معرفی و دانلود رایگان کتاب اشتباهات متداول در نوشتن، نشر و فروش کتاب

معرفی کتاب اشتباهات متداول در نوشتن، نشر و فروش کتاب

کتاب اشتباهات متداول در نوشتن، نشر و فروش کتاب، نوشته‌ی منصور سجاد، موانعی را که افراد در راه نوشتن کتاب‌هایشان بی‌جهت برای خود می‌تراشند مطرح نموده و راهکارهایی را برای گذر از آن‌ها ارائه می‌دهد. کتاب حاضر در سه فصل با این عناوین تهیه و تنظیم شده است: اشتباهات نوشتن کتاب، اشتباهات نشر کتاب، اشتباهاتِ بازاریابی و فروش کتاب.

درباره کتاب اشتباهات متداول در نوشتن، نشر و فروش کتاب

اکثر ما به دنبال فرصتی هستیم که ایده‌ها و موضوعات بکر خود در رابطه با موضوعات مختلف را به روی کاغذ بیاوریم و آن‌ها را جاودانه کنیم. اما هرچه می‌گذرد سرمان شلوغ‌تر و شلوغ‌تر و رسیدن به فرصتی برای نوشتن کتاب، سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود. بهتر است بدانید با اختصاص دادن زمان کمی به نوشتن، مثلاً روزی نیم ساعت، پس از مدتی خواهید دید که کار نوشتن کتابتان به پایان رسیده است، به شرط آن که در نوشتن مداومت به خرج دهید.

منصور سجاد در کتاب اشتباهات متداول در نوشتن، نشر و فروش کتاب، اشتباهاتی را گردآوری کرده است که مانع از نوشتن، انتشار و فروش کتاب می‌شوند.

کتاب اشتباهات متداول در نوشتن، نشر و فروش کتاب برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب را به افرادی پیشنهاد می‌کنیم که درصدد نگارش و چاپ کتاب هستند.

در بخشی از کتاب اشتباهات متداول در نوشتن، نشر و فروش کتاب می‌خوانیم

نویسنده چون چند بار متن را خوانده و با آن آشنا است، در بازبینی‌های بعدی در عمل، متن را نه از روی نوشته بلکه از ذهن خود می‌خواند و ممکن است حتی با چند بار خواندنِ متن، اشتباهِ نوشتاری موجود را نبیند. هم‌چنین ممکن است نویسنده در هر بار بازخوانی متن، درگیر عوض کردن نوشته‌ها و بازنویسی متن شود و دقت لازم برای ویرایش را نداشته باشد. نویسنده لزوماً با نکات ویرایش آشنا نیست و انتظار این‌که متنِ پاکیزه و ویراستاری‌شده‌ای تحویل دهد از او نمی‌رود. برای خلق یک کتاب ماندگار لازم است متن به یک ویراستار حرفه‌ای سپرده شود. ممکن است برای نویسنده هزینه کردن برای ویرایش سخت باشد و با خود فکر کند من متن را نوشته‌ام، چرا باید هزینه کنم و بدهم کس دیگری آن را ویرایش کند؛ خودم می‌توانم این کار را انجام بدهم اما دقت کنید که ویراستاری کتاب، هزینه نیست بلکه سرمایه‌گذاری است. وقتی یک متنِ روان و خوب داشته باشید می‌توانید تا مدت‌ها از آن استفاده کنید.

