معرفی و دانلود رایگان کتاب نجات بزرگ

عکس جلد کتاب نجات بزرگ
قیمت:
رایگان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب نجات بزرگ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب نجات بزرگ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب نجات بزرگ

کتاب نجات بزرگ نوشته‌ی مهدی بصیرت نیا، اثری تلفیقی از یک داستان علمی - تخیلی - عاشقانه است.

این اثر داستان زندگی دختر نابغه ایرانی به نام باران است که تحت نظر پدر و مادری دانشمند در زمینه اختر‌ فیزیک پرورش یافته است. او با ارائه مقالات شگفت‌انگیزی در زمینه اختر‌ فیزیک توجه بزرگان این رشته در معتبر‌ترین دانشگاه‌های دنیا را به خود جلب کرده است و به کمک نیرویی مرموز زمین را از خطر نابودی نجات می‌دهد.

آن‌چه که در سرتاسر داستان می‌گذرد در واقع تلاش نویسنده برای رویارویی اذهان عمومی با مفاهیم و اصلاحات تقریبا جدید اختر‌ فیزیک در قالب داستانی جذاب که علاوه بر داشتن جنبه تخیلی، بر پایه مفاهیم و موازین علمی صورت می‌پذیرد بوده و در کنار همه این‌ها، تاثیر ورود چاشنی عشق در تسهیل مسائل و بهره‌گیری از الهامات ذهنی در جهت‌دهی و کمک به خلق مفاهیم نو و سودمند در همه ابعاد زندگی و مخصوصا موقعیت‌های اضطراری است.

ضمن این‌که این داستان با اشاره تلویحی به شخصیت‌ها و نوابغ ایرانی ارزشمندی که در معتبرترین دانشگاه‌ها و سازمان‌های فضایی جهانی پیش‌رو و هدایت‌گر جریانات جدید علمی در زمینه فیزیک و اختر‌ فیزیک‌اند، درصدد معرفی توانایی بالا و پتانسیل پایان‌ ناپذیر علمی و فرهنگی مردان و زنان وطن همیشه سرافراز ماست.

این کتاب ادامه دارد...

در بخشی از کتاب نجات بزرگ (اثری تلفیقی از یک داستان علمی - تخیلی - عاشقانه) می‌خوانیم:

باران با صدای خلبان پرواز از حالت بین خواب ‌و بیداری بیرون آمد و نیم ‌نگاهی به اطراف خود انداخت. پرهام همچنان مانند تمام چند ساعت قبل در حال تماشای مناظر بیرون از هواپیما بود و با دیدن او سرش را برگرداند و لبخندی به سمت او روانه کرد. ده دقیقه تا نشستن هواپیما باقی‌ مانده بود و آن‌ها می‌بایستی کم ‌کم خود را برای پیاده شدن آماده می‌کردند. مسافت طولانی پرواز باعث شده بود که آن‌ها خستگی زیادی را احساس کنند، اما قرار بر این بود که بلافاصله و بعد از نشستن هواپیما به سمت بیمارستانی که مادر بزرگ در آن بستری بود حرکت کنند.

طبق قرار قبلی تا آن زمان پروفسور رامین می‌بایست مطالعات اولیه خود را به اتمام رسانده باشد و آن‌ها شدیداً کنجکاو بودند تا نظر قطعی و پیشنهاد نهایی او را درباره مراحل احتمالی درمان مادر بزرگ بدانند. هر چند در تمام طول مسیر پرهام به پدر و مادرش و چگونگی امکان رویارویی با آن‌ها فکر می‌کرد اما بنا به شرایط خاصی که باران در آن به سر می‌برد سعی می‌کرد که همه توجه و تلاشش را برای همراهی و آرامش او انجام دهد و نگذارد که احساس ناراحتی و تنهایی کند. به‌ هر حال این سفر با همه مسائلی که با خودش به همراه داشت موقعیت مناسبی برای هر دوی آن‌ها بود تا بتوانند شناخت بهتری نسبت به هم داشته باشند.

همه مسائل مختلفی که در طی این سفر باید با آن رو‌به‌رو می‌شدند باعث شده بود که آن‌ها واقعاً درگیر چیزهایی باشند که هرگز در زندگی خود با آن مواجه نشده بودند و این برای آن‌ها بسیار چالش ‌برانگیز بود. فکر کردن به همه آنچه می‌بایست توسط آن‌ها انجام شود زمان را به ‌سرعت برایشان به جلو می‌برد و انگار آن‌ها در زمان به سمت جلو پرواز می‌کردند. گذشته از حس مشترکی که بین آن‌ها بود این موضوع خود دلیل دیگری برای سریع سپری شدن همه ‌چیز بود. بالاخره هواپیما به زمین نشست و باران و پرهام به سمت حوادثی که انتظار آن‌ها را می‌کشید حرکت کردند.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب نجات بزرگ
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات نیک مهر
سال انتشار۱۳۹۶
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات373
زبانفارسی
شابک978-600-8287-97-1
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان علمی و تخیلی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب نجات بزرگ

مهدی زاهدی
۱۳۹۸/۰۱/۲۸
رمان خوبی بود منتهی یه سری مشکلات داشتاز جمله اینکه اگر نویسنده نمیگفت که توی ایران هست این ماجرا، به نظرم خیلی بهتر بودیک پسر غریبه، ندیده و نشناخته و بدون هیچ محرمیتی، راحت میاد و بغل میکنه و میبوسه و...! ! والا اگر ما توی ایران زندگی میکنیم، لااقل این چنین چیزی رو نمیبینیم و مطلب دوم، اینکه خیلی ایده آل بود همه چیهمه مشکلات در عرض ثانیه حل میشدهمه خوشحال و شاد و خندون و خوشبخت و عاشق و معشوقتوی دنیای واقعی واقعا اینجوری نیس. خیلی اغراق کرده بودند جناب نویسنده در بیان خوبی ها. و مورد سوم هم اینکه هر چقدر یک فرد باهوش و نخبه و فیلسوف باشه، بازم نمیشه ادعا کرد که هر مسئله و موردی که در جهان و در کیلومتر‌ها اونطرف تر و به دور از چشم در حال رخ دارن هست رو به صورت خیلی ریز و با جزئیات پیش بینی کرد. ضمن اینکه راه حل‌هایی هم ک به ذهنش میرسید فی البداهه بودن و در ثانیه، مشکلات و معضلات علمی ک اون همه پروفسور ناسا نتونستن حل بکنن رو حل کرد. بنظرم اگر که یخرده ذکر میشد که برای پیدا کردن جواب مثلا مسئله‌ی ماریانا به یه سری کتاب‌ها ک نام تعدادی هم ذکر میشد، مراجعه کرده و بعد ازون به جواب‌هایی رسیده که با اشتراک اون با پدر و مادر دانشمندش، به جواب قابل قبولی رسیده، بنظرم معقول تر بود. در پایان، بسیار از نویسنده عزیز متشکرم بابت سبک زیبای داستان شونارزوی بهترین هارو براشون دارم و اینکه امیدوارم از نقد بنده دلخور نشید. شاد و پیروز باشید
esy asy
۱۳۹۹/۰۷/۱۳
پنج ستاره دادم برای جسارت و شهامت و قوه‌ی تخیل بالا.
ساختار علمی کتاب تا جایی که باعث شناخت‌های اولیه و سوال برانگیز بعدی شده وقطعا علاقمند دانش در این رشته را ترغیب به خواندن و آموختن می‌کند برای حرکت‌های اولیه‌ی یک نویسنده‌ی آثارتخیلی قابل قبول با این پیش رمینه‌ی ذهنی که داستان‌های علمی تخیلی و
زیر مجموعه‌ی ادبیات داستانی ست صدالبته در کنار چیرگی علمی نوبسنده باید کتاب‌های زیادی بخواند. تم و پی رنگ را بشناسد اوج و فرود و گره گشایی را به ایجاز بیاموزد. نویسنده‌ی داستان علمی تخیلی قبل از هر چیز نویسنده‌ی داستان ادبی ست نه مقاله‌ی علمی.
