معرفی و دانلود کتاب کارآگاه استرایک - جلد دوم: کرم ابریشم

معرفی کتاب کارآگاه استرایک - جلد دوم: کرم ابریشم

جی. کی. رولینگ در کتاب کارآگاه استرایک - جلد دوم: کرم ابریشم از نویسنده‌ای می‌گوید که بعد از نوشتن یک رمان جنجالی ناپدید می‌شود و کارآگاه استرایک در طی تحقیقاتش درمی‌یابد که باید پرونده‌ی پیچیده‌ای را گره‌گشایی کند. مظنونین این پرونده کم نیستند و این، کار را مشکل‌تر می‌کند اما این‌ها چیزهایی نیستند که باعث شود کارآگاه استرایک از تحقیقاتش پا پس بکشد.

درباره‌ی کتاب کارآگاه استرایک - جلد دوم: کرم ابریشم

در کتاب کرم ابریشم (The Silkworm)، کارآگاه استرایک مسئولیت رسیدگی به یک پرونده‌ی تازه را قبول می‌کند. جی. کی. رولینگ (J.K. Rowling) در این ماجرا معمای یک قتل را طرح‌ریزی کرده است. داستان با ناپدید شدن یک رمان‌نویس به اسم اُون کواین آغاز می‌شود. همسر این نویسنده در روزهای اول غیبت اوِن گمان می‌کرده مانند بار قبل قصد داشته مدتی را با خودش خلوت کند، اما پس از گذشت مدتی به‌ نظرش می‌رسد که این بار قضیه فرق می‌کند. برای همین به سراغ کارآگاه کومورن استرایک می‌رود و از او می‌خواهد تا همسرش را پیدا کند.

استرایک وارد عمل می‌شود و خیلی زود درمی‌یابد که ناپدیدشدن کواین پیچیده‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد. زیرا این نویسنده به تازگی نگارش یک رمان را به پایان رسانده که در آن اطلاعات مهمی درباره‌ی نویسندگانی که او را می‌شناسند، افشا کرده است. بنابراین اگر این رمان منتشر شود، زندگی‌ افراد بسیاری را به ته چاه فرو می‌برد. پس تمام نویسندگانی که نامشان در این رمان آمده به مظنونین اصلی این پرونده تبدیل می‌شوند!

تا اینکه جسد کواین پیدا می‌شود و همه‌ی شواهد نشان از قتل وحشیانه‌ای دارد. درست از همین لحظه استرایک بیش از پیش عزمش را جزم می‌کند تا هرچه زودتر قاتل را شناسایی و انگیزه‌ی او را کشف کند. جی. کی. رولینگ رمان کرم ابریشم را که جلد دوم مجموعه‌ی کارآگاه استرایک محسوب می‌شود، در سال 2014، با نام مستعار رابرت گالبریت به انتشار رساند و قهرمان اصلی آن یک کهنه‌سرباز بریتانیایی است که بعد از بازنشستگی خودخواسته‌اش از ارتش تصمیم می‌گیرد، به‌عنوان یک کارآگاه خصوصی به اشتغال بپردازد. او در کنار دستیارش رابین الاکورت در هر داستان پرونده‌های معمایی پیچیده‌ای را گره‌گشایی می‌کند.

گفتنی است که ویدا اسلامیه این رمان جذاب و پرکشش را به فارسی ترجمه کرده و انتشارات کتابسرای تندیس آن را در اختیار علاقه‌مندانِ داستان‌های معمایی و هیجان‌انگیز قرار داده است.

