نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی قلعه مالویل - روبر مرل
4.4
47 رای
مرتبسازی: پیشفرض
فرهاد اکبری
۱۴۰۴/۰۶/۰۴
00
کتاب بسیار جذاب آرام آرام جلو میرود و دو جمعیت دیکتاتوری مذهبی و دموکراسی را خلق میکند با تمام شرایطی که در آن لحظه امانوئل با آن روبروست بنظر شرایط هست که بیشتر برای جمع تصمیم میگیرد بطور مثال بانوانی که با چند همسری مردان مشکل دارند در جمعیتی که شش مرد و یک زن وجود دارند آنرا چگونه میتوان به ازدواج منتهی کرد که اینرا هم امانوئل با دموکراسی حل میکند هرچند با لال بودن میت شاید نویسنده به نوعی این نقص را میخواهد باعث لوند نبودن و دلبری نکردن میت عنوان کند در زمان درگیری با گرسنگانی که به دره روم حمله کردن مردد بودن افراد با حرکت مومو بسمت تجاوزگران باعث ایجاد تصمیم شلیک شد و نویسنده به نوعی شهامت و دیوانگی را در یک مسیر میداند کشیش لاروک که خود را اسقف میداند از هر دیکتاتوری دیکتاتورتر است و البته این دیکتاتوری در ابتدا بنظر میامد که به نفع مردم کار میکند و رفته رفته و نامحسوس به آنجایی میرسد که جیره غذایی را از پشت درهای بسته به مردم میدهد با دشمن تعریف شده برای هرنوع انسانی دست به یکی میکند تا به چپاول انسانیت بپردازدصدای گوینده عالی بود با تشکر از کتابراه علی ایحال در مسیر رفت و برگشت به محل کار این کتاب را با ضبط ماشین میشنیدم تاثیر کتاب بر من به حدی عمیق بود که پس از اتمام آن تا مدتی قادر نبودم کتاب جدیدی را شروع کنم و تحت تاثیر جو داستان بودم آخر داستان همانند سریال بازی تاج و تخت غم انگیز بودنتیجه اینکه زندگی همه ی ماها تحت تاثیر شرایط تفکر تدبر شجاعت شهامت مخلوطی از دیوانگی جذاب خواهد شد تکنولوژی روز را کوتاه و تکراری میکند و نبود تکنولوژی معنا را از دل همه ی گرفتاریها بیرون میکشد و همچنین حتی در سخت ترین شرایط فلسفه کاربرد دارد
کتاب روند کندی داره ولی به نکات جالبی اشاره میکنه چنتاش رو مینویسم اخلاقیات نسبی. مفاهیم درست و غلط در شرایط عادی یه شکل داره، ولی در بحران تعاریف اخلاقی تغییر می کنن اهمیت امید. حتی در سخت ترین شرایط، امید به آینده یا یک هدف مشترک عامل اصلی ادامه حیات جمعی هستمنفعت طلبی در برابر قانون. واکنش انسان ها به قوانین، بیشتر از اینکه بر اساس عدالت یا اخلاق باشه، به میزان سود یا زیان شخصی آدما بستگی داره دین به عنوان ابزار قدرت. در طول تاریخ دین غالباً وسیله ای برای حکومت ها و ابزار کنترل اجتماعی بوده، نه صرفاً یه امر معنوی یا شخصی و همیشه اوباش و قلدرها در خدمت این ابزار قدرت هستن (آرمان و اون نظامیه که اسمشو یادم نیست) غریزه بقا. در شرایط بقا انسان از نظر رفتار چندان تفاوتی با حیوان نداره و اغلب خودخواهانه ترین تصمیم ها رو میگیره انعطاف پذیری انسانی. آدما می تونن در موقعیت های سخت، به طرز شگفت انگیزی خودشون رو با شرایط وفق بدن و با ناملایمات کنار بیاننقش روابط جنسی در همبستگی. روابط جنسی توی این کتاب، به عنوان یه عامل واسه ایجاد پیوند و کاهش تنش بین اعضای گروه نقش مهمی ایفا می کنه
