معرفی و دانلود کتاب ملخو با دست اضافه

معرفی کتاب ملخو با دست اضافه

کتاب ملخو با دست اضافه، کتاب کودکی جذاب و رنگارنگ از مجموعه‌ی حشره ریزه‌ها نوشته‌ی زهرا شاهی و با تصویرگری علی مفاخری است که کودکان را با ملخوی دست دراز و دوستان ریزه میزه و مهربانش همراه می‌کند. ملخو، با دست‌های درازش سر به سر دوستانش می‌گذارد و همین باعث دعوا بین آن‌ها و به هم خوردن جشن تولد ملخو می‌شود. حالا ملخو باید چه کار کند؟

درباره‌ی کتاب ملخو با دست اضافه

داشتن قدرت و ویژگی‌های خاص باید جالب باشد. خیلی از ما قدرت‌هایی داریم که شاید به نظرمان خاص نیاید، اما ما را از بقیه متمایز می‌کند. بعضی هوش بیشتری داریم و مسائل را ساده‌تر حل می‌کنیم. بعضی سریع‌تر می‌دویم. بعضی توی کشتی گرفتن ماهریم و بعضی جوک‌ها را جوری تعریف می‌کنیم که همه روده‌بر می‌شوند. این‌ها توانایی‌های خاص ما هستند. از این توانایی‌ها و قدرت‌های خاص برای کمک به دوستانمان استفاده می‌کنیم یا سر به سرشان گذاشتن؟ در کتاب ملخو با دست اضافه، که زهرا شاهی نوشته است، ملخو، یکی از بچه‌های بانمک و شیطان گروه حشره ریزه‌ها است که یک ویژگی منحصر به فرد دارد؛ دو تا دست اضافه. ازشان چطور استفاده می‌کند؟ به جای کمک به دوستانش، سر به سرشان می‌گذارد و دوستانش را به جان هم می‌اندازد. شاپرک خیال می‌کند کلاهش را کفشدوزک برداشته و موریانه فکر می‌کند شبتابک بهش پس گردنی زده. ملخو کار درستی می‌کند؟ باید خواند.

زبان کتاب ملخو با دست اضافه بسیار ساده و کودکانه است و تصاویر رنگارنگ و جذاب کتاب، که هنر علی مفاخری است، به خوبی وظیفه‌ی خود را برای تکمیل داستان انجام می‌دهد و اطلاعات منحصر به فرد خود را به داستان اضافه می‌کند. کتاب ملخو با دست اضافه، جزو مجموعه‌ی داستان‌های حشره ریزه‌هاست که پرنده‌ی آبی، واحد کودک و نوجوان انتشارات علمی و فرهنگی آن را به چاپ رسانده است. مجموعه‌ی داستان‌های حشره ریزه‌ها، ماجراهای جذاب چند حشره‌ی بانمک و دوست‌داشتنی را درباره‌ی موضوعات آموزنده و جالب، برای بچه‌ها تعریف می‌کند.

کتاب ملخو با دست اضافه برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب ملخو با دست اضافه برای کودکان 3 تا 7 سال خواندنی است.

در بخشی از کتاب ملخو با دست اضافه می‌خوانیم

ملخو دوتا دست اضافه داشت که حسابی دراز می‌شدند.
او یک بازی جدید با دست‌هایش یاد گرفته بود.
یواشکی دستش را دراز می‌کرد و سر به سر دوستانش می‌گذاشت.
بعد فوری دستش را پشتش قایم می‌کرد تا کسی نفهمد کار او بوده.
و با خودش یواشکی می‌خندید و کیف می‌کرد.
اما بقیه این بازی را دوست نداشتند.