معرفی و دانلود کتاب بالن بازها

معرفی کتاب بالن بازها

برای یک ماجراجویی بر فراز آسمان آماده هستید؟ کتاب بالن بازها نوشته‌ی اما کرول یک داستان هیجان‌انگیز در مورد اولین پرواز بالن در آسمان فرانسه است. نویسنده به زیبایی داستان تاریخی پشت پرواز اولین بالن را با داستان یک دختربچه‌ی دزد درهم‌آمیخته و داستانی هیجان‌انگیز پر از مفاهیمی مانند دشمنی، دوستی، کمک کردن و خانواده آفریده که برای نوجوانان کاملاً مناسب است.

درباره‌ی کتاب بالن بازها

اما کرول (Emma Carroll) در داستان هیجان‌انگیز بالن بازها (Sky Chasers) که ایده‌ی اولیه‌ی آن متعلق به نئال جکسون است، به سراغ اولین پرواز انسان با بالن در قرن هجدهمِ فرانسه می‌رود؛ دورانی که لویی شانزدهم در آن با گیوتین اعدام می‌شود. از داستانی برای نوجوانان هم نمی‌توان انتظار داشت فضای ملتهب جامعه‌ی آن زمان فرانسه را به تصویر بکشد. با این حال نقطه‌ی شروع داستان، جایی است که لویی شانزدهم و ماری آنتوانت بی‌صبرانه منتظرند تا پرواز اولین بالن بر فراز آسمان پاریس را تماشا کنند. اما آیا این ممکن است؟

برادران مونگلفیه (ژوزف و اتین مونگلفیه) می‌خواهند این افتخار نصیب خودشان شود و سخت به دنبال ساختن بالن هستند ولی ماجرا به این سادگی نیست. از طرف دیگر ما مگپای را داریم. یک دختربچه‌ی دزد که جز یک خروس چیز دیگری در این دنیا ندارد و از راه دزدی شکم خود و خروسش را سیر می‌کند. تا اینکه بانویی مرموز و ترسناک به اسم مادام دلاکروآ به سراغ او می‌آید. به او پنج سکه‌ی طلا می‌دهد تا جعبه‌ای بدزدد. اما از چه کسی؟ از خانواده‌ی مونگلفیه! اینجا همان نقطه‌ی پیوند میان این دو گروه است. برادرانی که به دنبال افتخارآفرینی برای خود هستند و دزدی خرده‌پا که از همه جا بی‌خبر است.

رازهای پنهان در دل بالن‌ها؛ سفری پرهیجان به قرن هجدهم

در مسیر این افتخارآفرینی که مگپای هم خیلی زود تصمیم می‌گیرد به برادران مونگلفیه بپیوندد، مشکلات زیادی وجود دارد. انگلستان می‌خواهد افتخار اولین پرواز بالن در آسمان را در کشور خود تجربه کند، نه در فرانسه. پس دلِ خوشی از این برادران باهوش ندارد و جاسوسان خود را فرستاده تا همه چیز را خراب کنند. از طرفی ما مادام دلاکروآ را داریم که نمی‌دانیم نیتش چیست، البته با پیش رفتن داستان او را می‌شناسید و شاید به او حق هم بدهید.

اما کرول که به‌عنوان ملکه‌ی داستان‌های تاریخی شناخته می‌شود در داستان بالن بازها هم دست به کار فوق‌العاده‌ای زده است. او نه‌تنها قصه را هیجان‌انگیز نوشته است، بلکه اطلاعات جالبی هم در مورد زندگی مردم در قرن هجدهم در فرانسه به کودکان می‌دهد و از طرفی دقیقاً می‌داند چطور تعلیق داستانی را بالا ببرد. یکی از ویژگی‌های نثر اما کرول پرداخت به جزئیات است که در این رمان درخشان دیده می‌شود. او به زیبایی سفر از فرانسه‌ی روستایی به پاریس را به تصویر می‌کشد و شما می‌توانید در داستان غرق شوید. در ضمن احتمالاً مانند بسیاری از خوانندگان کوچک این کتاب شما هم شخصیت‌های حیوانی این داستان را دوست خواهید داشت.

یکی دیگر از ویژگی‌های این کتاب وجود خود مگپای است. دختری سیاه‌پوست، بی‌سواد و دزد اما دقیق که مشاهداتش به این دو برادر کمک زیادی می‌کند. در نظر گرفتن نقش اصلی این ماجرا برای این دختر ترفندی است که هم کتاب را جذاب کرده و هم برای کودکان به‌ویژه دختران الهام‌بخش است. کتاب بالن بازها را انتشارات کتاب دوک با ترجمه‌ی محمدرضا شکاری منتشر کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب بالن بازها

• برنده جایزه Teach Primary Book Award سال 2018
• راه‌یافته به فهرست نهایی Young Quills Award سال 2019
• نامزد جایزه معتبر CILIP Carnegie Medal سال 2019

نکوداشت‌های کتاب بالن بازها

• اما کرول، یک قصه‌گوی ذاتی است که اجازه می‌دهد تخیلش پرواز کند. (مجله تایمز)
• در کتاب بالن بازها پروازی شگفت‌انگیز و نیروی دوستی در مرکز یک ماجراجویی تاریخی نفس‌گیر قرار دارد. (گاردین)

کتاب بالن بازها برای شما مناسب است اگر

• نوجوان هستید و به داستان‌های تاریخی علاقه دارید و دوست دارید کمی با تاریخ فرانسه و قرن 18 آشنا شوید
• عاشق ماجراجویی و پرواز هستید و کتاب‌های هیجان‌انگیز را دوست دارید
• پیش از این از اما کرول کتابی خوانده‌اید و نثر او را می‌پسندید.

در بخشی از کتاب بالن بازها می‌خوانیم

آن روز صبح که شروع به کار می‌کنم، برادران مونگلفیه‌ هنوز دربارۀ کار خودشان تردید دارند. پی‌یر در طول روز خبرهای تازه‌ای برایم می‌آورد.

بهم می‌گوید: «با هم بحث می‌کنن. بابا می‌خواد یه بار دیگه به همه‌چی فکر کنه و عجله نکنه، ولی عمو اتین پاش رو کرده تو یه کفش که دست‌به‌کار بشن.»

سر تکان می‌دهم، چون سعی می‌کنم هم گوش بدهم، هم روی کارهایی که بهم داده شده، تمرکز کنم. حیاطی سنگ‌فرش‌شده پشت خانه است و بعد به باغی می‌رسیم پر از درخت‌ زیتون و آلبالو. حیواناتی که برای خوردوخوراک خانوادۀ مونگلفیه است، اینجا نگهداری می‌شوند و حالا مسئولیت غذادادنشان با من است. چند تا مرغ و یک غاز دارند، با یکی دو تا بز که به خاطر شیرشان نگهداری می‌شوند. حیوان محبوبم، برۀ خوشگلی است که دوست دارد انگشت‌های پای آدم‌ را گاز بگیرد.

به پی‌یر می‌گویم: «اسمش رو گذاشته‌م لانسلو.»

قیافه‌اش توی هم می‌رود. «لانسلو؟ مگه دختر نیست؟»

«چرا، دختره.»

«اما تو اون قصه‌هه که لانسلو مَرده... یه شوالیۀ شجاع.»