معرفی و دانلود کتاب چرا با آدم عوضی ازدواج می‌کنیم؟

معرفی کتاب چرا با آدم عوضی ازدواج می‌کنیم؟

کتاب چرا با آدم عوضی ازدواج می‌کنیم؟ از مجموعه‌ی مدرسه‌ی زندگی، قصد دارد، نخست دلایلی را که سبب می‌شود تا شما زندگی خود را پای یک آدم اشتباهی هدر دهید را ارائه و سپس کمک خواهد کرد تا خود را از این مهلکه نجات دهید.

خودشناسی از مهم‌ترین عوامل رسیدن به موفقیت است. شما فقط زمانی که درک صحیحی از خودتان داشته باشید می‌توانید تصمیماتی درست، به ویژه در حوزه‌ی مسائل عاطفی، بگیرید. متاسفانه، روش‌های درست خودشناسی و کسب موفقیت را نمی‌توان به راحتی جست. این قبیل موضوعات را نه مدرسه، نه دانشگاه، و نه محیط کار به شما آموزش نمی‌دهند.

افراد زیادی درگیر مسائل پر پیچ و خم زندگی می‌شوند بدون آنکه اصلا بدانند در پس ذهن‌شان چه می‌گذرد. بر این اساس مجموعه‌ی مدرسه‌ی زندگی (The School of Life) سعی بر این دارد تا منبعی باشد برای کمک به شما در جهت شناخت صحیح و درست خودتان و خواسته‌هایتان و در نتیجه بهبود روابط‌تان در موضوعات متفاوت. این مدرسه که بهتر است بگوییم این موسسه، زیر نظر آلن‌ دوباتن (Alain de Botton) و چند فیلسوف و روانشناس اداره شده، و سعی دارد تا مهارت‌های اساسی و کاربردی زندگی را به علاقه‌مندان خود بیاموزند.

انسان با هر کس که ازدواج کند ممکن است آن فرد کمی برایش نامناسب باشد. هیچ کس انتظار ندارد که همه چیز بی‌نقص باشد، زیرا قطعا اینطور نخواهد بود. با این حال، برخی زوج‌ها آنقدر با هم ناسازگارند، آنقدر از هم دلشان پر است و از یکدیگر ناامیدند، که باید حدس زد قضیه صرفا بی‌توجهی‌های معمول نیست، موضوع دیگری در میان است، و آن این است: ظاهراً با یک آدم عوضی ازدواج کرده‌اند.

اما چطور ممکن است در این عصر روشنگری و سرشار از اطلاعات چنین خطاهایی رخ دهد؟ با توجه به این که این تقریباً بزرگ‌ترین اشتباهی است که هر یک از ما ممکن است مرتکب شود، پس کتاب چرا با آدم عوضی ازدواج می‌کنیم؟ (Why you will marry the wrong person & other essays) می‌تواند کمک شایانی باشد در جهت جلوگیری از این اشتباه پردردسر، برای تمام افرادی که در آستانه این امر مهم هستند.

در بخشی از کتاب چرا با آدم عوضی ازدواج می‌کنیم؟ می‌خوانیم:

وقتی دنبال شریک زندگی می‌گردیم، الزاماتی که در ابتدا به ذهن‌مان می‌رسد رنگ و بوی زیبا، احساسی، و مبهم دارند: می‌گوییم واقعاً دنبال کسی هستیم که «مهربان»، «باحال»، «جذاب»، یا «پر شر و شور» باشد...

نمی‌گویم این معیارها غلط است؛ فقط اصلاً و ابداً دقیق نیست و نشان نمی‌دهد به طور خاص برای اینکه شانس خوشبخت شدن را داشته باشیم، یا دقیق‌تر بگویم همیشه پکر نباشیم، به چه چیزی نیاز داریم.

همه‌ی ما یک جورهایی دیوانه‌ایم. مشخصاً عصبی، نامتعادل، و نابالغ هستیم، اما جزئیاتش را دقیق نمی‌دانیم، چون تا به حال هیچ‌کس زیاد ترغیب‌مان نکرده تا این جزئیات را کشف کنیم. بنابراین وظیفه‌ی اولیه و ضروری هر عاشق این است که کم‌کم متوجه شود چطور عصبانی می‌شود. باید جیک و پوک همه‌ی خل‌بازی‌هایش را بداند. باید علت آن‌ها را کاملاً درک کند، بداند عصبانیت به چه کارهایی وادارش می‌کند، و مهم‌تر از همه، کدام آدم‌ها او را تحریک یا آرام می‌کنند؟ یک رابطه‌ی خوب رابطه‌ای نیست که میان دو انسان سالم شکل بگیرد (اصلاً این آدم‌ها زیاد وجود ندارند)، بلکه رابطه‌ی بین دو دیوانه است که مهارت یا شانس آن را داشته‌اند تا سازگاری صلح‌آمیزی بین دیوانگی‌های نسبی خود ایجاد کنند.

فهرست مطالب کتاب

دلایل انتخاب وصله‌ی ناجور
1: ما خودمان را نمی‌شناسیم
2: دیگران را درک نمی‌کنیم
3: ما به خوشبخت بودن عادت نکرده‌ایم
4: مجرد بودن وحشتناک است
5: غریزه بسیار پرستیژ دارد
6: ما به مدرسه‌ی عشق نمی‌رویم
7: می‌خواهیم خوشبختی را منجمد کنیم
8: فکر می‌کنیم خیلی خاصیم
9: می‌خواهیم دیگر به عشق فکر نکنیم
چه موقع آماده‌ی ازدواج هستیم؟
1: دست از کمال‌گرایی برداریم
2: امیدی به این که درک‌مان کنند نداشته باشیم
3: وقتی بفهمیم دیوانه‌ایم
4: برای مهرورزی آماده‌ایم، نه مهرطلبی
5: وقتی آماده‌ی سرپرستی هستیم
6: وقتی درک کنیم روابط جنسی و عشق، در عین حال، هم به یکدیگر متعلق هستند هم نیستند
7: وقتی آماده‌ی یادگیری هستیم و با طیب خاطر آن را می‌پذیریم
8: وقتی می‌فهمیم آنقدرها هم سازگار نیستیم
نتیجه‌گیری
تأثیر مخرب داستان‌های عاشقانه بر زندگی عاشقانه
1: به صورت قصه‌های هشداردهنده
2: به عنوان نقشه‌های پیشرفت
3: به عنوان پند و اندرز
درباره‌ی مدرسه‌ی زندگی