نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی حاجی مراد - صادق هدایت

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۱/۰۶/۲۳
🍁 بوف کور، داش آکل و از کارهای ترجمه‌اش تمشک تیغدار، دربرابر قانون، مسخ، و حالا هم حاجی مراد!
بی برو برگرد قلم صادق هدایت زیبا، قوی و ستودنی ست.
این داستان رو هم من دوست داشتم. به زیبایی فضای مرد سالار اون دوران رو صادق هدایت به ما توی این کتاب کوتاه نشون میاد. خشونتی که بر علیه زنان روا می‌رفت. کتک خوردن و غیره همه چیزهای دردناکی هستن که واقعا اون موقع وجود داشتن.
توی اون زمان، به نظرم تنها رسالت خطیر زن زاییدن و بچه دار شدن بود، و حالا این هم مهم نبود که مشکل از زن است یا مرد! اگر بچه شان نمی‌شد، مرد آزاد بود تا به این بهانه زنان دیگری اختیار کنه!
مردی که لقب حاجی رو هم به عاریه همانند مال و اموالش از طریق ارثیه صاحب شده بود بی هیچ زحمتی! نه زحمت مال اندونزی رو متحمل شده بود، و نه زحمت مکه رفتن رو به جون خریده بود!!
و در نهایت هم به خاطر یک اشتباه او در برابر کسبه ‌و مردمی که به غلط هندوانه به زیر بغلش میدادند و حاجی حاجی خطابش میکردند، پلیس او را شلاق زد.
و با این حال که او اشتباه کرده بود و سر گذر زن دیگری را به جای زن خود شناخته بود! اما باز هم در نهایت زن خود رو طلاق داد!!!!!
کتاب پردرد و تاثیر گذاری بود. ممنون دوست عزیزم کتابراه ☘️
سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۱/۰۴/۰۸
داستان مردی در زمان گذشته که مال و نام خود و اسم و رسمش را از عمویش به ارث برده به او لقب حاجی داده‌اند بدون اینکه مکه رفته باشد. اشاره به فرهنگ حاکم در اون زمان داشت داستان فضای مرد سالاری آزار و اذیت زنان و نادیده گرفته شدن حقوقشون و اینکه بدون علم و اگاهی بر اینکه مشکل بچه دار شدن از مرد هست یا زن مرد با زن یا زن‌های دیگه‌ای ازدواج میکرد تا براش بچه بیارن. حاجی قصه که با ارثیه عموی خودش به جایگاهی دست یافته بود و قبلا با تکبر و غرور راه میرفت بعد رسوایی که به بار اورد اهسته راه میرفت تا صدای کفشاش بگوش نرسه با اینکه مقصر بود و در مقابل همه شلاق خورد اما با طلاق زنش خواست بگه که اشتباه نکرده و زنش رو مقصر جلوه بده. اسم داستان هم از روایت داستان برگزیده شده و اشاره داره به شخصیت اصلی داستان که نماد فرهنگ و فضای حاکم در زمان خودش بوده. صدا گذاری داستان اصلا خوب نبود و وقتی با اثار نویسنده‌ای چون صادق هدایت سروکار داریم حتما باید تو انتخاب گوینده دقت بیشتری میشد تا بتونه ارزش اثر رو با اجرای خوبش حفظ کنه.
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۸/۰۲
داستان مردی که در زندگی همه چیز را به راحتی و بدون زحمت به دست آورده، چه لقب، چه مال و مکنت و.. اما بچه‌ای ندارد. این آسودگی، گویی او را سرکش کرده و به خود اجازه میدهد در همه چیز حق به جانب باشد، به طوری که همسرش را کتک میزند و حتی در خیابان، زن دیگری را به باد ناسزا و کتک میگیرد، چرا که خیال میکند همسر خودش است. و همین ادعای بیخودیست که او را به دردسر می‌اندازد. جلوی همه مردم شلاق میخورد و مجازات میشود و نامش ورد زبانها میشود. از عرش به فرش رسیدن یا بادآورده را باد میبرد.. اینها ضرب‌المثلهایی بود که با خواندن این قصه به یادشان افتادم. در انتها، صادق هدایت مثل همیشه ضربه نهایی را میزند که البته بسیار هم عجیب است. مرد، گویی همسرش را مقصر رسواییش میداند و از او جدا میشود، در حالی که همسرش هیچ نقشی در این ماجرا نداشته‌است. در کل، خواندن این داستان را توصیه میکنم.
