داستان ایرانی
معرفی کامل کتاب و دانلود رایگان یا خرید کتابهای صوتی یا PDF مرتبط با موضوعات: داستان فارسی، دانلود داستان کوتاه، داستان های کوتاه، مجموعه داستان، داستان کوتاه ایرانی، دانلود مجموعه داستان، مجموعه داستان کوتاه، داستان کوتاه اجتماعی، داستان کوتاه فارسی، داستان صوتی
کتاب به کدامین گناه
- نویسنده: غلامرضا احمدی
غلامرضا احمدی متخلص به (غ.ا.غبار) در کتاب به کدامین گناه، قسمتی از مجموعه خاطرات و دلنوشتههایش را در قالب داستانهای کوتاه، به رشتهی تحریر درآورده است. در بخشی از کتاب به کدامین گناه میخوانیم: ملیحه، خواهر بزرگ محمود با یک کارمند بانک صادرات که اصالتاً تبریزی بود ازدواج کرد و پس از چندی شوهرش به تبریز منتقل شد و او را با خود به آن جا برد. مریم، خواهر کوچک محمود هم که در دانشگاه آزاد ارومیه... ادامه ›
کتاب باران
- نویسنده: علیرضا کبیری
کتاب باران متشکل از شانزده داستان کوتاه به قلم علیرضا کبیری است که همگی در ژانر رئال قرار دارند. مجموعهای از روایتهای جذاب که با بیانی ساده و دلنشین به رشته تحریر در آمدهاند. این مجموعه شامل داستانهایی است از تغییر ماهیت عشق به عادت، زندگی مادران کودکان اوتیسمی، خرافات، مرگ، قیام بیست هشت مرداد و چند حکایت از زندگی روزمره افرادی که قادرند سوالاتی اساسی را در ذهن شما ایجاد کنند. در بخشی از... ادامه ›
کتاب خوشبختی در بعد از ظهرها
- نویسنده: مرجان مقدس بیات
کتاب خوشبختی در بعد از ظهرها، مجموعهای از یادداشتهای خاطرهانگیز و عاشقانهی مرجان مقدس بیات است که در چارچوب یک داستان در ستایش عشق، زندگی و خاطرات ارائه میشود. خلاصهی کتاب خوشبختی در بعد از ظهرها: داستان این کتاب با پیرزنی آغاز میشود که به درون آینه نگاه میکند و خود را میبیند اما نه به صورت یک پیرزن بلکه خود را در ایام جوانی و زیبایی و پر از آمال و آرزو مشاهده میکند. این پیرزن به بیان... ادامه ›
کتاب او خواست دنیا را نجات دهد
- نویسنده: صبا ارسطو
کتاب او خواست دنیا را نجات دهد نوشتهی صبا ارسطو، با روایت داستان دختری که در بین مشکلات و تعصبات خانوادهاش به دنبال به دست آوردن آزادی است، به شما نشان میدهد که هیچکس قادر نیست به تنهایی با سختیهای دنیا بجنگد و به همان چیزی که میخواهد دست یابد. در بخشی از کتاب او خواست دنیا را نجات دهد میخوانیم: وقتی داشتم قلم مو را به رنگ سبز آغشته میکردم؛ برق رفت. بدم نمیآمد در تاریکی بنشینم. حس خوبی... ادامه ›
کتاب بگو یک
- نویسنده: مجید دانش آراسته
کتاب بگو یک نوشته مجید دانش آراسته، دربردارندهی مجموعهای از داستانهای کوتاه با محتوای اجتماعی است که با قلمی روان و ساده به رشته تحریر درآمدهاند. خواندن کتاب بگو یک به چه کسانی پیشنهاد میشود؟ اگر به داستانهای کوتاه علاقهمند هستید، این کتاب را از دست ندهید. در بخشی از کتاب بگو یک میخوانیم: نیکسرشت همسایهی دیواربهدیوار آقانجفی بود. این اواخر یکی دوبار به او سلام کرده بود که جوابش را... ادامه ›
