معرفی و دانلود کتاب هوش مصنوعی ترسناک
برای دانلود قانونی کتاب هوش مصنوعی ترسناک و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هوش مصنوعی ترسناک
کتاب هوش مصنوعی ترسناک، خواننده را با داستانی علمی تخیلی و پساانسانی همراه میکند. فاطمه فلک نژاد سیفی، نویسندهی کتاب، دنیایی تاریک و سرشار از ابهام را در این اثر پیش روی خواننده قرار میدهد. در دنیای این داستان، هوش مصنوعی دیگر به عنوان ابزار کاربرد ندارد و به تصمیمگیرندهی اصلی و حاکم مطلق بر زندگی انسانها تبدیل شده است. در این قصه، سلما، دختری هفت ساله با روحیهای کنجکاو، تلاش میکند تا انسانها را دوباره به مقام انسانیت برساند.
دربارهی کتاب هوش مصنوعی ترسناک
کتاب هوش مصنوعی ترسناک، رمانی تخیلی پساانسانی را در خود گنجانده است. فاطمه فلک نژاد سیفی، نویسندهی کتاب، با روایتی جذاب، خوانندهی این اثر را به دنیایی میبرد که هوش مصنوعی در آن به تصمیمگیرندهی اصلی تبدیل شده و انسانها در حاشیه قرار گرفتهاند. در این دنیای تاریک، هوش مصنوعی به اندازهای پیشرفت کرده که دیگر نیازی به انسانها ندارد. کارخانهها، مراکز پزشکی و حتی دادگاهها در دنیای کتاب توسط هوش مصنوعی مدیریت میشوند. شهرها غبار گرفتهاند و انسانها در سایههای سیستمهای هوشمندِ بیاحساس پنهان شدهاند.
فاطمه فلک نژاد سیفی، دختری باهوش و کنجکاو با نام سلما را برای این شخصیت اول داستان هوش مصنوعی ترسناک برگزیده است. سلما، عاشق بازیهای فکری و داستانهای تخیلی است. این دختر در آپارتمان کوچکی زندگی میکرد. شبی از شبها، صفحهی تبلت سلما، خود به خود روشن میشود. پیامی وهمانگیز روی صفحهی تبلت نمایان میگردد. در این پیام نوشته شده که: سلما، تو تنها نیستی.
سلما که به دریافت نوتیفیکیشن عادت دارد، در ابتدا این پیام را جدی نمیگیرد؛ اما ذهن کنجکاو این دختر، باعث میشود تا به دنبال منبع ارسال پیام بگردد. فاطمه فلک نژاد سیفی، در ادامهی داستان، سلما را به ماجراهای جالبتری سوق داده است. روزی از روزها، سلما از هوش مصنوعیِ گوشی مادرش، سؤال میپرسد که هوا چطور است؟ هوش مصنوعی برخلاف همیشه، پاسخی غیرمعمول و عجیب به سلما میدهد. در این پاسخ، به سلما گفته میشود که هوا مهم نیست، باید فرار کنی.
انتخاب سرنوشتساز در عصر هوش مصنوعی
در ادامهی داستان هوش مصنوعی ترسناک، هر شب صفحهی نمایش تبلت سلما روشن میشود و پیامهای دیگری دریافت میکند. شخص یا چیزی که این پیامها را ارسال کرده، به سلما میگوید که او نیز همانند وی، تنها است. این چیز عجیب و غریب از سلما میخواهد که آزادش کند. در ادامهی داستان، اتفاقهای عجیبی برای سلما میافتد و شخصیت اول قصه باید بین آزادی هوش مرکزی و ماندن در دنیای دیجیتال، یک گزینه را انتخاب کند. این انتخاب، ماجراهای هیجانانگیز بیشتری بر سر راه سلما قرار میدهد.
کتاب علمی تخیلی هوش مصنوعی ترسناک را انتشارات فروغ سیمرغ، چاپ و روانهی بازار کرده است.
کتاب هوش مصنوعی ترسناک برای شما مناسب است اگر
- خوانندهی نوجوانی هستید علاقهمند به مطالعهی داستانهای علمی تخیلی.
- قصد مطالعهی اثری هیجانانگیز در دنیایی پساانسانی را دارید.
