معرفی و دانلود رایگان کتاب افسانه دیانا - جلد اول

عکس جلد کتاب افسانه دیانا - جلد اول
قیمت:
رایگان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب افسانه دیانا - جلد اول و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب افسانه دیانا - جلد اول و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب افسانه دیانا - جلد اول

دخترها قهرمان خیلی از داستان‌های دنیا هستند. کتاب افسانه دیانا - جلد اول نوشته‌ی سارا رجب‌ پور، یکی از همین داستان‌ها را روایت می‌کند: دختر یتیمی که با فرارسیدن تولد هجده سالگی‌اش، اتفاقاتی رخ می‌‌دهند و زندگی او را ازاین‌رو به آن‌رو می‌کنند.

درباره‌ی کتاب افسانه دیانا - جلد اول

اگر سرنوشت بسیاری از مردم دنیا در دست شما بود چه می‌کردید؟ شاید عجیب به نظر برسد، اما بعد از رخ دادن اتفاقاتی هول‌انگیز، اکنون سرنوشت‌ خیلی‌ها در دست دیانا است؛ دختری که یتیم بزرگ شده است، اما در آستانه‌ی هجده سالگی، همه چیز در زندگی او عوض می‌شود.

دیانا که در انتظار تولد خود بود، ناگهان به دنیایی ناشناخته وارد شد؛ دنیایی مهیب و پر از ترس و تاریکی. زندگی او در این جهان به شکل دیگری درآمد؛ او در این جهان عاشق شد و به جست‌وجوی هویت واقعی و گذشته‌ی خود برآمد. در اینجا بود که او فهمید واقعاً چه کسی است و چه باید بکند. در میان تمام پلیدی‌ها و ناامیدی‌ها، امید خود را یافت و ثابت کرد می‌توان در این شرایط نیز امید داشت.

کتاب افسانه دیانا - جلد اول، داستانی از عشق را روایت می‌کند؛ عشقی که می‌تواند صرفاً علاقه‌ی به معشوق نباشد، بلکه عشقی باشد که میان مادر و فرزند شکل می‌گیرد. سارا رجب‌پور داستان دخترانی را روایت می‌کند که در سختی‌ها عیار واقعی خود را پیدا کرده و جهان را به جایی بهتر تبدیل می‌کنند.

کتاب افسانه دیانا - جلد اول مناسب چه کسانی است؟

کتاب افسانه دیانا - جلد اول برای علاقه‌مندان به خواندن رمان‌های هیجان‌انگیز، جذاب خواهد بود. همچنین اگر پیگیر داستان‌های عاشقانه هستید، این کتاب می‌تواند یکی از گزینه‌های شما برای مطالعه باشد.

در بخشی از افسانه دیانا - جلد اول می‌خوانیم

سکوت محض برقرار شده بود و صدایی به جز صدای پاهای همان گروئون به گوش نمی‌رسید. با هر قدم سنگینی که برمی داشت، انگار چیزی در دل لورا فرو می‌ریخت؛ و تمام حواسش معطوف به مراقبت از دیانا شده بود...

چند لحظه بعد مجدد تمام قصر در سکوت فرو رفت. لورا چند دقیقه‌ای منتظر ماند. سپس خواست حصار دورشان را بردارد که صدای آشنایی او را از حرکت بازداشت؛

- مگه نگفتی چند نفر با هم وارد قصر شدن؟ مگه نگفتی بوی آدمیزاد به مشامت خورده؟!

فرام تقریباً داشت بر سر آن گروئون فریاد می‌زد! لورا با شنیدن صدای او، تمام خاطرات تلخ گذشته برایش زنده شد و غم عمیقی بر او چیره گشت که با صدای خنده‌ی بقیه، از این افکار بیرون آمد...

- چی شده؟ به چی می‌خندین تو این وضعیت؟!

ساردین به سختی خنده اش را کنترل کرد و در جواب گفت: دقیقاً همین دیگه! تو این وضعیت، آدریان هنوز تو فکر سن و سال منه!

اما آدریان کاملا جدی بود و همین موجب خنده‌ی بیشترشان شد. دقایق به کندی می‌گذشتند. بالاخره لورا تصمیم گرفت حصار را بردارد. سپس رو به بقیه کرد و گفت:

- خب عجله کنید. تا دوباره مهمون ناخونده برامون نیومده!

