معرفی و دانلود کتاب در انتظار اعدام

معرفی کتاب در انتظار اعدام

کتاب در انتظار اعدام به قلم فریدا مک فادن، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز، رمان معمایی و جنایی بسیار جذابی است که شما را با تالیا در زندان انفرادی‌اش پیش از اعدام همراه می‌کند. تالیا می‌گوید همسرش را نکشته است اما به جرم قتل به زندان افتاده و در انتظار آخرین حکم تجدید نظر است. درست در روزهای آخر، او ملاقات‌کننده‌ای دارد که مطمئن است همان شوهر به قتل رسیده‌اش است. اما چطور می‌تواند ثابت کند؟

درباره‌ی کتاب در انتظار اعدام

اگر به رمان‌های ژانر معمایی و دلهره‌آور علاقه‌مندید، حتما کتاب‌هایی از فریدا مک فادن (Freida McFadden) را خوانده‌اید. مک فادن که یکی از پرفروش‌ترین نویسندگان ژانر معمایی، دلهره‌آور و جنایی و برنده‌ی جوایز بسیاری است، این بار با کتاب در انتظار اعدام (Death Row) قرار است شما را غافلگیر کند.

رمان معمایی در انتظار اعدام درباره‌ی زنی محکوم به قتل به نام تالیا است که در زندان انفرادی به سر می‌برد و امیدوار است که در آخرین حکم تجدید نظر بی‌گناه شناخته شود. در همین روزهاست که کسی به ملاقاتش می‌آید که تالیا، مطمئن است شوهر به قتل رسیده‌اش است. در واقع، او محکوم به قصاص برای جرمی است که اصلا اتفاق نیفتاده. اما چطور این موضوع امکان دارد؟ و اصلا چطور می‌تواند آن را ثابت کند؟ فریدا مک فادن قرار است حسابی ذهنتان را به چالش بکشد.

رمان پلیسی در انتظار اعدام، آیینه‌ی زندگی زنی محکوم به مرگ

رمان پلیسی در انتظار اعدام در فصل‌های کوتاه به صورت رفت و برگشتی در زمان حال و گذشته و از زاویه‌ی دید اول شخص روایت می‌شود. در زمان حال، ما با افکار و احساسات تالیا و شرایط و اتفاقاتی که تجربه می‌کند همراه می‌شویم و در گذشته، به تدریج، به کندوکاو در روابط او، اتفاقاتی که منجر به قتل شده است و... مشغول می‌شویم. رمان تریلر در انتظار اعدام، با زبانی روان و ساده، توصیفاتی روشن و لمس‌کردنی و فضاسازی درخشان، کششی فوق‌العاده دارد که نمی‌توانید تا آخرین خط، آن را زمین بگذارید.

داستان جنایی - معمایی در انتظار اعدام را پگاه ملکیان به خوبی ترجمه کرده و انتشارات گویا آن را به چاپ رسانده است.

کتاب در انتظار اعدام برای شما مناسب است اگر

• به رمان‌های جنایی و معمایی علاقه‌مندید.
• دوست دارید رمانی کم‌حجم اما تکان‌دهنده و به یادماندنی بخوانید.
• آثار دلهره‌آور و معمایی فریدا مک فادن را از دست نمی‌دهید.

در بخشی از کتاب در انتظار اعدام می‌خوانیم

«متوجه نیستی!» اشک در چشمانم حلقه می‌زند. «قراره من رو به‌خاطر کشتن تو اعدام کنن. ولی تو زنده‌ای. باید این رو بهشون بگی نوئل. اگه نگی من رو میکشن!»

پدر دکر، که در واقع همان نوئل است، به نظر نمی‌رسد بداند چطور باید با این موضوع برخورد کند. در عوض به جلو خم می‌شود و دستانش را روی پارتیشن شیشه‌ای می‌گذارد، چون نمی‌تواند مرا لمس کند. این‌گونه شروع می‌کند: «ای خداوند مهربان و بخشنده، خواهرمان را به رحمت تو می‌سپاریم...»

فریاد می‌زنم: «نوئل!» آن‌قدر بلند که ریا نگاهم می‌کند. «این‌قدر حرف نزن. باید به حرفم گوش کنی. باید حقیقت رو بهشون بگی. من تو رو نکشتم!»

ادامه می‌دهد: «او را در بهشت خود پذیرا باش، جایی که دیگر غم و اندوه، گریه و دردی نخواهد بود...»

«خواهش می‌کنم!» حالا دیگر اشک از گونه‌هایم سرازیر شده. حتی اگر هم می‌خواستم نمی‌توانستم جلویشان را بگیرم. «نمی‌دونم چرا وانمود می‌کنی من رو نمی‌شناسی، ولی می‌دونم که خودتی! تو تنها کسی هستی که می‌تونی جلوی این اتفاق رو بگیری!»

ادامه می‌دهد: «باشد که خداوند متعال شما را از تمام مجازات‌ها در این زندگی و زندگی پس از مرگ رهایی بخشد. باشد که او دروازه‌های بهشت را به روی شما بگشاید و شما را به شادی ابدی خشنود کند.»

فریاد می‌زنم: «من شادی ابدی نمی‌خوام! فقط می‌خوام از اینجا بیام بیرون! می‌خوام برگردم خونه... با تو!»

ریا با صدای آهسته‌ می‌گوید: «کِمپر.» و این نشان می‌دهد که از خط قرمز عبور کرده‌ام.

مرد روبرویم حرفش را قطع کرده. آیا مراسم آخر را تمام کرده است؟ اگر این‌طور باشد یعنی دیگر باید برود. آخرین شانسم برای خلاص‌شدن از در بیرون خواهد رفت و فردا اعدام خواهم شد.