نقد، بررسی و نظرات کتاب پرنیان شفق - پونه سعیدی
مرتبسازی: پیشفرض
واقعاً ممنون. داستانی کنایهای برای عصر حاظر که جهت بر هم نخوردن نظم جامعه، افرادی با تمام وجود در جلوگیری از زیاده خواهی افرادی که عین زالو خون مردم را میمکند و از هیچ جنایتی، خیانتی و قانونی ترس ندارند، مبارزه میکنند. وقتی در جایی به خاطر زد و بندها دست شان بسته میشه، عذاب میکشند (کنایه: خون خود را میخورند) باز در این میان نیروهای غیبی هستند که با اتفاقات لازم را پیش روی آنها قرار میدهند تا این دنیا را بدون عذاب ترک نکنند. رویا: هدفی است که اگر در رسیدنش سماجت گردد، حقیقت پیدا میکند. مثال های: دست بالای دست زیاد است. یا دست خدا صدا ندارد. باز از زحمات کتابراهیان ممنون. موفق باشین.
داستان زیبایی بود و از خوندنش لذت بردم، ولی توقع من از خانم پونه سعیدی این نبود، رمانهای خانم پونه سعیدی همیشه به رمز و رازهای زیاد و معماهای جذاب و طولانی شناخته میشن، وقتی داستانهای ایشون رو میخونی انگار افتادی توی یه هزارتو که فقط وارد شدنت با خودته ولی این رمان اینطوری نبود.... این رمان انگار فقط یه ایده پر و بال داده شده بود نه این داستانی که روش واقعا فکر شده. وقتی صفحات رمان رو دیدم شوکه شدم، پرنیان شب با 1200 صفحه کجا و این با 400 صفحه کجا... باز هم ممنونم از خانم پونه سعیدی
من عاشق دنیای پرنیان شب بودم و الان از خوندن پرنیان شفق هم لذت بردم اما توقع داشتم مثل پرنیان شب این داستانم طولانی تر و پر ماجرا تر باشه و چالشهای بیشتری رو برای شخصیتها داشتیم و کلا آنقدر زود همه چی تموم نمیشد و یه بخشی از زندگی عادی و اتفاقات روزمره هم مرور میشد اما در کل قلم پونه جون حرف نداره ممنون از قلم زیباتر💕
این کتاب هم مثل تمامی کتاب های خانم سعیدی عالی و زیبا نوشته شده بود خیلی خوشحالم که که از سال ۹۶ با پرنیان شب وارد دنیای خیال خانم سعیدی شدم و تا به امروز با خواندن آثار مختلف شون جنبه های مختلفی از زندگی رو باهاشون تجربه کردم و همچنان منتظر آثار زیبا و بی تکرار شون هستم قلمشون پایا و مانا باشد و بماند تا همیشه🙏❤️👍👍

گوشوارههای پاکس از کجا اومدن وقتی که پاکس دفعه قبل گوی رو نداد و بعد هم گوی رو پس گرفت؟