معرفی و دانلود کتاب صندوقچه خاکستری
برای دانلود قانونی کتاب صندوقچه خاکستری و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صندوقچه خاکستری
کتاب صندوقچه خاکستری اثر منوچهر محمدی، حاوی جملات، حکایتها، سرگذشتها و سخنان هدایتگر افراد بزرگ و موفق است. حکایتهایی که هرکس، با هر تفکر، هر شغل و هر مقدار زمانی میتواند از آنها استفاده کند.
بزرگی گفته است: «هر کتابی دستکم ارزش یک بار خواندن را دارد.» معتقدم، گاه جملهای میتواند باعث دگرگونی زندگی فرد و گشایش دریچههایی به سوی نور شود، زیرا هر جملهای عصاره و زاییدهی افکار و تجارب نویسنده یا گویندهی آن است. زمانی که ما با شنیدن یا خواندن جملهای متحول میشویم، حق واقعی گوینده یا نویسنده را فراموش میکنیم و نمیاندیشیم که او چگونه و با چه قیمتی به این مسائل دست یافته است. او با کمترین قیمت ممکن، دانشِ پرارزش سالهای عمر خود را در اختیار ما قرار داده است. استفاده از تجارب و دانش دیگران، یعنی یافتن گنجی بیزحمت و تلاش، یعنی رسیدن به هدف، بدون تحمل سختیهای راه و در آخر ذخیرهی عمر.
همانطور که ما داستان گذشتگان را مطالعه میکنیم آیندگان نیز داستان ما را مطالعه خواهند کرد. اگر بزرگ باشیم در یک منطقهی وسیع و اگر کوچک باشیم در یک محدودهی کوچک شناخته خواهیم شد. اکنون پادشاه وجودمان کسی جز خود ما نیست و همه چیز در سلطهی ارادهی ماست. ما میتوانیم روحمان را به هر شکلی در بیاوریم، همانطور که یک کودک میتواند شکلهای متعددی از خمیر بازی خود بسازد. هر چه بیشتر با خمیرهی وجودمان کار کنیم، مهارتمان در زیباسازی روحمان بیشتر خواهد شد و هر چه بیشتر در مورد تجلی روح مطالعه کنیم، آگاهیمان نسبت به قدرت تغییرپذیریمان بالا خواهد رفت و ما قادر به ساختن شکلهای تازه و زیبا از روح خود خواهیم بود. پس، هم اکنون باید چیزی از خود بسازیم که همواره شمارهی یک بوده و فناناپذیر باشد. چرا که همیشه گرانبهاترین چیزها کمیابترین آنها است و همه آرزوی مالکیت آن را دارند.
در بخشی از کتاب صندوقچه خاکستری میخوانیم:
نقل است که شیخ ابوالحسن خرقانی، از شیوخ بزرگ صوفیه، در قرن چهارم، چنین گفته است: «دو برادر با یک مادر بودند. هر شب یک برادر به خدمت مادر مشغول میشد و برادر دیگر به خدمت خداوند. آن برادر که به خدمت خداوند مشغول بود، شبی به برادرش گفت: "امشب همچون من به خدمت خداوند مشغول شو." برادر چنان کرد و آن شب به خدمت خداوند سر به سجده نهاد. برادر دیگر در خواب دید که آوازی چنین آمد که برادر تو را بیامرزیدم و تو را به خاطر او بخشیدیم. او گفت: "آخر من به خدمت خدا مشغول بودم و برادرم خدمت مادر میکرد، و حال مرا بهخاطر او میبخشند؟!" آواز آمد که تو آنچه میکنی برای خود میکنی و ما از آن بینیازیم، اما مادرت از آن بینیاز نیست که برادرت خدمت او میکند.»
