معرفی و دانلود کتاب اسرار خانواده‌ی گری استون 2: فریبکاران دنیای دیگر

معرفی کتاب اسرار خانواده‌ی گری استون 2: فریبکاران دنیای دیگر

مارگارت پیترسون هدیکس در کتاب اسرار خانواده‌ی گری استون 2: فریبکاران دنیای دیگر داستان چِس، اِما و فین را روایت می‌کند که مادرشان به شکل ناگهانی غیبش زده و به دنیای دیگر رفته است. حالا بچه‌ها باید به کمک دوستان‌شان جان مادر خود را نجات دهند. گفتنی‌ست این کتاب ذیل مجموعه‌ی اسرار خانواده‌ی گری استون منتشر شده که افتخارات زیادی را از آن نویسنده‌اش کرده و در فهرست کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز نیز قرار دارد.

درباره‌ی کتاب اسرار خانواده‌ی گری استون 2: فریبکاران دنیای دیگر

کتابی که پیش روی شماست، با نام فریبکاران دنیای دیگر (The Deceivers) دومین مجلد از مجموعه کتاب اسرار خانواده‌ی گری ‌استون (Greystone Secrets) است و در ادامه‌ی مجلد نخست، یعنی کتاب سه غریبه در شهر (The Strangers) نوشته شده. مارگارت پیترسون هدیکس (Margaret Peterson Haddix) در کتاب حاضر نیز داستان چس، اما و فین را روایت می‌کند. اگر با این سه نوجوان ماجراجو آشنا نیستید، ادامه‌ی این معرفی برای‌تان کمک‌کننده خواهد بود. چس، اما و فین با یکدیگر خواهر و برادرند و به همراه مادرشان زندگی آرامی را می‌گذرانند. در کتاب اولِ مجموعه مطالعه کردیم که همه چیز در متعادل‌ترین حالت خود بوده، تا اینکه اتفاقی رخ داده و همه‌چیز را دگرگون کرده: سه نوجوان، دقیقاً با همان اسم‌ها و همان مشخصاتِ چس، اما و فین در ایالتی دیگر دزدیده شده‌ بودند!

حالا خانواده‌ی گری استون همه‌ی آن ماجراها را از سر گذرانده و گمان می‌کند وقتش رسیده دمی را با آرامش بگذراند،‌ اما دوباره ماجرایی رخ می‌دهد که خواب و خوراک را از فرزندان خانواده می‌گیرد: مادر ناپدید شده است! آقای می‌هیو هر لحظه کنار بچه‌هاست تا به آن‌ها کمک کند زیاد به این موضوع فکر نکنند که مادرشان هنوز پیدا نشده یا حیاط پشتی خانه‌شان ترکیده یا پلیس حتی یک قدم هم در پرونده پیشرفت نکرده است. تازه آقای می‌هیو از نصف اتفاق‌هایی که واقعاً افتاده بود هم خبر ندارد. از نامه‌ی سرّی که لازم بود بچه‌ها آن را رمزگشایی کنند تا مادرشان را برگردانند، هیچ‌چیز نمی‌داند. نمی‌داند هر بعدازظهر که با فین بیسبال تمرین می‌کند، بچه‌های دیگر خود را به آب‌وآتش می‌زنند تا راه برگشتن به آن‌یکی دنیا را پیدا کنند؛ دنیایی پر از خطرهای شناخته و ناشناخته...

می‌پرسید آن دنیا دیگر کجاست؟ راستش را بخواهید،‌ هیچ‌کدام از گری‌ استون‌ها هم تا پیش از ناپدید شدن مادرشان خبر نداشتند که دنیای دیگری هم هست. تمام پلیس‌ها فکر می‌کنند مادر گمشده‌ی بچه‌ها جایی روی سیاره‌ی زمین‌ است، در بُعدی از مکان که خود پلیس‌ها هم آنجا هستند. برای همین فقط زمین را می‌گردند،‌ بی‌خبر از اینکه برای پیدا کردن گمشده‌ باید بُعد کاملاً متفاوت دیگری را هم بگردند. آن یکی دنیا با این دنیا مو نمی‌زند، فقط این‌که باطن آن‌ یکی دنیا زشت و سیاه و شیطانی است! مادرشان که آنجا بوده، تلاش کرده ورق را برگرداند و اوضاع را تغییر دهد، اما شکست خورده و آنجا گرفتار آمده.