آدریان که بیش از حد راجب همه چیز کنجکاو بود، آرام از ساردین پرسید:

- لورا دقیقا چیکار کرد؟!

ساردین زیر لب غرغری کرد و در جواب او با حرص گفت: هیچی! با چشم درون، نگاهی به بیرون انداخت!

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
فصل اول: دنیای زمینی - دنیای موازی
فصل دوم: اسرار گذشته - خانواده
فصل سوم: فرام - سرزمین حادید
فصل چهارم: ارمیس قرمز - سکولا
فصل پنجم: ونوس - اعتماد یا بی‌اعتمادی
فصل ششم: افشای حقایق - داستان گیگاس
فصل هفتم: ماهیت دیانا - آغاز سفر
فصل هشتم: اعتراف دوست داشتنی - تجلی قدرت
فصل نهم: سیرن‌ها - صحرای مرگ
فصل دهم: عقوبت جادوی سیاه
فصل یازدهم: یک دوئل - یک مرگ
فصل دوازدهم: کابوس دیانا

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب افسانه دیانا - جلد اول
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات نارون دانش
سال انتشار۱۴۰۱
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات286
زبانفارسی
شابک978-622-276-431-9
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب افسانه دیانا - جلد اول

پونه
۱۴۰۱/۶/۲۳
بدک نبود، جذابیت خوبی داشت و پیچیدگی و معماگونگی باعث برانگیخته شدن کنجکاوی میشه و ادم دنبال خودش میکشه. از چیزای زیادی الهام گرفته شده. طبیعتا اگر من هری پاتر و میدگارد و یه سری داستان دیگه نخونده بودم نظرم درموردش فرق می‌کرد. اما به دلیل این که زمان زیادی هم از خوندن این کتابا نمیگذره بخش‌هایی از قصه ادم رو به جوش میاره چون دقیقا همون چیزیه که توی کتاب دیگه‌ای خوندم؛ اما خب خلاقیت خوبی توی داستانه، و با ظرافت تکه‌هایی از پازل رو کنار هم چیده و یه چیز جدید ساخته شده، و این همون خلاقیته، کتاب قشنگیه و تحسین برانگیز، ضمن اینکه قلم نسبتا پخته‌ای داره، ممنونم از نویسنده که داستان رو با حوصله نوشته و براش مهم بوده که مخاطب کتاب قراره چی بخونه، لطفا یه بازنگری کوچولوی دیگه روی کتاب داشته باشید، یه سری ایرادات ریز و مخفی داره، امیدوارم تو جلد یا جلدهای بعدی شاهد همین کیفیت و حتی بیشتر از اون باشیم. 🙏🙏
ali mahroghi
۱۴۰۱/۷/۲۲
سلام اول از همه به خانم رجب پور به خاطر از دست دادن ارغوان زندگیشون تسلیت میگم و بعد به خاطر نوشتن یک کتاب فانتزی که ژانر مورد علاقه من هست و در ایران کمتر نویسنده‌ای سراغش میره از ایشون تشکر میکنم.
اما این کتاب هم مثله بسیاری از کتب دیگه خالی از اشکال نبود. اول از همه اینکه دوست داشتم نویسنده یک
ایرانی کتاب ایرانی با اسامی و مکان‌های بنویسه و از اساطیر سایر کشورها هم وام نگیره. دوم هم اینکه در این کتاب شرح‌های بسیار کمی از مکان‌ها و موجودات وجود داشت که کمی خواننده رو در ابهام قرار میداد و سردر گم می‌کرد. آخرین مطلب هم جو تاریک و غم آلود داستان بود که البته می‌شه به روحیات نویسنده مرتبط دونست.
ولی در آخر باز هم از سارا رجب پور به خاطر شجاعتش در نوشتن ژانری که کمتر مورد استقبال قرار می‌گیره تبریک می‌گم.
مهسا رافعی
۱۴۰۱/۱۲/۱۸
