زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای لوئیجی پیراندلو
لوئیجی پیراندلو نویسندهی رمان و داستان کوتاه، نمایشنامهنویس و شاعر ایتالیایی بود که توانست برندهی جایزهی نوبل ادبیات شود. پیراندلو را میتوان یکی از مهمترین و بزرگترین نویسندگان تاریخ ادبیات ایتالیا خطاب کرد. او نویسندهای بود که بر آثار کسانی چون هارولد پینتر و ساموئل بکت، تأثیر برجستهای بهجا گذاشت. آثار این نویسنده، تلفیقی از کمدی و درام هستند و به احساسات دوگانهی انسان میپردازند. از میان آثار مهم وی میتوان به کتابهای «قواعد بازی»، «رانده شده» و «مرحوم ماتیا پاسکال» اشاره کرد.
زندگینامه لوئیجی پیراندلو
لوئیجی پیراندلو (Luigi Pirandello) روز بیستوهشتم ماه ژوئن سال 1867 در آگریجنتو، واقع در سیسیلِ ایتالیا به دنیا آمد. او در خانوادهای بورژوا بزرگ شد. پدرش استفانو پیراندلو در صنعت گوگرد کار میکرد و به همین دلیل بسیار ثروتمند بود. مادرش نیز از خانوادهای متعلق به طبقهی مرفه جامعهی آگریجنتو بود. از هر دو سمت، خانوادهی پدری و مادری لوئیجی، مخالف و ضد خاندان پادشاهی بوربون بودند. به همین روی، هر دو خانواده در تلاشها و درگیریهای مربوط به «متحد ساختن ایتالیا» برای دستیابی به دموکراسی، مشارکت کردند.
لوئیجی پیراندلو دوران تحصیل خود را در خانه سپری کرد. او بیش از هر چیز شیفتهی حکایتهای کهن و اسطورهها بود و از جادویی که در آنها وجود داشت، غرق در لذت میشد. زمانی که تنها دوازده سال داشت، اولین تراژدیاش را نوشت. با اصرار پدرش برای ورود به مدرسهی فنی و حرفهای اقدام کرد، اما در ادامه به تحصیل در حوزهی علوم انسانی، در مدارس گیمنازیوم تغییر مسیر داد.
در سال 1880، خانوادهی لوئیجی پیراندلو به پالرمو نقل مکان کردند و به این ترتیب او در این شهر تحصیلات خود را به پایان رساند. در این دوران پیراندلو کتابهای زیادی را خواند و بیش از همه، آثار شاعران ایتالیایی قرن نوزدهم، همچون جوسوئه کاردوچی و آرتورو گرف را مورد مطالعه و توجه قرار داد. او در این دوران اولین اشعار خود را نیز سرود و همچنین عاشق دخترعمویش، لینا شد.
لوئیجی پیراندلو در دوران تحصیل در دانشگاه، به دلیل درگیری با یکی از اساتید زبان لاتین، به اجبار دانشگاه رم را ترک کرد و با نامهای از سوی یکی از اساتید خود، به دانشگاه بن پیوست. در این دوران، لحظههای عمرش را غنیمت شمرد و به خواندن آثار نویسندگان مطرح ادبیات رمانتیک آلمان، همچون یوهان ولفگانگ فون گوته، ژان پل، لودویگ تیک و هاینریش هاینه مشغول شد.
وی در سال 1891، مدرک دکترای خود را در رشتهی لغتشناسی رومی کسب کرد و در همین دوران به ترجمهی آثار گوته نیز پرداخت. پیراندلو در سال 1893 اولین اثر جدی خود با عنوان «رانده شده» را منتشر کرد. در همین سالها بود که او وارد مرحلهی جدیدی از زندگی خود شد و ازدواج کرد. در واقع، ازدواج برای لوئیجی پیراندلو اتفاق مثبتی بود؛ چراکه بهواسطهی آن با دوستان و افراد بیشتری آشنا شد، معاشرتهایش وسعت بیشتری یافت و همچنین در سایهی درک همسرش از ماجراجوییهای هنری خود، فضای الهامبخشتری را برای کار خود فراهم نمود.
سال 1903، مقطع مهمی از زندگی پیراندلو محسوب میشود. در این سال معدنهای گوگرد ایتالیا زیر سیل رفت و به این ترتیب سرمایهی عظیمی که پدر او در این زمینه کسب کرده بود، از دست رفت. بر اثر این حادثه، نهتنها ثروت لوئیجی پیراندلو و خانوادهاش، بلکه ثروت همسرش آنتوانتا نیز از دست رفت. زمانی که آنتوانتا خبر این حادثه را دریافت کرد، دچار شوک شدیدی شد و به عارضهای روانی تحت عنوان روانگسیختگی کاتاتونی مبتلا گشت.