بچه‌ها آرزو می‌کنند ای‌کاش آخرین لحظه‌هایی که به آن‌یکی دنیا دسترسی داشتند، ماجرا جور دیگری رقم می‌خورد. اگر چِس اهرم را بیرون نمی‌کشید و برای همیشه راه تونل را به آن‌یکی دنیا نمی‌بست، چه می‌شد؟ اگر تمام بچه‌ها و همین‌طور خانم مورالس را به جایی امن می‌بُرد و بعد خودش بر‌می‌گشت تا با آدم‌های وحشتناکی که دنبالشان بودند روبه‌رو شود، چه؟

چه می‌شد اگر وقتی که دیگر همه جایشان امن بود، حتی راه بیشتری را دوان‌دوان برمی‌گشت و ‌جو را پیدا می‌کرد؟ همان مرد مرموزی که کمکشان کرده بود فرار کنند و قول داده بود مادرشان را نجات بدهد.چِس مطمئن است جو موفق نشده. اگر مامان و ‌جو یک‌جوری از آن‌یکی بُعد فرار کرده بودند، مامان بی‌معطلی به سراغ بچه‌هایش می‌آمد.

خلاصه بگوییم؛ بچه‌ها دل‌نگران مادرشان هستند و تلاش می‌کنند هرطور شده، او را برگردانند. در این میان، دوستشان، ناتالی هم کمکشان می‌کند. برای نجات مادر، تنها یک راه وجود دارد؛ این‌که به آن یکی دنیا بروند و شخصاً دنبال مادرشان بگردند. به نظرتان در این مسیر شانسی دارند؟ اِما اگرچه بسیار باهوش است؛ اما تابه‌حال سیصدوهفتاد‌وسومین نظریه را برای رفتن به آن دنیا امتحان کرده و در همه‌شان هم شکست خورده. از طرفی،‌ چِس مطمئن نیست شجاع بودنش زیاد به کار کسی بیاید. فین تلاش می‌کند به روی خودش نیاورد که حالش خوب نیست. حالا دیگر همه طاقتشان طاق شده. چِس با دستش صورت خود را پوشانده و فین هم چشم‌هایش را مالیده. هر دو در آستانه‌ی گریه کردن هستند. چه چیزی یا چه کسی می‌تواند به خانواده‌ی گری استون کمک کند؟ آیا این خانواده راهی برای نجات مادرشان می‌یابند؟ مارگارت پیترسون هدیکس به شما پاسخ می‌گوید. این شما و این داستانی هیجان‌انگیز از خانواده‌ی گری استون!

کتاب اسرار خانواده‌ی گری استون 2: فریبکاران دنیای دیگر را مارگارت پیترسون هدیکس نوشته، فرهاد تقی‌پور ترجمه کرده و انتشارات پرتقال -ناشر تخصصی کتاب‌های کودک و نوجوان- آن را روانه‌ی بازار نشر ساخته است.

درباره‌ی مجموعه‌ی اسرار خانواده‌ی گری استون

مجموعه‌ی اسرار خانواده‌ی گری استون داستان چِس، اما و فین را پی می‌گیرد که به همراه مادرشان در خانه‌ای در اوهایو زندگی می‌کنند و یک زندگی کاملاً عادی دارند. چِس، کلاس‌ششمی است و دائم هوای خواهر و برادر کوچک‌ترش را دارد. داستان از جایی آغاز می‌شود که چس، اما و فین از مدرسه به خانه می‌آیند و مادرشان را در حالی پیدا می‌کنند که غرقِ در تلویزیون است. اخبار، گزارش خیره‌کننده‌ای را از سه خواهر و برادر در آریزونا ارائه می‌دهد که چس، اما و فین نام دارند. نه فقط اسم، که سن و تاریخ تولد این سه بچه نیز با آن‌ها یکسان است. چطور چنین چیزی ممکن است؟ چه اتفاقی رخ داده؟ برای یافتن این سؤال‌ها می‌توانید مجموعه‌ی اسرار خانواده‌ی گری استون را مطالعه کنید.

