معرفی و دانلود کتاب استخوان‌های یخ زده

عکس جلد کتاب استخوان‌های یخ زده
قیمت:
۳۵,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب استخوان‌های یخ زده و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب استخوان‌های یخ زده و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب استخوان‌های یخ زده

کتاب استخوان‌های یخ زده، مجموعه داستان‌کوتاهی با بن‌مایه‌ی روان‌شناختی به قلم نویسنده‌ی ایرانی فاطمه عسکری است. این کتاب از شش داستان کوتاه شکل گرفته و نقطه‌ی اشتراک همگی این ماجرا‌ها، دغدغه‌ی همیشگی بشر یعنی عشق و مرگ است. شخصیت‌ها و قهرمانان این مجموعه هرکدام به‌نوعی با رنج فقدان و ازدست‌دادن دست‌به‌گریبان‌اند و سعی دارند با موشکافی جهان درد‌های خود، این رنج‌های انسانی را بهتر تاب بیاورند.

درباره‌‌ی کتاب استخوان‌های یخ زده

روان‌شناسی اگزیستانسیالیسم و وجودگرایی اکنون سال‌هاست که ردپای پررنگی میان آثار ادبیات داستانی جهان پیدا کرده. این نگرش تأثیرگذار، حال راه خود را به میان داستان‌های معاصر فارسی نیز باز کرده و در قلم نویسندگان مختلف سال‌های اخیر جلوه‌گر شده است. کتاب استخوان‌های یخ زده، نوشته‌ی فاطمه عسکری را می‌توان جزوی از همین آثار ادبی تأثیرگرفته از روان‌شناسی اگزیستانسیال دانست. این مجموعه شامل شش داستان کوتاه با نام‌های «یک داستان عاشقانه»، «آسمان صورتی»، «استخوان‌های یخ‌زده»، «تاریک روشن»، «من از تو شجاع‌ترم» و «همسایه» است. داستان‌های این کتاب هرکدام روایت، شخصیت و ماجراهای متفاوتی دارند اما همگی در یک موضوع اساسی یعنی عشق و مرگ با هم مشترک‌اند.

عشق و مرگ در داستان‌های کتاب استخوان‌های یخ زده، نقش متقابلی دارند و معنا و مفهوم یک‌دیگر را کامل می‌کنند. قهرمانان این مجموعه مانند تمامی انسان‌ها به دنبال کشف معنای حقیقی زندگی خود و درک بهتر رنج‌هایی هستند که به آن دچار شده‌اند. شخصیت‌های کتاب استخوان‌های یخ زده سعی می‌کنند تا با شناخت بهترِ درد‌های درونی خود و ریشه و معنای هر کدام، زندگی را بهتر تاب بیاورند و از فرازونشیب‌های سخت آن به سلامت عبور کنند. برای مثال، در داستانی از این مجموعه با دختر جوانی رو‌به‌رو می‌شویم که به‌تازگی مادر خود را از دست داده است. او که تا به آن روز درک عمیقی از مفهوم مرگ و فقدان نداشته حالا به یک گرداب فکری سخت و پرتنش دچار شده است و سعی می‌کند با درک بهتر درد‌های خود، اندکی بیشتر از قبل آن‌ها را تاب بیاورد. در داستان دیگری از مجموعه‌ی استخوان‌های یخ زده به سراغ زندگی زن جوانی می‌رویم که به رنجی از نوع دیگر دچار شده است. او نمی‌تواند فرزندی به دنیا بیاورد و روز‌های خود را با پذیرش این حقیقت تلخ می‌گذراند. درنهایت گرفتاری به افسرگی شخصیت این داستان را به کشف لایه‌های تازه‌ای از معنای زندگی می‌رساند.

