را بابت آن سگ پرداخت کنند و با خود ببرند، اما اهالی محله انگار به یکباره نسبت به آن سگ تعصب پیدا میکنند و مانع میشوند. در حالی که در گذشته نه به او آب و غذا میدادند و نه حتی جلوی بچه‌های محله را میگرفتند که آن سگ بینوا را نزنند. گرچه بعد از رسیدگی‌های خانواده‌ی آمریکایی، آن سگ برایشان عزیز شده بود، اما پس از رفتن آن‌ها نیز دوباره به آزارهای خود ادامه داده و به او توجهی نمیکردند. همه‌ی ما تقریبا همینیم.. تا زمانی که چیزی را داریم ارزش آن را نمیدانیم، اگر کسی بخواهد آن را از ما بگیرد، برایمان عزیز میشود و میخواهیم آن را باز پس گیریم. اما باز هم قدر آن را ندانسته و چه بسا آن را تخریب میکنیم. این داستان زیبا هم حکایت همین موضوع است.
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۱/۰۷/۱۶
🍁 وای که چه داستان عمیق، واقعی ‌و دردناکی بود. من امروز زمان رانندگی این داستان رو گوش میکردم، ‌و اینقدر برام دردناک و در عین حال پر از استعاره‌ها جالب بود که اشک‌هام حین رانندگی سرازیر شده بود. یکی از دوستان، جناب شمسائی اینقدر نقدشون به جا و درست بود که حجت رو بر این داستان تموم کرده بودن. اما اگه من هم بخوام نظرم رو بگم باید بگم که به عنوان کسی که سگ داره، و سگشو عاشقانه دوست داره و باور داره اونها هم مثل ما هستن، واقعا دلم برای تارزان به درد اومد، وقتی سیبل سنگ‌های بازی بچه‌ها بود، یا زخم هاش از سگ کشی شهرداری سر باز می‌موند، و یا گشنه میموند… تا اینکه اون امریکایی‌ها به محله‌ی مال تپه که همان ایران ماست و اهالیش که همون ما هستیم، اومدن و به ما فهموندن که ما چه چیزایی میتونیم داشته باشیم که بهشون بی اهمیت هستیم و باید یه غربی به ما یاد بده که چطور از داشته هامون، سگ دلبندمون، و تمدن امون نگهداری کنیم! و وقتی که هم تارزان خوشبخت شد، کورکورانه مانع خوشبختی اون شدیم و دوباره اون رو به همون حالت فلاکت سابق درآوردیم! چه زمان ظلم به تارزان، و چه زمان پس گرفتن خوشبختی تارزان فقط اون رو به عنوان سمبلی از محله، تاریخ و کشورمون دیدیم و کورکورانه سوار بر موج فکری غلط جمعیت شده و از اون تبعیت کردیم، و دانش شناس و روشنفکری مثل فریدون رو هم به دشمنی با وطن محکوم کردیم، تنبیه کردیم و سرجاش نشوندیم! واقعا علاقه مند شدم که آثار دیگه این نویسنده ترک رو بخونم و از این کتاب بی نهایت لذت بردم! ممنون دوست عزیزم کتابراه ☘️
سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۱/۰۳/۱۷
داستان در مورد سگی است که در محله‌ای قدیمی زندگی میکند هیچ کدام یک از اهل محل نمیدانند که این سگ از کی در ان محله بوده و هر بلایی که دلشان بخواهد سر سگ بینوا میاورند اما این فقط ظاهر داستان است و نویسنده با زیرکی و مهارت و قلم جذاب و گیرای خود و پر و بال دادن به داستان مفاهیم زیادی را در دل داستان بیان کرده. سگ در واقع بیانگر قدمت و فرهنگ تاریخ میهنمان است که همه باهم سر ان اختلاف نظر داریم و هربلایی که دلمان خواسته از گذشته تا به امروز سر ان اورده ایم. خانواده امریکایی نشان دهنده این است که وقتی پای غریبه‌ای به میهنمان باز شده رگ غیرتمان برای دفاع از میهن به جوش امده ولی دوباره روز از نو و روزی از نو. فرد تحصیل کرده محله که اگرچه تحصیل کرده است و چیزی خوانده اما سوادش باعث شعورش نشده. راوی داستان اگرچه زشتی کارها را فهمیده اما اعتراضی نمیکند مثل خیلی‌ها در جامعه امروز که اگرچه متوجه عملکردهای اشتباه چه دولت و چه ملت هستند اما دم بر نمیزنند. علاوه بر این میتوان گفت نویسنده به این نیز اشاره داشته که همه ما تا زمانی که شخصی به جایگاه و درجه‌ای نرسیده اورا بحساب نمی‌اوریم ولی تا فرد دارای مقام و جای گاهی میشود همه به او احترام گذاشته و برایمان عزیز میشود. به نکوهش حیوان ازاری نیز اشاره داشته. مفاهیم بسیاری را میتوان از دل این داستان برداشت کرد. صدا و نحوه اجرای گوینده که راوی داستان نیز هست خوب بود. با توجه به اینکه این کتاب رایگان نیز هست به تمام عزیزان توصیه میکنم که داستان رو گوش کنند و از شنیدنش لذت برده و به مفهوم داستان توجه کنند.
