معرفی و دانلود کتاب نقدی بر علم حضوری و انقلاب
برای دانلود قانونی کتاب نقدی بر علم حضوری و انقلاب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نقدی بر علم حضوری و انقلاب
کتاب نقدی بر علم حضوری و انقلاب نوشتهی نورالدین پزشکی، به سه مبحث «آگاهى اتحادیهاى و انقلاب کارگرى»، «افزودههاى فلسفى» و «نقدى بر علم حضورى» میپردازد.
دربارهی کتاب نقدی بر علم حضوری و انقلاب:
در مبحث اول نقدى بر علم حضورى که نام کتاب نیز برگفته از همین عنوان است، به مسالهی بنیادین شناخت، یعنی علم میپردازد و سیر آن را همزمان در شرق و غرب فرهنگی تحلیل کرده و تلاش میکند تا مفهوم آن را بررسی کند. مبحث دوم شکلی دیگر از دیالکتیک مبارزهی طبقاتی را ارائه میکند. مبحث سوم به طور مختصر به مارکس و نظریاتش در مورد هستی و طبقه میپردازد. در پایان مباحث نیز، پینوشتهای آن موجود است.
در باب معرفتشناسى در نزد خویش از این نکته شروع مىکنیم که اصولاً طبیعت با خویشتن خویش در کنش و اندر کنش است. این درگیرى درونى، خود، تعینِ تضاد و تضاد متعین است. روند این پروسه در جهانِ انسانى، خویشتن را به نمایش مىگذارد. طبیعت در انسان از خویش فرامىرود تا به غیر خویش یعنى ایده تبدیل شود. امّا این ایده نیز باید که به نفى خویش بپردازد و با تبدیل به ماده یعنى نسبتى متعین از امرى نامتعین تبدیل شود. صورت معقول از وجود آنگونه که متافیزیسینها (به مفهومى که در تاریخ فلسفهى قدیم تا به اکنون رایج است) مدعىاند زمانى حاصل مىآید که ما وجود را جداى از وجوه سته (وجوه ششگانه یعنى وجوه بالا، پایین، شمال، جنوب، مغرب، مشرق) در نظر بگیریم.
امّا یک چنین وجودى خصلتى کاملاً ذهنى داشته و در واقع نه تنها داراى حضور نیست بلکه بهصورت یک مفهوم ناب عقلانى نیز جاى تردید و شک و ابهام دارد؛ اینکه ذهن در سیالیت خویش به مفاهیم تاریخ اندیشهى ناب بپردازد، در تحلیل نهایى مىتواند به شیوهى هایدگرى کلمهى ترسآگاهى باشد که برخاسته از سیطرهى فاشیسم و در عین حال تحققِ روانىِ پریشان از سلطهى رعب و وحشت در ضمیر آدمهاى عصر خاصى از تاریخ باشد.
در این روند باید به شهودِ حسى خویش در پروسهى مصداقى آن بپردازیم و در اشراق برآمده از این شهود، خردمندانه به روزنهى رود پرخروش عالم اکبر (انسان) باگونهاى دیالکتیک نفى در نفى و تعریفى جدید از عالم جسمانى در گذار به ظرفیت معنایى انسان همت گماریم و با بینشى فلسفى به هستى بیکران انسان نوعاً - تاریخى، نه آنگونه که فویرباخ فکر مىکرد، بپردازیم. در واقع مسئلهى اصلى نزد خیلى از اندیشمندان همواره انسان به مفهوم یک جوهر یا سوژهى مجرد مطرح مىشد. مارکس در برخورد با برونوبائر و فویرباخ که هر کدام به شیوهى خودشان از این منظر به انسان مىنگریستند ایرادى منطقاً - تاریخى وارد مىآورد.
این ایراد در واقع نه به مفهوم انسان بلکه در منطق مفهومى کلام به مصداق تاریخى آن برمىگشت. زمانى که انسان را از حالت جوهریت که بیشتر حالتى تجریدى دارد گسترش داده و در پى تعریف مصداقى آن برآییم آنگاه دیگر ما با یک مفهومِ نامعین و بالضروره غیر متشخص مواجه نیستیم بلکه با انسان، انسان نوعاً تاریخى که خود در دیالکتیک پیوند و مبارزه با طبیعت قرار دارد مواجه مىشویم. در این زمینه باید گفت که حتى مفاهیم ناب مجردى همچون ایدهى مطلق یا حتى وجود، صرف نظر از هرگونه تقید را نیز اگر بخواهیم فهم کنیم، ناچاریم براى آن مرجعى مصداقى پیدا نماییم.
کتاب نقدی بر علم حضوری و انقلاب مناسب چه کسانی است؟
این کتاب برای علاقهمندان به مباحث فلسفی و سیاسی مناسب است.
در بخشی از کتاب نقدی بر علم حضوری و انقلاب میخوانیم:
باید توجه داشت که برخى انسان را جوهر مىپنداشتند که این مسئله اوج تکاملى خویش را در فلسفهى فویرباخ نشان مىدهد امّا این مسئله بدون ریشهى تاریخى نبوده و نیست، چرا که در فلسفهى ایران پس از اسلام نیز ما شاهد این نکتهایم که انسان به مثابه نفس یا عقلِ خود سوژه، معطوف به عقل کل است. او صور مجرده را دریافت و به مثابه عقلى که به اکتساب از عقل کل رسیده است به عقل مکتسب معروف شده اما این عقل مکتسب این صورتها را نزد خویش تعقل نموده که در واقع بیان سوژه معطوف به خویش را متجلى مىسازد و بهگونهاى عقل فعال تبدیل مىشود. اینگونه تلقى از انسان از کِندى گرفته تا ملاصدرا به مثابه همان چیزى که قبلاً آمد مىباید واسط بین ملک و ملکوت باشد.
این جوهرگرایى در نگاه به انسان به گونهاى از اشراق مىانجامد که این اشراق بهجاى اینکه رابطهى انسان با طبیعت را بهتر توضیح دهد او را در مغاک واژگانى سراپا انتزاعى و مجرد سوق مىدهد. شاید اشاره به این موضوع روشنگر مسئلهى چگونگى علم حضورى و نقش آن در تفکر انسان مشرقى را تا اندازهاى روشن کرده باشد. در اینجا ذکر این مسئله لازم است که این انشقاق در دو نحوهى استنباط از هستى انسانى و نقش و جایگاه او در مبارزه با طبیعت به شکل مدون خویش با غزالى (یعنى تعطیل عقل و تقلیل انسان تا حد سوژه معطوف به خویش) از یکسو و ابن رشد (یعنى بهاى به عقل و تحلیل منطقى از هستى و انسان) از سوى دیگر مشخص مىشود. از سوى دیگر در فلسفهى کلاسیک اسلامى این مبارزه ادامه داشته. در واقع فلسفهى یونانى و مباحث آن در شکل ارسطویى خویش توسط ابن رشد به جهان غرب منتقل که در تکامل خویش گرایشهاى تحصیلگرایانهى متفاوتى را در غرب پس از رنسانس به وجود آورد.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
نقدى بر علم حضورى
پىنوشتها
آگاهى اتحادیهاى و انقلاب کارگرى
پىنوشتها
افزودههاى فلسفى
فهرست منابع و مأخذ
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نقدی بر علم حضوری و انقلاب |
نویسنده | نورالدین پزشکی |
ناشر چاپی | انتشارات آزادمهر |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 88 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-8477-80-1 |
موضوع کتاب | کتابهای هستی شناسی |