معرفی و دانلود کتاب پسری که با اژدها آواز می‌خواند 5

معرفی کتاب پسری که با اژدها آواز می‌خواند 5

کتاب پسری که با اژدها آواز می‌خواند 5 نوشته‌ی اندی شپرد، جلد پنجم از مجموعه کتاب‌های فانتزی «پسری که اژدها پرورش می‌داد» است. توماس، پسرک یازده ساله‌ی داستان‌های اندی شپرد، در جلد اول درخت کهن‌سال عجیبی توی باغچه‌ی بابابزرگش پیدا می‌کند و یک میوه‌ی بامزه از آن می‌کند و به خانه می‌برد. ولی می‌بیند که اژدهای ریزه‌میزه‌ای از آن بیرون می‌آید. حالا خودتان را آماده کنید تا در این جلد با هیجان‌انگیزترین و ماجراجویانه‌ترین اتفاقاتی که به عمرتان دیده‌اید، همراه شوید.

درباره‌ی کتاب پسری که با اژدها آواز می‌خواند

فرض کنید روزی می‌روید خانه‌ی بابابزرگتان و از درخت عجیبی و چندساله‌ای که آن جا بوده میوه‌ای عجیب‌تر می‌چینید و به این خیال که فقط یک میوه است، آن را به خانه می‌آورید. اما بعد که اژدهای کوچولویی از آن سر بیرون می‌آورد، متوجه می‌شود که این درخت، درختِ دراگون‌فروت یا همان میوه‌ی اژدهاست. توماس، پسرک داستان ما، اسم اژدهایش را «فلیکر» (چشمک) می‌ذارد و حالا دیگر زندگی‌اش را با آن ادامه می‌دهد. قطعاً زندگی با یک اژدها می‌تواند پر از ماجراجویی و بازی و شادابی باشد، همچنین شگفت‌انگیز. اندی شپرد قصه‌اش را تا جایی ادامه می‌دهد که آخر سر می‌رسد به این جلد از مجموعه به اسم پسری که با اژدها آواز می‌خواند (The Boy Who Sang with Dragons) و اژدهایش حالا بزرگ شده و بچه‌اژدهاهای فسقلی بیشتری این‌وروآن‌ور می‌پلکند. توماس الان دیگر یک محافظ، یک بادیگارد تمام عیار است که از درخت دراگون‌فروت مراقبت می‌کند و حواسش شش‌دانگ جمع است که این اژدهاهای کوچولوی موذی و تروفرز شیطنت نکنند و نزنند چیزی را بشکنند. توماس کنترل همه‌چیز را توی دستش دارد و این وسط حواسش به اژدهای آتش‌پاره و کوچکش، زینگ، هم هست که آتش نسوزاند.

اندی شپرد (Andy Shepherd) توی جلد پنجم این مجموعه‌ی جذاب و خوش آب و رنگش، پسری که با اژدها آواز می‌خواند، شخصیت آئورا را آورده که دوست جدید توماس است. وقتی راز بزرگی از آئورا برملا می‌شود، توماس اصلاً و ابداً آمادگی رویارویی با ماجرایی را ندارد که توی داستان قرار است واردش شود. این راز بزرگ، راز مهیجی است که باعث می‌شود توماس و آئورا توی مسیری بیفتند که بالاخره آخرین سِر درخت دراگون‌فروت را کشف می‌کنند. همراه توماس و آئورا در این سفر اکتشافی، همه‌ی اژدهاها هم هستند، اما وقتی زینگ، اژدهای آتش‌پاره، با فلیکر اژدهای تروفرز توماس روبه‌رو می‌شود، چه رخ خواهد داد؟

اندی شپرد در این مجموعه کتاب طوری دست به قلم برده که نمی‌توان جایی از آن را دوست نداشت. قصه‌هایش سراسر شوخ‌طبعی و طنز است و نویسنده آنقدر دل به کار داده که موقع خواندن تک‌تک جلدهایش لذت و خوشی تمام وجودتان را می‌گیرد و حتی شاید به فکر فرو ببردتان، اما نکته‌ای که نباید از آن غافل شد این است که لحن و ماجرای قصه‌هایش هرگز ترسی به دل کودکان و نوجوانان نمی‌اندازد، خصوصاً با آن تصاویر دل‌انگیزی که سارا اوگلیو برای این مجموعه کشیده است.

درباره‌ی مجموعه کتاب‌های پسری که اژدها پرورش می‌داد

فکرش را کنید چه می‌شد اگر می‌توانستید توی باغچه‌ی خانه‌تان اژدها پرورش بدهید. واقعاً هیجان‌انگیز و جالب می‌شد، اینطور نیست؟ ولی بیاید عمیق‌تر به این ماجرا نگاه کنیم چون اژدها محصول کشاورزی نیست که پرورش آن تقریباً آسان باشد. اژدهاست و هزارویک دردسر. ولی خب خوبی‌هایی هم دارد که در مخیل‌تان هم نمی‌گنجد. اندی شپرد با خلق مجموعه کتاب‌هایی بانمک و جذاب و خلق شخصیت پسربچه‌ای به نام توماس، دراین پنج جلد چنین فرصتی را برای مخاطب کودک و نوجوان ایجاد کرده تا همراه با شخصیت‌ها و اژدهای داستان پیش بروند، همذات‌پنداری کنند و چیزهایی را که در ذهنشان تصور می‌کردند، با زبانی گیرا بخوانند و کیف کنند.

