زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز، رماننویس و روزنامهنگار کلمبیایی، از درخشانترین نویسندگان قرن بیستم و برندهی جایزهی نوبل ادبیات 1982 است. این نویسندهی سبک رئالیسم جادویی که بیشتر با رمان «صد سال تنهایی» شناخته میشود، چه در داستان کوتاه و چه در رمان، شاهکارهایی بینظیر خلق کرد که تحسین مخاطب عام و رضایت منتقدان را توأمان به همراه داشتند.
زندگینامه گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز (Gabriel José García Márquez)، ملقب به گابو، در سال 1927 در شهر کوچک آرکاتاکا واقع در منطقهای گرمسیری در شمال کلمبیا به دنیا آمد. هشت سال اول زندگیاش را با والدین مادر گذراند. پدربزرگش، سرهنگ نیکلاس مارکز، کهنهسرباز جنگی داخلی در آغاز قرن بود.
گابریل گارسیا مارکز به کالج یسوعیها رفت و سپس شروع به خواندن حقوق کرد، اما بهزودی تحصیلاتش به خاطر کار روزنامهنگاری قطع شد. گرچه مارکز تحصیلاتی بالاتر از حد متوسط داشت، در بزرگسالی مهمترین منبع ادبی خود را داستانهایی میدانست که پدربزرگش از آرکاتاکا و خانوادهاش به او گفته بود.
گابریل گارسیا مارکز که پیش از رسیدن به شهرت ادبی از طریق روزنامهنگاری امرار معاش میکرد، به عنوان خبرنگار در پاریسِ دههی 50 بر دانستههایش افزود و بسیاری از آثار ادبیات آمریکا را، برخی به ترجمهی فرانسوی، مطالعه کرد.
گابریل گارسیا مارکز در اواخر دههی 50 و اوایل دههی 60 در بوگوتا، کلمبیا، و سپس در نیویورک برای سرویس خبری «پرنسا لاتینا» کار میکرد. این سرویس خبری از سوی فیدل کاسترو، رهبر کوبا، ایجاد شده بود. گابو در ادامه به مکزیکوسیتی نقل مکان کرد و در آنجا «صد سال تنهایی» را نوشت که شهرت و ثروت برایش به ارمغان آورد. از سال 1967 تا 1975 در اسپانیا اقامت کرد. همزمان خانهای در مکزیکوسیتی و آپارتمانی در پاریس داشت اما زمان زیادی را در هاوانا و در عمارتی گذراند که کاسترو برای این حامیاش فراهم کرده بود.
گابریل گارسیا مارکز در سال 1982 جایزهی نوبل ادبیات را از آن خود کرد و چهارمین نویسندهی لاتینتباری شد که به این افتخار دست یافته است. اینچنین نام او در کنار اسطورههایی ادبی چون گابریلا میسترال، پابلو نرودا و میگل آنخل آستوریاس قرار گرفت.
گابریل گارسیا مارکز دو سال آخر عمر خود را با بیماری فراموشی دستوپنجه نرم کرد و در آوریل 2014 در خانهی خود در مکزیکوسیتی چشم از جهان فرو بست. بعدها پسرش، رودریگو گارسیا، کتابی با نام «گابو و مرسدس؛ یک بدرود» نوشت و در آن از واپسین روزهای زندگی پدر و مادرش گفت و وجهی دیگر از زندگی این نویسندهی برجستهی ادبیات آمریکای لاتین را آشکار کرد.
بهترین کتابهای گابریل گارسیا مارکز
کتاب صد سال تنهایی (One Hundred Years of Solitude): این رمان که شاهکار گابریل گارسیا مارکز و برجستهترین نمونهی سبک رئالیسم جادویی او به شمار میآید در سال 1967 به زبان اسپانیایی منتشر شد. چاپ اول کتاب 8000 نسخه بود که جملگی در همان هفتهی اول به فروش رفت. بسیاری رمان صد سال تنهایی را شناختهشدهترین اثر مارکز میدانند.
صد سال تنهایی تا به امروز به بیش از 30 زبان دنیا ترجمه شده است. کتاب صوتی صد سال تنهایی با ترجمههای بهمن فرزانه و محمدرضا سحابی و کتاب الکترونیک صد سال تنهایی با ترجمههای کاوه میرعباسی، آوینا ترنم و فهیمه مهدوی بر روی سایت کتابراه قرار گرفته است.
کتاب پاییز پدر سالار (The Autumn of the Patriarch): یکی از پیچیدهترین و جاهطلبانهترین آثار گابریل گارسیا مارکز که در سال 1975 منتشر شد. سبک رمان رئالیسم جادویی است. داستان در پاراگرافهای بلند و جملاتی گسترده و طولانی نوشته شده است و خواننده افکار شخصیت اصلی را از طریق جملاتی پرپیچوتاب پی میگیرد، افکاری که یأس و تنهایی او را منتقل میکنند.
از این کتاب نیز ترجمههای متعددی به فارسی موجود است، از جمله کتاب الکترونیک پاییز پدر سالار به ترجمهی محمدرضا راهور و ترجمهی حسین مهری و کتاب صوتی خزان خودکامه ترجمهی اسدالله امرایی.
کتاب گزارش یک مرگ (Chronicle of a Death Foretold): کتاب در سال 1981 به زبان اسپانیایی منتشر شد. گابریل گارسیا مارکز در این رمان، با الهام از وقایع زندگی برادرخواندهی خود، با رویکردی شبهروزنامهنگارانه، داستان قتلی را روایت میکند و بر خلاف جریان قالب رمانهای پلیسی، نه به دنبال چگونگی قتل که در پی کشف این معماست که چرا کل شهر اجازه داده است که این قتل رخ دهد بدون آنکه تلاشی جدی برای جلوگیری از آن داشته باشد یا به قربانی هشدار دهد.
