معرفی و دانلود کتاب هر جنگ داستانی دارد

معرفی کتاب هر جنگ داستانی دارد

گوردن کورمن، ‌از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز، در کتاب هر جنگ داستانی دارد زندگی پسری نوجوان به نام تِرور را روایت می‌کند که عاشق تاریخ و به‌ طور ویژه، ماجراهایی است که در طول جنگ جهانی دوم رخ داده است. پدربزرگ او، جیکوب که در جنگ جهانی دوم شرکت کرده بوده، داستان‌هایی تأثیرگذار از وقایع جنگ را برای نوه‌اش تعریف می‌کند. ماجرای اصلی کتاب حاضر زمانی آغاز می‌شود که نوه و پدربزرگ تصمیم می‌گیرند برای شرکت در جشن هفتاد و پنجمین سالگرد پیروزی در اروپا به فرانسه سفر کنند...

درباره‌ی کتاب هر جنگ داستانی دارد

گوردن کورمن (Gordon Korman) در کتاب هر جنگ داستانی دارد (War Stories) داستان پسر نوجوانی به نام تِرور را روایت می‌کند که شیفته‌ی تاریخ، به‌خصوص تاریخ جنگ جهانی دوم است. ترور از این نظر خوش‌شانسی بزرگی نصیبش شده؛ چراکه پدربزرگش، جیکوب، ملقب به جی‌جی، در جنگ جهانی دوم شرکت داشته و از جنگ کلی داستان جذاب و هیجان‌انگیز دارد که برای ترور تعریف کند. جیکوب به معنای دقیق کلمه قهرمان بوده، به پاس تقدیر از خدماتش، به او ستاره‌ی برنز داده‌اند و در ضمن،‌ یک مدال هم از فرانسوی‌ها دریافت کرده! اصلاً شاید یکی از اصلی‌ترین دلایلی که ترور این چنین شیفته و مرهون تاریخ جنگ جهانی شده، پدربزرگش باشد.

پدر ترور معلم تاریخ است و حسابی درباره‌ی تاریخ جنگ جهانی دوم اطلاعات دارد. با این ‌حال، او هیچ‌گاه پدرش را قهرمان بزرگی به حساب نمی‌آورَد و معتقد است که جنگ چنان واقعه‌ی وحشتناکی بوده که جملگی باید دعا کنیم دیگر هرگز اتفاقی حتی شبیه به آن رخ ندهد. با این وجود، ترور مثل پدرش فکر نمی‌کند. نه آنکه این پسربچه‌ی دوازده‌ساله عاشق جنگ باشد، نه، اما باور دارد که جنگ جهانی دوم مهم‌ترین و عظیم‌ترین اتفاقی بوده که تاکنون رخ داده است... به همین دلیل است که علاقه دارد بیشتر درباره‌ی جنگ جهانی بداند. برای همین ساعت‌ها پای صحبت‌های پدربزرگش می‌نشیند تا او از خاطرات زمان جنگ برایش حرف بزند. تقریباً همه‌ی زندگی ترور با جنگ آمیخته شده است. از بازی‌هایی که او انجام می‌دهد گرفته، تا پوسترهایی که به دیوار اتاقش می‌چسباند و کتاب‌هایی که مطالعه می‌کند، جملگی به جنگ جهانی دوم ربط پیدا می‌کنند.

داستان اصلی کتاب هر جنگ داستانی دارد در واقع از آنجایی آغاز می‌شود که پدربزرگ ترور نامه‌ای از طرف شورای روستای سَن‌رِژین (شهری کوچک در فرانسه) دریافت می‌کند که به واسطه آن متوجه می‌شود به مناسبت هفتاد و پنجمین سالگرد پیروزی در اروپا، قرار است جشنی در روستا برپا شود و جی‌جی را نیز به عنوان مهمان افتخاری دعوت کرده‌اند تا در مهمانی حضور یابد.

با این وجود، جیکوب برای رفتن به جشن کمی تردید دارد؛ راستش را بخواهید، جیکوب هیچ خوشش نمی‌آید به تنهایی به جشن برود. هرچه نباشد، نزدیک به 93 سال سن دارد. همین می‌شود که تصمیم می‌گیرد نوه‌ی عزیزش، ترور را نیز همراه خود ببرد. ترور که این خبر را می‌شنود، از خوشحالی زبانش بند می‌آید و در پوست خود نمی‌گنجد... برای آن‌که بدانید در فرانسه چه اتفاقی رخ می‌دهد پیشنهاد می‌کنیم با نویسنده‌ی کتاب، گوردن کورمن همراه شوید و خود پایان کتاب هر جنگ داستانی دارد را مطالعه کنید.

گوردون کورمن نویسنده‌ای آمریکایی - کانادایی است که تاکنون بیش از هشتاد عنوان کتاب را برای کودکان و نوجوانان به رشته‌ی تحریر درآورده است. اثری که پیش روی شماست نیز از جمله بهترین آثار او به شمار می‌رود که توانسته تحسین منتقدان را برانگیزد و با استقبال نوجوانان مواجه شود.

گوردن کورمن کتاب هر جنگ داستانی دارد را نخستین بار به تاریخ بیست و یکم جولای سال 2020 در دسترس مخاطبان قرار داد. افرادی که به رمان‌های تاریخی و داستان‌های مرتبط با جنگ علاقه‌مندند -فارغ از این‌که چندساله هستند- بدون شک از مطالعه‌ی این اثر لذت و بهره می‌برند. در ایران کتاب هر جنگ داستانی دارد را فهیمه صدیق عابدینی به زبان فارسی ترجمه کرده و انتشارات پرتقال آن را روانه‌ی بازار نشر ساخته است. این شما و این اثری تاریخی درباره‌ی مفهوم جنگ، قهرمانی، شجاعت و وطن.