چندین سال قبل کتابی ترجمه کردیم به نام "هوشمندانه کار کنید، سخت کار نکنید". ویراستاریِ کتاب را به ویراستاری حرفه‌ای سپردیم. هزینه‌ای که برای ویرایش پرداختم بیشتر از هزینه‌ی ترجمه بود و به‌سختی خودم را برای پرداخت آن راضی کردم اما الآن که به پشت سر نگاه می‌کنم از سرمایه‌گذاریِ انجام‌شده بسیار راضی هستم. این کتاب چندین نوبت تجدید چاپ شده است. چند سال بعد آن را به کتاب صوتی تبدیل کرده و در وب‌سایت "رادیو مثبت" عرضه کردیم و سپس همان محتوای صوتی را جداگانه بر روی "سی‌دی" ارائه کرده و فروختیم و به‌تازگی کتاب را با سلیقه‌ی روزِ بازار، صفحه آرایی و منتشر کرده‌ایم. همه‌ی استفاده‌هایی که از این محتوا کردیم به خاطر متن روان و خوب آن و مدیون ویرایشِ خوب بود. شاید اگر فقط ترجمه‌ی اولیه را چاپ می‌کردیم، کتاب در همان چاپ اول متوقف می‌شد.

فهرست مطالب کتاب

فصل اول. اشتباهات نوشتن کتاب
اشتباه اول: بالاخره چند هفته وقت آزاد پیدا می‌کنم که کتابم را بنویسم
اشتباه دوم: من تخصص ندارم پس نمی‌توانم کتاب بنویسم
اشتباه سوم: من دریک کلاس شرکت کرده ام، حالا می‌توانم در همان موضوع کتاب بنویسم
اشتباه چهارم: چون در تهران نیستم، نمی‌توانم کتاب بنویسم و چاپ کنم!
اشتباه پنجم: حالا بریم جلو ببینیم چی پیش می‌آید
اشتباه ششم: همه مردم مخاطب کتاب من هستند
اشتباه هفتم: چه خوب، درباره هرچه می‌دانم کتاب بنویسم
اشتباه هشتم: کتاب من درباره یک موضوع خاص است؛ اما می‌شود چیزهای دیگر که بلد هستم را هم به خوانندگان کتاب یاد بدهم
اشتباه نهم: یک کتاب جامع نوشته‌ام
اشتباه دهم: نوشته‌های من آن قدر خوب است که هر طور بنویسم مخاطب آن را می‌خواند.
اشتباه یازدهم: اول کتاب یک مقدمه و تاریخچه مفصل لازم است
اشتباه دوازدهم: آقای مدیر سخت گیر و بد اخلاق وارد شد!
اشتباه سیزدهم: می‌دانم کتابی عالی نوشته ام. کاری به اینکه چه کتاب‌های دیگری دراین موضوع چاپ شده ندارم.
اشتباه چهاردهم: باید از ابتدا کتابی عالی بنویسم
اشتباه پانزدهم: تحقیقاتم هنوز کافی نیست. وقتی کامل شد می‌نویسم.
اشتباه شانزدهم: حتما باید با کامپیوتر نوشتن، تایپ کنم
اشتباه هفدهم: با هر لحنی که دوست دارم می‌نویسم.
اشتباه هجدهم: هم زمان هم می‌نویسم و هم ویرایش می‌کنم.
اشتباه نوزدهم: اگر از مثال خارجی کتابم استفاده کنم، کتابم شیک تر می‌شود
اشتباه بیستم: هر محتوایی بنویسم بالاخره چاپ می‌شود.
اشتباه بیست‌ویکم: زندگی من خودش یک داستان است
اشتباه بیست‌ودوم: فقط می‌خواهم در رزومه‌ام چند کتاب داشته باشم
اشتباه بیست‌وسوم: دلم نمی‌آید در متنی که نوشتم تغییری بدهم
اشتباه بیست‌وچهارم: درباره اسم، طراحی جلد و صفحه آرایی خودم بهترین ایده‌ها را دارم