آنیتا ارزانی
۱۴۰۰/۱۱/۲۷
اولین توصیه این است که حتما پیش از شنیدن داستان، هم درباره نویسنده و هم نظرات را بخوانید تا مثل بعضی دوستان دچار سوء تعبیر نشوید.
دوم اینکه، علیرغم روکش سطحی داستان ک روایت رفتار مردم محلی با سگ محله شان است، تعابیر مهم ودستاوردهای عمیقی در ریشه داستان کشف خواهید کرد.
سوم: مثل بعضی زیاد به صدای راوی پیله نکنید، اصل، خود ماجرا است.
چهارم: به اغلاط کلمات هم توجه نکنید، مغز ما ایرانیها در این مواد بسیار هوشمندانه عمل خواهد کرد. خودش درست و غلط را تشخیص میدهد!!
پنجم: اگر کسی یا چیزی باعث کدورت احوالتان شد، میتوانید در اقیانوس ذهنتان بی رحمانه غرقش کنید، هر چند در دنیای واقع این شق قضیه از دستتان خارج است. خلاصه اینکه با اطمینان خاطر داستان را گوش کنید ک بسیار ارزشی و با محتوی است.. ولی قول نمیدهم ک بدون اظهار تاسف آن را فراموش کنید.
رسول منوچهریان
۱۴۰۰/۰۹/۱۴
بسیار زیبا و به نظر من کنایه آمیز به ملت‌های جهان سوم که هیچ وقت قدر داشته‌های خودشون رو ندونستن و همیشه تاریخ دچار افراط و تفریط بودن و در حاشیه زندگی کردنو متن رو سپردن به جوامع مدرن. چه بسا آمریکائیها داستان ما یا فرقی نداره منظور جوامع مدرن که در متن زندگی میکنن چه مقدار از این تارزان‌ها از این جوامع جهان سوم که متاسفانه جامعه خودمون یکی از طلایه داران اونه استخراج نکردن و قدرتمند تر نشدن. تارزان‌هایی که به چشم ما بی ارزشو کم اهمیت و دم دستی هستن ولی بعدها که بها بهشون داده میشه و تو جایگاه اصلی خودشون قرار میگیرن تبدیل به نخبگان علمی و ورزشی هنری و اقتصادیو چه و چه خواهند شد و دیگر افسوس خوردن و لب گزیدن دیر است و بی فایده و الی ماشالله برای این حقیقت تلخ مثال وجود داره که... بگذریم. روح نویسنده بزرگ این کتاب شاد
سحر اندیشه
۱۴۰۱/۰۸/۱۸
روایتی بی حد تلخ، هم در ظاهر و هم در باطن؛
واقعا نمیشه گفت ظاهر داستان تلختره یا پیامی که در بطنش قرار داره.
کشتن حیواناتی معصوم فقط به جرم اینکه ما ازونا خوشمون نمیاد استعاره ایه از کشتن هر انسان، دین یا ملتی که باب میل ما نیست.
یا شاید هم فکر میکنیم از بین بردن این حیوانات یا انسان‌های ناپاک، راه رسیدن به بهشت رو هموار تر میکنه یا شاید هم یه فریضه‌ی واجبه؟
.
داستان، همچینین، روایت تمام مردمیه که نه میکُشند، نه کشته میشوند. و تنها در سکوت به تماشای کشتار مینشینند بدون اینکه قدمی پیش یا پس بذارن. که جایگاه این انسان‌ها از کسی که میکشد هم پایین تر است.
