معرفی و دانلود کتاب شیرهای کابل: کتاب دوم مجموعه مجیدو بارسا و تیم ملی دارآباد
برای دانلود قانونی کتاب شیرهای کابل و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب شیرهای کابل: کتاب دوم مجموعه مجیدو بارسا و تیم ملی دارآباد
کسی باورش نمیشد تیم ملی دارآباد، که هنوز زمین تمرینش خاکی و دروازهاش دو تا کولهپشتیست، روزی پایش به «جام بینالمللی شیرهای کابل» باز شود! اما در کتاب شیرهای کابل، جلد دوم از مجموعهی مجیدو بارسا و تیم ملی دارآباد مجتبی شول افشارزاده، همین بچههای یکلاقبا، همراه بیبینسا و بزهایش، سوار اتوبوس راهی آنسوی مرزها میشوند... مجیدوبارسا هنوز کفش ندارد، حسنپنالتی هنوز بلد نیست پنالتی بزند، و سعیدچلسی از همان اول دنبال پیداکردنِ قرارداد خارجیست. این داستان قصهی سفرِ پرماجرای یک مشت بچه فوتبالیست که دنیا را توپ چهلتیکه میبینند و آسمان بالای سرشان همیشه آبیست.
دربارهی کتاب شیرهای کابل
همه چیز از یک شوت شروع شد؛ شوت کاتداری که گلممد زد و مستقیم خورد وسط کلهی بز پاکستانیِ کاکاجان و از همانجا میشد فهمید که این دفعه با چه تیمی طرفیم! تیمی که مثل همیشه پر از بزغاله و گوسالهست و زمینش حسابی خاکیست، گزارشگرش هیچی از عادل فردوسیپور کم ندارد اما اسمش جعفرفرغونیست و مربیاش هم بیبینساست که بهجای آبمیوه برای بچهها جوشانده دم میکند و گهگداری که آتیشش تند میشود، از زمین و زمان شاکیست...
در شیرهای کابل، جلد دوم مجموعهی مجیدو بارسا و تیم ملی دارآباد، مجتبی شول افشارزاده ادامهی ماجراجویی این بچههای زمینخاکی را روایت میکند؛ از گوسفندچرانیهای اداری گرفته تا نامهنویسیهای اعتراضی برای شورای روستا، از مجیدو که رویای پوشیدن پیراهن تیم ملی را دارد تا گلممد افغان که هنوز دنبال یک زمین واقعی برای شوتزدن است. وقتی وعدههای شورا و سیاستمداران برای رساندن تیم دارآباد به لیگ شهرستان، به خاک مینشیند، بیبینسا تصمیم میگیرد کار را یکسره کند، هدایت تیم را خودش دست بگیرد و اینبار دارآباد را با خودش به آنسوی مرزها یعنی به جام بینالمللی شیرهای کابل ببرد.
از دارآباد تا کابل؛ شوت کن و بزن تو گل
جایی در بین خندهها و ماجراهای بامزهی قصه، لحظهای هست که رؤیای یک پسربچه زیر سمهای سرکشِ ناامیدی خرد میشود؛ وقتی که مجیدو، از دردِ بیپایانی که در دلش دارد، توی آغل کاهگلی زندانی میماند و خودش را به گاوی میزند... داستان بروبچههای دارآباد پر از خنده و خرابکاری است؛ از شور جمعی بچههایی که برای هر تمرین باید اول بزها را برگردانند آغل، تا جدال خندهدار و گاهی هم گریهدارشان با شورا، با سیاست، با آدمبزرگها و حتی با واقعیت. زیر پوست قصه، نویسنده از امید و پشتکار حرف میزند و از بچههای روستایی که هنوز به رؤیاهایشان ایمان دارند و بلندند چطور دردها را شوت کنند، از ناکامیها با دریبل بگذرند و برای رسیدن به خواستههایشان یکنفس بدوند.
