معرفی و دانلود کتاب «ذره خدا» هیگز: از پنداشت تا پیدایش

معرفی کتاب «ذره خدا» هیگز: از پنداشت تا پیدایش

از آن زمانی که انیشتین با معادله E=Mc^2 تصور پایستگی جرم را در هم ریخت، دانشمندان بر آن شدند که چگونگی جرم ذرات بنیادی را بدانند. در سال ۱۹۶۴ پیتر هیگز و فرانسوا انگلرت مدعی شدند که ذرات بنیادی وزین، جرم خود را از برهم‌کنش با میدانی که تمامی جهان را فراگرفته به دست می‌آورند. بعدها این میدان به نام میدان هیگز و ذره این میدان به نام ذره (یا بوزون) هیگز و سپس «ذره خدا» مشهور شد. اهمیت کشف بوزون هیگز تاییدی بر وجود میدان هیگز بود، چیزی که هیچ شاهد تجربی یا عینی برای آن مشاهده نشده بود. در چهارم جولای سال ۲۰۱۲ میلادی، ۴۸ سال بعد از پنداشت ذره هیگز، دانشمندان با استفاده از برخورددهنده‌های هادرونی سِرن CERN در سوییس، موفق به کشف این ذره شدند. چند ماه بعد به خاطر این موفقیت جایزه نوبل فیزیک به پروفسور هیگز و همکارش پروفسور فرانسوا انگلرت تعلق گرفت.

جام باگوت Jim Baggott مؤلف کتاب هیگز در مقدمه خود بر کتاب می‌نویسد: «اگر میدان هیگز وجود نمی‌داشت ذرات اولیه‌ای که من و شما و جهان پیرامون ما را می‌سازند، دارای جرم نمی‌بودند. این یکی از دلایلی است که کشف ذره هیگز در مطبوعات جنجال آفرید و به ذره خدا مشهور شد.»

باگوت که در ژوئن ۲۰۱۰ میلادی، دو سال قبل از کشف بوزون هیگز نوشتن این کتاب را آغاز کرد، در کتاب قبلی خود «داستان کوانتوم، سرگذشت فیزیک کوانتوم از سال ۱۹۰۰ تا به امروز» چند ماه قبل از به پایان رساندن کتاب، با ثیت انرژی هفت تریلیون الکترون ولت ماشین برخوردکننده سرن کشف ذره هیگز را در چند سال آینده محتمل دانسته بود گفت: «خوشبختانه ثابت شد که حق با من بود و ذره هیگز کشف شد.»

فهرست مطالب کتاب

درباره مؤلف
پیش‌گفتار مترجم
پیشگفتار مؤلف
پیش‌گفتار استیون واینبرگ (Steven Weinberg)
سرآغاز: شکل و جسم
قسمت اول: اندیشه
فصل 1: ظرافت اندیشه‌های منطقی
که در آن ریاضیدان آلمانی امی نوئدر، رابطه بین قوانین پایستگی و تقارن‌های طبیعی را کشف کرد.
فصل 2: بهانه‌ی کافی‌ای نیست
که در آن چن‌نینگ (Chen Ning) و روبرت میلز (Robert Mills) سعی می‌کنند نظریه میدان کوآنتومی  از نیروی هسته‌ای قوی را شکل دهند و وولف‌گانگ پائولی را ناراحت کنند.
فصل 3: مردم در این باره بسیار نادان خواهند بود
که در آن موری گلمن (Murray Gell-mann) خارق‌العادگی و «راه هشتگانه» را کشف می‌کند. شلدون گلاشو نظریه میدان یانگ- میلز را برای نیروی هسته‌ای ضعیف به کار می‌برد، و مردم در این باره بسیار نادانند.
فصل 4: به کار بردن ایده‌های درست روی مسئله‌ای نادرست
که درآن موری گلمن و جورج زوینگ (George Zeueing) کوآرک‌ها را ابداع می‌کنند و استیون واینبرگ و عبدالسلام از مکانیسم هیگز استفاده می‌کنند تا جرم به ذرات W و Z بدهند (در نهایت!)
فصل 5: من می‌توانم آن را انجام دهم
که در آن جرارد هوفت ثابت می‌کند که نظریه‌های میدان یانگ- میلز امکان دارد بازبهنجار  شوند و موری گلمن و هرالد فریتش (Harald Fritzsch) نظریه‌ای از نیروی هسته‌ای قوی بر اساس رنگ کوآرک‌ها ادایه می‌دهند.
قسمت دوم: کشف
فصل 6: جریان‌های خنثای متناوب
که در آن نشان داده شده است که پروتون و نوترون دارای ساختار داخلی هستند و جریان‌های خنثای نیروی هسته‌ای ضعیف پیدا شده‌اند و سپس گم شده‌اند، و دوباره پیدا شده‌اند.
فصل 7: آن‌ها باید ذرات W باشند
یک کوآنتومی تدوین شده، کوآرک- افسون کشف شده و ذرات W و Z ، درست در جایی که پیش‌بینی شده بود که باید باشند، پیدا شده‌اند.
فصل 8: عمیق پرتاب کن
که در آن رونالد ریگان از پروژه ابربرخورد‌گر‌های ابررسانا پشتیبانی کرد، اما وقتی شش سال بعد، این پروژه توسط کنگره آمریکا لغو شد، آنچه باقی ماند حفره بزرگی بود در تگزاس.
فصل 9: یک لحظه بسیار عالی
که در آن بوزون هیگز آن طور توضِح داده شده که یک سیاستمدار انگلیسی می‌تواند آن را بفهمد، رهنمودهایی به سوی هیگز در سِرن پیدا شده است، برخورد‌گر بزرگ هادرون روشن شده و سپس منفجر گشته.
فصل 10: پرسش شکسپیر
که در آن LHC بهتر از این که  هرکس انتظار داشت (به جز لین ایوانز-Lyn Evans) عمل می‌کند، داده یک سال در چند ماه جمع‌آوری می‌شود و بوزون هیگز دیگر جایی برای مخفی شدن ندارد.
سخن آخر
احداث جرم
مؤخّره
یادداشت‌ها
واژه‌نامه
کتابنامه