نقد، بررسی و نظرات کتاب نفرین صندلی - شروین وکیلی

خیلى غیر واقعى. وتخیلى بنظر میرسد، بنظرم این داستان میخواست زیاده خواهى وطماع بودن انسان را یادآورى کند با توجه به منع شدن افرادبه دیدن زیر زمین ولى طمع نذاشت

با اینکه اول کتاب خیلی محکم و صریح گفته شده داستان واقعیه اصلا موافق نیستم.

مورد پسند من نبود چون داستانهای تخیلی رو دوست ندارم‌.
برای اشخاصی ک داستانهای تخیلی دوست دارند توصیه میشه. باتشکر از کتاب راه و نویسنده محترم کتاب

کتاب جذابی بود و دوستش داشتم. اخر کتاب هم گنگ نبود چون توی صفحات اول اتفاقاتی که برای میترا بعد از خارج شدن از راه پله رخ داده بود رو توضیح داده بود.

کتابی عالی با شیوه ای روان شاید صندلی سیاه ایتعاره از نفس حریص و سرکش انسان است که حرص و طمع رو خوابی شیرین نشان می دهد و تو رو به کام خود می کشد.

من منظور از این همه تخیلات بیهوده رو نمی فهمم تخیل هم تاحدی که معقول باشه قابل قبوله در این کتاب این قدر در مورد هر چیزی گزافه گویی شده که اصلا مورد پسند من نبود.

عالی بود تو این ژانر. اما معلوم بود، داستان تخیلی هست چرا؟ چون میترا در همه صحنه‌ها حضور داره اما این اشتباه هست یعنی میترا توی بعضی جاها نیست

با سلام و تشکر از نویسنده محترم با توجه به پیش گفتار این داستان تخیلی بودیا واقعی؟؟ ولی اولین رمانی بود که کمتر از دو روز تمومش کردم از بس هیجان انگیز بود

مقدمه کامل و جالبی داشت اون اول که میخواستم بخونم بعد از مقدمه شروع داستان خیلی کسل کننده بود ولی بعدا دیگه زمین نذاشتم به شدت پیشنهاد میشه

به نام خدا
سلام کتاب خوبی بود
واقعا قلم آقای شروین وکیلی رو تحسین میکنم
فقط توصیه میکنم لطفا این کتاب رو شب نخونید چون افکار پوچی به ذهن شما خطور میکنه

با سلام
نویسنده گرامی میخکوبم کردی! تا اخر خوندم و فقط میشه گفت مبل هراسی گرفتم... اخر نوشتید که برای اندیشه بیشتر نوشتید این کتاب رو... من با شما موافقم

نویسنده باید به خواننده کتابش احترام بذاره، نه اینکه با دروغ بخواد برای خودش خواننده جذب کنه، بنظر من اگه اون دروغای اول کتابو حذف کنه خیلی بهتر میشه

بسیار عالی، وقتی میخوندمش از استرس مو به تنم سیخ میشد
فقط یک مشکلی که داشت این بود که از اول داستان متوجه میشی تعداد بازمانده‌های آخر داستان قراره چند تا باشه

کتاب ترسناک و جالبی بود و داخل داستان خیلی خوب فضاسازی شده بود و آقای وکیلی کتاب هاشون قشنگن. پیشنهاد میکنم بخونید به عنوان اثر ترسناک ایرانی خوب بود.

