معرفی و دانلود کتاب روزی که چشمهای گربهام رنگی شد
برای دانلود قانونی کتاب روزی که چشمهای گربهام رنگی شد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب روزی که چشمهای گربهام رنگی شد
اگر گربهی شما یک روز تصمیم بگیرد که دیگر نخندد چه کار میکنید؟ حالا فکر کنید چشمهای گربهی شما هم بیرنگ شده باشد. حتما که روز سختی خواهید داشت. کتاب روزی که چشمهای گربهام رنگی شد نوشتهی شهربانو بهجت و دربارهی روزی است که گربهای شاد دیگر نمیخندد!
دربارهی کتاب روزی که چشمهای گربهام رنگی شد
بچهها همیشه در مورد وسائل دوستداشتنیشان حساس هستند و به این سادگیها اجازه نمیدهند که کسی به وسایلشان نزدیک شود. حیوانات خانگی هم برای بچهها اهمیت زیادی دارند. دوستی بین حیوانات و آدمها چنان شیرین است که این موضوع دستمایهی خیلی از کتابهای کودکان شده است. ما انسانها همیشه نسبت به گربهها احساس ترحم داریم. شاید به همین دلیل است که وقتی داستانی را دربارهی یک گربهی بازیگوش و دستداشتنی میشنویم، حس خوشایندی پیدا میکنیم.
برای کودکان تماشای شخصیتهای کارتونی لذتبخش است. به خصوص وقتی که این شخصیتها از دنیای حیوانات آمده باشند. شهربانو بهجت در کتاب روزی که چشمهای گربهام رنگی شد، رابطهی صمیمی کودکی مهربان را با گربهاش، محور اصلی داستان قرار داده. تصویرگری این کتاب را محیا طلوعکیان انجام داده است. شخصیت گربه با رنگهای دلنشین و بامزهای طراحی شده است و این ویژگی باعث میشود که مخاطب خردسال ارتباط بهتری با موضوع کتاب و همچنین داستان اصلی داشته باشد.
نویسندهی کتاب روزی که چشمهای گربهام رنگی شد کودکی را به عنوان راوی به مخاطب معرفی میکند. داستان کتاب از جایی آغاز میشود که گربه اخم کرده و نمیخندد. کودک از این موضوع ناراحت است و تصمیم میگیرد کاری کند که گربهاش بخندد. چشمهای گربه هم رنگی ندارد و کودک فکر میکند که اگر گربهاش نمیخندد به این علت است که چشمهایش رنگی ندارد و این برای گربهای که چشمهای رنگی قشنگی دارد چیز عجیبی است. کودک تصمیم میگیرد کاری کند که هر چه زودتر خندهای شیرین به چهرهی گربهی دوست داشتنیاش برگردد و دیگر غمگین نباشد. اول با او حرف میزند و چند بار با او شوخی میکند، اما اتفاقی نمیافتد و گربهی اخمو، اخموتر میشود.
در ادامهی داستان کتاب روزی که چشمهای گربهام رنگی شد کودک فکر میکند که گربهاش دوست دارد تاب بازی کند. پس تصمیم میگیرد دُمی مثل دم میمون برای گربه بکشد. تاببازی کردن هم فایدهای ندارد و گربه هنوز غمگین است. سپس کودک تصمیم میگیرد که خرطومی مثل فیل برای گربهاش طراحی کند تا گربه بتواند آبتنی کند. گربه شروع به آبتنی میکند و خودش را در آب میشوید، اما باز هم خنده به لبهای او باز نمیگردد و چشمهایش بیرنگ است. کودک باز هم فکر میکند و راههای دیگری را امتحان میکند تا چهرهی گربهاش شاد شود.
کتاب روزی که چشمهای گربهام رنگی شد به مخاطب خردسال این امکان را میدهد تا در حین شنیدن و خواندن داستان گربهی غمگین، نقاشی کردن را هم یاد بگیرد. این کتاب تصاویر شاد و جذابی دارد و تصویرسازی محیا طلوعکیان باعث همراهی کودکان با شخصیت گربه میشود. این کتاب توسط انتشارات پرندهی آبی منتشر شده است.
کتاب روزی که چشمهای گربهام رنگی شد برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای کودکان شش تا هشت سال مناسب است و خردسالان میتوانند از تصاویر کتاب و قصهی دلنشین آن لذت ببرند.
در بخشی از کتاب روزی که چشمهای گربهام رنگی شد میخوانیم
بابا مریض شد. دکتر برایش قرص و شربت نوشت. فکر کردم شاید گربهام مریض شده باشد. او را پیش دکتر بردم. اما باز هم اخمو بود. برایش هرچه میتوانستم کشیدم. روی تنها گوشهی خالی کنار کاغذ چند تکه خمیر بازی کشیدم. فردایش همه چیز به هم ریخته بود. گربهام با خمیرها شکل عجیبی درست کرده بود. دلم میخواست بفهمم چه چیزی درست کرده است، اما نمیتوانستم؛ آن چیز پشت سر هم شکلش عوض میشد. تا چند روز برای او چیزی نکشیدم. گربهام هر روز اخموتر میشد. هر روز زشتتر میشد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب روزی که چشمهای گربهام رنگی شد |
نویسنده | شهربانو بهجت |
ناشر چاپی | پرنده آبی |
سال انتشار | ۱۳۹۲ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 25 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-121-376-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان آموزنده کودک |