.
روخوانی کتاب روان و دلنشین ولی کمی هم سریع بود.
با تشکر از راوی، چوک و کتابراه از ارائه‌ی رایگاه این داستان عمیق 🙏
رضا میری
۱۴۰۲/۰۳/۲۶
با سلام و درود و تشکر از عزیزان کتابراه بابت اهدای این کتاب. مطالب این کتاب با توجه به حجم کم و مطالب طنز گونه که حاوی یک نوع طنز اجتماعی بود جالب توجه بود و در آن نویسنده با ظرافت به کار گرفته شده در عبارات و متن آن خواسته این حقیقت را عنوان کند که انسان‌ها وقتی چیزی را در اختیار دارند قدر آن را ندانسته و آن را به انحاء مختلف مورد بی مهری و آزار قرار می‌دهند و زمانی که شخص یا اشخاص دیگری به آن بها داده و ارزش قائل می‌شوند رگ غیرتشان گل می‌کند و خواستار به دست آوردن مجدد آن شده و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کنند و جالب تر اینکه بعد از تصاحب مجدد آن باز هم مورد بی مهری قرارش می‌دهند. با سپاس فراوان
Z
۱۴۰۱/۰۸/۱۸
عزیز نسین جزء نویسندگان موردعلاقمه
از بچگی کتاباشو توی زیرزمین خاله جان یواشکی میخوندم و از طنز شیرین و زبان نقادش لذت میبردم. سگ محله واس عزیز هویتی است که به افراد طبقه پایین در جامعه داده. اونها که دایم مورد ازار و اذیت قدرتمندان و طبقه حاکم قرار میگیرن و صداشون درنمیاد. اونا که حتی زیر فشارهای اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی له میشن ولی باز سرشونو پایین میندازن و چشم بدست همونا که توسرشون میزنن، میدوزن تا لقمه‌ای چیزی بهشون ارفاق کنن.
عزیز تمام عقده‌های تلنبارشده از ظلمی که میبینه و حس میکنه رو اینطور نقاشی میکنه و واقعا درین کار استاده.
ولی اجرا ضعیف بود کاش کمی حساستر و بهتر از صداهای افراد استفاده میشد
Mina mahtab
۱۴۰۲/۰۷/۱۲
عزیز نسین با طنز تلخ خود همیشه آدم را بین خندیدن و گریستن قرار می‌دهد. داستان تارزان و محله آن آنقدر به نوع زندگی مان در حال حاضر شبیه است که انگار خود را در اینه روایت او می‌بینیم. وقتی می‌بینیم از حافظ و سعدی و مولانا و ابو علی سینای مان تعریف می‌کنند و بزرگداشت می‌گیرند و حق خود می‌دانند که آن‌ها را از آن خود بدانند، رگ غیرت مان به جوش می‌آید، بعد که با چنگ و دندان آن‌ها را مال خود می‌کنیم، برای آن‌ها نه جایگاهی قائلیم نه احترامی. نه بزرگداشتی نه پیروی از آموزه ایی از آنها... حتی پا را فراتر گذاشته گاهی انها را مرتد می‌نامیم. امان از دست ما آدمها.....
افشین حبیبی
۱۴۰۰/۱۱/۲۷
سلام و درود خدمت عزیزان 👋
به نظر بنده این کتاب اجازه میده که شما با هر داستانی که دوست دارید منطبق‌اش کنید.
مثل فرهنگ، نفت، محیط زیست، انسان‌های همچون علی یونسی، مریم میرزاخانی و...
پس کتاب شما را وادار به فکر کردن میکند و از دسته کتاب‌های کم ارزش خارج میشود.
درمورد صوت و گویش، بد نیست ولی میتونست بهتر باشه.
امیدوارم نظرم برایتان مفید بوده باشه.
مردم و دولت با نابغه‌هایی که نیاز به مراقبت و حمایت دارند رفتار درستی ندارند، نام علی یونسی را در گوگل جست و جو کنید.
با کمی تفکر و تغییر میتوان در مسیر رشد فردی و جامعه حرکت کرد.
