معرفی و دانلود کتاب زن
برای دانلود قانونی کتاب زن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زن
کتاب زن، داستانی تاریخی با محوریت بانوان را در خود جای داده است. کریستین هانا، نویسندهی پرفروش نیویورک تایمز، خواننده را در این اثر با ماجراهای فداکاری دخترِ پرستاری به نام فرانسیس همراه میکند. این دختر برای پرستاری از مصدومان آمریکایی در جنگ ویتنام، راهی این کشور میشود. پس از پایان جنگ، فرانسیس به آمریکا باز میگردد، اما بار آسیبهای روانی جنگ را بر دوش میکشد و از جامعه طرد میشود.
دربارهی کتاب زن
کتاب زن (The Women: A Novel)، داستانی احساسی از فداکاریهای پرستارانِ زنِ آمریکایی در دوران جنگ آمریکا و ویتنام را پیش روی خواننده قرار میدهد. کریستین هانا (Kristin Hannah)، نویسندهی کتاب، نقش پرستاران در خط مقدم جبهه، طردشدگیِ سربازان آمریکایی در بازگشت از جنگ ویتنام و اختلال اضطراب پس از سانحه را به عنوان مضامین اصلی داستان زن، انتخاب کرده است.
داستان کتاب زن با حضور فرانسیس مَکگراث در مراسم اعزام برادرش، فینلی، به ویتنام آغاز میشود. فرانسیس، دختری بیست ساله است که در خانوادهای توانگر زندگی میکند. به دنبال اتفاقهایی، فینلی در نبرد کشته میشود. فقدان برادر، فرانسیس را به این فکر میاندازد تا به عنوان پرستار، راهی ویتنام شود. کریستین هانا، در ادامهی داستان، جنگ ویتنام را با لحنی واقعگرایانه به تصویر کشیده است. فرانسیس که در بیمارستان جنگی مشغول به خدمت است، به پزشکی با نام جِیمی نَرد عشق میبازد. این عشق، با مرگ مبهم جیمی در سقوط هلیکوپتر، پایان مییابد.
بازگشت به خانه؛ آغاز جنگی دیگر
پس از پایان جنگ ویتنام، فرانسیس از جنگ بازمیگردد؛ اما جنگ اصلی در داخل کشور برای او آغاز میشود. جامعهی آمریکایی، که به جنگ ویتنام موضعی خصمانه دارد، به جای تجلیل، با او رفتاری کینهتوزانه دارد و خدمت رسانی زنان را انکار میکند. فرانسیس در حین حضور در بیمارستان جنگی، دچار اختلال استرس پس از سانحه شده است. داستان کتاب زن با تلاش فرانسیس برای التیام زخمهای روحی، ادامه پیدا میکند.
کتاب زن را انتشارات متخصصان با ترجمهی هدی مسگران و امیرحسین رضایی، چاپ و روانهی بازار کرده است.
نکوداشتهای کتاب زن
- کریستین هانا، بار دیگر نور خود را بر زنانی که در تاریخ نادیده گرفته شدهاند، تابانده است. (مجلهی پیپِل)
- کریستین هانا در زمان نگارش کتاب زن، در اوج آمادگی خود قرار گرفته است... ابرقدرتِ واقعی هانا، توانایی او در این است که خواننده را در حالی که با ترس از لای انگشتانش نگاه میکند، از یک فاجعه به فاجعهی بعدی میکشاند. ماجرای شخصیتهای داستان زن را هرگز نمیتوان رها کرد. هانا با رویکردی تأثیرگذار، عواقب جنگ ویتنام را پیش روی خواننده قرار داده است. (نیویورک تایمز)
کتاب زن برای شما مناسب است اگر
- از طرفداران کریستین هانا هستید و از آثار قبلی این نویسندهی پرفروش لذت بردهاید.
- اهل مطالعهی داستانهایی با محوریت زنان و فداکاریهای آنها، بهویژه در دوران جنگ هستید.
- به مطالعهی رمانهایی با موضوع جنگ، علاقه دارید.
در بخشی از کتاب زن میخوانیم
صبح روز بعد، فرانکی گیج و منگ از خواب بیدار شد، مطمئن نبود کجاست. بعد بوی گند به مشامش رسید: فضله، ماهی و گیاهان پوسیده و گرما. غرق عرق بود. ملحفههایش بوی ترشیدگی میداد. تو کلبهی داغ و مثل سونا بود. با سردردی کوبشی بیدار شد. روی تختش نشست و پاهایش را از لبهی تخت آویزان کرد. برای یک دقیقهی وحشتناک فکر کرد ممکن است بالا بیاورد. دیشب تا حد مرگ ترسیده بود و هیچ غذایی نخورده بود. آخرین چیزی که یادش میآمد با اتل، روی آهنگ «دوشنبه، دوشنبه» خواندن بود.
بارب و اتل کجا بودند؟ احساس لرز و کمآبی میکرد، موهای کوتاهش را خاراند و اطرافش را نگاه کرد. یک موش خاکستری بزرگ روی کفپوش چوبی کثیف نشسته بود و یک تکه شکلات نیمخورده را توی پنجههای صورتی تیزش نگه داشته بود؛ با نگاه فرانکی، موش جویدن را متوقف کرد و با چشمهای سیاه و روغنی زل زد به فرانکی. باید چیزی به سمتش پرت میکرد. الان خیلی ضعیف بود که انرژی برای این کار بگذارد.
از تخت بیرون آمد و موش را نادیده گرفت که موش هم دیگر داشت او را نادیده میگرفت. لباسهای چروکیدهی سبز زیتونیرنگش را پوشید و دقت کرد که دمپاییاش را توی چکمههای نو و براقش که با آب دهنش برق انداخته بود، کند. موش از کف چوبی رد شد و پشت دراور ناپدید شد. فرانکی گفت: «باشه!» و در فضای کوچک و شلوغ ایستاد. «میتونی این کارو بکنی.» باید چیزی میخورد و آب زیادی مینوشید و میرفت سر پست. فقط از کیسه لیستر آب میخورد و داروهای مالاریا و اسهالش را هم به موقع میخورد. بیرون رفت و دید که این محوطه یک مجتمع پراکنده از ساختمانهاست، همه روی تکهای از زمین قرمز رنگ حاصلخیز که تقریباً بدون درخت بود، ساخته شده بودند. مجموعهای از ساختمانها، کلبهها، آلونکها و چادرها. کلبههای کوانست که بخشها را در آنها جا داده بودند، شبیه قوطیهای کنسرو لوبیای غولپیکری بودند که از وسط بهصورت عمودی برش خورده و در خاک فرورفته بودند و ورودیهایشان که با کیسههای شن محافظت میشد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زن |
نویسنده | کریستین هانا |
مترجم | هدی مسگران، امیرحسین رضایی |
ناشر چاپی | انتشارات متخصصان |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 429 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-390-213-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی، کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |