معرفی و دانلود رایگان ماهنامه ادبیات داستانی چوک - شماره 162
برای دانلود قانونی ماهنامه ادبیات داستانی چوک - شماره 162 و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی ماهنامه ادبیات داستانی چوک - شماره 162
ماهنامه ادبیات داستانی چوک - شماره 162 منتشر شد. «معرفی مکتب سوررئالیسم»، «درباره کتاب آدلف»، «یادداشتی بر کتاب کالات»، «نگاهی به رمان کشور کوچک»، «یادداشتی بر کتاب همیشه شوهر»، «بررسی داستان اعتراف به گناه» و... از جمله عناوینی هستند که در این شماره از مجله به آنها پرداخته شده است.
ماهنامه ادبیات داستانی چوک اولین ماهنامه الکترونیک (پیدیاف) ادبیات داستانی ایران است که به سردبیری مهدی رضایی، اولین شماره آن در شهریور سال 89 منتشر شد و همچنان ادامه دارد. این ماهنامه هر ماه برای صدهزار نفر فارسی زبان در سراسر دنیا ارسال میشود. کانون فرهنگی چوک، متعلق به هیچ سازمان و نهاد خاصی نیست و برخاسته از همت عدهای جوان دوستدار ادبیات است که قصد دارند در جهت ارتقای فرهنگ و ادبیات ایرانی در حوزه داستان تلاش کنند. نشر این ماهنامه به هر نحوی، چاپی، سیدی، ایمیل و... حسن نیت شما به ما تلقی میشود.
در بخشی از ماهنامه ادبیات داستانی چوک - شماره 162 میخوانیم
سیمون دوبووار در این کتاب کمحجم از چند هفته آخر زندگی مادرش میگوید که دچار بیماری سرطان شده است. مادر را با حادثهای بر اثر شکستگی لگن به بیمارستان میبرند و تشخیص میدهند سرطان دارد و آنجاست که ماجرای دردناک واپسین روزهای یک مادرِ بیمار و پیکار برای ادامۀ حیات آغاز میشود. در این رمان آرزوهای فروخوردۀ زنی را شاهد هستیم که دوران نوجوانی را با سختگیریهای متعصبانه مادرش گذرانده و مادر حالا در بستر بیماریست و زن در دوگانگی پذیرفتن آلامی که مادر تحمل کرده و سرنوشتی که روزی خود نیز دچارش خواهد شد، گرفتار آمده است. دردهایی که گویی قابل تعمیم است و هر کس با خوانش آن که روایتی صادقانه از نویسنده است در خود حس همذاتپنداری میکند. دردهایی چون هرگز زندگی نکردن مادر برای خود، همانطور
که در صفحه 34 کتاب آمده است؛ "جای تأسف است که پیشداوریها مانع از آن شدند که راهحلی را بپذیرد که بیست سال بعد بدان چسبید: کار کردن در بیرون. او که سختگیر و وظیفه شناس بود و حافظهای قوی داشت میتوانست کتابدار یا منشی شود: به جای احساس حقارت میتوانست به آنچه شایستهاش بود ارتقاء یابد. میتوانست آشنایانی به هم زند. میشد از وابستگئی که به سبب سنتها عادی تلقی میکرد ولی با منش او سازگار نبود احتراز جوید. و بیشک، در آن صورت محرومیتی را که بدان تن میداد بهتر تحمل میکرد. " سیمون دوبووار در این کتاب داستان زندگی خودش را در خلال بیماری مادر روایت میکند و تألماتی که در مواجهه با آن تحمل کرده است را با نثری زیبا و اثرگذار به مخاطب ارائه میکند. قبل از خوانش این کتاب "سوگ مادر " از شاهرخ مسکوب را خوانده بودم و فکر کردم شباهتهای زندگی و زیست مادران در هر جای دنیا که باشند با هر نوع فرهنگ و عقایدی ما را به این بینش میرسانند که فلسفۀ وجودی بسیاری از مادران از خودگذشتن و حل شدن در راحتی خیال خانوادهشان است. و این نگرش زمانی نمود بیشتری دارد که روایتهای زندگی واقعی اهالی قلم را میخوانیم.
فهرست مطالب
معرفی مکتب سوررئالیسم
معرفی کتاب مسافر آینه
درباره کتاب آدلف
بررسی رمان مرگ آرام
نگاهی به داستان پلکان
یادداشتی بر کتاب کالات
باورهای عامیانه نشانههای برآورده شدن آرزو
خلاصه اسطوره نبرد در تندوس و رسیدن به ترویا
بررسی رمان میحانه، میحانه
نگاهی به رمان کشور کوچک
بررسی داستان پسر من قاتل است؟
یادداشتی بر کتاب همیشه شوهر
مقاله شش توصیه دربارۀ نویسندگی از شش نویسندۀ موفق جهانی
بررسی داستان اعتراف به گناه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | ماهنامه ادبیات داستانی چوک - شماره 162 |
ناشر چاپی | خانه داستان چوک |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 110 |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای مجله ادبی |
مرسی از چوک و کتابراه