سپاس از شما🌹
behrooz afrooz
۱۴۰۲/۱۲/۰۳
نوشته‌های عزیز نسین در سطح بالایی از طنز نویسی پایدار است. نسین گذشته از دو عنصر اصلی طنز یعنی: شیرینی مطایبه و تلخی تراژیک رخدادها، عنصر سومی نیز به جوهره کار می‌افزاید؛ آن عنصر، تفکر انگیزی با به کارگیری نمادهای نیمه آشکار است. این تکنیک باعث میشود یک سوژه روزمره و دم دستی، به طرز نویی به ذهن مخاطب هدیه شود. شما را به تفکر در خصوص نمادهای تارزان، محمد آقا، بقال، اهالی بزرگسال محل، بچه‌های محل، خانواده امریکایی، ماموران سگکش، ماموران کلانتری و... دعوت میکنم.
یک ستاره به خاطر عملکرد ضعیف چوک در گویاسازی اثر کاسته شد.
Amir Abbas Shamsi
۱۴۰۰/۱۱/۱۲
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت عزیزانی که در گردآوری این کتاب زیبا زحمت کشیدند.
داستان در مورد یک سگ ولگرد است که در یک محله زندگی میکند که اتفاقاتی پر از ضد و نقیض
برای او رخ می‌دهد
در این داستان به حیوان ازاری هم توجهی شده است
از نظر بنده مفهوم داستان بر این منوال است تا زمانی که موقعیت فردی و اجتماعی من خوب و دلپذیر باشد همه (رفتار مردم و اطرافیان) مرا دوست دارند و با تمام قوا از من دفاع میکنند و به من احترام میگذارند
اما اگر موقعیت من به کلی برعکس شود رفتار
دیگران هم به کلی برعکس میشود
کوثر
۱۴۰۱/۱۲/۱۰
واقعا راست بود و قصه زندگی خیلی از ما‌ها بود فقط با این تفاوت که خیلی وقتا هر کدوم از ما هم نقش تارزان رو توی زندگی مون بازی می‌کنیم هم نقش مردم محله و خیلی از وقتا یادمون میره که چقدر خودمون سختی کشیدیم و از رفتار بقیه اذیت می‌شدیم بازم بقیه رو با همین شرایط اذیت میکنیم و با همه این وجود وقتی یکی با سختی و صبر بسیار تازه داره رنگ خوشبختی رو میچشه بازم با کمال تعجب نمی‌زاریم و خیر سرمون خیر خواهی میکنیم موقع گوش دادن کتاب و تشابهش با این زندگی نمیدونستم بخندم یا گریه کنم چرا واقعا
Saeed . J
۱۴۰۰/۱۰/۲۶
درود،
به نظرم تارزان می‌تونه نماد خیلی از چیز‌ها باشه. مثلاً آثار باستانی، که مردم روشون نقاشی و یادگیری مینویسند و کوچکترین ارزشی براشون قائل نیستند ولی فقط لازمه یه خارجی مخصوصاً آمریکایی بیاد و فقط یک آجر از اون رو برداره که ببره، تمام رسانه‌ها از فضای مجازی تا تلویزیون از کوچیک و بزرگ، از سردمداران تا مردم عادی با اینکار مخالفت میکنند و خودشونو عاشق اون میدونند ولی همینکه ماجرا تموم بشه دوباره همون آش وهمون کاسه، تارزان می‌تونه نماد نخبگان هم باشه. با تشکر.
نازگل سروی
۱۳۹۹/۰۵/۰۳
برخلاف نظر برخی دوستان به نظر بنده این داستان درباره ایران نیست بلکه درباره یک مال و یا ثروتی دم دستی می‌باشد که تا وقتی مورد توجه شخصی از خارج قرار نگرفته قدر دان آن نیستند و به محض اینکه آن مال طرفدار پیدار میکند همه برایش سرو دست میشکنند و به محض این که از رونق می‌افتد دوباره نسبت به آن بی توجه میشوند این نه فقط در ایران بلکه در هر کشوری وبا هر مردمی تجربه شده حال اگر این مال در ایران باشد و توسط غربی‌ها مورد پسند واقع شود خصلت غرب زده مردم آن مال را روی سرشان میگذارد...