اشتباه بیست‌وپنجم: می‌خواهم با دوستم یک کتاب بنویسم. حالا شروع کردیم، بعدا درباره جزئیات صحبت می‌کنیم.
اشتباه بیست‌وششم: من کتاب را نوشتم، حاضر نیستم هزینه کنم کسی نوشته من بخواند و ویراستاری کند
اشتباه بیست‌وهفتم: دلیل موفقیت فلان کتاب را می‌دانم.
اشتباه بیست‌وهشتم: الان چه کتابی در بازار موفق است؟ مثل همان را بنویسم
اشتباه بیست‌ونهم: خودم کتاب را خوانده ام. می‌دانم کتاب خوبی است.
اشتباه سی‌ام: می‌خواهم کتابم به نمایشگاه کتاب برسد، عجله دارم
اشتباه سی‌ویکم: درست است قبلا خودم را طور دیگری معرفی کردم، ‌اما حالا خوشم می‌آید این طوری معرفی ‌کنم.
اشتباه سی‌ودوم: اسم کتاب مهم نیست. هر اسمی انتخاب کنم فرقی ندارد.
اشتباه سی‌وسوم: اسم کتابم را مثل کتاب برایان تریسی انتخاب کرده ام.
اشتباه سی‌وچهارم: برای تصویرسازی ذهنی، اسم حیوانات را روی کتابم گذاشته‌ام
اشتباه سی‌وپنجم: یک اسم خیلی خاص! برای کتابم انتخاب کرده‌ام
اشتباه سی‌وششم: مانند نویسندگان جهانی از تصویر خودم بر روی جلد کتاب استفاده می‌کنم
اشتباه سی‌وهفتم: چند تا مثال روز در کتابم آورده ام.
اشتباه سی‌وهشتم: روی جلد کتابم تاریخ بگذارم که همه بفمهند کتابم جدید است.
اشتباه سی‌ونهم: این چند کتاب جلدشان مشابه یکدیگر است پس یک مجموعه کتاب است
اشتباه چهلم: من شاعرم و دوستانم همه از شعرهای من تعریف می‌کنند
اشتباه چهل‌و‌یکم: هر چه پیچیده‌تر بنویسم نشان می‌دهد باسوادتر هستم
اشتباه چهل‌و‌دوم: مشکل اصلی من برای ننوشتن فقط زمان است
اشتباه چهل‌و‌سوم: من کتاب غیرداستانی می‌نویسم، داستان خواندن وقت تلف کردن است
اشتباه چهل‌وچهارم: همه دانش و تجربه خود را در این کتاب بیاورم
فصل دوم. اشتباهاتِ نشر کتاب
اشتباه چهل‌وپنجم: دوستم ناشر است
اشتباه چهل‌وششم: این ناشر، کتاب موفقی چاپ کرده پس اگر کتاب من را چاپ کند، کتاب من هم موفق می‌شود
اشتباه چهل‌وهفتم: حوصله بحث‌های حقوقی را ندارم.
اشتباه چهل‌وهشتم: ناشر‌ها هنوز من را کشف نکرده‌اند
اشتباه چهل‌ونهم: آقای ناشر پس چی شد؟ چرا کتاب من را چاپ نمی‌کنید
پنجاهمین اشتباه: هر کسی ارزان‌تر حساب کند، مشتری او می‌شوم.
اشتباه پنجاه‌ویکم: نگرانم ناشر، کتابم را کپی کند
اشتباه پنجاه‌ودوم: عوامل تولید کتابم باید همیشه در دسترس باشند
اشتباه پنجاه‌وسوم: فقط با سرمایه گذاری ناشر کتاب چاپ می‌کنم.
اشتباه پنجاه وچهارم: کتابم حتماً باید حداقل ۱۰۰۰ جلد و در چاپخانه چاپ شود
اشتباه پنجاه‌وپنجم: فقط با چاپ کتاب می‌توانم پیام خودم را به بقیه برسانم
اشتباه پنجاه‌وششم: کتاب یعنی فقط کتاب چاپی
اشتباه پنجاه‌وهفتم: محتوای کتابِ من عالی ست، جلد کتاب مهم نیست
اشتباه پنجاه‌وهشتم: طراحی جلد و صفحه آرایی کتابم را بر اساس ارزان بودن قیمت، سفارش می‌دهم