کتاب تاریکی روشن
- نویسنده: مسعود کوه زاده
کتاب تاریکی روشن نوشته مسعود کوه زاده، یک داستان بلند اجتماعی است که قلم و روایت جذابی دارد. در بخشی از کتاب تاریکی روشن میخوانیم: مادر فرهاد و زن کدخدا شروع به گریه کردند. کمکم گرگها به روستا نزدیک میشدند و مردم آنها را بهتر میدیدند. آنها فرهاد را در میان گرگها دیدند که چیزی را حمل میکند. همه تعجب کردند. گرگها سر جای خود ماندند و فقط فرهاد و برون حرکت میکردند. دیگر چیزی به روستا... ادامه ›
کتاب بیراهههای زندگی
- نویسنده: معصومه حبیبی
کتاب بیراهههای زندگی نوشتهی معصومه حبیبی، در مورد پسری به نام علی است که در گذشته مادرش را از دست داده و حالا با پدرش زندگی میکند. پدرش اخلاق تند و تیزی دارد و علی او را در مرگ مادر مقصر میداند. آشنا شدن با دخترکی بیخانمان او را وارد ماجراهایی میکند. در بخشی از کتاب بیراهههای زندگی (Bypaths of life) میخوانیم: سرما غوغا کرد و با لشگری تمام قد به داخل سالن هجوم آورد، دندانها به هم خورد،... ادامه ›
کتاب سارا وات
- نویسنده: سید رادین مهدیون
کتاب سارا وات نوشتهی سید رادین مهدیون، داستان پر فراز و نشیب دخترکی به نام سارا را به تصویر میکشد که پدرش به علت مشاجره با همسرش 5 سال است خانه را ترک کرده و... سارا در یک خانوادهی مذهبی بزرگ شده است. مادر او زنی سبزه و مهربان است و بعد از رفتن پدر تمام اعضای خانواده مجبور به کار کردن شدند. مادر خیاطی و برادر در بازار باربری میکرد و خودش هم در لباس فروشی خانم راک کار میکرد. او زنی بور و بد... ادامه ›
کتاب پارک آلوچه
- نویسنده: مینا امیری مهر
کتاب پارک آلوچه شامل مجموعهای از داستانهای کوتاه اجتماعی به قلم مینا امیری مهر است. قصههای این مجموعه زندگی آدمهایی را به تصویر میکشد که مدتهاست فراموش شدهاند. در بخشی از کتاب پارک آلوچه میخوانیم: باد گرم و آفتاب قهار، ظالمانه با هم متحد شدند تا ریشه درختچههای مورد همیشه سبز را بسوزانند، اما نمیدانستند آنها را باغبانانی کاشتند که در خاکش بی جای آب، عنصر صبر و استقامت ریختهاند تا حتی... ادامه ›
کتاب روزی که دیر نمیشد
- نویسنده: حسین فتاحی
کتاب روزی که دیر نمیشد به کوشش حسین فتاحی، مجموعه داستانی شامل 24 داستان کوتاه است که توسط نویسندگان معاصر به رشته تحریر درآمده. ادبیات زبان برتر برای سخن گفتن است. انسان از گذشته تاکنون به این نتیجه رسیده که برای انتقال تجربیات، آرمانها، زیباییها و خواستههایش از زبان برتر استفاده کند. چرا که آنچه که با این زبان عرضه میشود به فطرت انسان نزدیکتر و اثرگذاریاش بیشتر است. این نوشتهها را... ادامه ›
کتاب سفر به روشنایی
- نویسنده: مجید دانش آراسته