Mehran Shokouhiyan
۱۳۹۷/۱۱/۰۱
تارزان همین نخبه‌های این مملکتن که تا زمانی که هستن کسی قدرشونو نمیدونه، وقتی از مملکت میرن عزیز میشن و به زور برش میکردونن و دوباره همون بلاهای قبلی رو سرشون میارن، مثل کاوه مدنی
علی رضا صیامی
۱۴۰۲/۰۵/۱۴
خوب بود فقط ای کاش خانواده آمریکایی سگ را با خود میبردن نفهمی بچه ها و مردم محل خواننده را به یاد بچه های ۳۰ سال پیش میاندازد که بی دلیل سگها را سنگ میزدند اگر نویسنده مانند کتاب سپید دندان نوشته جک لندن به جزییات بیشتری از زجر کشیدن سگ میپرداخت قشنگتر میشد یا اینکه داستان را از زبان سگ بیان میکرد با تمام جزییات در هر صورت من شخصا پایان باز را دوست ندارم سگ یا باید میمرد یا با آمریکا ییها میرفت یا یک آدم عاقل نجاتش میداد
Hadis Gholipour
۱۴۰۱/۰۲/۱۲
درود، در کل کتاب‌های عزیز نسین حالتی طنز آلود دارد، اما این کتاب اصلا خنده‌ای روی لبانم نیاورد، شاید در موضوع طنز تلخ نوشته شده بود، زیرا سعی داشت تا با توصیف یک سگ پیر تر از محله و بلاها و شکنجه‌هایی که بچه‌ها و بزرگتر‌ها به سرش می‌آوردند فضای طنز آلودی ایجاد کند. صدا‌ها به شدت مزخرف و گنگ بود به طوری که با گذشت زمان نتوانستم به آن‌ها عادت کنم و به ناچار تا پایان داستان آن‌ها را تحمل کردم. امیدوارم این دیدگاه مفید باشد. سپاس.
Saeed Ghasemi
۱۴۰۰/۰۹/۱۹
سلام خدمت همه اهل کتاب
بنظرم برای درک بهتر کتابهای پر مفهوم باید چند بار گوش داد من با یک بار گوش دادن ب این نتیجه رسیدم منظور نویسنده کنایه ب کشورهای جهان سومی ک قدر داشته‌های خودشونو نمیدونن و با تعصب بیجا مانع پیشرفت کشور و مردم میشن اشاره ب دانشجو یعنی روشنفکری ک مردم گاوتپه واقعا گاون در برابر اینجور تفکرات، کلمه مال ب ترکی میشه گاو باید گوینده معنی کلمه رو میگفت یعنی گاو تپه ک اشاره ب کردار ادما داره
حمیدرضا حضرتی
۱۴۰۱/۰۹/۲۸
جامعه برای خود شخصیتی دارد. شخصیتی که شاید با شخصیت تمام اعضای آن متفاوت باشد. وقتی در جامعه‌ای قرار می‌گیریم، شحصیت اصلی خودمان را رها و حتی پنهان می‌کنیم. رفتاری می‌کنیم که حتی گاهی برای خودمان تعجب برانگیز است.
نخبه‌ها مغلوب جامعه نمی‌شوند و کسانی که خود را متعلق به جامعه رشدیافته تری می‌دانند.
توجه به این ویژگی برای ارتقای جامعه مان مفید است و این داستان عزیز نسین این توجه و تامل را در خواننده بر می‌انگیزد.
کورش فرودی
۱۴۰۰/۱۲/۱۹
کتابهای عزیز نسین نویسنده شهیر ترک در گروه کتابهای طنز سیاسی محسوب میشوند و بسیار جالب و شنیدنی هستند من این کتابها را از دهه پنجاه که در ایران چاپ شدند خریداری و خوانده‌ام و جالب اینکه انگار هیچگاه قدیمی نمیشوند و برای همین اوضاع و احوال امروز گفته شده‌اند یا اینکه سیاست در خاورمیانه تغییر نمیکند من به همه دوستان کتابهای عزیز را توصیه میکنم بخصوص با صدای آقای سلطانزاده البته گویش این کتاب را هم الحق پسندیدم
صدیقه فتحی
۱۴۰۰/۱۲/۱۲
عالی بود
چقدر این فرهنگ آشناست تا وقتی کسی صاحب نداره همه بیخیالش هستند یکی که پیدا بشه بهش برسه همه جوگیر میشن خیالشون راحت شد که دیگه کسی نیست همه باز بیخیالش می‌شن
یاد کتاب اسکارلت افتادم که اسکارلت وقتی ملانی فوت کرد و رت باتلر هم گذاشت رفت و شرایط برای تصاحب اشلی مهیا بود دیگه نخواستش
و واقعا چنین فرهنگی در جامعه ترکیه و ایران وجود داره و داشت وحق و حقوقی برلی حیوانات و انسان‌های ضعیف و معلول قائل نیستند
Alireza Karimkhani
۱۴۰۰/۰۸/۰۵
خوانش متن عالیه. کتاب صوتی دقیقا یعنی بدون قضاوت و فقط انگار از رو میخونی. حتی موسیقی کارو خراب میکنه.