نکوداشت‌های کتاب پسری که با اژدها آواز می‌خواند

• شپرد مجموعه‌ای جادویی خلق کرده که خواندنش باعث می‌شود چشمانتان از حیرت برق بزند، قلبتان پر از گرما شود و صدای خنده در گوشه‌گوشه‌ی اتاقتان بپیچد. (سوفی اندرسون، نویسنده‌ی کتاب خانه‌ای با پاهای جوجه)
• خلاقانه و جذاب؛ داستانی اعجاب‌انگیز و غیرقابل پیش‌بینی که از اول تا آخر خنده روی لب‌هایتان می‌آورد. (Books for Topics)
• داستانی الهام‌بخش، بامزه و دل‌چسب درباره‌ی جادو و خانواده و رفاقت. (Madge Reviews)
• نبوغ و ابتکاری که با مهارت و طنزی فوق‌العاده جان تازه‌ای گرفت. (The Scotsman)
• خنده‌دار، لذت‌بخش و سحرآمیز... همراه با طراحی‌های درخشان. (The Metro)

کتاب پسری که با اژدها آواز می‌خواند برای چه کسانی مناسب است؟

شما کودکان و نوجوانانی که عاشق داستان‌های فانتزی و تخیلی هستید و خصوصاً به قصه‌های مرتبط با اژدها علاقه‌مندید، به هیچ‌وجه از این کتاب، پسری که با اژدها آواز می‌خواند، و مجموعه‌ی پسری که اژدها پرورش می‌داد غافل نشوید.

در بخشی از کتاب پسری که با اژدها آواز می‌خواند 5 می‌خوانیم

در راه مدرسه مدام به جوانه‌های باغ‌ گیاه‌شناسی فکر می‌کردم و این‌که چه‌طور آن‌ها را زیر نظر گرفته‌اند. ترکیبی سمی از نگرانی و درماندگی درونم بالا می‌آمد. چرا چوکو نمی‌توانست به حرفی که می‌خواستم بزنم گوش کند؟

وقتی به مدرسه رسیدم دیدم لیام و تِد بیرون کلاس با آقای پیتِرز، درباره‌ی مسابقات فوتبالی که به‌زودی برگزار می‌شود و تمرینات اضافه‌اش در زنگ ناهار حرف می‌زنند. اثری از آئورا نبود.

آقای فیرث با گام‌های بلند آمد و مشغول هدایت بچه‌ها به داخل کلاس شد.

آمیرا، انگار که معلم‌مان یادش رفته باشد امروز چند شنبه است و قدم‌رو وارد کلاس شده، با امید و خوشحالی گفت: «ولی امروز جمعه‌ست، آقا. جمعه‌ها خانم جِلنسکی می‌آد سر کلاس‌مون.»

آقای فیرث ایستاد و به سمت او برگشت و گفت. «بله، آمیرا. خوب می‌دونم امروز جمعه‌ست، شکی هم درش نیست. امروز خانم جِلنسکی حال‌شون خوب نیست، واسه همین افتخار همراهی با من رو دارین.»

و وقتی سرجایمان نشستیم، شروع کرد به بلندبلند گفتنِ بایدها و نبایدها. طوری که انگار ما کیلومترها آن‌ طرف‌تر در یک بیابانِ توفانی هستیم نعره زد: «کتاب‌های علوم‌تون رو دربیارین. امروز می‌خوایم ببینیم حیوونات چه‌طوری از خودشون دفاع می‌کنن. کی می‌تونه یه مثال واسه من بزنه؟»

آقای فیرث به ماهید، که داشت چیزی در گوش سِب می‌گفت، چشم‌غره رفت. سِب که متوجه شده بود شکارچی دارد بهشان نزدیک می‌شود، سریع با آرنج به ماهید زد و خودش را عقب کشید و سرجایش نشست.

فهرست مطالب کتاب

1: لیزابَکِ اَبَرچسبونک
2: کیک، کادو و اژدهای مربایی
3: لرزش صدا، دست تکان دادن و خوکچه‌ی دانا
4: الآن داریم شوکولات پرورش می‌دهیم؟
5: نور، دوربین، آشوب!
6: پرواز به سمت ستاره‌ها
7: همگی، چشم‌ها بالا!
8: از آسمان آبی
9: وقتی ابرها کنار می‌روند
10: حرف نسنجیده و اشتباه احمقانه
11: ویژویژک مسیر را نشان می‌دهد
12: گنج!
13: شک‌ها و دامپلینگ‌ها
14: آن که روی سرت است، اژدهاست؟
15: اوخ!
16: نامه‌های آرتورو
17: غباری از اژدها
18: جواب شکلات است!
19: یک بخوان‌آوازِ غم‌انگیز
20: خواب دیدن با اژدها
21: مامان به بخش امداد و نجات
22: انفجار سبز
23: رؤیایت را دنبال کن
24: شنلِ اَبَرقهرمانی است، نه دستمال آشپزخانه!
25: بهترین دفاع
26: گیر کردن توی گِل
27: آفتابگردانِ پژمرده
28: نقشه‌ی زنبوری
29: چرخ‌چرخی
30: قهقهه‌ در باغ
31: ویژویژک مثل برق ظاهر می‌شود
32: زیر نظر
33: شوخی نیست
34: چشمِ توفان
35: وقتِ ملاقات با اژدهاهاست
36: ماهی سپیداج است؟ پیاز است؟ نه، اژدهاست!
37: همه‌ی آن احتمال‌هایی که منتظرند
قدردانی نویسنده