معرفی و دانلود کتاب زوزهی گرگ بیهوده نیست
برای دانلود قانونی کتاب زوزهی گرگ بیهوده نیست و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زوزهی گرگ بیهوده نیست
کتاب زوزهی گرگ بیهوده نیست به قلم مهرزاد جبه دار، رمانی مهیج و جذاب است که قصهی دشمنی گرگها و انسانها از گذشتههای دور تاکنون را به تصویر میکشد و اینکه چطور طبیعت بکر و زیبا توسط انسانها در حال نابودیست.
در طول سالیان دراز که انسانها، گرگها را حیواناتی درنده خو و وحشی میدانستند و از آنها نفرت داشتند استفادهای غلط از کلمه گرگ شد. شاید دردآور و کمی ستمآور باشد چرا که هیچ وقت کلمه و واژه درستی را جای وحشی و درندهخو بودن انتخاب نکردند و آنها را شکار کردند، اما صفاتی مانند وفاداری، عاشق بودن، فداکاری، شجاع بودن، تن به قلاده ندادن و تن به خواستهی زندگی ندادن را از گرگها یاد نگرفتند.
در طول تاریخ انسانها بودند که آرامش را از طبیعت گرفتند و با بیرحمی تمام حیوانات از جمله گرگها را سلاخی کرده از پوست و دندانش استفاده کرده چرا که گرگ برایشان مظهر قدرت و برتری بود و او را دشمن خود میپنداشتند.
گرگها در بین تمامی جانوران خاص و استثنایی هستند و با غرور سرکششان زندگی میکنند و بینهایت وفادار هستند، شجاعت در خون آنهاست و برای خانواده خود فداکاری میکنند.
گرگها در زندگیشان مقاوم و سرسخت هستند و چرا تاکنون انسانها این شیوهی زیست را از آنها نیاموختهاند؟ گرگها برای زندگی خودشان میخواهند همهچیز را به دست آوردند و از مسئولیتهایی که دارند فرار نمیکنند، وقتی گرگی رهبر گله میشود وظیفه حفظ و دوام گله را به عهده دارد.
در ادبیات کهن باستان گرگها را کشته و خونش را مظهر قدرت و جنگجو بار آمدن میدانستند. در صورتی که آن طرز فکرها مربوط به خرافات و جهل بشر بود. انسانها در طول تاریخ شروع به کشتن یکدیگر کردند، با هم جنگ کردند، خیانت کردند دروغ گفتند، غارت کردند، چپاول کردند و... این ربطی به گرگها نداشت که بخواهید نامش را گرگ صفت بگذارید.
انتقام گرگی آن طور که گفته میشود نبوده، بلکه ذات آن حیوان است که مبارزه میکند اما تسلیم نمیشود. گرگها در مظهر زیبایی طبیعت بیهمتا هستند بعد از تمام حسی که دارند شاید نامش را بشود دلتنگی گذاشت به بلندترین صخره و سنگها رفته با غرورترین زوزهها را میکشند زوزهای که هیچوقت بیهوده نبوده است.
باید به طبیعت احترام گذاشت همانطور که طبیعت به زندگی احترام میگذارد. همیشه احترام، احترام میآورد. جواب خوبی، خوبی است و این شرارت و بدی است که از بین میرود.
آن زمان که از زندگی مدرن عصر ارتباطات خسته میشوید، دل به طبیعت میزنید تازه به خود میآیید که دیگر دلتنگ نیستید بلکه اندکی آسوده هستید، خسته نیستید و بیهوده زندگی نکردهاید. وقتی به صدای جنگل، پرندگان، دریاچهی خروشان، موجهای آبی، کوهستانها، عطر خاص جنگل که در مشامت پیچیده شده، تپهها و برفهای سفیدپوش و منظره سرسبز و بادی که با شوق به صورتت اصابت میکند و گرگها اگر متوجه شده باشید و به آنها نگاه کنید میفهمید زندگی واقعی به دور از انسانها چه قدر آسودهتر است، در کنار انسانها زندگی میکنید اما تو یک تنهایی و کسی تو را نمیفهمد. طبیعت بیکلمه است اما صدایی است که حالتان را هر طور که باشد خوب میکند این انسانها هستند که طبیعت را به درستی درک نکرده، حتی با بودن و ماندن در آن جا حالشان هم خوب نمیشود و باعث نابودی طبیعت میشوند.
