معرفی و دانلود کتاب داستان شگفت انگیز هنری شوگر و شش داستان دیگر

معرفی کتاب داستان شگفت انگیز هنری شوگر و شش داستان دیگر

کتاب داستان شگفت انگیز هنری شوگر و شش داستان دیگر نوشته‌ی رولد دال هفت داستان کوتاه مهیج، با موضوعات و مضامین گوناگون را در بر می‌گیرد. در صورتی که از طرفداران این نویسنده‌ی چیره‌دست و مهم باشید، از مطالعه‌ی کتاب حاضر نیز لذت و بهره می‌برید. گفتنی است که این کتاب ذیل مجموعه‌ای با عنوان «ردپا» به انتشار رسیده است.

درباره‌ی کتاب داستان شگفت انگیز هنری شوگر و شش داستان دیگر

کتابی که پیش روی شماست، با نام داستان شگفت انگیز هنری شوگر و شش داستان دیگر (The Wonderful Story of Henry Sugar and Six More) مجموعه‌ای از هفت داستان کوتاه به قلم رولد دال (Roald Dahl) را در بر می‌گیرد. عناوین این داستان‌ها عبارت‌اند از: «پسری که با حیوانات حرف می‌زد»، «مسافر مجانی»، «گنج میلدن هال»، «قو»، «داستان شگفت‌انگیز هنری شوگر»، «شانس خوب» و «مثل آب خوردن».

لازم به ذکر است که رولد دال این هفت داستان را در دوره‌های مختلف زندگی خود نوشته است. دو داستان ماهیت زندگی‌نامه‌ای دارند. یکی از آن‌ها به مخاطب نشان می‌دهد که مسیر رولد دال برای نویسنده شدن چه بوده است. در یکی دیگر از داستان‌های مجموعه نیز روایت زندگی کشاورزی بریتانیایی را می‌خوانیم که گنجی می‌یابد. ما در ادامه، به تفکیک به شرح مختصر هر یک از داستان‌ها پرداخته‌ایم.

پسری که با حیوانات حرف می‌زند (The Boy Who Talked with Animals) نخستین داستان کتاب است. رولد دال در این داستانِ کوتاه ماجرای فردی را تعریف می‌کند که تصمیم گرفته برای تعطیلات کوتاهی به هند غربی برود و چند روزی را در آن جا بگذراند. از این رو جاماییکا را انتخاب می‌کند و مستقیم از لندن به کینگستون پرواز می‌کند. او از فرودگاه تا هتل را با ماشین می‌رود. درست در مسیر رسیدن به هتل است که ماجرای عجیبی را می‌شنود. راننده‌ی درشت‌هیکل جاماییکایی برایش تعریف می‌کند که در جنگل‌های آن جا قبایلی شیطانی زندگی می‌کنند که هنوز به جادو، ‌شفابخشی و انواع و اقسام غرایب و عجایب دیگر اعتقاد دارند. راننده به شخصیت اصلی داستان هشدار می‌دهد که به سراغ جنگل‌های کوهستانی نرود. غافل از اینکه گوش او به این حرف‌ها بدهکار نیست...

دومین داستانِ کتابِ حاضر، مسافر مجانی (The Hitch-Hiker) نام دارد. در این داستان مخاطب ماجرای مرد نویسنده‌ای هستیم. زمانی که او در حال راندن به طرف لندن است، مردی را در جاده می‌بیند که تقاضای سوار شدن می‌کند. نویسنده که خوب می‌داند ایستادن کنار جاده‌ای خارج شهر و تماشای ماشین‌هایی که رد می‌شوند و تو را سوار نمی‌کنند چه حسی دارد، ترمزی می‌زند و ماشین خود را درست کنار مرد مسافر نگه می‌دارد تا او را سوار کند؛ درحالی‌که هیچ خبر ندارد چه اتفاقاتی انتظارش را می‌کشد!