منا صالح
۱۳۹۷/۰۸/۱۱
مرد سالاری ان زمان و پایمال شدن حقوق انسانی زن به خوبی به تصویر کشیده شده.. این که برای حاجی مراد عادت شده کتک زدن زنش و به اشتباه فکر میکنه زنش رو در کوچه دیده و به خاطر همین و این که بی‌اجازه بوده اونو مستحق کتک زدن میدیده و این که زن دیگه رو تو خیابون بدون اعتراض دیگران سیلی زده و در اخر هم به خاطر اشتباه خودش زنش رو طلاق میده همه نمود‌های پایمال شدن حقوق زنانه همچنین ریا کاری و تزویر با حاجی قلابی بودن و خشمش از بیان این مسئله خیلی مشهوده... ممنونم کتاب خوبی بود.. افق دید رو گسترش میداد...
محسن صیدپور
۱۳۹۶/۱۲/۱۲
واقعا آیا اجباری هست که هر فردی که نزدیکتر به شما بود ببرینش برای صدا ضبط کردن. واقعا این اثر رو نابود کردین. چرا اخه. عاقا نکن. نخون. دوبله نکن. واییییییییی. چقدر صداها زشتو بدون انعطاف. اه. انگار داره اخبار میگه.
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۲/۱۲/۲۵
جالب بود الان که برای نوشتن نظرم، کتاب صوتی حاجی مراد از صادق هدایت شنیدم، فکرکنم همسر خود حاجی مراد اولش گفت که اگه از صراف میشدم خوشبخت تر از این زندگی با تو می‌شدم و حاجی مراد همسر صراف را اشتباهی به جای همسر خودش گرفته بود!؟ این شاید اول داستان بشنوید.
گویندگان با تبحر شخصیت‌های داستان حاجی مراد سرجایش صداگذاری کرده‌اند.
داستان روان و ساده است و اتفاقی را روایت می‌کند که زیاد هم برای خواننده قابل باور است و ممکن است برای هر فردی پیش آید.
ابتدا و انتها و نتیجه در این داستان کوتاه مشخص است و برای همگان نوشته شده است، هرچند که کنایه‌ آمیز نیز باشد.
فقر فرهنگی و شناخت، روایت زمانه معاصر و قدیم است و تا خود را نشناسید و نپذیرید این کمبود دستمایه نوشتن نویسنده‌های بسیاری می‌شود.