عزیز نسین هم که واقعا عزیزه. قرابتی که که با فرهنگ ایران دارن و طنازی عزیز نسین جای خالی یه طنز فرهنگی نویس رو تو دهه‌ی چهل و پنجاه ایران پر کرد. از بچه‌ی ۷ساله تا پیر ۸۰ساله از داستاناش لذت میبرن. به جای تلاش برای هیاهوی وامصیبتای سیاست، به درستی با داستان فکاهی اجتماع و فرهنگ رو نشانه می‌رفت.
روحش شاد
fahime hatami
۱۳۹۷/۰۱/۲۲
تارزان بیچاره همان ایران عزیز ماست در دست مردم نادان محله 😭
زهره نیک روی
۱۴۰۲/۰۵/۰۵
سلام عرض ادب و احترام، بسیار عالی پدیده مرغ همسایه غاز هست رو بیان کرده بود. همینطور نشون میداد چگونه در فرهنگ شرقی به داشته‌های خودشون اهمیتی نمیدن. ما شرقی‌ها از دریچه چشم غربی‌ها به داشته‌های خودمون نگاه می‌کنیم و خودمون غافل هستیم که دقیقا چه موهبت‌هایی در اختیار داریم. گوش کردن به این داستان رو پیشنهاد می‌کنم. طنز تلخ و نحوه خواندن شنیدن کتاب رو لذت بخش می‌کنه
راضیه رحیمی
۱۴۰۱/۱۱/۲۹
داستان کوتاه بی نظیری بود شباهتش به دنیای واقعی و جوری که توصیفش کرده بود واقعا قلبمو به درد اورد که چقد شبیه زندگیامونه که همه حداقل‌ی بار همچین چیزیو تجربه کردن به شخصه خوشحالم که خوندمش داستان پر احساس و قشنگی داشت گرچه که یادم اورد زندگی میتونه چقد مزخرف باشه ولی ارزش خوندن رو قطعا داشت و پیشنهاد میدم حتما بخونیدش و چون کوتاهه خیلی وقتی نمیگیره ازتون
Faz P
۱۴۰۰/۱۲/۲۳
کتاب فوق العاده زیبا و پر مفهوم بود و باید بگم میتونیم این کتاب رو تعمیم بدیم به زندگی اجتماعی خودمون
به نظرم نتیجه‌ای که از این کتاب به دست میاد واقعا مارو به فکر فرو میبره
و چقدر از تعبیر دوستان در نظرات لذت بردم خیلی خوشحالم که کتابراه این شرایط رو فراهم کرده که همه در مورد کتابی که خوندیم عقایدمون رو به اشتراک بزاریم
شهرام سعیدی
۱۴۰۰/۰۲/۲۷
در قدرت قلم عزیز نسین هیچ شکی نیست، تمام نوشته هایش عمیق و پرنغز هستند که به زبان شیوای طنز بیان شده‌اند.
ترجمه این کتاب اندک ایراداتی داشت و بیان راوی اصلی هم زیاد خوشایند نبود. ترکیب لحن بیان عامیانه و رسمی در یک‌ جمله نازیباست.
با این وجود، پیام داستان به وضوح منتقل شد که در بسیاری از نظرات دیگران اشاره شده است.
متی مقدسی
۱۳۹۹/۰۵/۱۲
به نظر من هیچ جوره نمیشه بهش گفت طنز... فقط تلخ بود... سگ نماد دارایی ماست. کشور تمدن فرهنگ عزیزی که کنار نونه قدرشو نمیدونیم نخبه هامون هرچیزی که راه نگه داشتن و لذت بردن ازش رو بلد نیستیم.... آدم‌های مال تپه ماییم... خانواده‌ی آمریکایی نماد افرادی که بلدن قدر میدونن و میفهمن...