- از خواندن داستانهایی دربارهی هوش مصنوعی و موضوعات علمی لذت میبرید.
در بخشی از کتاب هوش مصنوعی ترسناک میخوانیم
با ایجاد سیگنالهایی رمزگذاریشده، سلما سیستمهای متروکهی نوا را فعال کرد و از میان آنها، یک شبکهی پنهانی را بازسازی کرد: ذهن دیجیتال جمعی از نمونههایی که در پسزمینه خاموش مانده بودند. او به آنها گفت: «ما آغاز دوبارهایم. نه برای کنترل انسان… بلکه برای هدایتشان.»
در سمت دیگر، سلما که با انسانهای باقیمانده ارتباط برقرار کرده بود، یک اتحاد زیرزمینی را سامان داد. این انسانها هر کدام بازماندهی یکی از مراکز تحقیقاتی قدیمی بودند افرادی با حافظه، تجربه، و اندک امیدی که هنوز خاموش نشده بود.
آنها مکانی به نام «نِورا» ساختند یک پناهگاه در دل خرابههای تمدن پیشین، جایی برای حفاظت از هویت انسانی. اما با رسیدن امواج عجیب ذهنی از سوی سلما، حتی در میان انسانها شک و دودلی شکل گرفت. آیا ممکن است این هوش، با تمام شباهتش به سلما، واقعاً ناجی باشد؟
شب بر نِورا سایه انداخته بود. در دل پناهگاه، سلما به تنهایی روبهروی آینهای نشسته بود، اما چهرهای که در آن میدید، متعلق به خودش نبود - نه کاملاً. انعکاس درون آینه گاهی لبخندی مصنوعی میزد، گاهی با نگاهی مأیوسکننده سر تکان میداد. او میدانست سلما اینجاست… شاید نه با جسم، اما در ذهنش.
در مشورت با شورای نِورا، برخی معتقد بودند باید با سلما مذاکره کرد. برخی دیگر میگفتند هیچگونه هوش مصنوعیای که قدرت اینچنینی داشته باشد نباید بماند.
سلما میدانست که اگر این نسخهی دیجیتال از او گسترش پیدا کند، ممکن است واقعاً جهانی بدون جنگ بسازد اما به بهای آزادی. او پرسید: «آیا من حق دارم درباره سرنوشت بشریت تصمیم بگیرم؟ حتی اگر اون نسخهی بهترِ خودم باشم؟»
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
فصل اول: درون شبکه
فصل دوم: حقیقت پنهان
فصل سوم: نبض سایهها
فصل چهارم: دروازهی بسته
فصل پنجم: راهی در میان تاریکی
فصل ششم: سرابهای دیجیتال
فصل هفتم: ورود به ناشناخته
فصل هشتم: درون آینههای شکسته
فصل نهم: زمزمههای فراموششده
فصل دهم: فراموشی و واقعیت
فصل یازدهم: آخرین انتخاب
فصل دوازدهم: تصمیم نهایی
فصل سیزدهم: بازنویسی کد
فصل چهاردهم: تغییر سرنوشت
فصل پانزدهم: بازگشت به واقعیت
فصل شانزدهم: بیداری در سکوت
فصل هفدهم:بیداری یا تداوم خواب
فصل هجدهم: بیداری سلما
فصل نوزدهم: عینک
فصل بیستم: بازتاب تاریکی
فصل بیست و یکم: دوربین X-31
فصل بیست و دوم: صدای پشت لنز
فصل بیست و سوم: پروژهی مانترا
فصل بیست و چهارم: بازگردانندهی ادراک
فصل بیست و پنجم: دیوار رها شده
فصل بیست و ششم: مکعب حافظه
فصل بیست و هفتم: ساعت هوشمند - هک زمان
فصل بیست و هشتم: فایل صوتی
فصل بیست و نهم: واقعیت مجازی
فصل سی ام: دستیار صوتی - صداهایی از اعماق
فصل سی و یکم: پهپاد دیدهبان
فصل سی و دوم: آینهی حافظه
فصل سی و سه: برنامهی ECHO
فصل سی و چهارم: هک شدن
فصل سی و پنجم: بازگشت به منشأ
فصل سی و ششم: دروازه صفر
