معرفی و دانلود کتاب دنده‌ی آدم: کاوشگری‌های روکو اسکیاوونه

معرفی کتاب دنده‌ی آدم: کاوشگری‌های روکو اسکیاوونه

دزدی که به این خانه دستبرد زده، از جای دقیق زیورآلات با خبر بوده. او مستقیم به‌سراغ جعبه‌ی جواهرات در اتاق رفته و قبل از سرقت و یا پس از آن، خانم استر را به دار آویخته. کتاب دنده‌ی آدم نوشته‌ی آنتونیو مانتزینی روایت‌گر یک پرونده‌ی معمایی است که در ابتدا احتمال می‌رفت مرگ زن بر اثر خودکشی رقم خورده باشد، اما به‌سرعت معلوم شد که کسی جان او را گرفته و این پرونده‌ی قتلی است که افسر روکو اسکیاوونه باید سرنخ‌هایش را پیدا و این معما را حل کند.

درباره‌ی کتاب دنده‌ی آدم

ایرینا هراسان و با عجله به‌سوی راه‌پله‌های آپارتمان می‌رود. خیابان پوشیده از برف است و در آن صبحِ روز تعطیل، هیچ‌کس جز او حضور ندارد. در میان برف به جهتی دیگر می‌دود تا شاید کسی را برای کمک پیدا کند. پیرمردی در همان حوالی است و ایرینا، آشفته و وحشت زده، به سمت او می‌رود. او آمده بود تا در این صبح تعطیل به خانم استر در تمیز کردن خانه کمک کند، اما با صحنه‌ای هولناک روبه‌رو شد و اکنون باید خود را به‌عنوان نخستین شاهد صحنه‌ی جرم آماده کند. چند دقیقه بعد، ماشین پلیس وارد خیابان می‌شود. روکو که تا چند لحظه پیش فکر می‌کرد وظیفه‌ی امروزِ او مراقبت از افرادی است که در پارکینگ یک ساختمان به خریدوفروش مواد مخدر مشغول‌اند، حالا روبه‌روی آپارتمانی به‌هم‌ریخته که به‌وضوح دزد به آن دستبرد زده ایستاده است. او با چاقوی سوئیسی قفل را باز می‌کند و نگاهش به یک صحنه‌ی هولناک گره می‌خورد؛ اتفاقی که قرار است در کتاب دنده‌ی آدم (La Costola di Adamo) نوشته‌ی آنتونیو مانتزینی (Antonio Manzini) از راز و رمزش پرده برداریم و همراه با روکو اسکیاوونه از آن گره‌گشایی کنیم.

این پرونده‌ی قتل است، نه خودکشی

اتاق تاریک است. روکو کلید برق را فشار می‌دهد و لامپ‌ها روشن می‌شوند و به یک ثانیه نمی‌رسد که فیوز می‌پرد. همان یک لحظه روشنایی برای دیدن آن تصویر هولناک کافی است. تمام وسایل خانه جابه‌جا شده و به‌هم‌ریخته و زنی خود را از سقف حلق‌آویز کرده است. نکته‌ی عجیب ماجرا اینجاست که نورگیر پشت پنجره‌ها همگی بسته شده‌اند. امکان ندارد کسی بتواند در آن تاریکی مطلق خود را به دار آویخت. بسته بودن نورگیر به این معناست که کسی پس از حلق‌آویز شدن زنِ صاحبخانه به آن‌جا آمده و نورگیرها را بسته است.

از طرف دیگر روی گردن زن علائمی از کبودی و بر روی بدن او نشانه‌هایی از ضرب‌وشتم وجود دارد. روکو و همکارانش از خانه بیرون می‌آیند. جمعیت به دور آپارتمان جمع شده‌اند و می‌خواهند از موضوع باخبر شوند. مدت کوتاهی بعد از این واقعه، پزشکی بررسی‌های لازم را بر روی جسد انجام می‌دهد و نتیجه‌ی بررسی و آزمایش‌ها را می‌فرستد. احتمال خودکشی منتفی است. زن قطعاً به قتل رسیده و پلیس حالا باید بتواند قاتل او را پیدا کند. داستان معمایی «دنده‌ی آدم» از زاویه‌ی نگاه پلیس و کارآگاهان روایت می‌شود. آنتونیو مانتزینی شواهد و سرنخ‌هایی را در اختیار ما می‌گذارد تا بتوانیم راز و معمای جاری در این قصه‌ی جنایی را کشف کنیم.

دنده‌ی آدم، آینه‌ی تمام‌نمای سیاست ایتالیا

رمان پلیسی «دنده‌ی آدم» دارای وجوه انتقادی و اجتماعی نیز هست. روکو پلیسی است که به ساختار فاسد قضایی و سیاسی کشور، که اجازه می‌دهد پسرِ وزیر دختران جوان را آزار دهد و تحت تعقیب قضایی قرار نگیرد، معترض است. او که نمی‌تواند ظلم و تبعیض را ببیند و سکوت کند، خود برای مجازات پسر وزیر دست‌به‌کار شده و آن پسرِ آزارگر را به‌شدت کتک زده است؛ همین کار موجب شده تا تحت‌فشار قرار بگیرد و از شهر رم به آئوستا منتقل شود. روکو که تصور می‌کرد در این شهر هیچ اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد، حالا با یک جنایت دقیق و حساب‌شده مواجه است. آنتونیو مانتزینی در داستان جنایی «دنده‌ی آدم» چند پرونده و مشکل را هم‌زمان پیش می‌برد و ارتباط آن‌ها با یکدیگر را برای ما آشکار می‌کند.

