نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی سرخ و سیاه - استاندال
4.7
9 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Mehdi Nik
۱۴۰۴/۰۷/۰۶
31
سرخ و سیاه، در ظاهر با یک داستان عاشقانه سبکسرانه آغاز میشود، اما کم کم پرده از جامعه قرن نوزدهم فرانسه کنار میزند، جایی که جاه طلبی فردی با فساد نهاد کلیسا و کشمکشهای مقام پرستانه طبقه اربابی گره خورده است. ژولین، جوانی فقیر و بلندپرواز، با اتکا به هوش و ریاکاریاش و به لطف دانستن لاتین، راه کلیسا را مسیری هموارتر میبیند، اما در عطش قدرت و هوس رانی گرفتار همان بازیهای آلودهای میشود که میپنداشت از آنها میگریزد. استاندال با دقتی کم نظیر نشان میدهد چگونه عشق، جاه طلبی و ساختارهای پوسیده مذهبی و اجتماعی میتوانند سرنوشت فردی و جمعی را به تباهی و نیستی بکشانند. سرخ و سیاه هنوز هم روایتیست زنده از برخورد آرزوهای انسانی با دیوارهای سخت تزویر و قدرت. جا دارد از انتخاب ترجمه روان زنده یاد عظمی نفیسی یاد کنم که به زیبایی حال و هوای اثر را منتقل کرده است. طبق معمول روایت تأثیرگذار آقای عمرانی و تیم گویندگان، جذابیت کتاب را دوچندان کرده؛ هرچند اجرای برخی شخصیتها مثل ماتیلد، فریول و شلان میتوانست پخته تر باشد.
به نظرم بهترین ترجمه از رمان سرخ و سیاه نیست و قاعدتا ترجمه مهدی سحابی خیلی بهتر است. با این وجود اجرای صوتی بسیار عالی و حرفهای بود. این رمان اثر کلاسیک معروفی است و داستانی پرکشش، زیبا و قابل تامل دارد.
برخلاف آنچه که اغلب در معرفی این کتاب گفته میشود و عنوان کتاب هم به آن دامن زده است، دوراهیای که ژولین سورل در برابر آن قرار دارد و در انتخاب آن مردد است، انتخاب بین روحانیت و نظامیگری نیست، چرا که ژولین به روشنی، بر اساس تحلیلی که از سیر تاریخ فرانسه دارد، از همان ابتدای ماجرای خویش، روحانیت را برمیگزیند. دوراهی تاملبرانگیز ژولین، انتخاب بین دو مسلک ژانسنیستی و ژزوئیتی است که اولی مناسبات خوبی با سلسله مراتب کلیسا و نظام قدرت پادشاهی دارد و دومی اخلاقگرا، ریاضتکش و منتقد ریاکاری است. ژولین گرچه دل در گرو مسلک ژانسنیستی دارد، به دلیل جاهطلبی خود به مناسبات ژزوئیتی کشیده میشود.
به دلیل اهمیت و تأثیرگذاری این رمان در ادبیات، و پرداختن آن به مسائل اجتماعی و روانی بنیادی انسان، خواندن یا گوشدادن نسخه صوتی آن را میتوان به هرکس، فارغ از سلیقه، باورها و سنّ او توصیه کرد.
برخلاف آنچه که اغلب در معرفی این کتاب گفته میشود و عنوان کتاب هم به آن دامن زده است، دوراهیای که ژولین سورل در برابر آن قرار دارد و در انتخاب آن مردد است، انتخاب بین روحانیت و نظامیگری نیست، چرا که ژولین به روشنی، بر اساس تحلیلی که از سیر تاریخ فرانسه دارد، از همان ابتدای ماجرای خویش، روحانیت را برمیگزیند. دوراهی تاملبرانگیز ژولین، انتخاب بین دو مسلک ژانسنیستی و ژزوئیتی است که اولی مناسبات خوبی با سلسله مراتب کلیسا و نظام قدرت پادشاهی دارد و دومی اخلاقگرا، ریاضتکش و منتقد ریاکاری است. ژولین گرچه دل در گرو مسلک ژانسنیستی دارد، به دلیل جاهطلبی خود به مناسبات ژزوئیتی کشیده میشود.