در این مقطع زمانی، خود لوئیجی پیراندلو نیز حال چندان مساعدی نداشت و تمایل زیادی به خودکشی پیدا کرده بود. اما علیرغم این وضعیت، او تصمیم گرفت با افزایش تعداد کلاسهای آموزشیاش و تدریس در جاهای مختلف، سرمایهی خود را افزایش دهد و در مقابل این شرایط ایستادگی کند. سرانجام لوئیجی پیراندلو، پس از خلق تعداد زیادی نمایشنامه، داستان کوتاه، رمان و شعر، در روز دهم دسامبر سال 1936، در شهر رم درگذشت. گفتنیست که او در سال 1934، برای یک عمر دستاورد هنری، موفق به دریافت جایزهی نوبل ادبیات شده بود.
بهترین کتابهای لوئیجی پیراندلو
کتاب قواعد بازی (The Rules of the Game): نمایشنامهای درخشان و خواندنی. روایتی کمنظیر از نویسندهی ایتالیایی، لوئیجی پیراندلو که ازجمله آثار مطرح وی محسوب میشود. نمایشنامهای تراژیک در باب انتقام و حسادت که در بستری ویژه و متمایز روایت میشود. این کتاب در ارتباط با مردیست که دریافته همسرش با مرد دیگری رابطه دارد و به او خیانت میکند. این مسئله مسبب تصمیماتی از سوی شخصیت اصلی میشود که فرجام تاریکی را برایش رقم میزند. گفتنیست که با مراجعه به سایت یا اپلیکیشن کتابراه، میتوانید کتاب الکترونیک قواعد بازی را دریافت کنید.
کتاب دفترهای سرافینو گوبیو فیلمبردار سینما (Quaderni di Serafino Gubbio operatore): رمانی خواندنی در ارتباط با یک فیلمبردار سینما که هر روز، تمامی رخدادهایی که در محل کارش رخ میدهند را ضبط میکند. او بهعنوان یک مشاهدهگر، نگاه ویژهای به سوژههای خود دارد. شخصیت فیلمبردار از جایی به بعد، تصمیم میگیرد از زنی که در حوالیاش زندگی میکند، فیلمبرداری کند و برای توصیف این سوژهی خود از کلمات قابل توجه گوناگونی بهره میبرد. این رمان نمایانگر نگاه پیراندلو در دههی بیست میلادی است و تصویری از آن دوران ایتالیا را برای مخاطبان ترسیم میکند.
کتاب رانده شده (L'Esclusa): اولین رمان لوئیجی پیراندلو که ابتدا در قالب چند بخش مجزا منتشر شد و در نهایت، در یک کتاب واحد با عنوان کامل «زن رانده شده» منتشر شد. این رمان در یکی از محلههای سیسیلی میگذرد و به زندگی شخصیتی به نام مارتا میپردازد. مارتا زنیست که پیشتر، زندگی عادی و سادهای داشت. او یک زن خانهدار بود، اما اکنون با بیرون رانده شدن توسط همسرش، این عنوان از وی سلب شده است. این رخداد باعث میشود تا مارتا به درک تازهای از هویت و جایگاهش در اجتماع برسد.
کتاب مرحوم ماتیا پاسکال (The Late Mattia Pascal): یکی از مشهورترین، بهترین و بزرگترین آثار این نویسندهی بزرگ ایتالیایی. این رمان که در اوایل قرن بیستم منتشر شد، یکی از مهمترین و برترین کتابهای لوئیجی پیراندلو، در ارتباط با مضمون «نقاب» است. داستان کتاب دربارهی شخصیتی به اسم ماتیا است که ناگهان متوجه میشود جوانیاش بهواسطهی یک شغل ملالآور و ازدواجی بیعشق، در حال تلف شدن است. ماتیا تصمیم میگیرد برای مدتی به مونتهکارلو برود. در آنجا با خواندن یک روزنامه، باخبر میشود که همسر و مادرهمسرش به اشتباه تصور کردهاند که وی مرده و جسد یک غریبه را بهعنوان ماتیا پاسکال تشخیص دادهاند. علاقهمندان به داستانهای روانشناختی میتوانند به سایت یا اپلیکیشن کتابراه مراجعه کنند و با دریافت نسخهی الکترونیک کتاب مرحوم ماتیا پاسکال، از خواندن یکی از آثار ادبیات مدرن در این حوزه، بهرهمند شوند.
کتاب دم در خروجی (The Man with the Flower in His Mouth): این نمایشنامه که عنوان اصلیاش «مردی با گُلی در دهانش» است، یکی از مشهورترین آثار پیراندلو محسوب میشود. این اثر تکپردهای در قالب رد و بدل شدن چندین دیالوگ میان دو مرد نشسته در یک بار، روایت میشود؛ یک مرد که قرار است بهزودی بر اثر بیماری بمیرد و مرد دیگری که یک تاجر است و قطارش را از دست داده است. در واقع رفت و برگشتهای ماجرای این نمایشنامه، میان یک مرد در حال مرگ است که زمانی برای زندگی ندارد و مردی که هنوز زمان زیادی برای تلف کردن در اختیار دارد.
