معرفی و دانلود کتاب وطن دیگران: کتاب اول مجموعه وطن دیگران

معرفی کتاب وطن دیگران: کتاب اول مجموعه وطن دیگران

دلدادگی زن زیبای فرانسوی به سرباز سخت‌کوش مراکشی، شروع جذابی برای کتاب وطن دیگران است. این رمان جلد اول از سه‌گانه‌ای تاریخی است که لیلا سلیمانی، نویسنده‌ی مراکشی آن را به رشته‌ی تحریر درآورده است. ماتیلد زن مسیحی فرانسوی، دل به امین، سرباز مسلمان مراکشی می‌سپرد. این عشق پرشور به ازدواج ختم می‌شود و ثمره‌ی آن دختری به نام عایشه است. اما در سرزمینی بیگانه و درگیر فقر و سنت‌های مردسالارانه چه چیزی در انتظار ماتیلد و دختر او است؟ داستان را بخوانید و با فراز و فرود جان‌دار آن همراه شوید.

درباره‌ی کتاب وطن دیگران

ازدواج ماتیلد با امین، نه تنها پیوندی عاشقانه، بلکه برخوردی فرهنگی و اجتماعی است. این ازدواج، او را از فضای آشنای فرانسه به دل مراکش پس از جنگ جهانی دوم می‌برد؛ جایی که سنت‌ها، زبان و نگاه جامعه به زن، با آنچه او می‌شناسد تفاوتی بنیادین دارد. ماتیلد زنی با عقاید مسیحی، در سرزمینی بیگانه، ناگهان خود را تنها می‌یابد. لیلا سلیمانی (Leila Slimani) در رمان اجتماعی وطن دیگران (The Country of Others)، به خوبی توانسته است این تضادهای فرهنگی، جنسیتی و تاریخی را در قالب داستانی پرکشش و انسانی به تصویر بکشد.

لیلا سلیمانی با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره، از تنهایی ماتیلد در مزرعه گرفته تا تلاش‌هایش برای تحصیل دخترش عایشه، تصویری ملموس از زنی خلق می‌کند که در دل کشوری بیگانه، برای حفظ هویت و استقلال خود می‌جنگد. این مبارزه، در کنار کشاکش‌های سیاسی و اجتماعی مراکش برای رهایی از استعمار فرانسه، به نوعی بازتابی است از نبردی دوگانه برای آزادی فردی و ملی. نثر قوی و توصیف‌های دقیق لیلا سلیمانی، رمان تاریخی وطن دیگران را به یک اثر زنده در ادبیات فرانسه - مراکش تبدیل کرده است.

در وطن دیگران، عشق رنگ می‌بازد

ماتیلد در مزرعه‌ای دورافتاده که امین از خانواده‌اش به ارث برده، با واقعیت‌های تلخ زندگی روبه‌رو می‌شود: تنهایی، فقر، نگاه سنگین اطرافیان و فشارهای فرهنگی. ماتیلد غریب است! او نه در میان فرانسوی‌های مهاجر پذیرفته می‌شود و نه مراکشی‌ها به دید خوبی او را می‌نگرند. امین نیز در این فضا تغییر می‌کند. مردی که در فرانسه عاشق‌پیشه و مهربان بود، حالا درگیر دغدغه‌های مردانه‌ی سنتی، فشارهای اقتصادی و انتظارات اجتماعی است. لیلا سلیمانی چه خوب توانسته است این فروپاشی تدریجی را با ظرافت و عمق روایت کند. رمان سیاسی وطن دیگران، اثر درگیرکننده و جذابی است که برای همیشه در ذهن باقی می‌ماند.

اینکه فکر کنید ماتیلد تسلیم جریان خشن پیش رویش می‌شود، ساده‌انگاری است. این زن برای استقلال خود می‌جنگد، برای تحصیل دخترش عایشه در مدرسه‌ای کاتولیک پافشاری می‌کند و در برابر سنت‌های مردسالارانه با تمام قوا می‌ایستد. داستان وطن دیگران، روایت زنی است که در دل کشوری بیگانه برای حفظ هویت، آزادی و عزت نفس خود مبارزه می‌کند. این اثر، نخستین جلد از سه‌گانه‌ی تاریخی لیلا سلیمانی، نویسنده‌ی پرفروش مراکشی است.

رمان «رقص ما را نگاه کن» نیز ادامه‌ی کتاب وطن دیگران است. پریزاد تجلی این رمان فرانسوی مراکشی را به فارسی ترجمه کرده است. باید از انتشارات مروارید برای چاپ و انتشار این دو رمان جذاب سپاس‌گزار باشیم.

جوایز و افتخارات کتاب وطن دیگران

• کتاب منتخب سردبیران نیویورک تایمز
• برنده‌ی جایزه‌ی مادام فیگارو (جایزه‌ای که از سوی قدیمی‌ترین روزنامه‌ی ملی فرانسه به بهترین رمان با شخصیت زن قهرمان اهدا می‌شود.)
• نامزد دریافت جایزه‌ی مدال کارنگی
• یکی از بهترین کتاب‌های سال از نگاه NPR
• معرفی‌شده به‌عنوان یکی از بهترین کتاب‌های تابستان، توسط نشریات معتبر از جمله Vogue، Entertainment Weekly، Washington Post و ...