کتاب سفر به روشنایی نوشته مجید دانش آراسته، دربردارندۀ مجموعه داستانهایی کوتاه با محتوایی اجتماعی و عاشقانه است. این مجموعه 16 داستان کوتاه و نثری روان و جذاب دارد. در بخشی از کتاب سفر به روشنایی میخوانیم: دستش را دراز کرد. مهری دیگر یقین کرد که از این خداحافظی بوی وداع میآید. مرد که رفت، مهری دچار پریشانی شد. خودش را ملامت کرد که آیا شکستن غرور بهتر از زندگی در آموزشگاه نبود؟ نمیدانست چرا... ادامه ›
کتاب به خاطر دیگری
- نویسنده: زهرا بیگی
کتاب به خاطر دیگری، داستانی بلند و جذاب با محتوایی اجتماعی است که توسط زهرا بیگی به رشتۀ تحریر درآمده. در بخشی از کتاب به خاطر دیگری میخوانیم: عضلات صورت حیدرقلی دستخوش پرشهای عصبی شد، فکش لرزید و نفسش یکهو به شماره افتاد؛ یعنی که طاقت آن اهانت نابخشودنی را ندارد: «نتوانستن در ذات اقدس الهی نیست، خود ما آدمها مانع هستیم. اونها هم که شما میفرمایید، آدمیزاد هستند و آدمیزاد هم جایزالخطاست.... ادامه ›
کتاب چه باشیم چه نباشیم
- نویسنده: مجید دانش آراسته
کتاب چه باشیم چه نباشیم نوشته مجید دانش آراسته، مجموعهای از 24 داستان کوتاه با مضامین گوناگون است که با نثری روان و جذاب به رشتۀ تحریر درآمده. در بخشی از کتاب چه باشیم چه نباشیم میخوانیم: پدرسگ دیوانه شده. دنبالم راه میافتد، که چی؟ میخواهم بدانم آن زنیکه کیه کنارت مینشیند. نیشت را برایش باز میکنی. اما خانه که میآیی یک کلمه حرف نمیزنی. اخمهایت همیشه توی هم است. حالا به این زن چه بگویم.... ادامه ›
کتاب درد شیدایی
- نویسنده: ملیکا بردبارخو
کتاب درد شیدایی نوشتهی ملیکا بردبارخو، داستان عاشقانهی زوجی را به تصویر میکشد که در گیر و دار روزمرگیهای زندگی و گذر زمان، عشق و علاقهی بینشان کمرنگ میشود. درد شیدایی کتابی است پر از حرفها، درد و دلها، انتظارات و درخواستهای عاشقانهی فردی که دلش نمیخواهد پایان عشقش مثل بقیهی قصههای عاشقانه تلخ و دردناک باشد. قدرت عشق در شادی، غم و ارتباط احساسی بین دو شخص این کتاب موج میزند؛ اما... ادامه ›
کتاب کمینگاه
- نویسنده: محمدعلی قجه
محمدعلی قجه در کتاب کمینگاه، با شرح داستانی هیجانانگیز و فانتزی شما را مجذوب به خود خواهد کرد. کمینگاه طبیعت، ابرهای تیرهای هستند که در زیر باران شدید پنهان میشوند. کمینگاه شیطان، ترس و ضعف انسان است. و کمینگاه بشر، آنجایی است که تصور میکند هیچ کس او را پیدا نخواهد کرد. اما او قادر نیست که از خود فرار کند! در بخشی از کتاب کمینگاه میخوانیم: مدتی نمیگذشت که کشتی کوچک به جهت مشخص شده حرکت... ادامه ›
کتاب حسادت
- نویسنده: محمدعلی قجه
محمدعلی قجه در کتاب حسادت، اتفاق دلخراش و دردناکی را شرح میدهد که باعث دگرگونی یک زندگی عاشقانه و شیرین میشود. در میان تلخیها و طوفان عشق و حسادت، مردی حضور دارد تا در امتحانی سخت آزموده شود. از یک سو همسرش با چهرهای خسته و درمانده و از سویی دیگر زنی فریبنده که به عشق بیپایان او حسادت میکند. در این میان انتخاب سختی است تا: وفادار باشد یا ... در بخشی از کتاب حسادت میخوانیم: آروم از کنار... ادامه ›
کتاب کابوس (از خاطرات یک آدم خیالاتی ...)