مهسا دودانگه
۱۴۰۱/۱۰/۲۸
بسیار زیبا بود داستان حاجی مراد یک داستان اصیل ایرانی است. در آن فرهنگ مردسالارانه‌ی گذشته‌ی ایران را نشان داده. در آن زمان جامعه‌ی ایرانی یک جامعه‌ی مرد سالار بود که در داستان به خوبی ترسیم شده است. در اکثر داستان‌های صادق هدایت از زندگی عامه‌ی مردم برگرفته شده. در این داستان حاجی مراد را می‌بینیم، که به زنش بسیار شکاک است. او را کتک می‌زند و به راحتی می‌تواند زنش را بدون گناهی حتی طلاق دهد. در این داستان حقوق پایمال شده‌ی زنان جامعه را می‌بینیم که هیچ حقی حتی بیرون رفتن از خانه را ندارند. بسیار تامل برانگیز است که صادق هدایت در آن زمان به زندگی زنان جامعه و حقوق پایمال شده‌ی آنان پرداخته و به خوبی در این داستان کوتاه ترسیم کرده است. با تشکر از کتابراه
احمد آملی
۱۴۰۱/۰۳/۰۶
با سلام به تمام دوستان کتاب خوان این کتاب نیز مثل اکثر آثار صادق هدایت دارای نثری بسیار روان و قابل فهم هست و بخوبی وضعیت نظام رفتاری مردم عصر خود رو به خوبی توضیح میده رفتار مرد سالارانه و همچنین رفتار ناعادلانه و بد با زنان و تعصبات بیجا که اکنون نی در جامعه ما در انواع مختلف وجود دارد. داستانی کوتاه ولی بسیار روان و گویا که افراد را از دو جهت جذب خود میکنه از یک جهت درک عمیقی نسبت به تعصبات بیجا پیدا می‌کند و از جهت دیگر خود را جای افراد داستان قرار می‌دهد و در نهایت یک داستان کوتا و سرگرم کننده که شما را دنبال خودش می‌کشاند به تعقیب و تعقل در داستان و به نتیجه رسیدن داستان در کوتاهترین زمان ممکن
Mahyar Fotohi
۱۴۰۲/۰۹/۰۵
موضوع داستان با عقاید و ایمان تولستوی مغایرت دارد. تولستوی مسالمت، گذشت و عطوفت را حلال مشکلات جوامع آدمی می‌دانست. باورش این بود که خشونت و خونریزی، در هر شرایطی که باشد، گرهی را نخواهد گشود. با خونریزی و کشتن به هر نام و عنوان، مجازات، قصاص، شهادت، حفظ نظم و قانون یا انتقام، مخالف بود. داستان «حاجی مراد» درباره زیبایی، عظمت، جذبه و ابهت شهادت است. می‌توان گفت تولستوی که نگارنده‌ای به شدت یکتاپرست بود، بر حسب اتفاق گذارش به بتخانه‌ای می‌افتد و در آن جا با صنمی روبرو می‌شود که استادی و مهارت بی‌نظیرش در صورتگری نمی‌گذارد که او از زیبایی صورت صنم در گذرد: داستان را نوشت، صورت را آفرید اما اجازه نداد آن را نشر کنند یا در نمایشگاه آثار او عرضه کنند
رها زند
۱۴۰۰/۱۱/۱۶
اکثر آثار هدایت، غیر قابل پیش بینی هستند، ولی این بار، انتهای داستان مشخص بود.
نظام اجباری و عرف ارتباط زن و شوهر، در گذشته چیزی بود که خیلی از خانواده‌ها را کنار هم نگه می‌داشت. جمله: زندگی را یک جوری به سر می‌بردند.
علت برخی حوادث مشخص بود، ولی برخی نیز مانند صدای قژقژ کفشها که دو مرتبه در داستان تکرار شد، نامعلوم بود.
نوع حجاب زن در آن دوران، بهانه‌ای برای طلاق شد.
یک نکته که در گذشته چندان باب نبود، وقتی زن و شوهری بچه دار نمیشدند، مرد براحتی همسری دیگر اختیار میکرد، ولی در این داستان، مرد بخاطر علاقه اش، به همسرش وفادار مانده است.