سبک نگارش و دیدگاههای لوئیجی پیراندلو
مطابق با نظر پژوهشگران ادبی، پیراندلو را باید یکی از پیشگامان تئاتر ابزورد نامید. گفته شده است که آثار لوئیجی پیراندلو در باب تجربیات پیچیده و مبهم انسانی هستند و متن خود این آثار نیز به شیوهای مبهم و گاه گیجکننده به نگارش درآمده است. پیراندلو نویسندهایست که در شیوهی بیان باورهای روشنفکرانهاش، با نویسندگانی چون هنریک ایبسن و اگوست استریندبرگ مقایسه شده است. آثار این نویسندهی بزرگ ادبیات ایتالیا، در باب پارادوکس و دوگانگی هستند و تحلیلهای وی از تجربیات و احساسات انسانی، به طرح تناقضهای مختلفی منجر میشود.
در نوشتهها و روایات لوئیجی پیراندلو، با نوعی بنبست معنا مواجه هستیم. در واقع باید این ویژگی را بدین شکل شرح داد که در آثار وی، جوابی وجود ندارد و نوعی نهیلیسم در مواجهه با دانش و خرد به چشم میآید. در آثار لوئیجی پیراندلو شخصیتها و حتی خود نویسنده، از راهحل و جواب غایی بیاطلاع هستند. همچنین لازم به ذکر است که پیراندلو یک مهینپرست ایتالیایی بود و از فاشیسم حاکم بر ایتالیا، البته بیآنکه به افراط کشیده شود، حمایت میکرد. اما بعدها ادعا کرد که «مردی غیرسیاسی» است و با رهبران فاشیسم به مشکلاتی برخورد؛ تا جایی که حتی کارت عضویتش در حزب را نیز پاره کرد.
اقتباسهای سینمایی از آثار لوئیجی پیراندلو
- فیلم انتظار (The Wait)، محصول سال 2015 به کارگردانی پییرو مسینا (Piero Messina). این فیلم که بازیگر سرشناس فرانسوی، ژولیت بینوش در آن به ایفای نقش پرداخته است، بر اساس نمایشنامهی «آن زندگی که من به تو دادم (La vita che ti diedi)» نوشتهی پیراندلو، ساخته شد.
- فیلم زندگی دوگانهی ماتیا پاسکال (The Two Lives of Mattia Pascal)، به کارگردانی فیلمساز بزرگ و پرآوازهی ایتالیایی، ماریو مونیچلی (Mario Monicelli) که بهعنوان یکی از «استادان کمدی ایتالیایی» شناخته میشود. این فیلم اقتباسی که در سال 1985 اکران شد، براساس رمان «مرحوم ماتیا پاسکال» ساخته شده و مارچلو ماسترویانی در نقش اصلی آن حاضر شد.
- فیلم هرج و مرج (Kaos) به کارگردانی برادران تاویانی (Taviani) که از مهمترین فیلمسازان دوران پسانئورئالیسم سینمای ایتالیا بهشمار میآیند. این فیلم که یکی از پرآوازهترین تولیدات سینمای ایتالیا در دههی هشتاد محسوب میشود، براساس چهار مورد از داستانهای کوتاه لوئیجی پیراندلو ساخته شده است. این چهار داستان به ترتیب «پسر دیگر (The Other Son)»، «دلزدگی (Moonsickness)»، «ظرف شیشه (The Jar)» و «گفتوگو با مادر (Conversing with Mother)» هستند.
- فیلم هنری چهارم (Henry IV)، به کارگردانی فیلمساز مؤلف سینمای ایتالیا، مارکو بلوکیو (Marco Bellocchio). در این فیلم که بر اساس رمانی با همین عنوان از لوئیجی پیراندلو ساخته شده، بازیگرانی چون مارچلو ماسترویانی به ایفای نقش پرداختهاند.
- فیلم پرستار بچه (The Nanny) به کارگردانی مارکو بلوکیو که در سال 1999، بر اساس نمایشنامهای از پیراندلو با همین عنوان ساخته شد. این فیلم در بخش رقابتی جشنوارهی کن در آن سال شرکت کرد.
حقایقی جالب دربارهی لوئیجی پیراندلو
- در سال 1924، پیراندلو نامهای به موسولینی نوشت و از وی درخواست کرد تا به عضویت حزب فاشیسم ایتالیا درآید.
- لوئیجی پیراندلو در دوران نوجوانی، رابطهی خوبی با پدرش نداشت. از آنجایی که پدرش از ظاهری خشن و رفتاری ناپسند برخوردار بود، باعث شد که او در برابر پدر، به مادرش احساس نزدیکی پیدا کند. پیراندلو محبتی بیاندازه به مادرش داشت و زمانی که با مرگ وی مواجه شد، احساساتش در این زمینه را در یکی از داستانهای کوتاه خود با نام «گفتوگو با مادر» بیان کرد.