شرط اول نوشتن هم شهامت نوشتن که نویسنده داراست و مطالعه و مطالعه و مطالعه. مخصوصا داستان‌های سوررئال و تخیل برانگیز. درثانی باورپذیری رکن رکین داستان است. وباید در فضایی که برمبنای واقعیتهاو عینیت‌های جامعه‌ی مکانی داستان ست استوار گردد تا باعث پرت شدن مسیر همذات پنداری نگردد. برای نویسنده‌ی گرلنقدر ومحترم که مشخص است دارای تحصیلات و معاومات علمی خوبی هستند در این اول مسیر ارزوی موفقیت میکنم.
مریم جودت
۱۴۰۳/۰۴/۱۱
با سلام توی یک روز کل کتاب رو خوندم چون واقعا می خواستم بدونم چی شد. اول اینکه کتاب حتما نیاز به ویرایش داره حداقل بیست جای کتاب اشتباهاتی توی ذکر اسامی داشت که به آخرای کتاب که نزدیک میشد بیشتر می شد. دوم اینکه وقایعی ناقص می موند در حالی که کلی زمان صرف خلق کردنش شده بود مثلا خریدی که برای اولین بار برای پختن غذا برای پدر شده بود اما قبل از رسیدن وسایل بساط شام اماده شده بود. محض رضای خدا اون صبحونه جادویی چی بود خوردن من که مردم از فضولی در حالی که صبحونه اولی توی رستوران تبدیل به ناهار شده بود. در مورد موارد مربوط به بیماری مادربزرگ چنان کم لطفی شده بود که آخرش سر در نیاوردم سکته قلبی بود یا مغزی بعدش هم واژه شتشوی مغزی یه چیز دیگه است اگه با دارو لخته رو حل کردن که از نظر پزشکی یه چاقوی دو لبه هست که خودش می تونه باعث خونریزی بشه و محاله دکتر اونو توی خونه انجام بده. بعدش هم یه بیمارستان با همه مریضاش سوخته و نابود شده بودن مهم فقط مادر بزرگ بود حتی یه ذره هم خاله بیچاره ناراحتی نداشت! قسمتهای مربوط به نجوم و مشکلات و حل مساله برای من جذاب بود معلوم بود که علاوه از خلاقیت دانش علمی هم پشتش بود که جای تقدیر داره اما محض رضای خدا لازم بود اون همه در مورد عشق به کرات صحبت بشه که نبوغ دختر توجیه بشه. در مورد اون هم بغل کردن و بوسیدن و دختر نوزده ساله به تنهایی شمال رفتن و بقیه هم که بماند لااقل دنیا نجات پیدا کرد اون پرهام بیچاره و پدر و مادرش چی شدن.
فروزان مصلحی نژاد
۱۳۹۹/۰۴/۱۹
راستش من عادت دارم اول از خوبی‌های هر چیزی بگم.
بنظرم اوایل داستان خوب پیش می‌رفت. اوایل می‌شد که یک داستان علمی هست. و اینکه نویسنده می‌گفت ما توی ایران نخبه زیاد داریم و أین واقعیته.
اما بدی‌های داستان:
من پاسخ نویسنده رو توی بخش پاسخ‌ها دیدم و اینکه میگه من خواستم شما رو از این دنیای کسل و
کننده پر از نوامیدی دور کنم بگم که خیلی از مسائل دیگری هم وجود داره و اینکه شما میای شئونات اسلامی رو زیر پا میزاری برام خیلی نامعقول و همینطور ناراحت کن بود که چرا نویسنده سرزمین من ایران که یک کشور اسلامی هست باید همچین داستانی که کاملا دور از واقعیت هست رو بنویسی. یکی از دلایلی که باعث شد که من این داستان رو ادامه بدم همینه. بنظرم یک داستان یا رمان باید آینه واقعیت باشه البته با برخی سرپوش ها. برای رویا پردازی دیواری وجود ندارد اما برای نوشتن داستانی که قراره بقیه بخونن باید محدودیت و دیواری وجود داشته باشه.
هنوز هم در شگفتم که چطوری اجازه چاپ این داستان داده شده اما این داستان از لحاظ نحو نوشتن هم اشکال داره و نویسنده خیلی در مورد یک چیزی رو توضیح داده و من به عنوان یک خواننده کاملا خسته شدم و شور و شوقی که اول خوندن داشتم رو کاملا از دست دادم و علاقه‌ای به خواندن ادامه این داستان نداشتم.
عشق رو حتی میشه با دین اسلام که حتی به نظر من زیبا‌ترین و پاک‌ترین عشق موجود در دنیا هست نشان داد.
