معرفی و دانلود کتاب فیل خوابگرد

معرفی کتاب فیل خوابگرد

شهری که همیشه در هیاهو است را چه چیزی آرام می‌کند؟ شاید تنها یک فیل خوابگرد. کتاب فیل خوابگرد داستان بامزه‌ی شهری است که از شدت آلودگی صوتی، حیوانات از آن فرار می‌کنند و آدم‌ها فقط فریاد می‌زنند تا صدایشان را به گوش یکدیگر برسانند. بهیچ آک با روایت کودکانه و تصاویر رنگارنگ، از سیرکی کوچک می‌گوید که با ورودش به شهر، همه‌چیز را تغییر می‌دهد...

درباره‌ی کتاب فیل خوابگرد

شهر در سروصدایی غیرقابل‌تحمل غرق شده؛ بوق ماشین‌ها، فریاد آدم‌ها و صداهای دیگر، وضعیت سرسام‌آوری به بار آورده است. بهیچ آک (Behiç Ak) در کتاب فیل خوابگرد (Uyurgezer Fil) ماجرای ورود سیرکی کوچک به شهر را روایت می‌کند که شهر را از آلودگی صوتی نجات می‌دهد. مامبو، فیل بزرگ سیرک در شب اول اقامت در آن شهر، در خواب شروع به راه رفتن می‌کند و صبح روز بعد، مردم شهر را با صحنه‌ای شوکه می‌کند: مامبوی خوابگرد روی پشت‌بام یکی از خانه‌هاست! صاحب سیرک به مردم می‌گوید آرام باشند وگرنه اتفاق خطرناکی می‌افتد...

کتاب فیل خوابگرد با روایت خلاقانه و تصاویر بامزه‌ی بهیچ آک از اهمیت سکوت و آرامش در شهر و زندگی جمعی می‌گوید؛ سکوتی که با حضور یک فیل خوابگرد به شهر برمی‌گردد. حضور شبانه‌ی فیل روی پشت‌بام خانه‌ها، مردم را مجبور می‌کند صبح‌ها را در سکوت بگذرانند و طعم آرامش را دوباره بچشند؛ اما این آرامش همیشگی نیست و با قرص خواب‌آوری که دکتر به مامبو می‌دهد، دوباره از بین می‌رود. حالا وقت آن است که چاره‌ای دائمی برای آن همه سروصدا بیندیشند.

تصاویر جالب و رنگارنگ بهیچ آک در کتاب فیل خوابگرد رویدادهای بامزه‌ی داستان را به‌زیبایی ترسیم کرده و جذابیت آن را برای کودکان دوچندان کرده است. اگر می‌خواهید بدانید سرنوشت این شهر شلوغ و آن سیرک نجات‌دهنده چه می‌شود، خواندن این کتاب را از دست ندهید!

کتاب پیش رو توسط نسیم یوسفی ترجمه شده و به همت انتشارات برکه آبی در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.

کتاب فیل خوابگرد برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این داستان آموزنده برای کودکان 7 تا 10 سال جذاب خواهد بود.

در بخشی از کتاب فیل خوابگرد می‌خوانیم

شهر آن‌قدر پر از سر و صدا بود که وقتی مردم باهم صحبت می‌کردند، تقریباً غیرممکن بود که صدای همدیگر را بشنوند.
برای همین هم مردم شهر مجبور بودند مدام با داد و فریاد با هم صحبت کنند تا صدایشان به گوش بقیه برسد.
هرچه صدایشان را بلندتر می‌کردند، صدایی که در شهر می‌پیچید هم بلندتر می‌شد.
حیوانات دیگر نمی‌توانستند در آن شهر زندگی کنند.
گربه‌ها، سگ‌ها، پرنده‌ها، جوجه‌ها، خروس‌ها و گنجشک‌ها که دیگر طاقت سروصدا را نداشتند، شهر را ترک کردند.
تا اینکه یک روز، «سیرک کوچک» با یک زرافه، چند شیر، چند پرنده و یک فیل وارد آن شهر شد...