فرشته جلیلی
۱۴۰۲/۰۹/۲۶
حاجی مراد کتاب زندگی مردی بود که از زندگیش راضی نبود مردی که گذشته قشنگی نداشت خواهر و مادر خودش را در جوانی ترک کرده بود با ارثیه‌ای که به دست آورده بود اسم و رسمی به هم زده بود و به آن میبالید. زن و زندگی تشکیل داده بود اما هیچ رضایتی از زندگیش نداشت زندگی که پر از زخم زبان تیکه و کنایه توهین و تحقیر بود حاجی داستان ما انگار که می‌دونست این زندگی و این مال و این اعتبار برای او نیست. خود را لایق آن نمی‌دانست مردی شده بود شکاک دو دل و فقط به رسم مصلحت به زندگی زناشوییش ادامه می‌داد و در آخر جواب شک و تردید خود را با یک اشتباه گرفت
نهال
۱۴۰۲/۰۵/۱۹
حاجی مراد کتاب زندگی مردی بود که از زندگیش راضی نبود مردی که گذشته قشنگی نداشت خواهر و مادر خودش را در جوانی ترک کرده بود با ارثیه ای که به دست آورده بود اسم و رسمی به هم زده بود و به آن میبالید. زن و زندگی تشکیل داده بود اما هیچ رضایتی از زندگیش نداشت زندگی که پر از زخم زبان تیکه و کنایه توهین و تحقیر بود حاجی داستان ما انگار که می دونست این زندگی و این مال و این اعتبار برای او نیست. خود را لایق آن نمی دانست مردی شده بود شکاک دو دل و فقط به رسم مصلحت به زندگی زناشوییش ادامه می داد و در آخر جواب شک و تردید خود را با یک اشتباه گرفت
خاطره
۱۴۰۱/۱۱/۰۴
مگه بهتر از داستان‌های صادق هدایتم داریم؟ خیر هرگز نیست و نخواهد امد. با گذشتن این همه سال هنوز خواندن داستان هاش لذت بخش و تازه و زیباست. طرز فکر و نوشتارش تا ابد تک و بی سابقه خواهد ماند. مانند اگاتا کریستی. صادق هدایت از مردم کوچه بازار می‌نوشت و از درد و مشکلات مردم عامی میگفت. از طرز فکر مردم عامی به زیبایی می‌نوشت. این داستان به زیبایی از زندگی زن و شوهری معمولی میگوید و جامع مرد سالارو توهمات مرد سالاری و زیبایی داستان انجاست که قانون به خوبی اجرا میشده بدون تبعیض و گرفتن رشوه و حتی به شکایت یه زن به خوبی رسیدگی شده
حمیرا احمدی نیا
۱۴۰۰/۰۸/۱۱
با تشکر از کتابراه داستان نشان دهنده سیستم مرد سالاری، حجاب افراطی زنان است بنظر من یکی از دلایل طلاق زن حاجی مراد این بود که مشهدی صراف که خواستگار سابق زن حاجی مراد بوده با زنی ازدواج کرده که شباهت خیلی زیادی به همسرش داشته و این نشان دهنده علاقه مشهدی صراف به همسر او بوده ضمن اینکه تازه به دوران رسیده‌ای که با ۴ قران بدنبال تمجید و تشکر هست حالا شلاق خورده و پیش مردم هم تحقیر شده باز نشون میده که دق و دلیش رو روی سر همسرش پیاده میکنه در کل کتاب جالبی هست
لیلا
۱۴۰۲/۱۲/۰۹
قلم جذاب صادق هدایت که بر کسی پوشیده نیست اما‌ ای کاش برای روایت این قبیل داستان ها که نویسنده سرشناس و قلم جذابی داره از صداهای بهتری برای تاثیر گذاری و فضاسازی استفاده بشه متاسفانه ظاهرا این دوستان حتی قصه رو به درستی درک نکردند تا چه برسه که بخوان درست خوانش کنن و به مخاطب منتقل کنن، امیدوارم برای این آثار از گویندگان بهتر و کار بلدتری استفاده بشه مثل جناب عمرانی عزیز با صدای جذاب و گیراشون که همیشه بر اساس تجربه و تواناییشون به خوبی فضا و حس رو به شنونده منتقل میکنند، ممنون
Mehdi Moghaddam
۱۴۰۲/۰۱/۰۷
یکی از شاهکارهای صادق هدایت
در این کتاب غرور کاذب و واقعا کاذب شخصیت اصلی داستان رو فرا گرفته. کسی که نه اسمش از خودش هست و نه احترامش. نه هنری دارد و شخصیتی. این گونه میشود که باز هم به زن بی حرمتی میکند و در خیابان قصد آبرو ریزی کرده هست. با این حال که خانم جوان زن ایشان نیست ولی باز هم از بی فکری ایشان کم نمی‌کند که اگر هم خانم ایشان بود باز هم حق نداشت بهش بی احترامی کند. جایگاه زن در جامعه و خانواده رو باید بشناسیم
مهسامحمدی
۱۴۰۱/۱۱/۲۲
حاجی حج نرفته‌ای که تمام اعتبار و ثروتش رو حتی لقب حاجی رو از عمویش به ارث برده، در زندگی مردسالاری گذشته و غیرت و جهل دوران غرقه، همون طور که یک شبه صاحب اعتبار میشه از سوی مردم با یک اشتباه هم ساقط میشه.