بخشی از کتاب انسان تنها حیوانی است که میتواند فکر نابودی خودش را بکند و تنها حیوانی است که از این فکر درمانده و مایوس میشودچه جانور عجیبی است انسانجانوری که تا به آن حد به نابودی خود حریص است و تا به آن اندازه به حفظ خود مشتاق به لحاظ شکلی یک کتاب جدید بود با این که روایت از زبان قهرمان داستان ایمانویل بود ولی یادداشتهایی از همقطارهایش برای تصحیح و توضیح خاطراتش وجود داشت گویی مستندی است از زبان شهود و این هم برایم جدید بود هم جالبهنرمندان صدا پیشه عالی بودندترجمه عالی فقط کاش این کلمه معهذا که بهش آلرژی دارم ومکررا بیان میشد حذف و یا با یک کلمه فارسی جایگزین میشداگر نظرات را برای تصمیم برای خریدن یا نخریدن کتاب میخوانی بی درنگ کتاب را بخرید و بخوانیدبه نظرم روزی بشر سرانجام خودش را نابود میکند
قلعه مالویل رو یک بار خوندم و برای بار دوم میخوام صوتیش رو گوش کنم.
قلعهی مالویل کتابی بسیار فوق العاده در مورد شروع جنگ هستهای در اواخر قرن بیستم است، جنگی که بازماندگان اندکی به جا گذاشته بود و همین بازماندگان (امانوئل و دوستانش و…) برای بقا به دنبال بازسازی دنیای پیرامون خود هستند که…
بشر در طول بوجود آمدنش هیچ وقت و حتی در بدترین شرایط ممکن دست از ظلم و زورگویی و برنداشته و همیشه به دنبال به کرسی نشاندن حرفش و بر مسند ریاست نشستنش بوده و هست و خواهد بود…
نکتهی منفی و آزاردهندهی این کتاب نگاه نویسنده به جنس زن هست، کاملا نگاه ابزاری و غیر محترمانهای داره و این خیلی برای من آزار دهنده بود.
و مثل همیشه از کتاب راه عزیزم بسیار متشکرم
قلعهی مالویل کتابی بسیار فوق العاده در مورد شروع جنگ هستهای در اواخر قرن بیستم است، جنگی که بازماندگان اندکی به جا گذاشته بود و همین بازماندگان (امانوئل و دوستانش و…) برای بقا به دنبال بازسازی دنیای پیرامون خود هستند که…
بشر در طول بوجود آمدنش هیچ وقت و حتی در بدترین شرایط ممکن دست از ظلم و زورگویی و برنداشته و همیشه به دنبال به کرسی نشاندن حرفش و بر مسند ریاست نشستنش بوده و هست و خواهد بود…
نکتهی منفی و آزاردهندهی این کتاب نگاه نویسنده به جنس زن هست، کاملا نگاه ابزاری و غیر محترمانهای داره و این خیلی برای من آزار دهنده بود.
و مثل همیشه از کتاب راه عزیزم بسیار متشکرم
این رمان یک پیشبینی واقعگرایانه از آیندهی جهان پس از یک جنگ هستهای است که باعث نابودی تمدن و اکثریت جانداران میشود، نویسنده با استفاده از شخصیتهای مختلف و نگاههای متفاوت، به بررسی چالشها، تناقضها، تغییرات و امیدهای انسانهای بازمانده میپردازد. این رمان یک شاهد و شاکی از جنایات و بیرحمیهایی است که جنگ به انسانها وارد میکند. مخصوصا زمانیکه به بررسی جایگاه دین و اعتقادات در آخر زمان میپردازد، (زمانیکه مردم گرسنه هستند و مرگ و زندگی نزدیک است، هیچ دارویی نیست و حتی اسلحه برای دفاع هم کم پیدا میشود، در این زمان بود که مردمی سواستفاده گر از ضعف مردم استفاده کردند و نام خدا را آلوده کردند و با نام خدا و مسیح گناه کردند).