یک جوان مالزیایی بیکار برای تنوع و ایجاد سرگرمی، صد نفر از سرشناسترین سیاستمداران دنیا را انتخاب کرد و سپس به آدرس هر کدام یک اسکناس یک دلاری ارسال کرد. همراه آن تقاضای کوچکی نوشت به این مضمون: «جناب سیاستمدار گرامی کشور.....کلکسیون مرا با امضایی که پشت این اسکناس میاندازید کامل کنید. هر چند که کلکسیون من فقط اسکناسهای صد دلاری امضا شده دارد. اما باوجود این اگر همین اسکناس یک دلاری را هم امضا کنید، باز هم کلکسیون مرا مزین خواهد ساخت. قبلاً از لطف شما ممنونم.» هنگامی که این نامهها به دست مخاطبانش رسید، طبیعی بود که سیاستمداران مذکور به جای اسکناس یک دلاری، از سر لطف یک اسکناس صد دلاری از جیب خود در میآوردند و آن را امضا میکردند و جوان مالزیایی نه تنها با این ابتکار توانست با خرج کردن صد دلار، صاحب ده هزار دلار شود، بلکه سالهای بعد موفق شد همین کلکسیون را به یکی از کلکسیونداران معروف آمریکایی به قیمت هفتصد هزار دلار بفروشد.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
تحصیل علم
میهمان
نور دل
خرمشیر
پادشاه تلمسان
برصیصا
پاکی چشم
فراموشی
دانایی
گوسفند آگاهتر از انسان
حسد شامی
هروقت آزاد شدم
سختی روزگار
بهاء الواعظین
میرعلیشاه
محاکمهی سقراط
طواف
مولانا
قطبالدین
اینشتین
انوشیروان
ابراهیم ادهم
سلیمان
صدای خروس
عبدالله
فرزند ناخلف
شاهین و کریمخان
بوذرجمهر
سرخوش و عندلیب
مرد ناراضی
بنده را با خواست چه کار
اردشیر بابکان
اینشتین و چارلی
نامهای از خود به خود
دیوجانس و اسکندر
موتزارت
برنارد شاو
بقراط
جامی
سقراط
شاهرخ
طرار
زمین، کسی را مقدس نمیکند
روباه و خروس
قیصر روم
درهم خواهم زد
معاویه
سلیمان بن عبدالملک
ناصرالدینشاه
مال حلال
ابن سینا
انوشیروان
کمال خجندی
ابراهیم سمرقندی
یحیی برمکی
سگ آسیابان
اسکندر
الف، بلدم
آثار خاموشی
دیوانه و پادشاه
انگشتر
نادرشاه
گربه و خلیفه
حکمت و دینار
تا ظلمات
بزرگان و اسکندر
بایزید بسطامی
دینار زر
ارسطو
ابلهان شهر
حاتم طایی
بزرگمهر
سلطانسنجر
ملا حسین قلی
سبکباران
خسروپرویز
حجاج
آب و آدمها
نماز را هم قضا کن
یعقوب لیث
اسب لاغر
اویس قرنی
درد سر
فضیل
ریش دومنی
مشک
پالان
درویش
جوانمرد
سایهی شاه
کلکسیون
منزلگاه سخت
خدمت به مادر
نصیحت
کاروانسرا
جواب حسابی
سر بریده سخن نمیگوید
شعر بهار
من تو بودم
شرم از مردگان
نیممرد
هشام
گناهکار
دزد کالا
اقرار به کافری
اهل دوزخ
نویسنده
سرگیجه
حاجت کوچک
اعدامی صبور
موی لقمه
دستمزد
هیزمفروش
گوژپشت
انگشتر را خدا برداشته است
سکوت
حمام رایگان
دانش
فضل و دانش
شفیق بلخی
سگباز
خونبها
عزت و بزرگی
دوست و دوستی
بیداری و هوشیاری
سرش را برده بودند
کور حقیقی
حاکم ظالم
خرد و بردباری
دیوانهی عاقل
همهچیز را همگان دانند
بزرگمنشی
خدای چوبی
آتشی اندک برای تودهای هیزم
شکار دستهجمعی
سر قاطر
سه خیانت
شدت عمل
کودکِ بزرگ
مرغ آتشخوار
سلیمان طرار
فکر بکر
درندگان و ظلم
اندازهی در
خرک سیاه بر در است
خروس و ارزن
عیّارانِ مرو
ورد بیاثر
عاقبتاندیشی
خلق سگی
صورت جُحا
غلام بدشانس
غزل و دروازه
زشت و زیبا
هر کجا خواستم میفروشم
خاک و آینه
آهنگری
نکوهش عاقلانه به نادان و دشمنی دانا
زر و خصم
گوشت فیل
یک جفت کفش
مهار کردن زبان
شفیق بلخی
خشم
مأمون
حافظ و تیمور
پادشاه جوانمرد
کشت جو به جای کنجد
مورچه
آواز نیش
سکوت بجا
ایندفعه مثل قبل نشود
دزد بیگناه
خاموشی کلید مقصود
پادشاهی و بازرگانی
طفل شجاع
خواجهی بخیل
دختر روزگار
دیوانه و رفوگر
علم یا ثروت
زهر و عسل
ده سؤال
مشتی گندم
سهل را با فضولی چه کار
ادب میهمانی
کمال نعمت
مشورت
جان حکمت
سواری، به گم شدن یک خر نمیارزد. . .
نقبی در کاروانسرا
طرار امانتدار
نابینا و کوردل
تازیانه
ده خدا
زیر پتو
میهمان ابله
وقت خوردن. . .