جوایز و افتخارات کتاب کارآگاه استرایک - جلد دوم: کرم ابریشم

• برنده جایزه Audie در بخش داستان‌های رازآلود در سال 2015
• نامزد جایزه کتاب ملی Specsavers در بخش جنایی و هیجان‌انگیز در سال 2014
• نامزد جایزه گودریدز در بخش کتاب‌های رازآلود و هیجان‌انگیز در سال 2014

نکوداشت‌های کتاب کارآگاه استرایک - جلد دوم: کرم ابریشم

• شخصیت استرایک مانند بسیاری از کارآگاه‌های داستانی به خوبی پرداخت شده است. کرم ابریشم خیلی خوب نوشته شده و به ‌طرز شگف‌انگیزی سرگرم‌کننده است. (نیویورک‌تایمز)
• داستان با ریتمی تند پیش می‌رود و رضایت‌بخش است. (لس‌آنجلس تایمز)
• گالبریت (رولینگ) داستان جنایی جذابی را روایت می‌کند که با مشاهده‌گری دقیق و ریتم مناسب نوشته شده است. این رمان جنایی مخاطب را کاملاً با خود درگیر می‌کند. (پیپل)
• داستان کرم ابریشم به سبب گره‌های جذاب و همکاری تیمی شخصیت‌های اصلی، خواننده را جذب می‌کند. (تایم)
• راز قتل در قلب داستان به شکلی رضایت‌بخش حل می‌شود. (سیاتل تایمز)

اقتباس‌های سینمایی و فرهنگی از کتاب کارآگاه استرایک - جلد دوم: کرم ابریشم

در سال 2017 بی‌بی‌سی با اقتباس از مجموعه‌رمان کارآگاه استرایک، تولید سریالی را تحت عنوان استرایک (Strike) کلید زد که فصل دوم آن بر اساس ماجرای رمان کرم ابریشم و با کارگردانی کیِران هاکس (Kieron Hawkes) ساخته شده است.

کتاب کارآگاه استرایک - جلد دوم: کرم ابریشم برای چه کسانی مناسب است؟

تمامی افراد اهل رمان، از نوجوانان تا بزرگسالانی که از هم‌گام‌شدن با کارآگاهان در ماجراهای معمایی لذت می‌برند، با مطالعه‌ی رمان کرم ابریشم لذت تازه‌ای را تجربه خواهند کرد.

در بخشی از کتاب کارآگاه استرایک - جلد دوم: کرم ابریشم می‌خوانیم

برف سپیدی سراسر بریتانیا را فرش کرده بود. اخبار صبحگاهی نشان می‌داد که شمال شرق انگلستان نیز از برف سفیدپوش شده است؛ خودروها مانند گله‌ی گوسفندان درمانده، در هر سو از حرکت باز مانده بودند و چراغ‌های جلوشان سوسو می‌زد. لندن در سایه‌ی ابرهای تیره و تار رو به فزونی‌اش، منتظر رسیدن نوبتش بود و استرایک در حال پوشیدن لباسش، نگاه سریعی به نقشه‌ی وضعیت آب و هوا بر صفحه‌ی تلویزیون انداخت و به این فکر افتاد که آیا جاده‌ی ام‌پنج فردا باز است و او خواهد توانست با خودرو تا دِوِن براند. با این که مصمم بود دنیل چارد خانه‌نشین شده را ببیند که دعوتش برای این دیدار در نظر استرایک بسیار عجیب و غیرعادی می‌نمود، در این شرایط جوی می‌ترسید با پای سالمش، حتی با خودروی اتوماتیک رانندگی بکند.

سگ‌ها همچنان در ماکینگ مارشز بودند. وقتی پای مصنوعی را به پایش می‌بست که ملتهب‌تر و دردناک‌تر از همیشه بود، می‌توانست پره‌های لرزان بینی‌های حساس سگ‌ها را مجسم کند که در زیر ابرهای سیاه آسمان، در حالی که مرغ‌های دریایی بالای سرشان چرخ می‌زدند، وجب به وجب خاک‌هایی را بو می‌کشیدند که تازه روی زباله‌ها ریخته بودند. شاید حتی، با توجه به کوتاه بودن طول روز، تا کنون مربی‌هاشان را در جستجوی دل و روده‌ی اُوِن کواین به وسط زباله‌های یخ‌زده نیز کشانده بودند. استرایک در کنار سگ‌های جست‌وجوگر پلیس کار کرده بود. تکان‌های مداوم دم این سگ‌های پر جنب و جوش، حال و هوای شاد پر تناقضی به جست‌وجوهایشان داده بود.