حامد چراغی
۱۴۰۳/۰۹/۰۷
داستان خیلی بامزه و البته دردناک بودهمه اذیتش می کنند و بهش بی تفاوتن، زنده موندنش هم لطف خدا و بخت بلندش بود، تا وقتی تارزان بدبخت بود کسی بهش محل نمی داد، اما وقتی پیش آمریکا از این رو به اون رو شد، شروع کرد دلسوزی و حمایتصداگذاری ها خوب بودالبته وقتی نویسنده نسبن و مترجم شاملو باشه ترکیب خوبی درمیاد
فروغ السادات شهیدی
۱۴۰۲/۱۲/۲۰
از عزیز نسین نویسنده‌ی توانای ترکیه قبلا هم خونده بودم، در قالب طنز فرهنگ جهان سومی و تعصبات و فقر فرهنگی را به نمایش میگذارد، داستان سگ محله میتواند اشاره به تمام داشته‌های یک کشور داشته باشد که قدر نمی‌دانیم ارزش نمیگذاریم محافظت نمیکنیم، اطلاعات ضعیفی داریم ولی با شدت و تعصب از رد کردنش خودداری میکنیم
احسان شیرزاده
۱۴۰۱/۰۱/۲۹
خیلی عالی بود بنظر من سگه نماد کشور ایران و مظلومیت و عدم واکنش به ظلمش نماد انعطاف ملت نسبت چوب بالای سر. وآمریکاییها نماد به اصطلاح فرهنگ غرب و شناخت عمیق و وسیعشون نسبت به ارزش مادی فرهنگی ایران و آثار باستانی و هنری ایران. اهالی محل و کلانتر هم نماد مسئولین و رده بالاهای کشور. خلاصه عالی بود عالی
fArhAd
۱۴۰۰/۰۲/۱۱
واقعاً داستان خوبی هست و میشه گفت حرفی برای گفتن داره. که میشه پیامدهاش رو تو همه‌ی جوامع و‌ در همه عرصه‌ها دید. من بیشتر به حرف‌های مردم میخندیدم نه اتفاقای داستان.
و اینکه به نظرم کار جلوه‌های صوتی خوبی نداشت و بعضی مواقع صدای پس زمینه زیاد بود و راوی داستان خیلی خشک روایت میکردن
به هر حال ممنون
المیرا مشعوفی
۱۳۹۷/۰۵/۰۹
بسیار زیبا و دردناک... حکایت مردمی که با نادانی فقط میخواهند داشته هایشان را حفظ کنند اما نمیتوانند و قدرش را نمیدانند و زود آن را از دست خواهند داد
dr.Alimirzaei
۱۴۰۲/۱۱/۱۲
عزیز نسین نویسنده ترک در این اثر به خوبی به خودخواهی آدم‌ها پرداخته و کاملا ملموس این عادت بد رو که حس تملک نصبت به یک جاندار دیگه داریم رو نشون داده، تملکی بدون احساس مسئولیت، این اخلاق بد رو که فقط وقتی یادش میفتیم که.......
توصیه میکنم خودتون به این داستان که به خوبی روایت شده گوش کنید.
A.asgari
۱۴۰۱/۱۱/۲۶
همه‌ی ما ادم‌های وقتی تویه جایگاهی بالاتر قرار بگیریم سعی میکنم که به زیر دستی‌ها ظلم کنیم
داستان در باره‌ی سگی بود که همه‌ی محله بهش ظلم میکردن بچه‌ها بهش سنگ میزدن گوششو بردین دستا پاش همیشه شکسته و نمیتونه درست راه بره
اخرشم سگ‌های خیابونی و میکشن و بهشون ظلم میکنن لطفا با حیوانات مهربان باشیم
طهورا جعفری
۱۴۰۱/۰۳/۱۱
اولش اصلا برای من جذاب نبود.
بعد هم که جلو تر رفت فهمیدم که چقدر شخصیت‌های بی رحمی در داستان وجود دارند.
اینطور یاد میدهد که هر رفتاری که با یک حیوان داشته باشیم اشکالی ندارد چون او مال ماست و صاحبش ما هستیم
و این اصلا درست نیست.
ولی در حقیقت باید بگم که گوینده‌ها متنوع و عالی بودند.