من همهی لباسهایم را بر تن کردهام
روغن روشنتر از آب
لازمترین صفت
آینه
داروی روباهگزیدگی
مصیبت پیری
پدرسوخته
هل من ناصر
خوی مردان خدا
میرزا رضا
آدم را به دنبال آدم فرستادند
فردوسی زنده است
موذّن
عجله داری تو فوت کن
حلوا و شیره
بدرقهی دیگران
آنچه تو در شب میجویی
قطار شتر
جعده نه جاده
جواَش نزد من قرض است
میرداماد
فسک و بسک
معجزه
تکفیر
منظرهی دریاچه
دانههای گندم
سجدهی شاه عباس
ادبجویی
عشق دخترکوچولو
مشاعره
زنِ فخرالدوله
بهشت و دوزخ
ستایش جاهل
ما به رنگ شما شدیم
کمانک
توبهی رشید
زه
ابوسعید ابوالخیر
مثل ادب کردن احمق
بهترین مردم
جوانمردی چیست؟
برو با خدا باش
رضای مادر
از آن اوست
برای که میخواندی
گوسفندهای عمید
معشوقم به نظاره بود
سرِ دزد
بهای خودستایی
خواهرت کجاست
سیاهی هول
مدعیان دوستی
درخت بقا
گوهر وجود
خدای خود را میشناسی
سپر بزرگ
سرکهی هفتساله
مرغ دو منی
محروم از صددینار دوم
شاعر مُهملگو
از شربت من مرده است
تماشای جنگل
پاسخ به سؤال هنرنما
عبرت گرفتن بیسواد
فالفروش
خرافهی بیاساس
وصی حضرت داوود (ع)
معاملهی اسب با زمین
داروی معجون بوذرجمهر
حدود دم فرمانفرما
نجات تاکتیکی
تجربه بالاتر از علم
پند سقراط
رجزخوانی مردگان
از آنِ من
نخواستم دزد باورهای او باشم
شتری با گردنبند
قربانی
پاداش بزرگ هدایت کردن
خروسخوان
پاسخ کوبنده
بنابراین برادری در بین نیست
قوم ابله
چرچیل برنده شد
خدمتکار زرنگ
عالم
سه صفت از سه حیوان
امتحان مدعی
کارفرمای خسیس
بیریا
عوامل خشم و شدت عذاب
جای پیشنماز
بهترین لباس
ستمکار کوتوله
غلام نکتهسنج
کرایهی مفلس
گدای محترم
امیر بیلیاقت
وعدهی لباس گرم
معاویه و مهمانش
شوهر هفتم
پاسخ رندانه
فرعون و حسود
کمان بدون تیر
دزد آشنا
بوی آرزو
زخم زبان دشمن
کورِ کماشتها
لقب مناسب
سگ و گرسنگی
نگاه کودکانه
قاری راهزن
غذای گوارا
عرض طناب
پیامبر یا آهنگر؟
امتحان
واسطه
مکان علم
شهادت کبکها
گمنام
تقدیر
مقبره
سلام کاغذی
دزد مرغابی
معجزهی آسان
آتش و خاکستر
انگور مروارید
سرزنش خوشتر از شماتت
داروی پیرزن
محبت نسیه
نوکر زرنگ
مرگ دوست
شرفیابی
تردید
جرم بهاندازهی کیفر
ظلم تحصیلدار دولت
دیو جانس و اسکندر
دین شکمی
امانتداری
فیلسوف مشهور، دیو جانس یونانی
کجایش جستی که نیافتی
احتیاط
قاضی کوفه در قصر کوفه
مادرشان را دیدم که نگذاشت
وزیر دانشمند المقتدر
در جستجوی آدم کامل
کفاره
وزیر و زن
فضیل بن عیاض
گنجشکان و حضرت سلیمان
مرد سالخورده و دو حبه جو
دیو جانس و اسکندر
رابعه و مالک دینار
(رضا بداده بده و از جبین گره بگشای)
بهلول و اهل قبرستان
مکالمه دیو جانس با یک زن
دیو جانس و طبیب
مؤمن طاق و ابوحنیفه
پرخوری و شهوتپرستی
شرط امر به معروف کردند
بارِ گناه اعدام
رشید هجری و عبدالله بن زیاد
ادهم و سلطان بلخ
توبهی ابراهیم بن ادهم
طمع
افسون خاموشی
درِ میان تو و آفریدگار
شبکه ماهی و نجات بچه
رهایی جاودانی
صندلی تنهایی
کاغذ سپید
چند بیت از مؤلف
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب صندوقچه خاکستری |
نویسنده | منوچهر محمدی |
ناشر چاپی | انتشارات نسل نواندیش |
سال انتشار | ۱۳۹۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 430 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-236-576-0 |
موضوع کتاب | کتابهای جملات بزرگان |