معرفی و دانلود کتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم

عکس جلد کتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم
قیمت:
۵۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم

مهرنوش رستم‌پور دغدغه‌های اجتماعی و بحران‌های انسانی را در پنج داستانِ کتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم، گردِ هم آورده است. او با زبانی ساده، موقعیت‌های ملموسِ زندگیِ ایرانی را به تصویر می‌کشد و مخاطب را با شخصیت‌های ساختگی خود همراه می‌سازد.

درباره‌ی کتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم

کتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم مجموعه‌ای متشکل از پنج داستان‌کوتاه به قلم مهرنوش رستم‌پور است. داستان‌ها به‌ترتیب، «ارحام»، «انار»، «تافته»، «ماهرو» و «تی‌تی» نام دارند. نویسنده معضلات اجتماعی را در قالب داستان‌هایی جذاب با شخصیت‌هایی زنده و واقعی، به نمایش گذاشته است.

داستان اول درباره‌ی پسربچه‌ای است که خانواده‌ی خود را در آتش‌سوزی از دست داده و تنها عضو باقی‌مانده از خانواده‌ یعنی خواهرش نیز بر اثر بیماری جان می‌سپارد. حالا او مجبور است شب‌ها را کنار مردی آبادانی به نام ابوعزیز در گاراژش به صبح برساند، روزها سر چهارراه‌ها دست‌فروشی کند و قید مدرسه را بزند. داستان ارحام با استفاده از تکنیک فلاش‌بک، میان حال و گذشته در رفت‌وآمد است.

داستان دوم قصه‌ی باغ اناری را روایت می‌کند که دست‌به‌دست گشته تا به مشدی رحیم رسیده. مشدی رحیم جوانی‌اش را پای باغ انار می‌گذارد، او معشوقه‌اش، بلور جان، را نیز در آن باغ ملاقات کرده و مرگش نیز به دست درختان این باغ رقم خورده است. وقتی مشدی رحیم از درخت انار می‌افتد و می‌میرد، بلور جان هنوز جوان است و دو فرزند دارد که باید تنهایی بزرگشان کند. حالا دارا، پسر مشدی رحیم، بیست‌ساله شده و در کرمان سرباز است. درحالی‌که با حالی خراب بالای برجک ایستاده و سرمای کویر پوستش را می‌سوزاند، به خاطرات گذشته و حرف‌های پدرش فکر می‌کند. به این فکر می‌کند که از یل‌آباد و باغ انار بیزار است. حالا که پدرش رفته و او مجبور نیست راهش را ادامه دهد، دلش می‌خواهد باغ را بفروشد و به رؤیای همیشگی‌اش، یعنی رفتن به تهران، جامه‌ی عمل بپوشاند، اما فکر مادر و خواهرش او را رها نمی‌کند. دارا میانِ دوراهیِ سختی گیر کرده است؛ یا باید تصمیم بگیرد از خودش بگذرد و بماند و یا با رفتنش، مادر و خواهرش را به دست سرنوشت بسپارد.

گرچه داستان کوتاه، قالب مناسبی برای پرداخت عمیق داستان و شخصیت نیست، اما عمق داستان‌های کتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم چیزی از داستان بلند کم ندارد. مهرنوش رستم‌پور در هریک از این پنج داستان‌، مخاطب را به هم‌ذات‌پنداری با شخصیت‌ها وامی‌دارد و ضمنِ روایتِ خط اصلی داستان خود، به روایت خرده‌پیرنگ‌ها می‌پردازد.

کتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم را انتشارات وانیا به بازار کتاب عرضه کرده است.

کتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم برای چه کسانی مناسب است؟

این داستان به طرفداران داستان کوتاه‌های فارسی پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم می‌خوانیم

فاکتورها را از صندوقچه درآورد. هر فاکتور را با طلای خودش در جعبه‌ای گذاشت. برای بدون فاکتورها هم حالا بعدا راهی پیدا می‌کرد. پنج‌شنبه را مرخصی گرفته بود. این‌طوری فردا و جمعه را می‌توانست کمی استراحت کند. سردرد‌هایش شدید‌تر شده بود و کمردرد هم داشت. کیف آب‌گرم را پر کرد. پشت کمرش گذاشت و گوشه‌ی تک‌کاناپه‌ی اتاق خواب کز کرد. نگاهی به دوروبرش انداخت. اتاقی نسبتاً بزرگ که سرتاسر یک دیوارش کمد‌های لباس بزرگ و جاداری بود. تخت‌خواب وسط اتاق و میز آرایش سفیدرنگی با آیینه‌ای بیضی شکل روی آن، بقیه‌ی لوازم اتاق را تشکیل می‌دادند. لوازم آرایشش را منظم روی میز چیده بود. دو سه تا عطر گران‌قیمت که همیشه موردعلاقه‌ی تابان بود و به تجویز تابان همیشه همان‌ها را می‌خرید، سه‌گوش میز را پر کرده بودند. از زمان دانشجویی هیچ تغییری در برند و نوع لوازم آرایشش نداده بود. همان‌ها که تابان دیکته کرده بود. به‌خصوص آن رژ قرمزرنگ که با بدنه‌ای طلایی‌رنگ همیشه جایش روی میز دقیق وسط آینه بود. تافته هیچ‌وقت خودش برای این چیزها سلیقه‌ای نداشت.
_ چرا اینجا نشستی؟ رنگت چرا پریده؟ شکل میت شدی؟
تافته مثل یک بچه‌گربه روی جدول کنار باغچه‌ی دانشکده توی خودش جمع شده بود و به صندوقچه ماتش برده بود.
_ این چیه دستت؟ چراغ جادو؟ آقا غوله قراره ازش بیرون بیاد محکم گرفتیش بهش زل زدی؟
تافته صندوقچه را به‌سمت تابان دراز کرد.
_ اووووه مال منه؟ به چه دوست خوبی! واسم کادو گرفتی؟ به چه مناسبت اون‌وقت؟
صندوقچه را از دست تافته گرفت.
_ خوب لالم که شدی.
صندوقچه را باز کرد. تافته حالت تهوع و سرگیجه داشت. تابان جا خورده بود. کارت داخل جعبه را پاره کرد و انداخت توی سطل آشغال و صندوقچه را به تافته برگرداند.
_ پسش بده.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
ارحام
انار
تافته
ماهرو
تی‌تی

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات وانیا
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات152
زبانفارسی
شابک978-622-7782-94-3
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

راهنمای مطالعه کتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم

برای دریافت کتاب تافته: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.