معرفی و دانلود کتاب هفت ایستگاه تا مریخ

معرفی کتاب هفت ایستگاه تا مریخ

کتاب هفت ایستگاه تا مریخ نوشته‌ی حمیدرضا غلامی، دربردارنده‌ی مجموعه‌ای از داستان‌های آموزنده است که از هفت جنبه مسائل شخصی و اجتماعی انسان‌ها را وارسی می‌کند تا شما بتوانید با بهره‌گیری از نکات اخلاقی آن‌ها تحولی عظیم در زندگی‌تان ایجاد کنید.

درباره‌ی کتاب هفت ایستگاه تا مریخ:

این کتاب از هفت داستان آموزنده تشکیل شده است؛ در این هفت ایستگاه شاهد بروز رفتارهایی از تصمیمات شخصی در تنهایی‌های خود تا تجربه‌ای از عمیق‌ترین ارتباطات اجتماعی هستیم. کتاب هفت ایستگاه تا مریخ (Seven station to mors) قصد دارد تا همگی کنش‌ها و واکنش‌های روزمره را در دامنه وسیعی به تصویر بکشد و نگرش شما را نسبت به مسائل گوناگون زندگی تغییر دهد.

انسان‌ها با قدرت انتخاب و اختیاری که دارند تجارب شیرین و تلخی را در زندگی رقم می‌زنند. در واقع ممکن است که همیشه جهان بر وفق مرادمان نباشد؛ اما به مرور و با لمس تجارب مختلف یاد می‌گیریم که هنگام مواجه شدن با هر اتفاقی چطور برخورد کنیم. برخی از قوانین موجود در هستی نیز در میان داستان‌های این کتاب جای گرفته‌اند که خواندن آن‌ها خالی از لطف نیست.

با خواندن این کتاب نسبت به بخشی از ویژگی‌های طبیعت و جهان شناخت پیدا کرده و متناسب با چیزی که یاد گرفته‌اید با اجتماع و حتی خودتان رفتار می‌کنید. هرگز برای یادگیری و جبران اشتباهات گذشته دیر نیست. این را بدانید که کیفیت زندگی شما بستگی به نوع نگاه و انتخاب‌هایتان دارد.

کتاب هفت ایستگاه تا مریخ برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های کوتاه و پندآموز علاقه دارید، مطمئن باشید از این کتاب لذت می‌برید.

در بخشی از کتاب هفت ایستگاه تا مریخ می‌خوانیم:

صبح زود وقتی که از خواب بیدار شدم هوا نسبتاً صاف و مطلوب بود. باد خنکی می‌وزید. انگار خورشید بیخیال شده بود و آماده بود که جای خود را به ابرهای پاییزی و هوای مرطوب بدهد.

تصمیم گرفتم بساط صبحانه را بردارم و به دل کوه بزنم. مادر و پدرم هنوز خواب بودند. پاورچین پاورچین به سمت آشپزخانه رفتم و قوطی حلوا ارده و یکی دو تکه نان برداشتم. یک سیب سرخ براق داخل کیسه پارچه‌ای دست‌ساز مادرم انداختم و از کابینت‌های بالایی دو بسته بیسکوییت خیلی خشک پیدا کردم. اسم این بیسکوییت که همیشه در خانه‌ ما پیدا می‌شود را گذاشته‌ام بیسکوییت‌های کویر. این بیسکوییت‌های کویری با چای یا شربت‌های خوش‌عطر مادر، به مراتب خوش مزه‌تر می‌شوند.

بیسکوییت‌ها را هم به ته کیسه پارچه‌ای انداختم و برای اینکه مرا بین راه از تشنگی تلف نکند، قمقمه آب را برداشتم و داخلش چند قاشق شکر ریختم. دنبال آب سرد بودم و در یخچال فقط به اندازه یک لیوان آب سرد پیدا کردم. تصمیم‌گرفتم همان یک لیوان‌ را هم بر ندارم. پیش خود فکر کردم که اگر آن یک لیوان آب سرد را بردارم چه غوغایی می‌شود وقتی که اولیای عزیز بیدار شوند و ببینند هیچ آب سردی در یخچال نیست. شاید کلی غر بزنند و همین باعث شود تا یک ربع باهم بحث داشته باشند. یک پارچ دیگر آب پر کردم و داخل یخچال قرار دادم تا کار از محکم کاری عیب نکند. از مدت‌ها قبل اینطور مسئولیت پذیر تربیت شده بودم. یک قالب یخ از فریزر برداشتم و قمقمه را با آب شیر ظرف‌شویی پر کردم. هیچ چیزی که در شهر ما خوب نباشد اما انصافاً فشار آب خیلی عالی است. آب کلر زده و تصفیه شده با فشار به خانه‌های ما می‌آید و ما همان آب را می‌جوشانیم و یا با یکی دوتا فیلتر تصفیه برای شرب استفاده می‌کنیم؛ با همان آب دوش می‌گیریم، با همان آب باغچه‌های حیاطمان را آبیاری می‌کنیم، با همان آب بعضاً ماشین می‌شوییم و حتی گاهی با همان آب حوضچه‌ها و استخر آب را پر می‌کنیم. از همه این‌ها که بگذریم، باید بگویم که همان آب در تابستان‌ها کولر‌های آبی همه خانه‌هایمان را تأمین می‌کند و همان آب شربی که استفاده می‌کنیم در سطح ایالت، خانه‌ها را خنک نگه می‌دارد. من به شهردارمان به‌خاطر این تدبیر و تأمین امکاناتش تبریک می‌گویم. اما در رابطه با این موضوع فرصت نشده که نامه‌ای مفصل برایش بنویسم و مراتب تشکرم را در نامه خدمتش عرض کنم.

قمقمه را هم به داخل کیسه پارچه‌ای انداختم و به منظومه برگشتم تا کوله کوهنوردی را بردارم و یک یادداشت خوش‌خط برای مادر و پدر بگذارم.

فهرست مطالب کتاب

چند خط پیش از مطالعه کتاب
1: تنها در منظومه
2: آهستگی یا پیوستگی
3: زمان، ابراز، احساس
4: بیایید یکدیگر را قضاوت کنیم!
5: آنتروپی
6: از ایدئولوژی تا عشق
7: سفر به هنگام روزمرگی