کتاب دنده‌ی آدم با ترجمه‌ی بنفشه شریفی‌خو در نشر قطره به چاپ رسیده است.

نکوداشت‌های کتاب دنده‌ی آدم

• هنگامی که خواندن کتاب دنده‌ی آدم را شروع کردم، دیگر نتوانستم آن را زمین بگذارم. بارها فکر کردم که قاتل را پیدا کرده‌ام اما هر بار اشتباه می‌کردم. (مجله‌ی Venerdì di Repubblica)
• داستان دنده‌ی آدم سرگرم‌کننده است و خوانندگان مشتاق‌اند که شخصیت‌های جذاب و پیچیده‌ی آن را دوباره ببینند. (Publishers Weekly)
• آنتونیو مانتزینی ترکیبی چشم‌گیر از شخصیت‌پردازی‌هایی عمیق را به ما ارائه می‌دهد که پیوسته پیچیده‌تر می‌شوند. شاخص‌ترین خصیصه‌ی کار او توصیفات دقیق و تأثیرگذاری هستند که بازگو کرده است؛ از جمله بازآفرینی صداهایی که یک دستگاه اسپرسو تولید می‌کند. او درباره‌ی سیاست ایتالیا نیز سخن می‌گوید و به روایت عمق مضاعفی می‌بخشد. (Booklist)

کتاب دنده‌ی آدم برای شما مناسب است اگر

• به داستان‌های معمایی و جنایی علاقه دارید، خصوصاً اگر در شهرهای ایتالیا روایت شود.
• می‌خواهید در فضایی پلیسی و در کنار پرونده‌های سرقت و جنایت، با جزئیات حل یک معمایی قتل آشنا شوید.
• دوست دارید با ماجرایی جنایی و معمایی همراه شوید که رگه‌هایی از شوخ‌طبعی و طنز در آن دیده می‌شود.

در بخشی از کتاب دنده‌ی آدم: کاوشگری‌های روکو اسکیاوونه می‌خوانیم

روکو با بی‌صبری و دل‌نگرانی منتظر روزی بود که احمقی دیگر یک مار بزرگ آناکوندا را در رم رها کند. تازه آن‌وقت همه‌چیز جالب‌تر می‌شد. دست‌کم می‌شد مطمئن بود جمعیت بی‌نهایت موش‌های چاق‌وچله‌ی شهر ابدی به میزان قابل‌توجه‌ای کاهش پیدا خواهند کرد. گربه‌های شهر به‌محض دیدن این موش‌ها که هرکدام به بزرگی یک سگ شده بودند، پا به فرار می‌گذاشتند. روکو دوست داشت ببیند این جونده‌های جسور در مواجهه با مار افعی بومی دلتای رود آمازون چه‌کار خواهند کرد؛ ماری که حدود ده متر طول دارد و یک گاومیش را به‌راحتی در یک حرکت می‌بلعد.

به نظر روکو این هم می‌شد یکی دیگر از عوارض جانبی جهانی‌سازی که البته نمی‌شد گفت عارضه‌ی بدی است. قطعاً کنار آمدن با مارهای عظیم‌الجثه‌ای که به دور تنه‌ی درخت‌های اطراف رود توره چمبره زده باشند، چندان سهل‌وآسان نخواهد بود، اما حداقل می‌شد به این دلخوش کرد که مارها دشمنان قابل‌رؤیتی هستند و به‌نوعی می‌شود گفت کمتر فریب‌کار، زیبا و حتی شاعرانه‌اند. به‌علاوه، مثل موش‌ها ناقل انواع بیماری هم نیستند. شاید حتی تولید کیف‌وکفش پوست‌ماری هم بیشتر شد. کسی چه می‌داند.

غرق در همین افکار جانورشناسانه‌ی قرون وسطایی به چیریه رسید و جلو کافه‌ی خیابان روستی توقف کرد. دسیلوستری قبل از او رسیده و جایی آن پشت‌وپسل‌ها سر میزی نشسته بود. دو لیوان لبالب پر از مایعی نارنجی و کاسه‌ی کوچکی پر از بادام‌زمینی روی میز بود. چشمان منتظرش را به در دوخته بود و به‌محض اینکه معاون رئیس پلیس، روکو اسکیاوونه، را دید که از در وارد می‌شود، برخاست و با سه قدم بلند خودش را به افسر مافوقش رساند و مثل برادری که مدت‌هاست او را ندیده در آغوشش کشید. روکو هم دستانش را دور شانه‌های دسیلوستری حلقه کرد و متوجه شد پس از آن همه سال کار کردن شانه‌به‌شانه، اولین‌بار است که دسیلوستری را در لباس شخصی می‌بیند. دو مرد بالاخره از آغوش هم جدا شدند. چشم‌های دسیلوستری برق می‌زدند.