داستان زن ستیزی و مرد سالاری هم که واضح هست، از قلم صادق جان هدایت هم که نیازی به گفتن نیست.
ممنون از کتابراه که نسخه رایگان رو در اختیارمون قرار داده.
ل معین
۱۴۰۱/۰۷/۲۹
داستان کوتاه روان از جامعه سنتی ایرانی. هرچند حتی تو کتابهای رایگان هم انتظار میره تو کیفیت صداگذاری و گویندگان بیشتر کار بشه اما پیش آمده خیلی داستانهای بوده که مایل به شنیدن و خریدن کتاب بودم اما با شنیدن نمونه کتاب و صدای نامناسب و آزاردهنده گوینده از خریدش منصرف شدم. عزیزان برای موفقیت اپلیکیشن جذاب کتابراه حتما به این موارد رسیدگی کنین اگرنه مخاطبان خود را از دست خواهید داد
Ylda Hm
۱۴۰۲/۰۴/۰۱
جالب بود... دومین اثر از صادق هدایت بود که شنیدمش... خوشم اومد ازش... توصیفات جالب از شخصیتها و موقعیتها... جالب بود... خشم و خشونت علیه خانمها... افرادی که خودشونو زیر لقبی که بهشون نسبت میدن قایم میکنن و فکر میکنن شخص مهم و خاصی هستن... بی احترامیها در قالب علاقه شناخت که اکثرا به تعصب میشناسنش!... داستان کوتاه بود و کلی نشونه توی خودش آشکار کرد... جالب بود برام...
Javad Ahmadi
۱۴۰۰/۰۴/۰۸
جناب اقای صادق هدایت به واقع صادق بود, صد البته که اول با خودش و با صداقت تمام به تمام این دنیا تف کرد, پوچی این دنیا گنجایش انسان بزرگی چون او را نداشت دچار تناقض همیشگی بود که چگونه انسانها در لجن و تعفن دست و پا میزنند ولی باز میخواهند ادامه دهند, هر روز تکراری و هر روز متعفن تر ولی شهامت تغییر را نداریم
رحمان رحیم زاده
۱۴۰۲/۰۹/۲۸
سلام
خسته نباشید.
خوانش راوی بسیار زیبا بود، اما افکت‌های (سوت زدن حاجی _ قژقژ کفش‌های جاجی) یکم ضعیف بود.
بهتر است برای شخصیت‌های سن بالا از صدای همسن سال شخصیت استفاده شود و اینکه صدای بانوان و لحن حرف زدن خانم حاجی و اون خانومی که از حاجی شکایت کرده بود خیلی امروزی و فانتزی بود و با این داستان همخوانی نداشت.
موفق باشید
mahdi mahmoudi
۱۴۰۱/۱۲/۲۹
حاجی مراد قصه شخصیتی دوگانه را رقم می‌زند... کسی که در بیرون از خانه برای خود آبرو و جایگاهی دست و پا کرده و در درون منزل با غرور و تعصب مردانه و با چاشنی بی اعتمادی به همسر همواره تنش در خانواده را ملاقات می‌کند... روایت ساده و بی آلایش داستان در عین کوتاهی نشان از هنر داستان نویسی صادق هدایت دارد...
