معرفی و دانلود رایگان کتاب خون بهای عشق
برای دانلود قانونی کتاب خون بهای عشق و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خون بهای عشق
کتاب خون بهای عشق به قلم نصراله شاه ولی، داستان عاشقانه یک زوج جوان به نامهای آذر و مجید را به تصویر میکشد.
در بخشی از کتاب خون بهای عشق میخوانیم:
با گذشت چند روز هیچ اتفاقی نیفتاد. سهراب جوانبنگر خوبی بود. مکان و زمان را میشناخت. لحظات را درک میکرد. آن دوراندیشی و دقت عملی که در ملاقات داشت، بیشتر بخاطر خودش بود تا مریم. چه اگر گامی ناسنجیده برمیداشت، در کمال محرومیت در زیر آوار رسوایی فنا میشد.
گرگ دهنآلوده و یوسف ندریده میگردید. توفیقش در این بود که با هوشیاری و چشمانی باز این راه پر خطر را طی کند. با چنین شیوه روباه صفتانهای طبیعت نیز به او کمک میکرد و در دیدارهای بعدی مکان را از آدمیان فضول و کنجکاو تهی مینمود. از وقتی که دل درگرو مریم بسته بود، کمتر از خانه درمیآمد.
بر تواضع و سر بزیریش افزوده شده بود. این شگرد تازهاش از روی صداقت نبود بلکه میخواست به مریم بفهماند که جز برای دیدارش از خانه بیرون نمیآید و حاضر نیست نظرهایی را که هدفش دختران بود بخود جلب کند. درصدد برآمد که در یکی از همان دیدارهای کوتاه مدت و احتیاطآمیز، چند کلامی با دختر جوان همکلام شود.
مزه نگاهش را چشیده بود. باید مزه دهانش را نیز میچشید. دشواری مرحله در همین جا بود. در مراسم نظربازی اگر غافلگیر میشد ویا بعبارتی بدام میافتاد، بطریقی میتوانست خودش را از دایره تخلف برهاند و لب و لوچه قضیه را درز بگیرد، اما در گفت و شنودهای دو نفره وضع از نظر فرهنگ روستا فرق میکرد.
هیچ دستاویزی قابل توجیه نبود. مانده بود حیران. راههایی که را برای محاوره با دختر جوان انتخاب میکرد، دور از احتیاط بود. خیال ریسک کردن را نداشت. نامهنگاری هم بیهوده بود. میدانست که دختران ده از خواندن و نوشتن محروم هستند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب خون بهای عشق |
نویسنده | نصراله شاه ولی |
ناشر چاپی | انتشارات اندیشه طلایی |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 370 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7717-32-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |
اول این که تعداد صفحات خیلی زیاد بود و حوصله سر بر میشد ولی در عین حال با داستان و موضوع نسبتا سادهاش گیرایی خوبی داشت
نویسنده خیلی از جملات ادبی برای بیان موقعیتهای مختلف نظیر شادیها و غمها و هیجانات استفاده کرد و البته بعضی جاها متن یک روزمرگی و زندگی روتین روزانه رو نشون و میداد یا خیلی اغراق آمیز توصیفات رو انجام میداد.
و اینکه بعضی مسائل بر خلاف تصور دیگه درباره شون صحبت نشد مثلا سهراب چی شد یا مادر پدر مریم....
کسانی که به کتابهایی با تراژدی عاشقانه علاقه دارند کتاب مناسبی هست براشون البته به شرطی که خواهان ادبیات و شیوه نگارش نویسنده محترم باشند
در کل ۳۷۰ صفحه خوشبختانه تعداد غلطهای املایی بسیار کم و در حد ۳ یا ۴ تا بود ولی باز هم به نظر من نقطه ضعف بزرگ رمان این بود که خیلی در توصیف احوالات شخصیتها تلاش میکرد که نتیجهای جز خستگی در خواننده ایجاد نمیکرد.
در کل ممنونم از قلم نویسنده که با زحمت هاشون این رمان رو به نگارش در آوردند