با اینکه بنظر من کاملا تخیلی بود بخصوص بخش دوم کتاب ولی من واقعا از خواندنش لذت بردم وقتی کتاب رو شروع به خواندن کردم تا صفحه اخر کتاب یک لحظه هم کنار نگذاشتم

قلم شما بسیار عالیه اما محتوای داستان به شدت غیر قابل باور هستش و بزرگترین مشکلش هم این بود که اول داستان خیلی اشاره به واقعی بودن وقایع کردین اما درکل خوب بود

اصرار نویسنده به واقعی بودنشو نمیفهمم
اگه سعی میکردین یه نکته اخلاقی چیزی هم می‌نوشتین بهتر بود نه فقط تخیل محض
به برخی چیزها هم غیر منطقی توهین کرده بودید

نمیدونم چرا بعضیا میگن خوب بود این کتاب واقعا از نظر محتوا چرت بود قلم نویسنده بد نبود اما محتوا و داستان چرت مخصوصا اولش که میاد میگه بر اساس واقعیته

داستان بدی نبود و داستانش جوری بود که ادمو جذب می‌کرد فقط یا میتونست اسم بازمانده رو نیاره یا هم وقتی اسمشو میاره زیاد تخیلیش نکنه (سفر به دور دنیا، ماجراجویی)

خیلی خوب بود. وقتی شروع به خوندن داستان کردم فکر کردم براساس واقعیت نوشته شده در صورتیکه که بعد از چند صفحه کاملا تخیلی شد که نشان دهنده قلم قوی نویسنده است.

قلم خیلی خوبی داشت.... ولی واضحه که حقیقت نداره و اینکه نویسنده توی پیشگفتار گفتند که کاملاً راسته و اینا به نظرم به شعور خواننده توهین میشه.

کتاب جذابی بود
اما خیلی تاکید بر واقعی بودن ماجرا داشت درحالی که کاملاً تخیلی بود و اینکه میتونست داستان بهتر تموم بشه
برای همین یک ستاره کم دادم

اصلا نپسندیدم اصلا چه لزومی داره نویسنده عنوان کنه داستان واقعی هست درصورتی که مشخصه تخیلیه، شخصیت پردازی ضعیف، میتونست خیلی جذاب تر باشه

من خوشم اومد واز ترس ودلهره که توی داستان بود من وادار میکرد که تا اخرش بخونم. فقط کاشکی به جای مبل از یه ابزار رمز الود دیگه استفاده می‌شد.

تخلیات نویسنده برای اینکع ما رو با زور متقاعد کنه که باور کنیم این داستان الکی واقعیه بد نبود
ولی از داستان مشخص بود که این داستان واقعی نیست

جدا از داستان خیلی خوب و درظاهر واقعی این کتاب، قدرت نوشتار نویسنده بود پیرامون و اطراف مکان رو طوری بیان میکرد که واقعا خودت رو اونجا احساس میکردی

من عاشق این کتاب شدم و موقع خوندن اون غرق در داستان بودم و واقعا نمی‌تونستم اپن رو زمین بذارم. کتاب تجربه‌ی عالی بود از یه داستان ترسناک

داستانی مهیج با بیانی رسا و جذاب بطوری که با شروعش نمیشه کتاب رو ادامه نداد. تبریک به آقای وکیلی ارجمند و سپاس از کتابراه دوست داشتنی 👍💛

انقدر جذاب بود که فکر کردم واقعیت داره با کمی تخیل قاطی شده اما نویسنده گفت کاملا تخیلی بوده. بهترین کتاب تخیلی بود ک خوندم عالی بود. حتما بخونیدش

خوشم نیومد. روندش خیلی کوتاه بود و همون اولم گفته بود میترا تنها بازمانده است. بعدم معلوم نشد اصلا چرا نفرین شده بود مبلا

خیلی خوب و متفاوت بود
واقعا از رمان ایرانی اون هم نوشته‌ی یه آقا انتظار نداشتم انقدر خوب باشه.
واقعا که کاش آدما قناعت رو یاد بگیرن

جذاب بود ولی خیلی علاقمندم بفهمم ایا واقعا مستند بود؟ کاش دوستانی که تهران تشریف دارن تو محل یه کم تحقیق کنن و اینحا نتیجه رو بذارن.
تشکر

خودم هنوز باور ندارم واقعی هست یانه ولی همیشه وبه همه چیز یک درصد احتمال وجود داشتنو میدم به این هم همین طور ولی در کل بسیار هیجان انگیز وجذاب بود

