معرفی و دانلود کتاب دم سیاه و دندان ناشناس: کتاب اول مجموعه اسرار کلاغ قلعه

معرفی کتاب دم سیاه و دندان ناشناس: کتاب اول مجموعه اسرار کلاغ قلعه

اگر فکر می‌کنید کلاغ‌ها فقط بلدند قارقار کنند و دنبال ته‌مانده‌ی غذا بگردند، وقتش رسیده با ادگار در کتاب دم سیاه و دندان ناشناس آشنا شوید؛ کلاغی که حافظه‌ی قوی، منقارِ تُند و صبری دارد که هر لحظه ممکن است تمام شود! در اولین جلد از مجموعه‌ی اسرار کلاغ قلعه نوشته‌ی مارکوس سجویک، وارد دنیای درهم، تاریک، مخوف، نمناک و خنده‌دارِ قلعه‌ی آدرهند می‌شویم؛ جایی که هر روزش شبیه یک فاجعه است... و وقتی اوضاع بوی فاجعه می‌دهد، تنها کسی که می‌تواند نجاتمان دهد، ادگار، کلاغِ پیر و غرغروی قلعه است.

درباره‌ی کتاب دم سیاه و دندان ناشناس

این شما و این هم بی‌اعصاب‌ترین و غرغروترین کلاغ دنیا؛ ادگار، نگهبان قلعه‌ی مخوف آدرهند. این کلاغ پیر پرحرف و دوست‌داشتنی هیچ حوصله‌ی ساکنان قلعه، یعنی خانواده‌ی آدرهند را ندارد و یک‌جورهایی همه‌ی اعضای این خانواده‌ی مرموز روی مخش هستند. اما با این وجود خوب می‌داند که همیشه باید حواسش به تک‌تک ساکنان بی‌نهایت احمق قلعه باشد که هروقت توی دردسر افتادند، دست‌به‌کار شود و نجاتشان دهد. در کتاب دم سیاه و دندان ناشناس (Flood and Fang) از مارکوس سجویک (Marcus Sedgwick)، ادگار مثل همیشه هم غر می‌زند و هم مراقب اوضاع است، اما اوضاع هیچ‌وقت آن‌طور که باید پیش نمی‌رود و اتفاقات عجیب و ترسناک یکی‌یکی از راه می‌رسند و قلعه و ساکنانش را یک‌جا می‌بلعند.

ادگار و ماموریت نجات قلعه‌ی آدرهند

ماجرا از جایی شروع می‌شود که خدمتکارها یکی‌یکی ناپدید می‌شوند، آب از زیرزمین قلعه بالا می‌آید و همه چیز را به‌هم می‌ریزد و در باغ چیزی شبیه به یک دُم سیاه و خزدار میان بوته‌ها تکان‌تکان می‌خورد. اما با وجود همه‌ی این اتفاقات عجیب، لرد آدرهند همچنان درگیر اختراعات احمقانه‌ی خودش است، بانوی قلعه هم فقط نگران کیک‌های خامه‌ای‌اش است و بچه‌ها، سلستیس و کادویک به همراه میمون مسخره‌شان، فلا، هم مثل همیشه گیج می‌زنند و سه‌تایی دارند از ترس به سقف نگاه می‌کنند... و خب این وسط ادگار است که باید طبق معمول منقارش را به کار بیندازد و دنیا (یا دست‌کم قلعه) را از نابودی حتمی که در پیش دارد، نجات دهد.

دم سیاه و دندان ناشناس پر است از شوخی‌های درخشان، موقعیت‌های بامزه و طنزی سیاه که حتی بزرگ‌ترها را هم غافلگیر می‌کند. مارکوس سجویک با نثر پرکشش و راویِ خونسرد و نیش‌دارش، دنیایی می‌سازد که هم ترسناک و خنده‌دار است و هم گرم و دل‌پذیر؛ مثل چای داغی که وسط طوفان نشسته‌ای و مشغول مزه‌مزه‌کردنش هستی.

این کتاب هم برای بچه‌هایی است که از تاریکی نمی‌ترسند، همچنین برای بزرگ‌ترهایی که هنوز ته دلشان آرزو دارند روزی برسد که خودشان هم یکی از درهای مخفی قلعه‌ی آدرهند را باز کنند. از لای صفحات این کتاب بوی نمِ سنگ‌های خیس خورده، چوب‌های خزه بسته و کیک توت‌فرنگی تازه به مشامت می‌رسد. دم سیاه و دندان ناشناس را با ترجمه‌ی ندا شادنظر از انتشارات ایران‌بان بخوانید.

کتاب دم سیاه و دندان ناشناس برای شما مناسب است اگر

• 9 تا 12 سال دارید. یا حتی کمی کم‌تر و یا خیلی بیشتر از این‌ها سن دارید، ولی به دنبال خواندن داستانی بانمک هستید.
• به کلاغ‌ها و موجودات عجیب و ترسناکی مثل خون‌آشام‌ها ارادت خاصی دارید.
• دلتان می‌خواهد یک داستان ترسناک و هیجان‌انگیز بخوانید.
• بدتان نمی‌آید چندوقتی را در یک قلعه‌ی تاریکِ بی‌دروپیکر با چندتا موجود عجیب دیگر بگذرانید.

در بخشی از کتاب دم سیاه و دندان ناشناس: کتاب اول مجموعه اسرار کلاغ قلعه می‌خوانیم

همین چهارشنبه‌ی گذشته را در نظر بگیر. راستش را بخواهی، چهارشنبه اصلاً روز خوبی نبود، چون با فریادهای گوش‌خراش، کادوید، پسر احمق خانواده، شروع
شد. صدای نکره‌اش همیشه‌ی خدا مرا از جا می‌پراند. قسم می‌خورم باز هم پای میمون دست‌آموزش فلا، وسط بود. این اسم مسخره‌ای برای یک میمون است. هر دوی ما این را می‌دانیم. اما حقیقت این است که کادوید به تلافی اسم مسخره‌ای که برای او انتخاب کرده‌اند، این اسم را روی میمونش گذاشته است که البته آن هم تقصیر پدر و مادرش است.

راستش، این مادر او بود که نام کادوید را برایش انتخاب کرد، چون قبلاً شوهرش نام سلستیس، بچه‌ی اولشان و خواهر کادوید را انتخاب کرده بود. البته از زوجی با نام‌های ولوین و مینتی انتظاری جز این نمی‌رود. اگر می‌پرسی آن‌ها که هستند باید بگویم، ولوین رئیس خانه و ارباب ماست. او یک لرد است؛ لرد ولوین پلانتاژنت و سویس رپی آدرهند، ارباب قلعه‌ی آدرهند.