داستان‌های استخوان‌های یخ زده پیرنگی واقع‌گرایانه دارند. قهرمان‌های این قصه‌ها از جهانی ناملموس سر بر نمی‌آورند و برعکس، می‌توان نمونه‌های مشابه بسیاری از آن‌ها را در جهان واقعی جست‌وجو کرد. رویکرد روان‌شناختی ویژه‌ی نویسنده‌ی این مجموعه، به واقعی‌تر شدن تصویر شخصیت‌های این داستان‌ها و عمق بخشیدن به افکار و احساسات آن‌ها کمک ویژه‌ای کرده است. خواننده‌ی کتاب استخوان‌های یخ زده، ضمن این که با ریتم داستان و ماجرای خواندنی هر قصه همراه می‌شود، بار‌ها ممکن است خود را در جایگاه قهرمان‌های این ماجراها قرار دهد؛ با جهان ذهنی آن‌ها هم‌ذات‌پنداری کند و با دغدغه‌های وجودی آن‌ها درگیر و همراه شود. از همین جهت این مجموعه را می‌توان از نمونه‌های قابل‌توجه در ادبیات روان‌شناختی سال‌های اخیر دانست؛ اثری که در عین آموزنده و پرمغز بودن روایت، از قلمی گیرا و پرکشش نیز برخوردار است. این مجموعه‌ی خواندنی همچنین با تلاش‌های نشر محتوای الکترونیک صاد به دست خوانندگان ادبیات می‌رسد.

کتاب استخوان‌های یخ زده برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه فارسی، و به‌ویژه داستان‌هایی با بن‌مایه‌ی عاشقانه و اجتماعی از خواندن این کتاب لذت می‌برند.

در بخشی از کتاب استخوان‌های یخ زده می‌خوانیم

همه چیز دور سرم می‌چرخید. گوشم زنگ می‌زد. صدا از سرم بود یا بوق ممتد ماشین‌ها نمی‌دانستم. سرم را بالا کردم. از آنجایی که ایستاده بودم، آسمان را نگاه کردم. طرف راستم آسمانی صاف به آبی روشن با تکه‌هایی از ابر بود که نور خورشید آن‌ها را درخشان کرده بود و طرف چپم ابرهایی تیره و چسبیده به هم، آماده باریدن.

به جز باد ماشین‌ها، نسیم خنک متفاوتی صورتم را نوازش می‌کرد. نمی‌دانم چقدر گذشت که موتوری رد شد و کمی جلوتر از من کنار خیابان ایستاد، پیاده شد و به سمتم آمد، گوشی موبایلم را از روی زمین برداشت، دستم را گرفت و مرا به کنار خیابان کشاند، کنار موتورش ایستادیم. رو‌به‌رویم ایستاد، لب‌هایش تکان می‌خورد ولی گوش‌هایم نمی‌شنیدند، هیچ صدایی را درست نمی‌شنیدم فقط صدای زنگی در سرم بود که کم کم پی بردم صدا از بوق ماشین‌ها نیست، بلکه صدایی است از درون سرم. کسی درون سرم دستش را روی بوق گذاشته بود و بر نمی‌داشت. مرد حرف می‌زد ولی من نمی‌شنیدم. بعد دو طرف شانه‌ام را گرفت و انگار بلندتر حرف می‌زد، تکانم می‌داد و گویی فریاد می‌کشید. به او نگاه کردم، اصلا خاطرم نیست چه قیافه‌ای داشت، شاید همان موقع هم نفهمیدم فقط یادم هست که قد بلند بود، چون نور خورشیدِ در حال غروب به پشتش می‌تاپید و سایه‌اش تمام من را در برگرفته بود.

کمی گذشت و کمی از صدای مبهم درون سرم کم شد، می‌توانستم صدای حرکت ماشین‌ها را بشنوم و صدای باد و خیابان را. مرد محکم‌تر تکانم داد و بطری آب نیم‌خورده را به صورتم زد.

صدایی شنیدم: لامصب یه چیزی بگو.

من فقط به او نگاه می‌کردم و به صداهای عجیب اطرافم گوش می‌کردم. او ناامید شد از شنیدنم، مرا روی جدول نشاند و خودش سرگرم گوشی موبایلم شد. من به آسمان نگاه می‌کردم. ابرهای تیره به راستِ آسمان پیشروی می‌کردند. خورشید داشت می‌رفت و ابرها هم سیاه‌تر می‌شدند. همه چیز داشت تاریک می‌شد.

فهرست مطالب کتاب

یک داستان عاشقانه
آسمان صورتی
استخوان‌های یخ زده
تاریک روشن
من از تو شجاع ترم!
همسایه

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب استخوان‌های یخ زده
نویسنده
ناشر چاپینشر محتوای الکترونیک صاد
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات102
زبانفارسی
شابک978-622-5336-11-7
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان عاشقانه ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب استخوان‌های یخ زده

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب استخوان‌های یخ زده

برای دریافت کتاب استخوان‌های یخ زده و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.