اشتباه پنجاه‌ونهم: فلانی چندین جایزه بین المللی دارد. صفحه آرایی و طراحی جلد کتابم را به او می‌دهم
شصتمین اشتباه: پس از پایان نوشتن کتاب سری کتاب را برای ناشر بفرستم
اشتباه شصت‌ویکم: جلدی برای کتابم طراحی کرده‌ام که عالی‌ست فقط باهوش‌ها درکش می‌کنند
اشتباه شصت‌ودوم: من خودم دستی بر آتش دارم
اشتباه شصت‌وسوم: این سایز (قطع) برای کتابم بیشتر دوست دارم
اشتباه شصت‌وچهارم: در این کتاب یک صفحه دارم که حتما باید رنگی چاپ شود
اشتباه شصت‌وپنجم: چند تا عکس در یک گروه تلگرام دیدم. می‌خواهم همان‌ها دقیقا را در کتاب چاپ شود.
فصل سوم. اشتباهاتِ بازاریابی و فروش کتاب
اشتباه شصت‌وششم: بعد از چاپ کتاب تصمیم می‌گیرم کتابم را چطور بفروشم
اشتباه شصت‌وهفتم: دوست دارم این قیمت را برای کتابم بگذارم
اشتباه شصت‌وهشتم: پول کتابم مهم نیست!
اشتباه شصت‌ونهم: من تا حالا برای آموزش خودم خیلی هزینه کرده‌ام، باید با این کتاب هزینه‌های من برگردد.
هفتادمین اشتباه: از چاپ کتاب سودی به دست نمی‌آید
اشتباه هفتاد ویکم: ببینم تا حالا چند کتاب فروخته‌ام
اشتباه هفتاد ودوم: یک پیج اینستاگرام پرمخاطب دارم، پس قطعاً کتابم پر فروش خواهد شد
اشتباه هفتاد‌وسوم: من می‌دانم، همه مغازه‌های فلان صنف کتاب من را می‌خرند.
اشتباه هفتاد‌وچهارم: همه دوستان از کتاب من تعریف کرده‌اند پس حتما کتاب پرفروشی خواهد شد...
اشتباه هفتاد‌وپنجم: بهترین کتاب دنیا را نوشته‌ام. شرایط پخش و فروش کتابم را خودم تعیین می‌کنم
اشتباه هفتاد‌وششم: ناشر موظف است کتابِ مرا پخش کند
اشتباه هفتاد‌وهفتم: فلان اداره کتابم را می‌خرد
اشتباه هفتاد‌وهشتم: مافیای کتاب نمی‌گذارد کتاب من فروخته شود
اشتباه هفتاد‌ونهم: انتقاد یا ستایش دیگران از کتابم مسئله‌ی مرگ و زندگی است
هشتادمین اشتباه: خودم کتاب‌هایم را می‌فروشم و کتاب به کتاب‌فروشی نمی‌دهم
اشتباه هشتاد‌ویکم: می‌خواهم کتاب را در بازارهای خارجی منتشر کرده و با "هری پاتر" رقابت کنم!
اشتباه هشتاد‌ودوم: کتابم را فقط در شبکه‌های دیجیتال می‌فروشم
اشتباه هشتاد‌وسوم: هفته قبل برای فروش کتابم آگهی دادم، پس چرا فروش نرفت؟!!
اشتباه هشتاد‌وچهارم: من دیگر یک نویسنده‌ام، همه چیز می‌دانم
اشتباه هشتادوپنجم: پشت جلد کتاب، ‌ رزومه‌ام را می‌نویسم.
اشتباه هشتاد‌وششم: معرفی کتاب در مطبوعات پرهزینه است
اشتباه هشتاد‌وهفتم: من چراغ خاموش! هستم.
اشتباه هشتاد‌وهشتم: من آدم متواضعی هستم
اشتباه هشتاد‌ونهم: من کتابم را فقط می‌فروشم
نودمین اشتباه: من فقط با کلمات اصیل فارسی می‌نویسم
اشتباه نودویک: اگر همان روشی که فلان نویسنده معروف انجام داده من هم انجام دهم، کتاب خوبی خواهم نوشت
ارجاعات