نکوداشت‌های کتاب وطن دیگران

• این کتاب، تجربه‌ای زنانه، صمیمی و دردناک را از جنگ نمایان می‌کند؛ سفر ماتیلد در داستان اجتماعی وطن دیگران، نوعی آیین گذر است؛ از مسیر زبان، مادر بودن و جنگ. (نقد مینا کانداسامی، شاعر هندی در نیویورک تایمز)
• اگرچه نثر کتاب وطن دیگران، از یک روایت خانوادگی فراتر می‌رود تا به پرسش‌هایی درباره‌ی سیاست و قدرت بپردازد؛ اما در اصل این یک درام خانوادگی است... این نوع نوشتار با میکروسکوپ به کیهان نگاه می‌کند و با تلسکوپ به یک وعده‌ی غذایی خانوادگی. بسیار لذت‌بخش و خیره‌کننده است. (روزنامه‌‌ی i)
• آنچه در رمان وطن دیگران تازگی دارد، حس جهانی فراتر از شور و احساسات است؛ لیلا سلیمانی جهانی را با هم‌دلی و مهارت خلق می‌کند. این اثر با تخیل اخلاقی عمیق خود بسیار اثربخش است. می‌توان گفت که این رمان برای بزرگسالان است؛ اما نه برای موعظه، نه برای قضاوت، بلکه برای توضیح اینکه دانستن همه چیز، لزوماً به معنای بخشیدن همه چیز نیست. (نشریه تایمز)
• موفقیت اصلی کتاب وطن دیگران در بازنمایی زمینه‌ی تاریخی آن است؛ به ویژه برخورد فرهنگ‌های عرب و اروپایی که از طریق فعالیت‌های روزمره‌ی ماتیلد و امین جان می‌گیرد. لیلا سلیمانی در به تصویر کشیدن سرکوب زنان در فرهنگ عربی بسیار موفق است و جزئیات واقع‌گرایانه در سراسر روایت او به چشم می‌آیند. (آیریش تایمز)

کتاب وطن دیگران برای شما مناسب است اگر

• به داستان‌های اجتماعی و سیاسی علاقه‌مند هستید.
• می‌خواهید یک رمان تاریخی و دغدغه‌مند را در دست بگیرید.
• روایت‌های زنان از زندگی در جوامع مردسالار برای شما جذاب است.
• مخاطب و پیگیر ادبیات جهان عرب و به‌ویژه ادبیات مراکش هستید.

در بخشی از کتاب وطن دیگران: کتاب اول مجموعه وطن دیگران می‌خوانیم

هفته‌ها همین‌طوری مثل هم می‌گذشت. عایشه هر روز صبح زود بیدار می‌شد و در تاریکی هوا پای تختش زانو می‌زد و به خدا التماس می‌کرد تا چیزی پیش نیاید که امروز هم دیر به مدرسه برسد. اما همیشه یک چیزی می‌شد. اجاق مشکل پیدا کرده و دود می‌کرد. مادر و پدر جروبحث می‌کردند. صدای دادوبیداد در راهرو می‌آمد. بعد بالاخره مادرش می‌رسید. موها و روسری‌اش را درست می‌کرد. اشک‌هایش را با پشت دست پاک می‌کرد. او می‌خواست خوددار باشد اما دیگر نمی‌توانست جلوی خودش را بگیرد. نیم‌چرخی زد، داد کشید که می‌خواهد این‌جا را ترک کند، که بزرگ‌ترین اشتباه زندگی‌اش را کرده می‌گفت که این‌جا غریبه است. داد می‌زد که اگر پدرش می‌دانست فک این مرد را پایین می‌آورد. اما پدرش نمی‌دانست. پدرش خیلی دور بود. پس ماتیلد تسلیم می‌شد. حرصش را سر دخترش خالی می‌کرد که موقرانه جلوی در منتظرش ایستاده بود. و دلش می‌خواست بگوید: «می‌خوای عجله کنی؟ برای یه بار هم که شده می‌خوام به‌موقع برسم.»

عایشه ماشین ارتش امریکا را که پدرش به قیمت مناسب خریده بود لعنت می‌کرد. امین سعی کرده بود پرچمی را که روی کاپوت کشیده شده بود پاک کند اما می‌ترسید آلیاژ ماشین خراشیده شده و خراب شود و به همین خاطر هنوز هم چندتا ستارۀ پوسته‌پوسته‌شده و تکه‌هایی از راه‌راه‌های آبی روی بدنۀ اتومبیل مانده بود. این آهن‌قراضه فقط زشت نبود، دمدمی هم بود. بگیر نگیر داشت. وقتی هوا گرم می‌شد دود خاکستری‌ای از کاپوت بلند می‌شد و باید صبر می‌کردی تا موتور خنک شود. زمستان، روشن نمی‌شد. ماتیلد مدام تکرار می‌کرد: «باید گرم بشه.» عایشه آن را باعث همۀ بدبختی‌هایش می‌دانست و به همین خاطر به امریکایی که همه به آن احترام می‌گذاشتند لعنت می‌فرستاد. «آن‌ها هیچی نیستند دزدها، آدم‌های نالایق، کمتر از هیچی.» به‌خاطر این ابوقراضۀ کهنه همیشه هم‌کلاسی‌هایش مسخره‌اش می‌کردند: «مادر پدرت باید خر بخرن! این‌جوری کمتر دیر می‌رسی!» و مدیر هم همیشه بازخواستش می‌کرد.