معرفی و دانلود کتاب پسری با 35 کیلو امید
برای دانلود قانونی کتاب پسری با 35 کیلو امید و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پسری با 35 کیلو امید
کتاب پسری با 35 کیلو امید نوشتۀ آنا گاوالدا نویسنده مشهور فرانسوی، داستان پسر بچهای را روایت میکند که از رفتن به مدرسه بیزار است و تلاش همراه با خشم والدینش در جهت علاقمند کردن او به مدرسه را درک نمیکند. این اثر در سال 2005 به عنوان یکی از نامزدهای دریافت جایزه ادبیات جوانان آلمان در بخش کودک و نوجوان انتخاب شده است.
درباره کتاب پسری با 35 کیلو امید (95 Pounds of Hope):
راوی داستان پسر نوجوانی به اسم گِرگوآر است که هیچ علاقهای برای رفتن به مدرسه ندارد. والدین او که بسیار از این امر مضطرب و نگران هستند، به توصیه معلمان و مربیان او را نزد پزشک و مشاور میبرند و حتی تستهایی همچون اسکن مغز و... را نیز انجام میدهند. اما تنها چیزی که از حرف پزشکان نصیبشان میشود، این جمله است: «همه چیز سالم و طبیعیست، و تنها مشکل فرزند شما، نقص توجه و تمرکز است.»
این در حالیست که گرگوآر باور دارد مدرسه، محیطی خستهکننده است و چیز جدیدی به او نمیآموزد. والدین و معلمان او بارها و بارها مشکل عدم تمرکز را برایش شرح دادهاند و از راهکارهای گوناگونی همچون تشویق و تنبیه برای بهبود وضعیت تحصیلی گرگوآر بهره بردهاند. او میداند که مشکلش نداشتن انگیزه کافی است. آنا گاوالدا (Anna Gavalda) در این داستان کوتاه، فضاسازی مناسب و شخصیتپردازی کمنظیری را ارائه میدهد به طوری که شما با خواندن آن احساس همذاتپنداری با گرگوآر خواهید کرد.
خواندن کتاب پسری با 35 کیلو امید به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
تمامی نوجوانان علاقمند به داستانهای کوتاه و دوستداران ادبیات فرانسه را به خواندن این اثر دعوت میکنیم.
با آنا گاوالدا بیشتر آشنا شویم:
برجستهترین چهره داستاننویسی معاصر فرانسه، آنا گاوالدا، دسامبر 1970 در پاریس چشم به جهان گشود. او کودکی و نوجوانی را به سختی و با دشواریهای فراوان سپری کرد. آنا در 14 سالگی به سرپرستی خالهاش در آمد و به دلیل برخوردار نبودن از وضعیت مالی و معیشتی مناسب، وی مجبور به کار در رستورانها و گلفروشی شد. دومین ناکامی او در زندگی شخصیاش ازدواج ناموفقی بود که داشت. او مادر دو فزند است و اکنون در پاریس با مجله Elle همکاری میکند. مشهورترین اثر داستانی گاوالدا که بارها به زبان فارسی ترجمه شده است، «دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد» و «من او را دوست داشتم» نام دارد. آنا که در دوران تحصیلش در دبیرستان به تدرس زبان فرانسوی مشغول بود، با وجود تمام سختیهای زندگیاش توانست بورسیه دانشگاه سوربن را اخذ کند.
موتیف اصلی داستانهای گاوالدا، توجه به انسانهایی است که در زندگی سرکوب شدهاند. به نظر او هر انسانی دارای نقطه ضعفی است. او به کسانی که خود را بدون نقطه ضعف نشان میدهند و طوری رفتار میکنند که گویی هرگز دچار لرزش نمیشوند، اعتمادی ندارد. آثار این نویسنده صاحبسبک، به زبانهای مختلفی از جمله انگلیسی و آلمانی در سراسر دنیا ترجمه شده است.
این نویسنده خوش استعداد، توانست رکورد فروش بیش از سه میلیون نسخه کتابهایش را به دست آورد. او همچنین در سال 2017 به عنوان یکی از برگزیدگان نهایی GPLA در رسانههای آفریقایی معرفی شد.
در بخشی از کتاب پسری با 35 کیلو امید میخوانیم:
خیلی دوست داشتم بتوانم همه چیز بسازم، اما مشکل داشتم: نه طرحی داشتم، نه مدلی، نه نقشهای، نه مواد، نه ابزار، نه هیچچیز دیگر. فقط سنگینیای روی قلبم بود که نمیگذاشت گریه کنم. با چاقوی دستهچوبیام روی میز کار پدربزرگ چیزی کندم و بعد بدون خداحافظی به خانهی خودمان برگشتم.
در خانه، دعوا طولانیتر، پرسر و صداتر و ملتهبتر از حد معمول بود. اواخر ماه ژوئن بود و هیچ مدرسهای من را برای سپتامبر قبول نمیکرد. پدر و مادرم ناامید شده بودند و توی سرشان میزدند. اوضاع طاقتفرسایی بود. من هم هر روز بیشتر در خودم فرو میرفتم. با خودم میگفتم اگر میشد که کوچک و کوچکتر بشوم، کمکم فراموشم میکنند و بالاخره روزی بهکل از صحنهی روزگار محو میشوم و تمام مشکلاتم هم یکباره حل میشوند.
من روز ١١ ژوئن اخراج شده بودم. اوایل، تمام روز را در خانه پرسه میزدم. صبحها شبکهی پنج یا آگهیهای بازرگانی را تماشا میکردم (این آگهیها همیشه چیزهایی باورنکردنی برای تبلیغ دارند) و بعدازظهرها، کتاب داستانهای تصویری قدیمیام را دوباره میخواندم یا پازل 5 هزار تکهای را که خاله فانی هدیه داده بود درست میکردم.
اما سریع خسته شدم. باید چیزی پیدا میکردم که دستهایم را سرگرم کند... پس خانه را گشتم تا ببینم چیزی پیدا میشود که درستش کنم. زیاد شنیده بودم که مادرم از اتو کشیدن مینالد و میگوید آرزویش این است که بتواند این کار را نشسته انجام بدهد. بنابراین من خیلی جدی دستبهکار شدم. پایهی میز اتو را جدا کردم، چون نمیگذاشت پاهایش زیر میز برود؛ ارتفاعش را اندازه گرفتم و میز را روی چهارپایهای چوبی ثابت کردم، انگار که یک میز معمولی است. بعد، چرخهای کوچک چرخ دستی کهنهای را که هفتهی پیش در پیادهروی روبهرویی پیدا کرده بودم برداشتم و بستم به یک صندلی که دیگر بیاستفاده شده بود. حتی یک جا هم برای گذاشتن خود اتو درست کردم، چون مادرم تازگیها مدل اتویش را عوض کرده بود. او اتوی بخار مولینکس خریده بود و من میترسیدم جای آن خیلی محکم نباشد. همهی اینها را طی دو روز انجام دادم. بعد، به موتور ماشین چمنزنی حملهور شدم. کاملاً همهی قطعاتش را جدا کردم، تمیز کردم و آخر سر، یکی یکی سر جایش گذاشتم. با اولین امتحان روشن شد. پدرم نمیخواست حرفم را باور کند، اما به نظر من لازم نبود ببریمش تعمیراتی و فقط آشغال گرفته و کثیف شده بود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پسری با 35 کیلو امید |
نویسنده | آنا گاوالدا |
مترجم | فاطمه مطیع |
ناشر چاپی | انتشارات پرتقال |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 56 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-462-543-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه نوجوان |