معرفی و دانلود کتاب از جنس ستاره‌ها

معرفی کتاب از جنس ستاره‌ها

کتاب از جنس ستاره‌ها نوشته‌ی سارا الن رمانی جذاب و ستودنی است که برای مخاطب نوجوان نوشته شده است. در این کتاب، دختری دوازده‌ساله به نام لیبی که با نشانگان تِرنِر متولد شده، تصمیم می‌گیرد در مسابقه‌ای علمی برنده شود تا بتواند جایزه‌ی دلاریِ مسابقه را به خواهرش که به‌زودی دختری به دنیا خواهد آورد بدهد. کتاب از جنس ستاره‌ها در سال 2020 توسط انجمن کتابخانه آمریکا برگزیده شده است.

درباره‌ی کتاب از جنس ستاره‌ها

داستان کتاب از جنس ستاره‌ها (What Stars Are Made Of) نوشته‌ی سارا الن (Sarah Allen) درباره‌ی دختری نوجوان به نام لیبی است. لیبی که با نشانگان ترنر متولد شده است، به علت بیماری‌اش حس شنوایی ضعیف‌تر از هم‌سن و سالانش دارد و از هم‌کلاسی‌هایش قدکوتاه‌تر است. بااین‌حال، خوش‌بینی و مهربانی لیبی باعث شده او نه فقط به ضعف‌هایش که به داشته‌هایش فکر کند و از اینکه هنوز می‌تواند دانشمند شود خوشحال باشد. او به علم علاقه‌ی بسیار زیادی دارد و قهرمانِ زندگی‌اش، دانشمندی است به نامِ سیسیلیا پِین گِیپچکن؛ ستاره‌شناسی که در تحقیقاتش کشف کرده بود که ستاره‌ها از چه چیزی درست شده‌اند.

در ادامه‌ی داستان از جنس ستاره‌ها متوجه می‌شویم با اینکه لیبی همیشه نمی‌تواند احساساتِ بقیه را به خوبی از حالتِ چهره‌شان درک کند، خانواده‌اش او را بسیار دوست دارند و او نیز آن‌ها، ازجمله خواهرِ بزرگ‌ترش نانی را بسیار دوست دارد. به همین علت است که زمانی که نانی به او می‌گوید قرار است به زودی دختری به دنیا بیاورد، لیبی از خوشحالی و همینطور از نگرانی بسیار هیجان‌زده می‌شود؛ خوشحال، چون لیبی به زودی خاله خواهد شد؛ و نگران، چون لیبی می‌داند بچه‌ها همیشه سالم به دنیا نمی‌آیند. وقتی لیبی متوجه می‌شود خواهر و شوهرش دچار مشکلاتِ مالیِ زیادی شده‌اند، تصمیم می‌گیرد هر طور شده به آن‌ها کمک کند.

لیبی واردِ مسابقه‌ی علمی اسمیتسونین می‌شود تا بتواند جایزه‌ی 25 هزار دلاریِ آن را برنده شود و به خواهرش بدهد. در این مسابقه، او باید درباره‌ی یکی از زنان گمنامِ تاریخِ علمِ آمریکا که تأثیر بسیار زیادی بر روی رشد علم داشته‌اند و به اندازه‌ی کافی از آن‌ها تقدیر نشده است، مقاله‌ای بنویسند. لیبی، سیسیلیا را به‌عنوانِ موضوعِ مقاله‌اش انتخاب می‌کند و به کمکِ دوستِ جدیدش تالیا و همینطور خودِ سیسیلیا که بعضی وقت‌ها با او حرف می‌زند، به تحقیق در موردِ زندگی‌ و تحقیقاتِ سیسیلیا پین گیپچگن می‌پردازد.