به دلیل اهمیت و تأثیرگذاری این رمان در ادبیات، و پرداختن آن به مسائل اجتماعی و روانی بنیادی انسان، خواندن یا گوشدادن نسخه صوتی آن را میتوان به هرکس، فارغ از سلیقه، باورها و سنّ او توصیه کرد.
بسیار عالی بود، کاش می توانستم ده ستاره بدهم، من با توجه به اینکه این کتاب از روی ماجرای حقیقی نوشته شده کنجکاو بودم و بالاخره موفق به شنیدنش شدم، میگویند جناب استاندال مشتاق روزنامه های دادگاه ها بوده و این اثر تقریبا از روی. یکی از آن ها نوشته شده، و عنوان سرخ و سیاه به معنی دوراهی که در سر راه ژولین سورل بوده، یکی ارتش و دیگری کلیسا که با داخل شدن در آن می توانسته خود را با جامعه بالا برساند، ژولین جوانی کشاورز زاده با چهره ای زیبا و درخور تحسین با آرزوهای بزرگ و جاه طلبانه، با هوشی سرشار بوده که البته عشقی وافر به ناپلئون داشته، از طرف پدر و برادرانش به دلیل خواندن کتاب و علاقه نداشتن به شغل آن ها طرد میشود. تصمیم می گیرد به جامعه بالاتر ارتقا پیدا کند، که البته ورودش به ارتش بعد از ناپلئون ممکن نبوده چون فقط برای اشراف مقدور بوده و تصمیم می گیرد به کلیسا بپیوندد، این کتاب اثری عاشقانه، از فقر و جاه طلبی، خیانت، انتقام است، و خیلی چیزهای دیگر در تاریخ آن زمان فرانسه، که بسیار جالب است، برخورد ژولین با پدرش در اواخر داستان فوق العاده متأثر کننده بود، بی اختیار اشکم سرازیر شد، کتاب با قلمی شیوا و خوانشی عالی از گروه هنرمندان عزیزمان به خصوص جناب عمرانی، اگر بیشتر توضیح دهم از شیرینی کتاب شاید کاسته شود، اثری بسیار جالب تقدیر که به نظرم از مطالعه و شنیدن آن لذت خواهید برد، برای من چنین بود، و بار دیگر برای نویسندگان سبک کلاسیک احترامی خاص قائل شدم، سپاس بیکران از شما دوستان عزیز و خسته نباشید به همگی شما و حیف که تمام شد آنهم چه پایانی.
با سلام اول شخصیت قهرمان داستان را به ژان کریستف مطابق دادم اونم بخاطر جسارت و بی باکی ولی در اخر مرد حقیری بود چون یه مرد عاشق هیچ گاه از عشق خود دست نمیکشه ودختر بیچارهای رو باردار کند وباز به عشق قبل خود باز گردد این بی وجدانی یک مرد است نه عشق بی آلایش واما پرده برداری از فرانسه در قرن نوزده ما هنوز شاهد او وقایع در جهان سوم هستیم وهنوز اون پستی طبقاتی از بین نرفته با تشکر ازاقای علی عمرانی و همه تهیه کنندگان این مجموعه وهمچنین کنابراه عزیز
در ابتدا تشکر بسیار از جناب عمرانی و گروه گویندگان که اینقدر زیبا این داستان را روایت کردند. درخصوص کتاب باید بگم که داستان کتاب براساس واقعیت نوشته شده است واستاندال جریان دادگاه پسر پیشه ور را دنبال میکرد. نام سرخ و سیاه هم براین اساس انتخاب شد که پسر بین دوراهی ارتش که لباس سرخ داشتند و یا جامه کشیشی که ردای سیاه داشتند مردد بود. حتما توصیه میکنم دوستداران وقایع تاریخی به این داستان گوش دهند.
