معرفی و دانلود کتاب شنبه عزیز

عکس جلد کتاب شنبه عزیز
قیمت:
۶۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب شنبه عزیز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب شنبه عزیز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب شنبه عزیز

کتاب شنبه عزیز، رمانی به قلم مطهره شیرانی است که قصه‌ی آن، در دهه‌ی پنجاه در اصفهان اتفاق می‌افتد. پسر نوجوان مسلمانی به نام رحیم، عاشق دختری یهودی به نام راحیل می‌شود، اما این عشق در میان تضادهایی که به‌تازگی و پس از قرن‌ها همزیستی مسالمت‌آمیز، بین مسلمانان و یهودیان منطقه‌ی جویباره به وجود آمده، با مشکلاتی حل‌نشدنی روبه‌رو خواهد شد.

درباره‌ی کتاب شنبه عزیز

ایران بزرگ، همواره خانه‌ی مردمانی با قومیت‌ها، ادیان و مذاهب گوناگون بوده است که در کنار هم، مسالمت‌آمیز و دوستانه زندگی می‌کرده‌اند. در شهرهای بزرگ ایران مانند تهران، اصفهان، شیراز و... محله‌هایی وجود دارد که مردمان مسیحی، یهودی و زرتشتی در آن زندگی می‌کنند. همین‌طور در خیلی از مناطق، حتی در بسیاری از شهرهای کوچک‌تر، مردم خانه‌هایی در کنار یکدیگر دارند و در کنار هم به سر می‌برند. داستان رمان شنبه‌ عزیز را نیز، مطهره شیرانی، در مورد یکی از همین مناطق اصفهان، به نام جویباره روایت می‌کند. جایی که مردم، طی قرن‌ها، در کنار یکدیگر می‌زیسته‌اند، با زبان مشترکی سخن می‌گفته‌اند، با هم داد و ستد می‌کرده‌اند و حتی اسم‌هایی مشترک داشته‌اند. اما در دهه‌ی پنجاه میلادی، درست همزمان با تأسیس اسرائیل، اتفاقاتی عجیب در میان مردمان این منطقه رخ می‌دهد تا میانشان نفاق رخ دهد و عده‌ای یهودیان به فکر بیفتند از سرزمین اجدادی‌شان کوچ کنند و به اسرائیل بروند!

در میانه‌ی این ماجراها و تنش‌ها، چقدر سخت است که عاشق بشوی، آن هم عاشق دختری ساده و زیبا که سرنوشتش در دست خانواده‌ی یهودی‌اش است. رحیم، قهرمان کتاب شنبه‌ عزیز، پر است از احساسات متناقض. به عنوان یک نوجوان مسئولیت‌پذیر، در حال تلاش برای حل مشکلات و مسائلی است که در جامعه‌ی کوچکش اتفاق می‌افتد. در ابتدای کتاب، قتلی رخ داده است و برای همه این سؤال را ایجاد می‌کند که قاتل کیست. از طرفی، رحیم می‌خواهد با همراهی دوستانش، یک قرآن خطی را که به دست پیرمرد یهودی حریصی افتاده است، پس بگیرد. درعین‌حال باید با کشش و عشق غیرقابل‌وصفش نسبت به راحیل مبارزه کند و از طرفی نیز نباید بگذارد کسی از هیچ‌یک از این قضایا بویی ببرد!

تصاویری که مطهره شیرانی در این رمان می‌سازد، در ذهن خواننده به خوبی نقش می‌بندد و همین‌طور توصیفات او از احساسات قهرمان، مخاطب را کاملا با رحیم همراه می‌کند. روایت کتاب شنبه عزیز، اول شخص و از زبان قهرمان اصلی، یعنی رحیم است. نکته‌ی جالب دیگر درباره‌ی کتاب شنبه عزیز این است که، فضاسازی به قدری خوب از کار درآمده که اگر با محله‌ی جویباره آشنا باشید، می‌توانید به خوبی تصاویر و اتفاقات را در فضای واقعی آن تصور کنید. اگر هم نه، به شدت دلتان می‌خواهد به این محله‌ی شهر اصفهان بروید و از بازار، کنیسه و همه‌ی کوچه پس کوچه‌هایی که ماجراهای رمان در دل آن‌ها اتفاق می‌افتد دیدن کنید.