کتاب از جنس ستاره‌ها نوشته‌ی سارا الن را نگار باغانی ترجمه کرده و انتشارات پرتقال آن را منتشر کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب از جنس ستاره‌ها

• برنده‌ی جایزه‌ی ویتنی (Whitney Award)؛
• کتاب قابل توجه انجمن کتابخانه آمریکا در سال 2020؛
• برنده‌ی بهترین کتاب از وب‌سایت A Mighty Girl در سال 2020.

نکوداشت‌های کتاب از جنس ستاره‌ها

• ضمیرِ اول شخصِ لیبی در کتاب از جنس ستاره‌ها مستقیماً خواننده را مخاطب قرار می‌دهد و خوش‌بینیِ بسیار زیادِ او در این داستان بسیار مسری و واگیردار است... تمامیِ شخصیت‌ها در این داستان به زیبایی می‌درخشند. (Booklist)

• الن در این کتاب به شکلی ماهرانه رابطه‌ی بین لیبی و خانواده‌اش را تصویر می‌کند و به خوبی اضطرابِ او پس از باردار شدنِ خواهرش را نشان می‌دهد... لیبی در این کتاب برنده‌ای تمام‌عیار است، چه جایزه‌ی مسابقه را ببرد، چه نبرد. (Publisher’s Weekly)

• خوانندگان با مشکلاتِ لیبی همدل خواهند بود و در رؤیای بزرگش او را همراهی خواهند کرد. رمانی زیبا در مورد دوست داشتن، وفاداری و پیدا کردنِ خود، که در قلبِ تمامیِ خوانندگان جا پیدا خواهد کرد. (School Library Journal)

کتاب از جنس ستاره‌ها مناسب چه کسانی است؟

مخاطبین عام کتاب از جنس ستاره‌ها، نوجوانان بزرگ‌تر از 12 سال هستند؛ و مخاطبین خاص این کتاب، نوجوانانی هستند که به داستان‌های واقع‌گرایانه و الهام‌بخش علاقه دارند.

با سارا الن بیشتر آشنا شویم

سارا الن، نویسنده‌ی کتاب از جنس ستاره‌ها، فارغ‌التحصیل رشته‌ی نوشتن خلاقانه از دانشگاه بریگم یانگ است و در حال حاضر در سیاتل زندگی می‌کند. این نویسنده‌ی آمریکایی خود نیز با نشانگان ترنر متولد شده است و از این تجربیاتِ خود در نوشتن کتابِ از جنس ستاره‌ها کمک گرفته است. او داستان‌های دیگری برای نوجوانان نیز نوشته است که از آن‌ها تنها کتابِ از جنس ستاره‌ها به فارسی ترجمه شده است.

در بخشی از کتاب از جنس ستاره‌ها می‌خوانیم

وقتی به خانه رسیدم، اول از همه برگه‌ی راهنما را از کوله‌پشتی‌ام بیرون کشیدم و روی میزم گذاشتم. توی کامپیوترم، فهرستی از چیزهایی که می‌خواستم توی مقاله بگویم درست کردم. درباره‌ی بزرگ ‌شدن سیسیلیا توی انگلیس و مهاجرتش به آمریکا، بچه‌هایش، شغلش در دانشگاه هاروارد و اینکه چطور فهمید ستاره‌ها از چه تشکیل شده‌اند. انتشارات نایت‌روئل یک فرم تماس داشت. بعد از درست ‌کردن فهرستم، فوری وارد سایت شدم و فرم را پر کردم. اسم و آدرس ایمیلم را وارد کردم و بعد هم نوشتم که می‌خواهم درباره‌ی ایده‌ی فوق‌العاده‌ای با آن‌ها صحبت کنم؛ ایده‌ای که مطمئن بودم عاشقش می‌شوند. ایده‌ی آوردن اسم سیسیلیا پین در چاپ جدید کتاب درسی. بعد نفسم را حبس کردم. کلیک. ارسال.