کتاب آخر زمانی است. و در روستایی در فرانسه اتفاق میافتد نگارش و ترجمه عالی است، وصدا گزاری نیز همینطور است. اما چیزی که باعث شده من یک ستاره کم کنم نگاه قهرمان کتاب به زنان داستان است مثلا در جایی میگوید (آن ها برای ما بچه میآورند) در حالیکه آن ها بچه به دنیا می آورند کافی بود. این جمله نشان میدهد که زنان هستند که جوامع بشری را گسترش می دهند. اما برای ما، نوعی مالکیت را می رساند. حرف زیاد است بگذریم ممنون از زحمات شما
داستان برخلاف چیزی که آدم از یک کتاب علمیتخیلی (پر از تکنولوژیهای عجیب و غریب و اتفاقات پرهیجان) انتظار داره، عمیقاً درباره روابط انسانی و توانایی آدمها در سازگار شدن با شرایط سخته. یه تمثیل خلاقانه و ظریف از مواجهه باورهای اجتماعی و سیاسی مختلف و تأثیرشون روی زندگی مردم عادیه. شخصیت «امانوئل کمت» هم نمونه خیلی خوبی از یک رهبر واقعیه که تأثیرش روی بقیه بهشکل کاملاً باورپذیر و ملموس توی داستان نشون داده شده.
اوایل کتاب یکم سرد و بی روحه ولی رفته رفته بسیار جذاب و هیجانی میشه که خودتو احساس میکنی توی اون قلعه جدا از اینکه کتاب بدون سانسور و پر از صحنه هست، صدای راوی که ایشان از گویندگان مورد علاقه ی منه، روح خاصی به کتاب بخشیده که به نظر من خواندنش این احساس رو نمیده یه ایراد کوچیک از کتاب هست که بعضی وقت ها در اطلاع جزئیات زیاده روی شده، ولی به هر حال من که جذب شدم
این کتاب، اثر بسیار برجستهای میباشد. صحنه پردازیهای با جزئیات بسیار، این حس را ایجاد میکند که گویی در بطن داستان هستی. روند داستان، خیلی جالب و خیلی دقیق است. نکته منفی: ولنگاری جنسی امانوئل، استفاده مشترک از یک زن، نگاه شیئ گونه به زن، نکاتی هستند که گرچه از نظر نویسنده کتاب، ناگزیرند، اما واقعا، میشد اتفاق نیفتند و داستان همچنان جذاب، باقی بماند.
دو ستاره دادم، اصلا منتظر نباشید که با کتابی مثل سقوط مرگبار یا حتی مترو مواجه بشید، ریتم کتاب بسیار کند هست و اتفاق خاصی نمیفته، به جز چند تکه کوتاه هیجان خاصی نداره، مثل رمانهای کلاسیک طول و تفصیلهای بیهوده داره، تایم زیادی رو به جفت گیری اسبها و رابطه با یک زن میگذرونه اونم اصلا اروتیک نیست که فکر کنید جذابه، قیمت رو هم خیلی بالا گذاشتن، یعنی به همین نسبت باید سقوط مرگبار رو حداقل ۵۰۰ تکمن میذاشتن، تا این حد تفاوت هست
کتاب در مورد زندگی بعد از بمب هسته ای و تعدادی بازمانده و زندگی روزمره آن ها می باشد. در مورد بعضی از خوانندگان که نوشته بودند که طرز نگاه نویسنده رو نسبت به زنها دوست نداشتند باید بگویم که در مواقع بقا دیگر عشق آن معنای افلاطونی را نخواهد داشت و زندگی همانند قرون وسطی ادامه پیدا خواهد کرد.