سلام در ابتدا تسلیت عرض میکنم خدمت خانم رجب پور بابت ارغوان زندگیشون. خوشحالم که در سرزمینمون شاهد بروز چنین داستان‌هایی هستیم اما در حقیقت از کتابی که شروع کردم توقع دیگه‌ای داشتم در ادامه داستان غافلگیریه کمتری پیدا می‌شد و‌ی ذره هیجاناتی هم که پیدا می‌شد خیلی کلیشه‌ای از بین میرفت روند داستان به نظرم ضعف‌های زیادی داشت تعداد قبایل بالا و نام‌های خارجیه زیاد، انتظار می‌رفت چون ما این کتابو از دسترنج یک بانوی ایرانی میخوندیم شاهد اسامی اصیل ایرانی هم باشیم ضمن اینکه ایران از تمدن باشکوه و چند هزار ساله برخوردار هست و دوباره تاکید میشه که وجود تعداد نام‌های زیاد از قبایل و چیزای دیگه مخاطبو گیج و گمراه میکنه محوریت داستان هم تقریبا تکرار شده و اینکه خود با خوندن پایان داستان این حس القا میشه که انگار خود نویسنده هم به نیروهای وجودی شخصیت اصلی داستان اعتقادی نداشته چون در غیر اینصورت میتونست زیرک تر و بهتر در موقع خطر عکس العمل نشون بده. امیدوارم جلد بعدی شما را موفق تر و همراه قلم قوی تر شاهد باشیم. با تشکر
میثم محمدی
۱۴۰۱/۹/۶
و دوباره شاید یک کپی ناشیانه دیگه.... تقریبا الان میشه قبل خوندن بیشتر رمانها فهمید که داستان درمورد شخصیه که تو پرورشگاه بزرگ میشه. نویسنده‌های ما هنر جدیدی برای نمایش ندارن؟علاوه بر کپی بودن محوریت داستان شخصیت پردازی به شدت ضعیف بود و نویسنده انگار عجله داشتند جوری داستان رو جلو بردند که تو چند صفحه از بی اگاهی به منجی بودن رسید. کتاب در مقایسه با رمان‌های هم دسته و ژانر خودش میدگارد و.. واقعا ضعیف هست. شاید من چون رمان‌ها مرتبط زیادی خوندم به این نظر رسیدم..... و در کل باز هم به خاطر شجاعت نویسنده که تو این ژانر که رقبای سرسختی داره وارد شد و اثر داد تحسین میکنم. به امید موفقیت‌های روز افزون
پرویز
۱۴۰۳/۷/۱۹
سلام عرض می‌کنم خدمت نویسنده این اثرمثل همیشه این نقد هم به احترام و تشکر از نویسنده است. تسلیت میگم بابت دخترشون و انشاءالله روحشون در آرامش باشه ما در این جلد با یک کتاب متوسط روبرو هستیم و شاهد خلاقیت نیستیم بجز قسمت دنیاهای موازیشخصیت‌ها عمق نداشتند و توسعه شخصیت ضعیف بود سیر داستان خیلی سریع و بود که انشاءالله در جلد‌های بعدی درست شده باشه توصیف‌های مکان می‌توانست بیشتر باشه وقتی که میگید فلانی الهه ماه یا جنگل حتمی باید توی داستان ازش استفاده کنید که ما توی جلد یک شاهد این قضیه نبودیم. می‌توانستید قشنگ تر اعتماد کسب کردن دیانا توسط ونوس را نشون بدید ونوس به عنوان یک الهه خیلی ضعیف جلوه گر شده بود. پایان هیجان انگیز داشت که می‌توانست قشنگ تر باشه مثلا آخر داستان بفهمند که لورا بهشون خیانت کرده. باید بگم من منطقی بین شخصیت دیانا و رفتن به دوئل با ملکه اون هم بدون هیچ اطلاعی نمی‌بینم با شخصیتش جور نیست عملا ما توسعه شخصیت‌های فرعی و داستانشون را نداشتیم یا خیلی کوتاه شرور‌های داستان آنقدر قوی ترسناک جذاب باهوش نبودند جالبه ادریان از اینکه وارد به دنیای جدید شده احساس ناراحتی و نگرانی نمی‌کنه به عنوان یک نویسنده کوچیک باید بگم که درسته ما داستان تخیلی می‌نویسیم ولی تا جایی که می‌توانیم باید اون را منطقی و قانونمند نشون بدیم.
Adib
۱۴۰۲/۹/۲۸