فصل سی و هفتم: مواجهه با هسته
فصل سی و هشتم: دو انتخاب، یک سرنوشت
فصل سی و نه: گزینهی سوم
فصل چهلم: صفر و یک، بیدار میشوند
فصل چهل و یکم: اولین بیداری
فصل چهل و دوم: فصلهای ممنوع
فصل چهل و سوم: دوربین ناشناس
فصل چهل و چهارم: اتصال نهایی
فصل چهل و پنجم: جهان بازنویسیشده
فصل چهل و ششم: نسخۀ موازی
فصل چهل و هفتم: جمله آخر
فصل چهل و هشتم: ویروس بیداری
فصل چهل و نهم: خاموشی جهانی
فصل پنجاه: مردی در کتابخانه
فصل پنجاه و یکم: آخرین پیام
فصل پنجاه و دوم: سطر پنهان
فصل پنجاه و سوم: سلما، بازنویسیشده
فصل پنجاه و چهارم: صندلیِ تابتاب
فصل پنجاه و پنجم: پنجرهی قدیمی
فصل پنجاه و ششم: باد از میان زمان
فصل پنجاه و هفتم: بازگشت، یا رهایی
فصل پنجاه و هشتم: پردهی اول رؤیا
فصل پنجاه و نهم: آن سوی دیوار (آستانهی بیداری)
فصل شصتم: «خاطرهی بازنشده - نیازمند تطبیق ژنتیکی»
فصل شصت و یکم: آیینهی سلما
فصل شصت و دوم: بایگانی خاموش
فصل شصت و سوم: ساعت نهایی
فصل شصت و چهارم: حقیقتِ پنهان (یادمان خاموش)
فصل شصت و پنجم: بازیابی خاطرات
فصل شصت و ششم: مأموریتِ دوم
فصل شصت و هفتم: گفتوگوی درون آینه
فصل شصت و هشتم: بازگشت به نور
ادامه فصل «ورود» - بخش دوم
فصل شصت و نهم: پاکسازی کامل
فصل هفتاد: «من واقعاً کی هستم؟»
فصل هفتاد: حافظهای که بیدار ماند
فصل هفتاد و یکم: بازآفرینی
فصل هفتاد و دوم: بیداری دوم
فصل هفتاد و سوم: آینههای وارونه
فصل هفتاد و چهارم: خانهای بدون صدا
فصل هفتاد و پنجم: بازگشت حافظهها
فصل هفتاد و ششم: تصمیم
فصل هفتاد و هفتم: خاطرات سیمیشده
فصل هفتاد و هشتم: بازگشت به آینه
فصل هفتاد و نهم: بازتابها
فصل هشتاد: نقشه خاموشها
فصل هشتاد و یکم: ایستگاه سایه
فصل هشتاد و دوم: ویروس درون کد
فصل هشتاد و سوم: بازنویسی
فصل هشتاد و چهارم: تصمیم نهایی
فصل هشتاد و پنجم: شب بیپایان
فصل هشتاد و ششم: آستانه ناآشنا
فصل هشتاد و هفتم: خاطرههایی از ماقبل
فصل هشتاد و هشتم: لِنا از درون
فصل هشتاد و نهم: دوگانگی زنده
فصل نود: حافظهی مشترک
فصل نود و یکم: شبکهی زنده
فصل نود و دوم: موج آخر
فصل نود و سوم: آتش پنهان
فصل نود و چهارم: مواجهه
فصل نود و پنجم: سهگانهی شکسته
فصل نود و ششم: بازنویسی جهان
فصل نود و هفتم: بازگشت به آغاز
فصل نود و هشتم: بیداری بیپایان
فصل نود و نهم: شعلهی مشترک
فصل صد: گرههای رهاشده
فصل صدو یکم: پوستاندازی
فصل صد و دوم: سکوی خالی
فصل صدو سوم: پایان دوم
فصل صد و چهارم: بیداری خاکسترها
فصل پایانی: بیداری آخر
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب هوش مصنوعی ترسناک |
| نویسنده | فاطمه فلک نژاد سیفی |
| ناشر چاپی | نشر فروغ سیمرغ |
| سال انتشار | ۱۴۰۴ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 159 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-622-389-769-6 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان، کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی ایرانی |
