کتاب صوتی گزارش یک مرگ با ترجمهی لیلی گلستان بر روی سایت کتابراه قرار گرفته است.
کتاب عشق در زمان وبا (Love in the Time of Cholera): رمانی عاشقانه که در 1985 به زبان اسپانیایی روانهی بازار شد. داستان در کلمبیای سالهای 1875 تا 1924 میگذرد و مفاهیمی چون شور، عشق، پیری و مرگ دستمایهی خلق آناند. در سال 2007 فیلمی بر اساس این رمان با همین نام و به کارگردانی مایک نیوول در هالیوود ساخته شد.
این کتاب نیز مانند دیگر آثار گابریل گارسیا مارکز بارها به فارسی ترجمه شده است که از آن میان میتوان به کتاب صوتی عشق در زمان وبا به ترجمهی بهمن فرزانه، کتاب الکترونیک عشق سالهای وبا به ترجمهی اسماعیل قهرمانیپور و کتاب صوتی عشق در روزگار وبا به ترجمهی کاوه میرعباسی اشاره کرد.
کتاب ژنرال در هزارتوی خود (The General in His Labyrinth): گابریل گارسیا مارکز در این رمان تاریخی که در 1989 منتشر شد روایتی خیالی از هفت ماه آخر زندگی سیمون بولیوار، فرمانده انقلابی و سیاستمدار کلمبیایی، به دست میدهد. او با شکستن تصویر قهرمانانهی سنتی از بولیوار، مردی بیمار و خستهروان را به تصویر میکشد. این کتاب تا کنون به بیش از 20 زبان ترجمه شده است.
ترجمههای متعددی از این کتاب به فارسی موجود است که از آن میان کتاب الکترونیک ژنرال در هزارتوی خودش با ترجمهی اسماعیل قهرمانیپور و کتاب صوتی ژنرال در هزارتوی خود با ترجمهی هوشنگ اسدی در سایت کتابراه قرار گرفته است.
سبک نگارش و دیدگاههای گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز در بیشتر آثارش از شیوههای بینامتنیت و تعلیق استفاده میکند. مضامینی که او اغلب به سراغشان میرود عبارتاند از: تنهایی، خشونت سیاسی، و ماهیت زمان برای انسان. تحلیل سبک مارکز کار سادهای نیست چرا که او در آثارش از سبکی به سبک دیگر حرکت میکند اما سبکی که به شکلی غیرقابلانکار تقریباً در تمام نوشتههای او وجود دارد رئالیسم جادویی است. این سبک همآمیزی واقعیت، تاریخ و افسانه است. دنیایی که در عین واقعی بودن روابط علت و معلولی مختص به خود را دارد. گابریل گارسیا مارکز در کتاب صد سال تنهایی نهایت چیرهدستی را در این سبک به نمایش درآورد.
در رمانهای گابریل گارسیا مارکز داستان شخصیتهای متعدد در دورههای زمانی طولانی پی گرفته میشوند. در این نوع آثار نویسنده نیاز دارد تا برای توضیح بهتر نوشتهی خود ارجاعاتی ارائه دهد. مارکز این کار را با بهکارگیری شیوهی بینامتنیت انجام میدهد، شیوهای ادبی که در آن نویسنده به دیگر آثار داستانی یا رویدادهای تاریخی ارجاع میدهد.
ویلیام فاکنر و ارنست همینگوی دو نویسندهای هستند که بیشترین تأثیر را بر گابریل گارسیا مارکز داشتهاند. گرچه او دربارهی تجربهی خواندن «مسخ» فرانتس کافکا است که میگوید: «با خواندن اولین خط به خود گفتم نمیدانستم کسی اجازهی نوشتن چنین چیزهایی را دارد. اگر میدانستم خیلی پیشتر شروع به نوشتن کرده بودم.»
جوایز و افتخارات گابریل گارسیا مارکز
- جایزهی نوبل ادبیات سال 1982
- جایزهی بینالمللی نوئستات برای ادبیات (Neustadt International Prize for Literature) سال 1972
- جایزهی رومولو گایهگوس (Rómulo Gallegos) در سال 1972 برای رمان صد سال تنهایی
جملات برگزیده گابریل گارسیا مارکز
- برای من کافی است که مطمئن باشم من و تو در این لحظه وجود داریم. (کتاب صد سال تنهایی)
- همیشه چیزی برای عشقورزی باقی میماند. (کتاب صد سال تنهایی)
- انسانها یک بار و برای همیشه در روزی که مادرشان آنها را میزاید به دنیا نمیآیند، بلکه زندگی آنها را بارها و بارها مجبور میکند که خود را به دنیا آورند. (کتاب عشق در زمان وبا)
- مهم نیست چه پیش میآید، کسی نمیتواند خاطرهی رقصهایتان را نابود کند. (کتاب خاطرهی دلبرکان غمگین من)
گابریل گارسیا مارکز در میان ایرانیان
گابریل گارسیا مارکز در ایران نویسندهی شناختهشدهای است، تا آنجا که عباس معروفی او را معروفترین نویسندهی خارجی در ایران میداند و این محبوبیت را به دلمشغولیاش به موضوع «جادو» نسبت میدهد. از نظر معروفی، مارکز در درهمآمیزی واقعیت و جادو مشابه عطار نیشابوری عمل میکند، آنجا که از منصور حلاج روایت میکند که «او یک سال مقابل کعبه ایستاد و عقرب در جانش لانه کرد».
محمد علی سپانلو نیز معتقد بود آشنایی خوانندگان فارسی با آثار مارکز «زلزلهای در ادبیات ما به وجود آورد».