این داستان اصلا تخیلی نبود و بیشتر به یه دست نوشته می‌خورد که بدون اصلاح شدن و اینکه نویسندش همین جوری هرچی به ذهنش میرسیده رو نوشته.
برای نشون دادن عشق باید محتاط عمل کرد چون عشق یک چیز مقدس هست و باید در تفسیر اون محتاط عمل کرد. من با عشق مشکلی ندارم اما در اینجا عشق اصلا زیبا تفسیر نشده بود.
Mahdi Pahlavan
۱۴۰۱/۱۰/۲۷
بنظرم کتاب خوبیه و ارزش خوندن رو داره
نکات قابل تامل و منفی‌ای که داره یکیش اینه که داستان بشدت بشدت خیالی هست و عملا کنار خیالی بودن منطق و علم جایی نداره مثالش راه حل برای جلوگیری از نابودی
میشد خیلی بهتر با دختلت دادن علم و منطق داستان رو قابل باور و جذاب کرد
دومین نکته منفی عدم تعامل با به
محیطه یعنی اینکه کناب صرفا قراره یه هدف برسه و کنار این ماجرا هیچ داستان اتفاق و یا فرایند مکمل و جزئی وجود نداره
سومین نکته منفی که من برداشت کردم استفاده از اشخاص به شدت ارمانی و عملا بسیار بسیار جدا شده از جامعه استفاده شده، افرادی که هیچ دغدغه‌ای جز هف خودشون ندارن
اگر بشه این نکات رو رفع کرد داستان کلی جالب و جذاب هست و کامل تر میشه
یه نکته مثبت هم که متن داره قابل فهم بودنشه اینکه کاملا متوجه میشی چه اتفاقی در حال اجراست
سپاس
محمدرضا مولاءی
۱۴۰۳/۰۲/۰۳
واقعا عالیست، امیدوارم جوانان زیادی طالب مطالعه باشند. ناخودآگاه موجب انگیزه و تشویق می‌شود. به خصوص به همسالان باران. نقدم از نویسنده: جایی نوشته که (باران نشان داد مرد روزهای سخت است) اگر خانمها باهوش تر از مردان نباشند و همپای مردان در زندگی مبارزه نکنند. بچه‌های مثل باران پرورش نمی‌یابند. به در نظرم رابطه‌ی خانوادگی و بعضی موارد زیاد بزرگنمایی و غلو شده و از طبیعی بودن داستان می‌کاهد. و به فانتزی خیلی شباهت دارد. چون افراد باهوش و دارای پشتکار و هدف دار نیاز به والدین باسواد آنهم در حد دکتر و پرفسور نیاز ندارد. می‌توانید بیوگرافی نفرات ممتاز کنکور سراسری را بررسی فرمایید. ممنون
Sana.hossein Aziz
۱۴۰۰/۰۴/۰۳
سلام. در کل موضوع داستان خوبه ک نشون دهنده قوه تخیل خوب نویسنده است. ولی بنظرم یه ایرادی داشت اونم اینک در روند بازگویی داستان نویسنده سعی میکنه شرح موقعیت یا خانواده رو خودش توضیح بده در حالیکه خواننده خودش با خوندن داستان و روابط ادما پی به محبت بینشون میبره و اصلا نیازی نبوده نویسنده چندین و چند بار در موردش توضیح بده مثل گزافه گویی میمونه و ادم خسته میشه. من چند بار خواستم دیگ ادامه داستان رو نخونم چون نویسنده همش ماجرا رو قطع میکنه تا دیدگاه خودش رو توضیح بده و این اصلا خوب نیس. امیدوارم در آثار دیگه به شاکله اصلی داستان بیشتر پرداخته بشه.
سهیل سیدی
۱۴۰۱/۰۷/۲۸
سلام با تشکر از نویسنده و ذهن خلاق ایشون.
واقعیتش من با اینکه علاقه وافری که به ژانر علمی تخیلی دارم نتونستم کتاب رو کامل بخونم..
به نظرم اینکه ما توانایی‌هایی از یه دختر تو کتاب ببینیم و خودمون به این نتیجه برسیم که نابغه س بیشتر دلچسبه تا اینکه چندین بار تو کتاب بگه این دختر نابغه ست. البته و
در حد یکی دوبار شاید بد نباشه ولی از تمام افراد حداقل دو سه بار گفته شد. اونم در صفحات ابتدایی.. البته زحمات نویسنده کم نبوده و نوشتن کتاب علمی کار هر کسی نیست، قلمشون مانا. با تشکر
س ن
۱۴۰۰/۱۱/۱۱