کتاب شنبه عزیز در 20 فصل نوشته شده و انتشارات صاد آن را به چاپ رسانده است. شما با خواندن این کتاب، علاوه بر مطالعه‌ی رمانی احساسی و عاشقانه، کتابی مهیج و ماجراجویانه با رگه‌‍هایی از سیاست می‌خوانید.

کتاب شنبه عزیز برای چه کسانی مناسب است؟

رمان شنبه عزیز برای علاقه‌مندان به رمان‌های ایرانی و عاشقانه جذاب خواهد بود.

در بخشی از کتاب شنبه عزیز می‌خوانیم

چشم‌های عسلی‌اش میان مژه‌های سیاه و ابروهای به‌هم‌پیوسته، بیش از حد دل می‌برد. سیاهی‌اش از سرمه بیش از همیشه است. چشم‌های وحشی یک عرب‌زاده یهودی، فقط همین‌طور می‌تواند باشد. طاقت از کفم می‌رود. دست‌هایم را جلو می‌برم و زیر مجمعه، دور از چشم بقیه دست‌هایش را می‌گیرم. انگار گلوله آتش مشت کرده باشم تمام تنم گُر می‌کشد، قلبم وحشتناک می‌تپد. راحیل مات‌ومبهوت مانده. لب‌های نیمه‌بازش انگار از یک جنگ نابرابر گِله می‌کند. نگاه وحشت‌زده‌اش از نگاهم فرار می‌کند. دست‌هایش را از دستم بیرون می‌کشد و مثل بادی که وزیدن می‌گیرد از کنارم رد می‌شود. تند رفتم. با سینی شربت توی دستم نمی‌دانم چه کنم. مثل وامانده‌ها به اطرافم نگاه می‌کنم. شمعون با دست اشاره می‌کند که بیا. مردکِ طاس، شعر را رسانده به قسمت‌های ناجور. یک جوان یهودی سینی را از دستم می‌گیرد و می‌برد زنانه. چشمم به در میخ می‌شود کی سینی را از دستش می‌گیرد. دست‌هایی تپل و حنابسته از لای در بیرون می‌آید. نفس عمیق می‌کشم. اگر خودم را لو بدهم اسحاق از مهمانی پرتم می‌کند بیرون. آن‌وقت مردم چه می‌گویند؟ اسحاق جهودزاده، رحیم را از خانه‌اش بیرون انداخته!

اسحاق می‌آید سروقتمان. سلام‌علیک می‌کند و خوشامد می‌گوید. کمی روی صورتم مکث می‌کند تا به‌جا آورد. بعد لبخند می‌زند. لاغراندام و کشیده است. پوست صورتش به زردی می‌زند. نگاهش گیراست و مو و ریش تنُکِ حنایی‌رنگ دارد. به‌نظر آدم اهل اصول و دقیقی می‌آید. می‌دانم کاروبارش سکّه است. بازارچه حاج‌میرزاباقر کارگاه چرم‌زنی دارد. پوست را عشایر عرب برایش می‌آورند. بیشتر حواسش چند میز آن‌طرف‌تر است که انگار بزرگ قوم نشسته. شبیه صحرانشین‌هاست. دشداشه و سربند پوشیده و یک عصای چوبی عجیب دستش گرفته. خیلی پیر است و مجبور است چشم‌هایش را ریز کند تا اطرافش را ببیند.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب شنبه عزیز
نویسنده
ناشر چاپینشر محتوای الکترونیک صاد
سال انتشار۱۴۰۱
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات205
زبانفارسی
شابک978-622-5996-87-8
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب شنبه عزیز

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب شنبه عزیز

برای دریافت کتاب شنبه عزیز و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.