نکوداشت‌های کتاب هر جنگ داستانی دارد

• داستانِ گفتن حقیقت از میان دروغ و فهم این‌که قهرمان بودن دقیقاً چه معنایی دارد. (سایت آمازون)

• دو جوان از دو نسل متفاوت درس‌های عمیقی را از میراث غم‌انگیز و ماندگار جنگ می‌آموزند... داستانی که به خوبی نوشته شده، هوشمندانه است و جذابیتی غیرمعمول دارد. (مجله‌ی Kirkus Reviews)

• کتاب هر جنگ داستانی دارد مملو از رنگ‌های محلی، جزئیات تاریخی و همدلی فراوان در مورد این‌ است که وقایع حماسی واقعاً برای مردمان آن زمان چه احساسی داشته‌اند. (Common Sense Media)

• گوردن کورمن در کتاب هر جنگ داستانی دارد به هراس‌های عمیقی که جنگ ایجاد می‌کند، زندگی بخشیده است. (نیویورک تایمز)

• من عاشق کتاب‌های مرتبط با تاریخ جنگ جهانی دوم هستم و درباره‌ی کتاب هر جنگ داستانی دارد بسیار هیجان‌زده بودم. عاشق این موضوع شده‌ام که ترور این چنین به تاریخ عشق می‌ورزد. (سایت ofmariaantonia)

• پسرم اخیراً به جنگ جهانی دوم علاقه‌مند شده و از این رو من کتاب هر جنگ داستانی دارد را برای او خریده‌ام. پسرم عاشق این کتاب شده. موضوع کتاب چندان خشونت‌آمیز نیست و داستان به تناوب در زمان جنگ و حال حاضر اتفاق می‌افتد. واقعاً کتاب جالبی به نظر می‌رسد. پسرم آن را در عرض دو روز مطالعه کرد! بنابراین اگر به دنبال کتابی درباره‌ی جنگ هستید که فرزندتان آن را مطالعه کند، کتاب هر جنگ داستانی دارد یک انتخاب عالی است! (BDS، کاربر سایت آمازون)

• ترور نمی‌تواند از شنیدن داستان‌های پدربزرگش، جیکوب درباره‌ی جنگ جهانی دوم سیر شود. جیکوب شجاعانه با نازی‌ها جنگیده و شب‌هایی به ظاهر بی‌پایان را در سنگر گذرانده بوده است. گُردان او حتی توانسته بوده یک روستای کوچک فرانسوی را [از دست نیروهای دشمن] رها کند. قهرمان بودن جیکوب یک واقعیت غیرقابل انکار است و زندگی ترور حول محور جنگی که پدربزرگش در آن‌ شرکت داشته، می‌گذرد؛ از بازی‌های ویدئویی که ساعت‌های متوالی انجام می‌دهد گرفته تا یادگاری‌هایی که جمع‌آوری می‌کند و پوسترهایی که دیوارهای اتاق‌خوابش را با آن‌ها تزئین می‌کند. گوردن کورمن در کتاب خود تعادل کاملی میان شفقت و صداقت برقرار می‌سازد. (BookPage)

کتاب هر جنگ داستانی دارد برای چه کسانی مناسب است؟

گوردن کورمن کتاب هر جنگ داستانی دارد را برای نوجوانانی به رشته‌ی تحریر درآورده که به رمان‌های تاریخی علاقه‌مند هستند.

در بخشی از کتاب هر جنگ داستانی دارد می‌خوانیم

کف قایق هیگینز داشت از هم می‌پاشید آن‌هم درست در ساعت شروع حمله. سطح شیب‌دار باز شد و تلپی افتاد توی آب عمیق اقیانوس. جیکوب درحالی‌که به‌زحمت خودش را بالا نگه داشته بود، یکی از سربازان را در فاصله‌ی کمتر از ده‌متری خودش خارج از قایق دید. رگبار مسلسل، در یک چشم‌به‌هم‌زدن، دست‌کم نیمی از سربازان را از پا درآورد.

با خودش گفت: ما هیچ شانسی نداریم... چطور همچین کاری از ما خواستن؟

به سطح شیب‌دار برخورد کرد و بعد سعی کرد با خم کردن زانو‌هایش از موج‌شکن عبور کند. چند لحظه، آموزش‌ها، دستورات و حتی این حقیقت را که افراد دیگری نیز همراهش هستند فراموش کرد. صدای شلیک گلوله در گوشش می‌پیچید. این صدا همه‌جا بود. گلوله‌ای آستینش را شکافت؛ ناگهان تعادلش را از دست داد و افتاد. از اینکه دید زیر آب است، تعجب کرد. داشت خفه می‌شد، به‌طرف بالا خیز برداشت، خداخدا می‌کرد اسلحه‌اش بتواند شلیک کند. اما به چه چیزی؟ ذهن مضطربش به سرعت دو‌دو‌تا‌چهار‌تایی کرد. هیچ چیزی وجود نداشت که بخواهد به‌سمت آن شلیک کند. آلمانی‌ها بالای پرتگاه داخل سنگر‌های مستحکم و آشیانه‌های تیر‌بار بودند و پشت‌سرهم به متفقین شلیک می‌کردند. همین حالا هم آب‌های کم‌عمق پوشیده از تلفات شده بود. عده‌ای مجروح شده بودند، اما بسیاری جانشان را از دست داده بودند. این سربازان حتی پایشان هم به خشکی نرسیده بود. فریادهای «دکتر!» در میان آن آشوب به گوش می‌رسید.