کتاب خوبی بود و برای افراد علاقه مند به نجوم و فیزیک و اختر فیزیک توصیه میکنم و خیلی جالب بود و اینکه این کتاب توان علمی ایران را بخوبی نشان داد
ولی مشکلاتی هم داشت
داشتن غلط املایی _ و اینکه یه جاهایی که از اصطلاحات استفاده میکرد مثل ماده تاریک و راستان و با آن پیش می‌برد باعث می‌شد که خواننده و
دلسر بشود_ بودن برخی اتفاقات عاشقانه مثل بغل و..... که توی ایران مرسوم نیست با فرهنگ ما نمیخونه نویسنده میتونست از یه کشور دیگه استفاده کند
حسین کریمی
۱۳۹۹/۰۹/۱۷
خیلی خوب بود، البته من این کتاب رو فک می‌کنم 2 سال یا 1 و سال نیم پیش خوندم، الان اومدم یه مرور مجدد، خیلی کتاب جالبیه ولی فکر نمی‌کنم کسانی که سابقه بالایی توی رمان خونی دارن زیاد بتونن از این کتاب لذت ببرن، چون نویسنده خیلی ساده همه چیز رو گفته و این خیلی خوبه و فک می‌کنم که این کتاب جزو کتاب‌های ابتدایی ایشون بوده، یعنی در اوایل راه نویسندگی بودن، شاید هم نبودن ولی به هر حال من که خوشم اومد، توصیه میشه👌😄
فرزاد
۱۴۰۱/۱۲/۱۳
داستان خوبیه اما برای افرادی که علاقمند به درام و علم هستن. من داستان رو تا نیمه خوندم اما نمیگم خوب نبود. روایات زیبا بیان شده ان و احساسات کاراکتر‌های داستان هم با دقت نوشته شده و من فقط به این دلیل تا اخر نخوندم چون حس کردم داستان روال کندی رو داره به خودش میگیره. (شخصا علاقه مند به داستان‌هایی هستم که هیجانشون بالا باشه نه اینکه دائم کاراکتر‌ها برن توی خاطراتشون)
elham rezaee nezhad
۱۳۹۹/۰۴/۰۱
سلام. من نمیخام کتابو زیر سؤال ببرم چون بهرحال براش زحمت کشیده شده بود. 300 و خرده‌ای صفحه بود ولی نظرم اینه که خیلی اغراق و کش دادن‌های بی مورد داشت این داستان شاید 100 صفحه بیشتر نمیشد ولی 300 و اندی شده بود. ب دنیای واقعی علم و کار دانشمندا نزدیک نبود. رغبتم نشد تا آخر بخونمش تقریبا نزدیک 100 صفحه خوندم. دیگه کششی برام نداشت. بهر حال از کتابراه و نویسنده اثر تشکر میکنم
💗Mahla 💗
۱۳۹۸/۰۴/۳۱
بعضی جاهاش واقعا زیاده روی داشت
مثل اونجاهایی ک درباره‌ی مسئله علمی توضیح میداد و ول کن نبود انقد ادامه میداد ک ادم خسته میشد
یا اونجاهایی ک درباره باران و پرهام میگف انقد ک رابطه رو عاشقانه کرده بود ک اصلا واقعی به نظر نمیرسید و کفر ادمو در میاورد
درسته داستان تخلیه ولی خب حد و اندازه باید داشته باشه
اخرش اونطور ک انتظار میرفت تموم نشد
مریم معز
۱۴۰۲/۰۱/۱۳
این که متن داستان در مورد نجوم و کهکشان و فیزیک بود برای من خیلی هیجان انگیز و دوست داشتنی بود. من خودم به شخصه خیلی به آسمان‌ها و ستاره و سیاره علاقه زیادی دارم. از نویسنده ممنونم که همچین تخیلی داره که این مطالب را نوشته. ما توی واقعیت دانشمندان زیادی توی ناسا داریم که تخصص آن‌ها در همین زمینه‌های فیزیک و نجوم هست. من افتخار میکنم به دانشمندان
Mohammad Pas
۱۳۹۸/۰۱/۰۶
در مورد مسائل علمی باید بگم کار خیلی خوبی بود مسائل جالب بحث شده بودن
ولی در مورد مسائل احساسی بسیهر خسته کنند و تصنعی بود به صورت غیر باور کردنی ضعیف بود وحتی حاضر نشدم که کتاب رو به نیمه برسونم..
امید وارم که روی نوشتاری که ارائه کننده احساس هستند بیشتر کار کنند و این قدر بهش شاخ و برگ ندن...
مشاهده همه نظرات 79

راهنمای مطالعه کتاب نجات بزرگ

برای دریافت کتاب نجات بزرگ و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.