جوایز و افتخارات مجموعه‌ی اسرار خانواده‌ی گری استون

• مجموعه‌ی پرفروش‌ Indie
• بهترین کتاب PV در سال 2019
• مجموعه‌ی پرفروش نیویورک تایمز
• یکی از ده کتاب منتخب تایم برای مطالعه‌ی تابستانی کودکان
• نامزد جایزه‌ی گودریدز در سال 2019 برای کتاب سه غریبه در شهر
• منتخب فهرست کودکان و نوجوانان Indie در زمستان 2018 - 2019 برای کتاب سه غریبه در شهر

جوایز و افتخارات کتاب اسرار خانواده‌ی گری استون 2: فریبکاران دنیای دیگر

• کتاب پرفروش نیویورک تایمز
• کتاب منتخب A Junior Library Guild

نکوداشت‌های کتاب اسرار خانواده‌ی گری استون 2: فریبکاران دنیای دیگر

• یک ماجراجویی رمزآلود و غنی. (بوک‌لیست)
• طرحی خطرناک و پر از اکشن. (Kirkus Reviews)
• کتاب اسرار خانواده‌ی گری استون 2: فریبکاران دنیای دیگر یک ماجراجویی رازآلود و علمی تخیلی است. مارگارت پیترسون هدیکس در این کتاب، داستانی دیستوپیایی را روایت می‌کند. (مجله‌ی کتابخانه‌ی مدرسه)

کتاب اسرار خانواده‌ی گری استون 2: فریبکاران دنیای دیگر برای چه کسانی مناسب است؟

مارگارت پیترسون هدیکس کتاب اسرار خانواده‌ی گری استون 2: فریبکاران دنیای دیگر را برای نوجوانانی که به داستان‌های ماجراجویانه و مهیج علاقه دارند، به رشته‌ی تحریر درآورده است.

در بخشی از کتاب اسرار خانواده‌ی گری استون 2: فریبکاران دنیای دیگر می‌خوانیم

اِما یک‌دفعه از جا پرید و سرش را از روی اعداد و حروف به‌هم‌ریخته‌ی نامه‌ی مامان بلند کرد و گفت: «چی؟ کی اینجاست؟» همین‌طور که دور‌و‌بر را نگاه می‌کرد و دنبال جایی برای قایم شدن می‌گشت، لپ‌تاپ از روی زانویش سُر خورد و یک‌وری روی مبل افتاد. اِما لپ‌تاپ را برداشت، سریع از جا بلند شد و امیدوار بود چِس، فین و ناتالی هم آماده‌ی فرار باشند. شاید هم امیدوار بود جای امنی دور از چشم صاحب آن صدای کلفت مردانه پیدا کرده باشند، ولی اِما بااینکه همه‌جا را نگاه کرد، هنوز نمی‌دانست صدا از کجا آمد. ناتالی هنوز روی صندلی کنار میز و چِس هم آن‌طرف مبل اِما نشسته بود. ولی فین... قلب اِما به تپش افتاد و فکر کرد، وای فین!

فین سرش را از زیر میز بیرون آورد و آهسته گفت: «اِما هیس! فکر کنم یه دستگاه انتقال صدا پیدا کردم! هیچی نگو!» اگر آن یک دستگاه مخابره بود، آدم‌های آن‌طرف هم اسم اِما را شنیده بودند. ناتالی آمد پایین روی زمین، کنار فین. دستش را برد زیر میز... احتمالاً دنبال دکمه‌ی خاموش می‌گشت. اِما از جا پرید و با عجله دوید سمت فین و ناتالی. فهمید چِس هم سریع بلند شده و دارد همراهش می‌آید. بعد، قبل از اینکه اِما و چِس حتی به میز برسند، تصویری روی دیوار سفید روبه‌رویشان ظاهر شد. تصویر مربوط به جایی بود که اِما می‌شناخت، یک مرد و یک زن جلوی اهرمی ایستاده بودند که بچه‌ها روی دیوار زیرزمین مورالس‌ و می‌هیو رها کردند. اِما تازه آن‌موقع درست فهمید چه شنیده بود: این اهرم اینجا چی‌کار می‌کنه؟ و با التماس گفت: «بهش دست نزن!» در لحظه احساس حماقت کرد، مگر خودش همین الان نمی‌خواست به فین بگوید ساکت باشد؟ مرد و زن توی تصویرِ روی دیوار، انگار صدای اِما را نشنیده بودند. صدای فین را هم همین‌طور. فقط به اهرم نگاه می‌کردند و پشتشان به دوربینی بود که تصویرشان را می‌گرفت. بعد زن خنده‌ای توگلویی کرد که چیزی از خرناس کم نداشت و گفت: «شرط می‌بندم شهردار می‌هیو شنیده همه‌ی شهردارهای کشور یه اهرم الکی توی خونه‌هاشون دارن، پس خودشم باید داشته باشه.»