گنج میلدن هال (The Mildenhall Treasure) نام سومین داستان کتاب است. رولد دال درباره‌ی این داستان توضیح می‌دهد که در سال 1946، زمانی که هنوز ازدواج نکرده بوده و با مادرش زندگی می‌کرده، از راه نوشتن دو داستان کوتاه در سال درآمد خوبی داشته. یک روز صبح در ماه آوریل همان سال در روزنامه مطلبی را درباره‌ی پیدا شدن مقدار چشم‌گیری نقره‌ی رومی می‌خواند. مقاله‌ی روزنامه چنین می‌گفته که این بزرگ‌ترین گنجی است که در جزایر بریتانیا کشف شده و در اختیار موزه‌ی بریتانیا قرار گرفته است. رولد دال که این خبر را شنیده، به سراغ فردی که گنج را پیدا کرده می‌رود و به او می‌گوید که اگر دقیقاً به او بگوید چه‌طور گنج را پیدا کرده درباره‌ی آن داستانی واقعی می‌نویسد و اگر شانس‌اش خوب باشد و آن را بفروشد، پول را عادلانه با او تقسیم می‌کند. حالا داستانی که پیش روی شماست، تقریباً همانی است که رولد دال همان سال‌ها نوشته بود. خیلی کم تغییرش داده. فقط چند قسمت پرآب‌وتابش را تعدیل و پاره‌ای از اغراق‌ها و جملات غیرضروری را حذف کرده است.

داستان قو (The Swan)، روایت زندگی ارنی است که برای تولدش یک تفنگ کالیبر 22 هدیه گرفته. ارنی پسری درشت و شبیه به اوباش است که تازه تولد پانزده‌سالگی‌اش را جشن گرفته است. او همچون پدرش که راننده‌ی کامیون است، چشمان ریزی دارد، دهانی گشاد و لبانی که اغلب خیس‌اند. حالا ارنی تفنگش را برداشته تا برود و برای ناهار چیزی شکار کند.

داستان بعدی، داستان شگفت‌انگیز هنری شوگر (The Wonderful Story of Henry Sugar) است که رولد دال نام کتاب خود را از این داستان وام گرفته است. آقای هنری شوگر مجرد و ثروتمند است و چهل و یک سال و صد و هشتاد و هشت سانتی متر هم قد دارد. او آن‌قدر که خودش فکر می‌کند، خوش‌لباس نیست. اگرچه بیش از اندازه به ظاهرش اهمیت می‌دهد. برای‌ کت‌وشلوارش‌ به‌ یک خیاطی‌گران‌قیمت، ‌برای‌ پیراهن‌هایش ‌به ‌سراغ‌ ‌یک ‌پیراهن‌دوزی‌ و برای کفش‌هایش پیش یک کفاش زبده می‌رود. حالا که با شخصیت آقای هنری آشنا شده‌اید، می‌توانیم داستان را آغاز کنیم. ماجرا از جایی شروع می‌شود که هنری در آخر هفته‌ای در تابستان، از لندن به گیلدفورد می‌رود تا پیش یکی از دوستانش بماند. وقتی هنری آن بعدازظهر شنبه می‌رسد، باران سیل‌آسایی باریده است. زمین تنیس تعطیل است. زمین کراکت نیز تعطیل است. شنا در استخر روباز هم که طبیعتاً ممکن نیست. میزبان، یعنی آقای ویلیام ویندام، آقای هنری و دیگر مهمانان افسرده شده‌اند و در اتاق پذیرایی نشسته‌اند و به باران نگاه می‌کنند که شلب شلب می‌بارد. اوضاع به همین منوال ادامه دارد تا اینکه یکی از مهمانان می‌گوید: «بیایین برای یه شرط‌بندی حسابی رامی بازی کنیم.» اینجاست که ماجرایی شروع می‌شود که نه میزبان و نه هیچ‌یک از مهمانان فکرش را نمی‌کند.

داستان بعدی، داستانِ شانسِ خوب (Lucky Break) است. داستان اینکه رولد دال چگونه به نویسنده تبدیل شده و در این مسیر چه چیزهایی را از سر گذرانده. داستان آخر، مثل آب خوردن (A Piece of Cake)، نیز در ادامه‌ی همین بحث نوشته شده است. رولد دال در دو داستان آخر کتاب داستان شگفت انگیز هنری شوگر و شش داستان دیگر به ما می‌گوید که نویسنده باید خلاقیت و پشتکار داشته باشد و هرگز از چیزی که نوشته راضی نباشد. او باید استمرار به خرج دهد و صبور باشد. اگر به سراغ ناشری بروید و بگویید که قصد دارید به عنوان نویسنده استخدام شوید، حتماً بهتان حسابی می‌خندد. رولد دال از این می‌گوید که شاغل بودن به کاری نامرتبط با نویسندگی امری ناگریز است.