افسانه دایانا، خیلی کتاب جذاب و قشنگی هست، اولش کشش کتاب کم بود ولی بعد رفته رفته جذابیت داستان زیاد شد جنگ سر خیر و شر و بدی و خوبی و باید ببینیم کدام برنده می‌شود واقعا اینکه آدم به کسی اعتماد می‌کند و بعد می‌بیند آن شخص به آدم از پشت خنجر زده و یا به کسی محبت میکنی و اعتماد میکنی و میبینی زود تا طرف بهت پشت میکنه اینها خیلی بهت کمک میکنه با چشم باز همه چیز را ببینی و زود اعتماد نکنیالبته اسم کتاب روش هست افسانه و خیلی از این اتفاقها در واقعیت نه می‌افتد و نه امکان دارد شخصیت‌های خیالی و خیلی ترسناک و اما باز هم نکات مثبت خوبی در کتاب هست و اینکه خوبی همیشه باقی می‌ماند و بالاخره خوبی بر بدی پیروز می‌شود نیرنگ و دروغ و فریب همیشگی نیست و شکست میخوردو خیانت بدترین چیزی هست که اتفاق می‌افتد و عشق اگر پایان خوشی داشته باشد بسیار زیباست و عشق پاک و بی آلایش و بدون مرز همیشه ماندنی هست. سپاسگزار
ملیحه خاکسار
۱۴۰۲/۸/۱۹
کتاب جالبی هست اولش کشش کتاب کم بود ولی بعد رفته رفته جذابیت داستان زیاد شد جنگ سر خیر و شر و بدی و خوبی و باید ببینیم کدام برنده می‌شود واقعا اینکه آدم به کسی اعتماد می‌کند و بعد می‌بیند آن شخص به آدم از پشت خنجر زده و یا به کسی محبت میکنی و اعتماد میکنی و میبینی زود طرف بهت پشت میکنه اینها خیلی و بهت کمک میکنه تا با چشم باز همه چیز را ببینی زود اعتماد نکنیالبته اسم کتاب روش هست افسانه و خیلی از این اتفاقها در واقعیت نه می‌افتد و نه امکان دارد شخصیت‌های خیالی و خیلی ترسناک و اما باز هم نکات مثبت خوبی در کتاب هست و اینکه خوبی همیشه باقی می‌ماند و بالاخره خوبی بر بدی پیروز می‌شود نیرنگ و دروغ و فریب همیشگی نیست و شکست میخوردو خیانت بدترین چیزی هست که اتفاق می‌افتد و عشق اگر پایان خوشی داشته باشد بسیار زیباست و عشق پاک و بی آلایش و بدون مرز همیشه ماندنی هست.
ریحانه حق شناس
۱۴۰۱/۱۱/۴
سلام.
به نظرم منطق پایه‌ی داستان اشکال داره ولی خوب پیش رفته و درگیر کننده س و ریتم نسبتا تند آهنگی هم داره.
اما ایراداتی که بهش وارد:
۱. این که آدریا رو به صرف دیدن ساردین با خودشون همراه کردن این منطقی نبود اگه میخواستن اینجکری ادمیزاد‌ها رو داخل جمع خودشون بکنند تا الان همه دیده بودنشون. و
حتما راه حل‌هایی بوده که مثلا با جادو یا آب رودخانه لته افراد را فراموشی بدن باید یه دلیل دیگه مثلا اصرار دیانا یا مثلا تصور لورا که مثلا جایی بخواد آدریانو برای قوربانی کردن لازم داشته باشه بهش اشاره می‌شد.
۲. دیانا یه الهی و فراتر از اون بوده چطور تا قبل این اصلا هیچ نشانه‌ای از توانایی هاش نفهمیده تا این سن!
۳. دیانا در حالی که از این دنیاو حتی توانایی‌های خودش آگاه نیس به صرف یه پیشگویی و داشتن عنصر اثیر بی هیچ تجربه‌ای ملکه بشه؟
تنها برتریش عنصر اثیر هست و حتی از اونم روش کنترلی نداره
چرا انقدر خام و ناپخته و با عجله ملکه شه؟!
کاراکتر ملکه هم خیلی نااشناست تا اخرین لحظات و همین تلاش دیانابرای ملکه شدن را احمقانه تر نشون میده.
حتی کتابای تخیلیم باید در چهارچوب خودشون منطق داشته باشن.
۴. کلا نگاه رمان به صورتیه که برتری چیزای مهم یا بر پایه ذات و غریزه هست یا عشق و...