نادری
۱۴۰۱/۱۲/۱۴
بنظرم آقای هدایت در این کتاب کوتاه خواسته به خواننده القا کند عادات زشتی که سعی در برطرف نکردن آن نداشته باشی روزی گریبانگیرت خواهد شد و آبروی چندین ساله ات را می‌برد. اگر حاجی عادت به زورگویی و کتک زدن خانمش نداشت، اینچنین با یک اشتباه کوچک رسوا نمیشد. امیدوارم روح صادق هدایت عزیز قرین رحمت و خوشحالی باشد.
kobi hossaine
۱۴۰۰/۱۲/۲۰
کتاب بسیار خوبی بود به احتمال زیاد یه نسخه دیکر را قبلا در این برنامه خوانده بودم چون نسبت به این داستان حس آشنایی داشتم ولی به هرحال درس و عبرت‌های مهمی به انسان میدهد اینکه زود قضاوت نکنیم و اشتباه خود را بپذیریم و دلیل بیخود نیاوریم خیلی ممنونم از این کتاب و همینطور نویسنده مرحوم آقای صادق هدایت.
Shadi Zaree
۱۴۰۰/۰۴/۲۱
داستان عالی.... ولی راوی صفر!!!!!... بقیه هم که تکلیفشون معلومه!!!!!!... آخه شما که بویی از هنر روایت نبردید چرا؟؟؟؟ مگه مجبورید؟؟؟ برادر من، توروخدا نخون، نمیتونی، صدسال دیگه هم بگذره همین هستی که هستی..... باید توی خون آدم باشه!!!!!!!
mozhgan
۱۴۰۲/۰۸/۱۳
صادق هدایت یکی از نویسنده‌های زبردست در همه دوران است. داستانهای صادق هدایت کوتاه و آموزنده و بعضی موقع‌ها اتفاقهایی که ما فکر میکنیم به ضررمون تموم شده بعد از مدتی متوجه میشویم و درک میکنیم خیرتی داشته و هیچ اتفاقی بی حکمت نیست که شامل حال حاجی مرادم شد و تصمیم قطعی برای زندگیش گرفت
علی رفیعی
۱۴۰۱/۱۲/۱۶
کتاب‌های جناب صادق هدایت سبک‌های مخصوص خود را دارد، کلمات و گفتگو‌ها میان افراد در داستان خواننده و شنونده را به یاد دوران ایران قدیم می‌اندازد، تصویرها و توصیفات و شخصیت‌ها و چهره‌های داستان‌ اغلب رنگ ملی دارند. او از زبان و فرهنگ مردم به‌خوبی بهره می‌گیرد و همین دلیل جذاب بودن داستان هایش میشود،
A.asgari
۱۴۰۱/۱۰/۰۷
به اسانی داشت رسم‌ و رسومات و مرد سالاری و نشان میداد
داستان یه ادمی بود که لقب حاجی و از عمویش به ارث برده بود
با زنش هر روز دعوا میکرد و زنش را میزد
تویه خیابون یه روزی یه چادری مثله زنش دید
و فکر کرد زن خودش هست
و کارشون به ژاندار کشید و شلاق خورد
و۲ روز بعد زن خودشو طلاق داد
mohaddeseh kamali
۱۴۰۰/۰۹/۲۸
مثل اکثر نوشته‌های هدایت ک پر از یاس و تلخیه، اما جذاب و پرکشش بود و حرف داره.