در یخشی از کتاب زوزهی گرگ بیهوده نیست میخوانیم:
همیشه از جنایت بترس ... جنایت، جنایت میاره ... به دنبال جنایت مکافات میاد سراغت و مکافاتی که دامن عزیزا تو میگیره ... همیشه وقتی یه دروغ میگی پشت سرش ناچاری دروغ بعدی رو بگی بعدش اون قدر دروغ میگی که دیگه ممکنه کسی باورت نکنه، دست آدم وقتی آلوده شد دیگه آلوده شد بعدش میگی حیف دیگه با گذشته نمیتونم کاری کنم به اون ساعات و لحظات همش فکر میکنی ... بازم فکر میکنی اما بعدش از همهی کارایی که کردی پشیمون میشی ولی دیگه خیلی دیره ... پس نذار دیر بشه. از جنایت دور شو تا مکافات نکشی.
من جنایت و شروع نکردم که بخوام ازش بترسم اگه شروع شده برای منم فرقی نمیکنه تا آخرش میرم من از اون دسته آدمایی نیستم که بخوام بترسم این و وقتی سنم خیلی کم بود یاد گرفتم. مگه هر کی که لباس شیک میپوشه برو بیایی واسه خودش داره معنیش این نیست که دست به جنایتی نزده، بیگناه بوده؟ تو چی فکر میکنی جنایت فقط توی کشتن خلاصه نمیشه به آدما که نگاه کنی تازه میفهمی خیلیا جنایت کارن اما به روشون نمیارن اونا هم دارن یه جورایی مکافات میکشن. راسکلنیکف بیمار بود جنایتکار نبود ببین چی به سرش اومد که ناخوداگاه تبر به دست شد همه چی ناخواسته براش اتفاق افتاد. من این کتابی که تو دستت گرفتی رو وقتی سنم پایین بود خوندمش. کسی که منو کشت منم میکشمش.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زوزهی گرگ بیهوده نیست |
نویسنده | مهرزاد جبه دار |
ناشر چاپی | انتشارات نارون دانش |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 474 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-715877-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان پندآموز ایرانی |
اگر گفته میشود اثری بد هست خیل خب هم دلیلش باید گفته شود، اگر هم گفته میشود اثری خوب هست باز هم باید دلیلش گفته شود. کلمات جایگاهی برای خودشان دارند که نمیتوان نام هر نظری را در جایگاه نقد قرارش داد. به خاطر همان نقد زیر سوال رفته؛ درک درستی هم از نقد به وجود نیامده هست. نقد بار سنگینی را بر دوش میکشد که نام هر کس را نمیتوان منتقد گذاشت. در بیشتر مواقع هم جواب سازنده خلق اثر داده میشود تا آن که براساس فرم و محتوا نقد شود.
منتقدی فیلمی را نقد میکند میگوید خیانت به درستی در نیامده هست، منظور منتقد چیست؟ باید توضیح دهد. یا در مثال دیگری میگوید آدمها واقعی نیستند یعنی چه که واقعی نیستند.
در بعضی اوقات هم افراد بیشتر از پاتکهایی که به صورت موشک پرتاب میشود تا سازنده اثر را بکوبند متاسفانه استفاده میکنند
اگر نقد در جایگاه درستی قرار بگیرد خالق اثر یاد میگیرد و از تجربیات آنها هم استفاده میکند و مخاطب هم با دیدگاه بهتری به اثر نگاه میکند.
در خلق آثار هنری غرور جایگاهی ندارد و افراد در تلاش هستند تا پخته تر و سنگین تر کار کنند که در خلق آثار بعدی اشتباهات قبل را نکنند.
با آرزوی موفقیت و سربلندی برای همهٔ عزیزان.