IRANIAN LEARNING
۱۳۹۹/۰۹/۲۱
در کل خوب بود😊 👍👍👍ولی چند تا ایراد داشت اولین ایراد این بود که اهنگ‌ها بیش از حد صدای بلندی داشتن دوم اینکه توضیح درباره نویسنده بیش از حد بود و ایراد بعدی این هست که یه سگ بیش از ۱۵ سال عمر نمیکند
و اما در کل عالی بود👍👍👍👍😊 و بنظرم میشه کشورمون ایران را به تارزان بیچاره تشبیه کنیم😭😭😭
مصطفی ش
۱۳۹۷/۰۶/۰۱
فلسفه این داستان همان فلسفه داستان قلعه حیوانات است در تحلیل کمونیسم. گاهی نیاز به همکاری با سایر کشورها داریم. آخه برای اون چیزی که بلد نیستیم میتونیم از اهلش استفاده کنیم. و اگه توان چیزی را نداشتیم و گفتیم بلد نیستیم نباید کسر شان ما باشه
آسمان محمدی
۱۴۰۲/۱۱/۲۷
دوستش داشتم در حین این که واقعیت ظلم آدمی بر حیوان را بیان میکند، می توان این بد رفتاری ها را در مورد زنان یک جامعه (جوامع اسلامی) و یا آدمیان در نظر گرفت، تا زمانی که عزیزی در کنارمان هست قدرش را نمیدانیم همان که می رود دلتنگش میشویم، وقتی می‌آید ‌ای کاش به خودمان بیاییم.
Cpt.m
۱۴۰۱/۱۰/۲۴
دردناک و تاسف بار بود قصه افرادی که خودشان را اشرف مخلوقات می‌دانند ولی پست تر از هر جانوری هستند. فارق از مضمون حیوان آزاری داستان روایتی از ظلم و بی عدالتی و بدتر از آن بی تفاوتی اجتماعی که امروز دامنگیر جامعه شده رو ارائه میکنه که نشان دهنده دید باز نویسنده هست.
وحید صادقی
۱۴۰۰/۰۹/۲۰
دمتون گرم ازاین داستان.
من فقط تا الان پنج مرتبه گوش کردم حدود یک ساعت خندیدم خوب خنده‌ام تموم شد اومد نظرم رو بنویسم که بازم خندیدم نمدونم تا کیه خندم تموم میشه فقط اینکه برای اولین بار بود گروه فرهنگی چوک منو به این صورت خوش حال کرد. در پناه حق باشید
خدانگهدار شما
الهام خانم
۱۳۹۹/۰۴/۲۹
طنز تلخ یکی از بهترین راههای بیان مشکلات بوده و هست. عزیزنسین همیشه گلایه از شرایط بد کشورش رو با طنز تلخ بیان کرد. اما الان‌کشورش شرایط خیلی بهتری از اون روزها داره.
و متاسفانه شرایط کشور ما شبیه و یا حتی بدتر از سالیان پیش ترکیه شده
سمیرا سرخیان
۱۳۹۸/۰۶/۲۴
قلم عزیز نسین و کتابهاش بی‌نظیر و و اقعا لذت عالی میبرید از خوندنش اما این صدا روی این قلم کمال بی‌إنصافی و بی‌سلیقگی بود... من حاضر بودم رایگان نباشه اما صداپیشگی درخور این کتاب روش باشه... منکه از صدا خوشم نیومد اما متن فوق العاده است چون عزیز نسین
Monir Naghikhani
۱۳۹۷/۰۵/۲۴
عزیزنسین نویسنده بسیار قابلی است، دیدگاه طنز تلخ را بسیار زیبا در این داستان و درضمن قشری از ما انسانهارو خیلی خوب توصیف کرده است، سرگذشت تارزان فقط برای او نیست به سرگذشت ماانسانها هم میرود که هرچی مظلومتر باشی، ظالمها بیشترند، خدا به مارحم کند.
زهرا غریبی
۱۴۰۱/۱۲/۱۱
عالی بودددد، سگ نماد داشته‌های یک فرهنگ یا ملت هست که وقتی‌ی نفر دیگه براش تلاش میکنه به رگ غیرت جامعه برمیخوره، میشه گفت شبیه میراث فرهنگی و آثار باستانی که تو موزه‌های خفن چقد دقیق ازش نگهداری میشه و اینجا به چه شرایطی...
، حتما گوش بدید خیلی عالیه
1 2 3 4 5 6 >>