ب لطف خدا و همین اثار ادبی مختلف و با پیشرفت جامعه بشری داریم کم کم از این فضای مرد سالاری کهنه و جاهلانه فاصله میگیریم
حاجی دروغی برای خودش با پول فامیلش‌ی اعتبار حبابی درست کرده بود ک خودشم زد ترکوندش.
hashemi hashemi
۱۴۰۳/۱۰/۰۲
اومدم نظرات رو خوندم ببینم چرا زنشو طلاق داد. دیدم برداشت خوانندگان بیشتر اینه که انگار اون مقصر بوده. من بیشتر حس کردم داستان میخواست روبنده رو نقد کنه. چقدرم که مرده غیرت بی جا داشت ولی به نظرم مشهدی حسین صراف رو چادر دور سفید کراش داشته. ممنون از کتابراه
فرییا جمالی
۱۴۰۲/۰۵/۰۹
قلم صادق هدایت قوی و عالی هستش. نشون میده که در قدیم چقدر حقوق زن نادیده گرفته میشد. کتک زدن زنان عادت بود بدون اینکه مردم به خود ثابت کنند علت نداشتن بچه رو گردن زن مینداختن. البته زن حاجی هم زخم ربون میگرده و زبون داشته. ممنون از کتاب راه.
شیدا بنایی
۱۴۰۱/۱۱/۲۴
حیف آثار به این خوبی که با صداگذاریِ بد خرابش میکنید
گوینده انگار اصلا حوصله باز کردن دهانش و خوندن متن رو نداره! در چهارده دقیقه حداقل بیست بار تپق زد! هم میخواستم آخر ماجرا رو بدونم هم از نحوه خوندنش لجم میگرفت
کار را به کاردان بسپارید لطفا
رویا
۱۴۰۱/۰۸/۱۸
اولین کتابی بود از صادق هدایت شنیدم خیلی جالب بود یاد پدر شوهرم افتادم اونم با هر بهانه‌ای طفلک مادر شوهرمو میزد فحش میداد وقتی مادر شوهرم مرد خواب دیدم تو بهشته خدارو شکر میکرد که راحت شده از دستش... ممنون از اقای مهدی رضایی جالب میخونن و ممنونم از کتابراه
سارا سلیمی
۱۳۹۸/۱۲/۲۱
به شکل زیبایی جامعه‌ی مرد سالار رو زیر سوال میبره. انگارکه اگه اون خانوم همسر خودش بود کتک زدنش هیچ ایرادی نداشت چون همسر جز مایملک مرد بحساب میاد. در عین سادگی بیان، یکی از معضلات بزرگ جوامعی مثل ایران رو نقد میکنه.
fateme matouri
۱۳۹۸/۱۰/۲۹
واقعا حیف نیست داستانهای زیبای صادق هدایت رو با این صداها کم ارزش کرد؟؟ جدا هیچ صدای زیبایی نبود که این داستان رو بش بسپارید. واقعا هیچکدوم ازصداها به نقشها نمیومد. حس داستان رو گرفتید.
احسان جعفری
۱۴۰۳/۰۱/۲۳
صدا گذاری عالی بود و اما نقد داستان. حاجی حق داشت بی ادبی نشه ولی ازین دسته زن ها خیلی زیادن.. نمیشه قضاوت کرد زن حاجی مراد اون رو خیلی اذیت کرده بود و گولش میزد حاجی دیگه به چشماش هم اعتماد نداشت به خاطر همین این کار رو کرد..
marjan eslami
۱۳۹۹/۱۰/۱۰
هر کتابی میخوام بخرم اول میام نظرات میخونم و باید بگم منم مثل خیلی‌ها معتقد هستم صدایی که داستان میخونه باید خیلی پخته و کاربلد باشه که داستان به فنا نره و اعصاب بهم نریزه
ملیکا صدر
۱۳۹۸/۰۹/۱۶
در زیبا نویسی صادق هدایت هیچ شکی نیست ولی واقعا غم دار می‌نوشت دنیا به اندازه کافی خودش پر درد هست با این نوع نوشته‌ها غم و ظلمی که به زنا میشه بیشتر نمایان میشه و خیلی وقتا این نمایان شدن عادی سازی میکنه ظلمو 😿
کیان توکلی
۱۳۹۸/۰۳/۱۴
خوب بود. در لوای دین چه ظلم‌هایی که به زن میکردن و هنوزم میکنن
چون به مردم گفته بود زنمو طلاق میدم و به خاطر این که وجهش حاجی بودنش خراب نشه زن بیچاره رو طلاق داد
امیر متین
۱۴۰۳/۰۷/۲۶
صادق هدایت خیلی خوب مضرات دین رو شناخته بود وبی دلیل این همه برای آزادی تلاش نکرده بود. ای کاش پدران ما قبل از هر تصمیمی کمی مطالعۀ میکردن ومتوجه میشدن که دین چطور تیشه برمی داره وفرهنگ وتمدن ایران رو نشانه میگیره
Morteza Nasiri
۱۴۰۱/۰۴/۱۸
به نظر من کتاب حاجی مراد از اثرهای متوسط به بالای نویسنده صادق هدایت هستش، ولی در اینجا به نظرم وقتی من کتاب رو گوش میدادم رشته کلام از دستم فرار میکرد، نمیدونم چرا، شاید این کتاب رو نباید صوتی گوش کرد بلکه باید خوندش.
