معرفی و دانلود کتاب هزار و یک خشم: کتاب اول مجموعه هزار و یک خشم

معرفی کتاب هزار و یک خشم: کتاب اول مجموعه هزار و یک خشم

شهرزاد قصه‌گو این بار انتقام‌جو می‌شود! کتاب هزار و یک خشم نوشته‌ی رنی عهدیه، بازآفرینی مدرن و پرشور از افسانه‌ی کلاسیک هزار و یک شب است. در این روایت تازه، شهرزاد نه صرفاً قصه‌گویی برای نجات جان خود، بلکه دختری جسور و باهوش است که با هدف انتقام، داوطلبانه وارد قصر خلیفه‌ی خراسان می‌شود. خلیفه‌ای که هر شب با دختری ازدواج می‌کند و در سپیده‌دم بعد او را می‌کشد. این رمان تخیلی تاریخی با استقبال گسترده روبه‌رو شده و در فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز جای گرفته است.

درباره‌ی کتاب هزار و یک خشم

شهرزاد (شزی) برای گرفتن انتقام قتل بهترین دوستش، داوطلبانه تصمیم می‌گیرد که همسر بعدی خلیفه‌ی خراسان باشد. خلیفه‌ی بی‌رحمی که کاری نداشت جز به همسری برگزیدن زنان جوان و سپس کشتن آن‌ها در سپیده‌دم روز بعد. رمان فانتزی هزار و یک خشم (The Wrath and the Dawn)، اقتباسی هوشمندانه و مدرن از قصه‌های هزار و یک شب است. رنی عهدیه (Renée Ahdieh) این رمان تاریخی تخیلی را برای نوجوانان کتاب‌خوان به رشته‌ی تحریر درآورده است تا از این طریق هم روایات کهن را زنده نگه دارد و هم به ‌آن‌ها جسور بودن را بیاموزد.

هزار و یک خشم و شهرزادی که دیگر قصه‌گو نیست

داستان هزار و یک خشم از دید سوم شخص روایت می‌شود. درست است که این شکل از روایت، جلوه‌ای کلاسیک به داستان می‌بخشد اما رنی عهدیه داستانی چندلایه را به این شیوه روایت کرده و با قلم قدرتمند خود، خواننده را از همان ابتدا درگیر می‌کند. شزی با خلیفه آشنا می‌شود، درمی‌یابد که او آن‌قدرها هم انسان بدذاتی نیست. در این مأموریت خودخواسته دچار احساس دوگانگی شده و در دوراهی عقل و احساس گیر می‌کند. در این گیر و دار، طارق یار دیرینه‌ی شزی نیز وارد ماجرا شده و قصد دارد که او را از این مخمصه‌ی خودساخته بیرون بکشد.

شخصیت‌های رمان هزار و یک خشم، به قدری خوب پرداخته شده‌اند که با خواندن سطر به سطر کتاب، می‌توانیم آن‌ها را پیش چشم خود مجسم کنیم. رنی عهدیه اطلاعات زیادی را از گذشته‌ی شخصیت‌ها و دوران کودکی آن‌ها ارائه می‌دهد و این کار او در میان سایر آثار داستانی نوجوانان، یگانه به نظر می‌رسد. عشق در این رمان تاریخی تخیلی، نیرویی مستقل است؛ چراکه برخلاف منطق، انتقام و حتی ترس، مسیر زندگی شخصیت‌ها را تغییر داده و آن‌ها را به تصمیم‌هایی سوق می‌دهد که در حالت عادی غیرممکن به نظر می‌رسد.

رمان تخیلی تاریخی هزار و یک خشم توسط فریده اشرفی به فارسی روان برگردانده شده است. نشر ایران‌بان، این رمان فانتزی جذاب را چاپ و منتشر کرده است.

افتخارات کتاب هزار و یک خشم

• رتبه‌ی اول در فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز
• انتخاب به‌عنوان یکی از 100 کتاب فانتزی برتر تمام دوران، توسط مجله‌ی تایم
• رتبه‌ی چهارم در فهرست Kids' Indie Next در تابستان 2015
• منتخب آمازون به‌عنوان یکی از بهترین کتاب‌های سال 2015 در بخش نوجوان
• معرفی به‌عنوان یکی از بهترین کتاب‌های نوجوانان توسط کتابخانه‌ی عمومی نیویورک در سال 2015
• انتخاب به‌عنوان بهترین کتاب سال 2015 توسط مجله‌ی Seventeen
• حضور در فهرست بهترین داستان‌های نوجوانان به انتخاب YALSA در سال 2016