کتاب داستان شگفت انگیز هنری شوگر و شش داستان دیگر را ساغر صادقیان به زبان فارسی ترجمه کرده و انتشارات کتاب چ آن را روانه‌ی بازار نشر کرده است.

در نکوداشت کتاب داستان شگفت انگیز هنری شوگر و شش داستان دیگر

• در میان بزرگسالان و کودکان، نویسندگان کمی هستند که به اندازه‌ی رولد دال قدردانی مخاطبان خود را برانگیخته باشند. همه‌ی داستان‌ها ابداعات جذابی هستند. (Publishers Weekly)

اقتباس از کتاب داستان شگفت انگیز هنری شوگر و شش داستان دیگر

در سال 2023، فیلمی کوتاه به نویسندگی و کارگردانی وس اندرسن با اقتباس از کتاب داستان شگفت انگیز هنری شوگر و شش داستان دیگر ساخته شد. تاکنون دو اقتباس سینمایی از آثار رولد دال توسط اندرسن ساخته شده که اولین آن از کتاب «آقای فاکس شگفت‌انگیز» در سال 2009 بوده است. بندیکت کامبربچ در نقش هنری شوگر و ریف فاینز در نقش رولد دال ایفای نقش کرده است. از دیگر بازیگران این فیلم کوتاه می‌توان به دو پتل در نقش دکتر چاترجی، بن کینگزلی در نقش امداد خان، روپرت فرند در نقش کلود و ریچارد آیوادی در نقش دکتر مارشال اشاره کرد.

گفتنی‌ست این فیلم در سپتامبر به طور محدود اکران شد و در نهایت، در بیست‌وهفتم سپتامبر از طریق نتفلیکس منتشر شد.

کتاب داستان شگفت انگیز هنری شوگر و شش داستان دیگر برای چه کسانی مناسب است؟

کودکان و نوجوانان از مطالعه‌ی کتاب داستان شگفت انگیز هنری شوگر و شش داستان دیگر لذت و بهره می‌برند.

در بخشی از کتاب داستان شگفت انگیز هنری شوگر و شش داستان دیگر می‌خوانیم

آن‌ها برای کشت جو زمین را به عمق ده سانتی‌متر شخم می‌زدند، اما برای کاشت چغندر عمیق‌تر شخم می‌زدند، بیست و پنج تا سی سانتی‌متر. خیشِ اسب‌کِش نمی‌تواند به آن عمق شخم بزند. فقط از زمانی‌که تراکتور آمده، کشاورزان می‌توانند خوب و عمیق شخم بزنند. زمین رولف چند سال پیش از این برای کاشتِ چغندر قند عمیق شخم خورده بود اما کار بوچر نبود. کمی بد انجام شده بود و مرد شخم‌زن آن‌طور که باید زمین را عمیق شخم نزده بود. اگر این کار را کرده بود، چیزی که آن روز اتفاق افتاد حتماً قبلاً پیش می‌آمد و داستانی متفاوت روی می‌داد.

گوردون بوچر شروع کرد به شخم زدن. به بالاوپایین مزرعه می‌رفت، خیش را هربار پایین و پایین‌تر می‌فرستاد تا بالاخره عمق زمین سی سانتی‌متر شکافته شود. همین‌طور که حرکت می‌کرد، ردیف خاک سیاه و نرمِ برگشته را به جا می‌گذاشت.

حالا باد تندتر می‌وزید. از سمت دریای کُشنده با سرعت می‌آمد و سطح مزارع نورفولک را جارو می‌کرد و از ساکستروپ و ریپهام و هانینگهام و سوافهام و لارلینگ می‌گذشت و از مرز سوفولک به میلدن‌هال و تیستلی گرین می‌وزید، جایی که گوردون بوچر بالای صندلی بلند تراکتورش نشسته بود و روی تکه‌زمین پوشیده از ساقه‌های جوِ زردرنگ، متعلق به رولف، بالاوپایین می‌رفت.

فهرست مطالب کتاب

پسری که با حیوانات حرف می‌زد
مسافر مجانی
یادداشتی درباره‌ی داستان بعد
گنج میلدن‌هال
قو
داستان شگفت‌انگیز هنری شوگر
شانس خوب: چه‌طور نویسنده شدم
مثل آب خوردن: اولین داستان من 1942