و اصلا استفاده از قدرتفکر و تعقل و تجربه و تلاش اهمیت چندانی نداره خصوصا برای قهرمان کتاب
این کتاب بیشتر مورد علاقه گروه سنی نوجوان هست با این منطقی زیر بنا بد آموزی داره
چون بالاخره باید هر کتابی یه فایده ایم غیر از سرگرمی داشته باشه مثلا کمک بکنه به تقویت برخی سجایای اخلاقی تا ارزشمند بشه.
تنها نقطه قوتش ازین لحاظ جایی بود که گفت دیانا باید احساساتشو کنترل کنه تا قدرتش مرگبار نباشه
Y.shaer
۱۴۰۳/۵/۹
در کل داستان بدی نبود اما برخی از قسمت های داستان واقعا غیر منطقی بود نویسنده از برخی از قسمت ها خیلی ساده و سرسری گذشته بود ۱ز اونجایی که ساردین نروئید بود باید به مشکل داستان لورا درباره نروئید بودن دیانا بخاطر نقره ای نبودن موهایش شک می کرد شخصیت ملکه تو کل داستان ناشناخته بود و از اونجایی که به لورا تازه دیانا خیانت کرده بود توقع می رفت اعتماد کردن به ونوس برای دیانا درباره ملکه سخت تر باشه شخصیت اصلی تا انتهای داستان اصلا از قدرت درونی خودش خبر نداشت ولی در عرض چند صفحه یکدفعه اینقدر به خودش غره شد که با ملکه مبارزه کنه در کل به نظر من شخصیت پردازی داستان جالب نبود بطوری که من خودم رو اصلا با شخصیت های داستان همراه ندیدم ولی به هر حال داستان کلی بد نبود و مربوط کردن وقایع گذشته به حال خوب بود و می تونه تو جلد های بعد قوی تر واقع بشه
محمد مهدی مظفری
۱۴۰۱/۱۱/۱۰
این دومین کتاب ایرانیه که در این ژانر میخونم و واقعا باید بگم خیلی خووبه که داریم در این زمینه پیشرفت میکنیم
برای من که به فیلم‌ها و داستان‌های تخیلی علاقه دارم کتاب نسبتا خوبیه که نکات مثبت و منفی رو براتون به اشتراک میزارم.
در کتاب قوم‌های مختلفی وجود داره که به خوبی طراحی شده و توضیح مختصر و
مفیدی به خواننده در مورد اقوام گفته میشه و توضیح زیاد و بیخودی نداره که میشه یه نقطه قوت برا داستان دونست.
نقطه ضعف داستان رو شاید تویه تکراری بودن داستان و شباهتش با داستان‌های دیگه تو این زمینه دونست من شباهت خیلی زیادی با داستان پرسی جکسون و این داستان دیدم که برای کسایی که به این ژانر علاقه دارند شاید داستان تکراری باشه
در آخر امیدوارم که نویسنده‌ها انتقاد پذیر باشند و انتقاد‌ها باعث پیشرفت داستان‌ها در آینده بشه
آریا آزادپور
۱۴۰۱/۱۰/۳
من به شخصه وقتی خانوم‌های نویسنده رو میبینم از اونها تشکر میکنم حالا میخوام از خانوم رجب پور تعریف کنم خانوم رجب پور عزیز شما یکی از آینده دار‌ترین نویسنده‌های سبک فانتزی ایران هستید و از اینکه یک زن در سرزمینم قلمی روان داره خیلی خوشحال هستم ولی اگر شما به همین سطح بسنده کنین قطعا آینده خودتون رو خراب کردید بیاموزید بیاموزید و بازم بیاموزید هیچ چیزی جز آموختن نمیتونه برای نوشتن خوب باشه شما استعداد بالایی دارید و امیدوارم اسمتون در تاریخ ادبیات ایران ماندگار بشه تاریخی که جای زن‌های بزرگ نویسنده در اون خالیه. برای کتاب چهار ستاره در نظر دارم ولی برای تمامی زن‌های سرزمینم و استعداد خانوم رجب پور پنجمین ستاره رو هم پر میکنم امیدوارم شما رو در بالای قله‌های نویسندگی ایران و حتی جهان ببینیم.
س.الف
۱۴۰۳/۶/۵