نکوداشت‌های کتاب هزار و یک خشم

• رمان هزار و یک خشم با تخیلی غنی و شخصیت‌پردازی قدرتمند، صفحه به صفحه خواننده را با خود همراه می‌کند. رنی عهدیه عاشقانه‌ای پرکشش را در فضایی رازآلود روایت می‌کند. (پابلیشرز ویکلی)
• یک داستان عاشقانه و رویایی، پر از اضطراب اما دل‌نشین و هیجان‌انگیز که به شکل عجیبی اعتیاد‌آور است. (Kirkus Reviews)
• رمان عاشقانه و تخیلی هزار و یک خشم، یک بازآفرینی خلاقانه از داستان‌های هزار و یک شب است که رنی عهدیه در آن مردی هیولاگونه را با ظرافت تمام به تصویر کشیده، اما قدرت را به دستان قهرمان زن شجاعی می‌سپارد که مصمم است به بی‌رحمی‌های بی‌معنا علیه زنان پایان دهد. (مجله‌ی تایمز)
• شهرزاد بزرگ‌ترین قصه‌گوی تمام دوران است. اما رنی عهدیه با بازآفرینی باشکوه خود از هزار و یک شب، تاج او را ربوده است. (Bustle)

اقتباس فرهنگی از کتاب هزار و یک خشم

• وب کمیک هزار و یک خشم در تاریخ 4 نوامبر 2014 آغاز شد و فصل اول آن در 25 ژانویه‌ی 2021 به پایان رسید. پایان‌بندی نهایی این کمیک اینترنتی، در اوایل مارس 2022 منتشر شد.

کتاب هزار و یک خشم برای شما مناسب است اگر

• به دنبال یک کتاب فانتزی برای نوجوانان هستید که در آن ارجاعات تاریخی نیز وجود داشته باشد.
• به‌عنوان یک نوجوان می‌خواهید یک داستان مدرن را بخوانید که نقبی به داستان‌های کلاسیک و کهن می‌زند.
• به داستان‌های تاریخی تخیلی علاقه‌مند هستید.

در بخشی از کتاب هزار و یک خشم: کتاب اول مجموعه هزار و یک خشم می‌خوانیم

زمانی‌که دسپینا در انتهای راهرویی به سمت راست پیچید، شهرزاد جلوی خود را گرفت تا جواب دندان‌شکنی به او ندهد؛ باوجود اشتیاق فراوانی که به این کار داشت. راجپوت شق و رق و باحالتی مغرورانه کنار شهرزاد راه می‌رفت، حالت بدنش به اندازه‌ی چهره‌اش جدی و سازش‌ناپذیر بود. پس از چندین دقیقه که در سکوت به راهشان ادامه دادند، به گذرگاهِ روبازی رسیدند که با درهای دولنگه‌ایِ قوسی به بیرون راه داشت.

یکی از ملازمان چندین در را گشود تارا خروج را برای آنان مشخص سازد و شهرزاد قدم به حیاط‌خلوتی پلکانی گذاشت که مانند پله‌های عظیم با پاگردهایی رو به پایین مرتب شده بود. اولین پلکان پر از درختان گلدار و جایگاهی پرنقش‌ونگار برای پرندگان بود که از هر طرف با داربست و چفته به دقت محصور شده بود. چوب اقاقیای محکمی با لایه‌ی نازکی از رنگ سفید پوشیده شده و با قفل‌هایی از جنس مفرغِ صیقل‌خورده، محکم شده بود. چمن پرپشت و شادابِ سبز تیره‌ای، بینِ سنگ‌های خارای زمخت گذرگاه‌ها رشد کرده بود.

شهرزاد با قدم‌های بزرگ و سریعی از جلوی جایگاه پرندگان گذشت و نگاهی به آن مجموعه‌ی ارزشمند پرندگانِ آوازخوان انداخت که درون آن درحرکت بودند: بلبل، سهره، چکاوک، قناری...

شهرزاد صدای جیغ بلند و ناهنجاری از پشت سرش شنید. برگشت و طاووسی را دید که روی چمن‌ها شق ورق راه می‌رفت، پرهای دُم سبز مرمری و طلایی‌اش را زیر نور خورشید، مانند بادبزنی بزرگ گشوده بود و پرتوهای سرگردان آن را به خود جذب می‌کرد.

شهرزاد آهسته‌آهسته جلوتر رفت. طاووس ایستاد و به او نگریست و بعد بادبزنش را پایین آورد و دوان‌دوان دور شد.