شیرهای کابل ترکیبی است از طنز و تراژدی و مسائل اجتماعی و خیالات کودکانه. رمانی برای نوجوانانِ فوتبالدوست، و با نگاهی تیزتر به بزرگترهایی که فراموش کردهاند شادی، رؤیابافی و بازی چه معنایی داشتند. دارآباد، در ظاهر روستایی است گمشده در دل خاک، اما در حقیقت نقشهای است از تمام سرزمینهایی که شور و عشق و استعداد درشان موج میزند و هنوز چشمبهراه یک توپ گردند تا دنیا را روی انگشتانشان بچرخانند.
کتاب دوم مجموعه مجیدو بارسا و تیم ملی دارآباد از انتشارات هوپا به چاپ رسیده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
کتاب شیرهای کابل برای شما مناسب است اگر
- فوتبالی، هوادار، بازیکن یا گزارشگر هستید.
- 11 تا 15 سال یا بیشتر سن دارید و هنوز اهل خواندن داستانهای باحالید.
- دنبال یک قصهی پرحادثه، ماجراجویانه، خندهدار و گاهی هم گریهدارید.
- میخواهید برای یک بچهی فوتبالدوست، کتاب هدیه بخرید یا برایش کتاب بخوانید.
- هنوز بعد از هر باخت، به برد بعدی امیدوارید.
در بخشی از کتاب شیرهای کابل: کتاب دوم مجموعه مجیدو بارسا و تیم ملی دارآباد میخوانیم
اصغرپنبهای بشکن دوم را بلندتر زد و گفت: «بعله! بیبی از همهچیز خبر داره. چون پسرش آقاعلیاکبر امسال تیم ملکآباد رو برده توی لیگ شهرستان.»
خبر حضور تیم ملکآباد در لیگ شهرستان آتش داغی بود مقابل گرمای خجالت از روبهروشدن با بیبی که در سروتنِ تمام بچههای تیم ملی دارآباد، آتشسوزی به راه انداخت.
مجیدخرشوت که زودتر از همه آرام شده بود، نتوانست تاب بیاورد و گفت: «آخ! ما! ما! ما جون کندیم توی تهرون، و راهآهن رو شکست دادیم. مربی تیم ملی بزرگسالان توی برنامهی نود دل خوش کرده بود به مجیدو بارسا، کاپیتان ما!... ولی حالا ملکآبادیها باید برن لیگ؟! بهقول پدر گلممد، آخ ور شرفت لعنت سیاست!»
بیبی پشت سرِ بهبازِ شورا، که میرفت تا درِ ساختمان را قفل کند و برود خانه، لب برچید و صدایش را بالا آورد و گفت: «هیچی به هیچی! آقا گذاشته خوب که طرح پرواربندیِ مرغ و خروسهای محلیش آمادهی فروش شده، رفته شهر دنبال لیگ که دیگه همهچی تموم...»
بغض ناگهانی نگذاشت بیبی حرفش را تمام کند و سعی دوباره و دوبارهاش برای فروخوردن بغض، تبدیل شد به گریهای که در پیاش هرکدام از بچهها بهسمتش آمدند و دستانش را به طلب بخشش بوسیدند. مجیدو بارسا یک دستش را بر پیشانی دردناک و دست دیگر را بر پشت خمآوردهاش گرفته بود، بی حالوهوا میرفت تا ته بیابان رو به سرابی که تمام رؤیاهایش برای بازی در لیگ و رسیدن به تیم ملی ایران در آن پرپر میشد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب شیرهای کابل: کتاب دوم مجموعه مجیدو بارسا و تیم ملی دارآباد |
نویسنده | مجتبی شول افشارزاده |
ناشر چاپی | انتشارات هوپا |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 222 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-204-527-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان طنز نوجوان، کتابهای کودک 9 تا 12 سال، کتابهای داستان سرگرم کننده کودک، کتابهای داستان و رمان معمایی و ماجراجویانه نوجوان |