بسیار عالی و جذاب ولی فکر نکنم آن ثروت باد آورده همینطور بماند وبرای آن ده نفر چیزی بگذارد ولی عمیقا این مبل‌ها وآن خانه و آن ثروت یک تله بیش نبود

خیلی مزخرف بود میگه خونه هزار متره بعد کلی اتاق و نشیمن وراه پله داره که توش گم وگور میشن حداقل متراژ رو ده برابر حساب میکرد که به داستان بیاد تخیلی و بیخود بود نپسندیدم

خوب بود ولی من اولش واقعا فکر کردم واقعیه و خیلی برام جالب بود بعدش متوجه شدم که نه بابا گول خوردم ولی درکل داستان قشنگی بود. خسته نباشی آقای وکیلی

داستان جذابی بود. مبل آدم خوار ایده جالبی بود. من خیلی از این کتاب خوشم اومد. امیدوارم از این نوع کتابها از نویسندگان ایرانی بیشتر به چاپ برسد.

واقعا ترسناک و هیجانی بود ولی کاشکی سیاوش نمیمرد... ولی میتونم بگم عالی‌ترین رمان تخیلی و ترسناکی بود ک خوندم

داستان فوق العاده بود مخصوصا مقدمش که نویسنده با تاکید زیاد این نکته این داستان واقعیه زمینه‌ی بیشتر ترسیدن مخاطبو فراهم میکنه؛تبریک به هوشت

قاعدتا برخلاف نظر نویسنده معتقدم اصلا واقعی نبود. اما انصافا طمعکاری ما ادمها رو خوب ب تصویر کشیده بود. اونجا که اوتقدر میریم جلو تا غرق میشیم

بنظر من ادمای خوب هم میون این ده نفر بودن با اینکه در وحله اول طمع داشتند،‌ای کاش نمیمردن، کاش دکتر ایرانیان خودش در اونجا رو مسدود کرده بود

عالیی بود پر از هیجان که ادم دوست داره داستانو تا اخرش بخونه. ولی همچین خونه‌ای وجود نداره با پرس و جویی که من کردم و کاملا تخیل نویسندست.

به نظر من که همه ى این داستان زاییده تخیل قوى نویسنده بود ولى هیجان انگیز هم بود که باعث میشد با شخصیت هاى داستان همزاد پندارى کنیم

اولش خیلی هیجان انگیز بود ولی اخرش اصلا جالب تموم نشد انگار نویسنده میخاست فقط تمومش کنه یه جوری میتونست مثل اولش هیجان انگیزتر باشه

بنظرم که واقعی نیس. ولی یاد فیلمای هالیوودی افتادم. کاش میشد فیلمشو بسازن. واقعا هیجان انگیزه. ترسناک نیس ولی هیجان زیاد داره. خصوصا وسطاش تا آخرش.

خیلی داستان جالبی بود واقعا ادبیات زیبای داستان را جذاب تَر کرده بود این را گفتن واقعیت است نظر به ادبیات داستان واقعیت بینانه بنظر میرسید.

هنوز نخوندم ولی بنظرم خپبه چون میگن واقعیه شاید ترسناک تر نشون بده و ازاینش خیلییییی خوشم اومد... خب فعلا برم بخونم... بوس بوس😘

افتضاح به تمام معنا. جالبه که اولش با دروغ ادعا میکنه داستان واقعیه!!! بعدش موضوع اصلیش مبلهای آدم خوار هستند که چشم دارند و راه هم میرن 😐😐 حیف وقتی که گذاشتم...

۱ از یک قسمت خوشم اومد که اشاره به ارتباط ذهنیت آدمها و اتفاقات پیرامون شون کرد. ۲ از اینکه نویسنده چرا گفت داستان واقعیه نمیفهممش!

من خیلی دوست نداشتم یعنی یک جورایی برام مثل داستان طنزه نه ترسناک اون جوری که اولش درمورد کتاب فکر میکردم نبود ولی بازم بد نیست