صدیقه فتحی
۱۴۰۰/۱۲/۰۱
داستان جالبی هست و از یک زاویه خاص به مرد سالاری زمان خودش نگاه کرده و در کل فکر کنم آن زمان کم نبودند از این داستان‌ها چون انسان‌ها از نظر پوشش خیلی شبیه هم بودند
متاسفانه از خوانش داستان زیاد خوشم نیامد
علیرضا سلیمانی
۱۳۹۸/۰۱/۱۷
باسپاس فراوان از شمادوستان فرهیخته که دراین اوضاع نابسامان اقتصادی دغدغه مطالعه راداریدبرای خانواده‌هایی که توان خرید ندارند ومیتوانند دراین مسیر سبزی که فراهم نموده اید توشه برگیرند
rex. rex.
۱۳۹۷/۰۳/۲۷
بی نظییر بود، طلاق داد چون به مردم گفته بود زنمو طلاق میدم و برای حفظ نام تقلبی حاجی اش، طلاق داد!
سعید خسروی
۱۴۰۳/۰۱/۲۵
با سلام تمامی کتاب های صادق هدایت یه وجه مشترکی داره که خواننده می تونه تصور کنه داستان رو چون با جزئیات کامل شرح داده شده و نظر بنده نسبت به این نویسنده اینه که واقع بین و کامل ترین نویسنده هستن.
Az Ir
۱۴۰۲/۰۵/۲۲
درود داستانی زیبا و عبرت آموز داستان حاجی مراد، حاجی که به مکه نرفته و مال و منال و لقبش را از عمویش به ارث برده و از زن هم شانس نیاورده و از قضا به مراد خودش هم نرسیده و بچه‌ای ندارد جالب بود
dr.Alimirzaei
۱۴۰۱/۰۷/۲۱
حاجی مراد و حاجی مردها بیشمار مردانی بودند که در دهه‌های پیش می‌زیستند و شاید از اواخر آن دوره بتوان به سریال پدر سالار اشاره کرد، البته خداروشکر که امروزه کمتر می‌توان چنین مواردی رو دید
Reyhane hasanizade
۱۳۹۹/۰۱/۱۶
خیلی جالب بود.. نشان از یه دنده بودن و لج باز بودن داره که اخر سر بخاطر اینکه تو جمع گفت طلاق میدم زنشو طلاق داد که ابروش پیش مردم نره و همه فک کنن زن اون نانجیب بوده
مهدی زاهدی
۱۳۹۷/۱۲/۰۲
گاهی اوقات سنت‌های غلت توسط آدمهای بیسواد تازه به دوران رسیده متعصب نما که خدایی نمیشناسند وبرای حرف مردم رفتار میکنندانتظاری بیش ازاین هم نباید داشته باشیم.
دوربرخودمون که نگاه کنیم کم نیست.......
مهدی مومن زاده
۱۳۹۷/۱۱/۱۶
صدای شخصیت‌ها خشک و بی‌احساس بود. از طرفی چون تند هم میخونه بدتره
1 2 3 4 5 6 >>