معرفی و دانلود کتاب صورت‌های درد

معرفی کتاب صورت‌های درد

کتاب صورت‌های درد نوشته‌ی فریبا اسکندری، مجموعه‌ای از سیزده داستان کوتاه است که با زبانی ساده و درعین‌حال عمیق، تجربه‌های روزمره‌ی انسان‌ها را، به‌ویژه از منظر زنان، روایت می‌کند. این اثر به مسائلی چون درد، انتظار، روابط خانوادگی و چالش‌های اجتماعی می‌پردازد و تصویر روشنی از زیست عاطفی و فرهنگی قهرمانانش ارائه می‌دهد.

درباره‌ی کتاب صورت‌های درد

در یک جمع خانوادگی و زنانه، بحث از زندگی، ازدواج و انتخاب گل انداخته است. زنی که پس از مرگ شوهرش، تن به ازدواج مجدد نداده و فرزندش را بزرگ کرده، از پسرش می‌گوید که قصد دارد در سن پایین با دختر جوانی ازدواج کند. او در نقطه‌ی مقابل خود، از زن دیگری به نام پونه می‌گوید که پس از مرگ شوهرش بلافاصله ازدواج کرده است. هرکدام از شخصیت‌ها دیدگاه متفاوت خود را درباره وضعیتِ امروز زنان، انتخاب‌های شخصی و انتظارات جامعه مطرح می‌کنند. این داستان با عنوان «مهلکه‌ی انتخاب» اولین داستان از کتاب صورت‌های درد نوشته‌ی فریبا اسکندری است که حول موضوعاتی چون تنهایی، پیری، مرگ، رابطه، نقش‌های اجتماعی و خودآگاهی زنان می‌چرخد.

فریبا اسکندری در کتاب صورت‌های درد، لحظاتی ساده و معمولی را از زندگی روزمره انتخاب کرده و با بیان آن‌ها به صورت داستانی خواننده را به تأمل در موضوعاتی چون زندگی، مرگ، سنت و آزادی، شرایط زنان، مسئولیت یا نقش زن و مادر فرا می‌خواند. نویسنده در خلق داستان‌ها از جغرافیای شیراز و عناصر فرهنگی و اجتماعی ایرانی بهره گرفته و به شکل هنرمندانه‌ای با تجربه‌های فردی شخصیت‌ها درآمیخته است. داستان‌های این کتاب به‌گونه‌ای پرداخته شده‌اند که در عین استقلال با هم مرتبط هستند.

به‌طور خلاصه باید گفت، مجموعه داستان صورت‌های درد اثری است که از دل زندگیِ روزمره و دغدغه‌های عاطفی و اجتماعی انسان‌ها متولد شده است. روایت‌های این کتاب نه‌فقط داستان هستند، بلکه بازتاب احساسات و پرسش‌هایی‌اند که در دل بسیاری از ما جاری هستند. پرسش‌هایی درباره عشق، تعلق، سن، انتخاب و معنای بودن در جهانی پیچیده. نشر سیزده چاپ این کتاب را برعهده داشته است.

نکوداشت‌های کتاب صورت‌های درد

• جای‌جای داستان‌های صورت‌های درد سرشار از موقعیت‌هایی است که طنز تلخ در آن‌ها حضوری پررنگ دارد. (نوشین طالب‌زاده، منتقد ادبی: خبرگزاری کتاب ایران)
• این اثر را می‌توان موزه‌ای از خاطرات و قاب‌هایی از مرگ دانست. حتی تصویر روی جلد کتاب نیز قاب‌هایی از یک زندگی را تداعی می‌کند و عنوان کتاب به‌درستی با فضای داستان‌ها هم‌خوان است. (سحر حدیقه، نویسنده: خبرگزاری کتاب ایران)

کتاب صورت‌های درد برای شما مناسب است اگر

• به داستان کوتاه و ادبیات واقع‌گرا و انسانی علاقه دارید.
• کتاب‌هایی درباره‌ی بازتاب تجربه‌های زنانه در ادبیات برایتان جذابیت دارد.
• از داستان‌هایی لذت می‌برید که بجای ماجراهای هیجان‌انگیز و پرشتاب، بر پرسش، تفکر و تأمل تمرکز دارند.

در بخشی از کتاب صورت‌های درد می‌خوانیم

مامان که از حمام درآمد، پیراهن نخی خارجی را از کیسه بیرون آورد و پوشید. فهمیدم خبری است. موهایش را روبه‌بالا شانه می‌زد که گفت: «افسانه امروز زنگ زد. فردا شب با هواپیما میاد. طفلی دلش شور منو زده بود. گفتم الان حالم بهتره، نگران نباشه ولی خب دلش آروم نیست.»

آخرهای شهریور است و بوی پاییز در هوا می‌چرخد. باز خوبست که چند روز تعطیل است و نیازی به مرخصی‌گرفتن نیست. سالار با گریه از حیاط داخل خانه شد. پایش را سمت من گرفت و گفت: «از دوچرخه افتادم. ببین چه زخمی شده!» زخم را بوسیدم و گفتم: «وای! چه زخمی! انگار گودزیلا گاز گرفته.» مامان چپ‌چپ نگاهم کرد: «پاشو کمی ضدعفونیش کن. روی اون بچه را هم بپوشون.» ملحفه را روی سینا انداختم. سینا غلتی زد. سالار را کنارش خواباندم و خودم هم کنارشان دراز کشیدم. الان چیزی که حالم را خوب می‌کند این است که گوشه‌ای بروم و با بچه‌ها تنها باشم.

چند سالی است که افسانه را ندیده‌ام. نمی‌دانم به قول آقاجون هنوز زبانش نیش دارد یا نوش هم بهش اضافه شده است. هربار همدیگر را می‌بینیم، نگاه‌ها و حرکات چشم و ابرو و سر و گردنمان هم حرف دارند. آفتاب روی پرده‌ی حریر افتاده است. به دایره‌ی روشن خیره می‌شوم. از وسط دایره‌ی آفتاب، به دورها می‌رسم. خیلی دور.

فهرست مطالب کتاب

بخش اول: صورت‌های درد
مهلکه‌ی انتخاب
ملاقات شبانه
دلشوره‌های سفید
صورت‌های درد
بوهای ناخوش و خوش زندگی
سایه‌ی عبور او
بخش دوم: غیاب مسافر
جاهای خالی آن‌ها
روایت نارنج و شمعدانی
غیاب مسافر
سقف
گمشده در قولنامه
گور ناخوانده
گردنبندهای گسیخته