- نویسنده: محمد معلایه جادری
کتاب کابوس (از خاطرات یک آدم خیالاتی...) نوشتهی محمد معلایه جادری، داستانی کوتاه است که با بیانی ساده و دلنشین شما را مجذوب خود خواهد کرد. در بخشی از کتاب کابوس (از خاطرات یک آدم خیالاتی ...) میخوانیم: وقتی که پلههای ساختمان را پایین آمدم و به اتاق مرد علیل رسیدم، دیدم در اتاقش باز است و هنوز صدای گریه از اتاقش میآید. حتما مرد علیل بود که داشت گریه میکرد. میخواستم وارد اتاق بشوم. اما بشدت... ادامه ›
کتاب مادر
- نویسنده: ام البنین منیری خلیل آباد
کتاب مادر نوشتهی ام البنین منیری خلیل آباد، فصل دوم رمان در حوالی عذاب، داستان زندگی زنی به اسم شیواست که با سختیهای فراوان کودکانش را خود به تنهایی بزرگ میکند. خلاصهای از کتاب مادر (فصل دوم رمان در حوالی عذاب): شیوا در جوانی همسرش را از دست میدهد. او با سه فرزند و یک تو راهی از روستای کوچک خود به شهر میآید، تا خود را از تهمت و حرف مردم نجات دهد. اما ازدواج با طاهر، مردی که هیچ بویی از... ادامه ›
کتاب بیست داستان کوتاه
- نویسنده: شهرزاد دهقانی
کتاب بیست داستان کوتاه نوشتهی شهرزاد دهقانی مجموعهای است از روایتهای جذاب و شیرینی که با با بیانی ساده به رشته تحریر در آمدهاند. در بخشی از متن کتاب بیست داستان کوتاه میخوانیم: پلک نزنین خانوم! آماده؟ یک، دو، سه چیلیک چیلیک! همیشه از عکس انداختن متنفر بودم. نمیدانم چرا نوددرصد اوقات پلک میزدم، آن دهدرصدی هم که چشمانم باز بود و خبری از پلک زدن نبود، یا یکی از ابروهایم بالا بود، یا از... ادامه ›
کتاب در حوالی عذاب
- نویسنده: ام البنین منیری خلیل آباد
کتاب در حوالی عذاب نوشتهی ام البنین منیری خلیل آباد، داستان زندگی زن جوانیست به نام شیوا که فرزندانش را خود به تنهایی برزگ کرده و در این راه سختیهای بسیاری را متحمل میشود. شیوا در 19 سالگی شوهرش را از دست میدهد. او با سه فرزند و یک تو راهی از روستای کوچک خود به شهر میآید، تا خود را از تهمت و حرف مردم نجات دهد. شیوا سعی میکند روی پای خود و به خود متکی باشد. به همین جهت با دردسرهای فراوان... ادامه ›
کتاب ژن معیوب
- نویسنده: مریم اسدی خانوکی
کتاب ژن معیوب روایتی اجتماعی است که در آن مریم اسدی خانوکی با زبانی ساده و روان به بیان معضلات اجتماعی پرداخته و آن را به چالش کشیده است. در بخشی از کتاب ژن معیوب میخوانیم: دستهایش میلرزید. پیشانیاش از عرق خیس شده بود. التهاب صورت و سرخی چشمهایش نشان از آشفتگی داشت. پلکهایش بیوقفه باز و بسته میشد. پلک پایین چشم چپش هر چند لحظه یک بار پرش داشت که حاکی از ضعف اعصاب بود. زن در مقابلش زانو... ادامه ›
کتاب آن سوی پنجرهها
- نویسنده: محمدعلی کریم پور
کتاب آن سوی پنجرهها به قلم محمدعلی کریم پور، داستان عاشقانهی جوانی را به تصویر میکشد که دلباختهی دختری به نام خورشید شده است. در بخشی از کتاب آن سوی پنجرهها میخوانیم: هر روز صبح رادیو اعلام میکرد که فلان روز از سال گذشته و فِلانک روز بیشتر باقی نمانده. آن روز هم روزشمارشان را گفتند و خانمی با صدای مخملی میگفت: «چقدر زود گذشت، بیایید قدر این روزهای اندک رو بدونیم. به پدربزرگها،... ادامه ›
کتاب عشق و آوارگی
- نویسنده: علی راهدان جو
کتاب عشق و آوارگی نوشته علی راهدانجو، سرگذشت پرفراز و نشیب پسری پولدار است که ناخواسته عاشق دختری مذهبی میشود و بعد از ناکامی در به دست آوردن او، تصمیم به دزدیدن دختر میگیرد و از مرز خارج و درگیر ماجراهای عجیبی میشود. در بخشی از کتاب عشق و آوارگی میخوانیم: روزها و شبها را به همین شکل یکی پس از دیگری پشت سرهم میگذارد، روزها خود را با غذایی که مردم به او میدهند سیر میکند و شبها زیر همان... ادامه ›
کتاب رستگاران
- نویسنده: محمدعلی قجه
کتاب رستگاران اثری عاشقانه و خواندنی به قلم محمدعلی قجه است که بر چهار رأس مربع: مادر، پدر، فرزند و همسر که مظهر عشق و فداکاری هستند میدرخشد؛ آنانی که از بند تن رها شده و از خود به خویشتن میرسند و آنانی که همانند فرشتگان به رستگاری دست مییابند، در دنیایی که لمسش غیرممکن است. به راستی شما در کدام رأس این مربع جای دارید؟ در بخشی از کتاب رستگاران میخوانیم: دستهای کوچولوی امیرعلی رو آروم گرفتم... ادامه ›