همین که از انتشارات نایت‌روئل جوابی می‌گرفتم، دیگر می‌توانستم رسماً پروژه را شروع کنم. راهنمای شرکت در مسابقه می‌گفت یک ماه بعد از آخرین مهلت ارسال مقاله، با برنده‌ها تماس می‌گیرند. یعنی، بهار سال بعد، من می‌توانستم برنده‌ی بیست‌و‌پنج‌هزار دلار باشم؛ آن‌وقت نانی می‌توانست برای خرید یا اجاره‌ی خانه برنامه‌ریزی کند یا برای هر چیز دیگری که بیشتر به دردشان می‌خورد؛ آن‌وقت سیسیلیا بچه‌ی نانی را صحیح ‌و سالم حفظ می‌کرد. یعنی، در ماه مارس، نانی کم‌کم‌ می‌توانست برای بازگشت توماس به خانه برنامه‌ریزی کند؛ آن‌وقت دیگر من، به‌جای اینکه غصه بخورم که چرا جای یک کروموزوم در بدنم خالی است، می‌توانستم برای جاهای خالی زندگی عزیزانم راه چاره‌ای پیدا کنم. من می‌توانستم چنین کسی باشم. دلم می‌خواست نانی و مامان و بابا، یعنی راستش همه، وقتی به من نگاه می‌کنند، دردها و مشکلاتی را ببینند که من می‌توانم درمان کنم، نه فقط دردها و مشکلات خودم را. دلم این را می‌خواست، آن‌قدر زیاد که حس می‌کردم رگ آئورت قلبم باز دارد تنگ می‌شود. اما نه، این بار دیگر نه. این بار من دیگر درمان‌شونده نیستم، درمان‌کننده‌ام. فقط همین یک بار.

فهرست مطالب کتاب

ضدگرینچ هیجان‌زده می‌شود
بهترین دوست من یک اتاق است
هرجا که باخ هست خانه همان‌جاست
دایره‌ ضربدر
بهتر از یک توله‌سگ
حال خواهرم خوش نیست؛ چه خبر خوبی
صد دانه آمپول دسته‌به‌دسته
هورمون رشد و مارمالاد
سؤال‌های بی‌صدا
همه‌ی راه‌ها به پین ختم می‌شود
چگونه می‌شود با کسی دوست نشد
نمایشگاه هنری
نوشته‌ی یک کلاس‌هفتمی
گنده‌بک
اولین پیش‌نویس
دکتری که دکتر من نیست
جسارت
رفاقت و مکافات
یک یاروی سفیدپوستی که مُرده
بزرگ‌ترها چه‌جور شنونده‌هایی هستند؟
پیش‌نویس دوم
از ایستگاه فضایی به مرکز؛
اینجا مشکلی پیش آمده‌ است
نام چه مفهومی دارد؟
مسئولان کتاب‌های درسی و نزدیکانشان
یافتم، یافتم
با صدای بلند
تعطیلات عید شکرگزاری
سکوت
صدا
الینور روزولت
دیوارهای خاکستری و ماسک‌های شیمیایی
فاصله
دکتر هو راست می‌گفت
رؤیای ناممکن، قلب مطمئن
یک دکتر جدید
اِن‌اِل‌دی
ته این ذهن یک هیولا نشسته
نقشه‌ی اصلی
آن روز
آن شب
بیمارستان
انتظار
کلمات قلمبه‌سلمبه‌ی دکترها
دکتر هو اشتباه می‌کرد
نقص دیواره‌ی دهلیزی
دوباره انتظار
جعبه‌ی شیشه‌ای
بدنم یا خودم
هرجا دلت هست، خانه همان‌جاست
من و نزدیکان من
بلوغ
جهان توی سر این دختر است
از جنس مغزها
یک ماه بعد
وقتی ایمیل را به خانواده‌ام نشان دادم
یک روز یکشنبه‌ی معمولی
با تاریخ چه‌کار می‌شود کرد
برنده‌ی بخش پایه‌ی هفتم / هشتم در مسابقه‌ی زنان در علوم پایه‌ی موسسه‌ی اسمیتسونین
سپاسگزاری
درباره‌ی نویسنده