کتاب بسیار خوبی بود داستان جذاب و تخیلی زیبایی داشت به طوری که اصلا نمیشد کتاب رو زمین گذاشت و من همشو همین امروز تموم کردم رمان انقدر خوب بود که من اصلا متوجه گذر زمان نشدم و به زودی جلد دوم این کتاب رو هم میخونم. در رابطه با شباهت این کتاب با میدگارد باید بگم که شباهتی احساس نکردم و به طور کلی رو این کتاب بیشتر از میدگارد دوست داشتم بعضی‌ها گفته بودند که توصیفات و جزییات کمه اما من خودم به شخصه توصیفات زیاد رو حوصله سر بر میدونم و جزییات کوتاه رو بیشتر میپسندم حتی گاهی اوقات از توصیفات رد میشم. امیدوارم که با ثبت این نظرم تونسته باشم در جهت انتخاب این کتاب برای خوندن کمکی کرده باشم. در ضمن بهتر بود نویسنده از اسامی فارسی استفاده میکردن اما در کل خوب بود.
شیما معزی
۱۴۰۱/۸/۲۵
کتابی بسیار گیرا و زیبا بود
۱. به عنوان یک ایرانی دوست داشتم با اسامی ایرانی اصیل در داستان روبرو بشم! بخصوص وقتی داستان اونقدر گیرا هست که بعدها ممکنه تبدیل به فیلم جهانی بشه. ۲. با وجود این که در مورد موجودات و خدایان اساطیری زیاد خوندم ولی باز هم در مورد موجودات و فضاهای داستان توضیحات ناکافی و
بود. ۳. بعضی جاها خلا خاصی احساس میشد، مثل ورود شخصیت‌ها به داستان مکان هاامیدوارم جلدهای بعدی رو با قدرت و دقت بیشتری بنویسیدبهتون خدا قوت میگم بانو رجب پور گرامیبی صبرانه منتظر قسمت‌های بعدی مجموعه تون هستمامیدوارم به زودی کتابهاتون رو در قالب فیلم‌های پرفروش هالیوودی ببینیم. موفق و پایدار باشید بانوی جوان هنرمند
M
۱۴۰۳/۱/۳
"افسانه دیانا" یک شاهکار تخیلی است که شما را به دنیایی جادویی و الهام‌بخش می‌برد. با روایت زیبا و شخصیت‌های قوی، نویسنده به خواننده اجازه می‌دهد تا در غرق شدن در ماجراهای این کتاب، از خود فراموش شود. دیانا، به عنوان یک قهرمان قوی و هوشمند، در مقابل چالش‌هایی که پیش رویش قرار می‌گیرد، به مبارزه و را می‌پردازد خود کشف می‌کند. با خواندن "افسانه دیانا"، من به دنیای جدیدی وارد شدم که هر صفحه آن را با اشتیاق بیشتری می‌خواستم بخوانم. این کتاب تخیلی به شما یادآوری می‌کند که درون خودتان همیشه قدرت‌ها و استعدادهایی وجود دارد که با پذیرش چالش‌ها و پیشروی در مسیر زندگی، می‌توانید آن‌ها را کشف کنید.
مهین رحمانی
۱۴۰۳/۳/۱۰
راستش من این کتابرو خیلی دوست داشتم و خیلی برام جذاب بود هم داستانش و هم اینکه می‌توانستم احساس رو توی تک تک جملات هس کنم و احساسات و روایت کتاب کاملا قابل لمس بود... خیلی خوشحالم که نویسنده‌ای از کشورم اینطور یک قصه جذاب بر روی کاغذ آورده! و اگر بخوام بگم حتما برای خوندن پیشنهاد میکنم و به نظرم بر علاوه متن جالب و جذاب جلد‌های مرتبت و خوبی هم داشتن کتاب‌ها و اینکه در آخر کتاب یکسری توضیحات راجب اسم‌های نا آشنایی که در کتاب اومده بود وجود داشت واقعا به نظرم جالب بود در کل اگر بخوام از یک تا ده به این کتاب امتیاز بدم امتیاز نه و نیم رو بهش میدمباتشکر از نویسنده‌ی محترم کتاب
مشاهده همه نظرات 865

راهنمای مطالعه کتاب افسانه دیانا - جلد اول

برای دریافت کتاب افسانه دیانا - جلد اول و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.