نقد، بررسی و نظرات کتاب زندگی ناممکن - مت هیگ

این هم یکی دیگه از کتابهای تخیلی مت هیگ هستش؛ نویسنده ی کتاب معروف کتابخانه نیمه شب. اما باید بگم که این کتاب جذابیتش به اندازه ی کتاب کتابخانه نیمه شب نبود. هرچند که این هم یکی از نوشته های تخیلی خوب آقای هیگ بود. ولی از مفهومی که نویسنده قصد داشت به خواننده کتاب برسونه واقعا خوشم اومد. هیگ در مورد زندگی ای صحبت می کنه که برای ما آدمها عادی شده و دیگه لذت هاش رو نمی بینیم. هیگ از دل مردگی یک پیرزن هفتاد و دو ساله می گفت که دچار بی حسی شده و دیگه لذتی از زندگیش نمی برد. و چقدر قشنگ این مطالب رو در قالب یک داستان تخیلی آورده بود. نویسنده میخواست به ما بفهمونه این زندگی ای که برای ما عادی شده هنوز هم مثل قبل زیباست و فقط ما دیگه مثل قبل از اون لذت نمی بریم. هیگ میخواست به ما بگه که قدر زندگی رو بدونیم و از اون چیزهایی که به نظر مون ساده و تکراری هستند (مثل غروب آفتاب) مثل قبل لذت ببریم و تا جایی که میتونیم زندگی رو زندگی کنیم.

به نظر من بهترین توصیف از کتاب در یک جمله خلاصه میشه. فیلمنامه یک فیلم علمی. تخیلی درجه ۳. نکته مثبت کتاب نثر روان آن بود که تنها عاملی بود که باعث می‌شد عطای کتاب را به لقایش نبخشی. ابتدای شروع قصه از زبان معلم ریاضی شخصی است که به دلیل شکست‌های متعدد در زندگی به پوچی رسیده و قصد خودکشی دارد. منتظر بودی تحلیل و دلایل جالب توجهی را از زبان معلم بشنوی. به تدریج متوجه می‌شویم که با نمایی از زندگی این معلم در دهه هفتاد زندگیش روبرو هستیم که ظاهراً قصد دارد این نکته را به شاگرد خود تفهیم کند که زندگی سرشار از ناشناخته‌ها و غافلگیری هاست و ارزش زیستن بالاتر از این است که به خودکشی فکر کنی.
ولی به تدریج وارد یک قصه تخیلی از نمای یک موجود فرازمینی می‌شویم که از دنیایی دیگر برای نجات زمین آمده و این معلم یکی از منتخبین این موجود برای نجات طبیعت است که به جنگ با انسانهایی می‌رود که فقط پول و ثروت برایشان مهم است آنهم از هر راهی و به هر قیمتی.
راستش من با بحثهای متافیزیک خیلی غریبه نیستم ولی این داستان یک بحث ناپخته و بسیار سطحی برای طرح این موضوعات بود. اگر واقعا چنین قصدی در میان بوده باشد. و نه صرفا یک قصه ساده برای ایجاد هیجان. ممنون از کتابراه

اگر بخوام در یک جمله این کتاب رو توصیف کنم می‌گم: این کتاب در مورد گرامی داشتن زندگی هست. اینکه قدردان لحظات باشیم و زندگی رو به تمامی زندگی کنیم.
داستان در ابتدا شاید کمی خسته کننده باشه اما هرچه جلوتر می‌ریم جذابیت ماجرا بیشتر و بیشتر می‌شه.
موضوع داستان برای من بسیار تازه بود و در واقع انتظار چنین چیزی رو نداشتم.
در مورد ادامه داستان باید بگم داستان پرداخت خوبی داره، و عناصر داستان به زیبایی و طبیعی‌ترین شکل ممکن کنار هم قرار می‌گیرن و در عین حال برای فهم داستان نیازی به تلاش نداریم. اونقدر روان و گیرا روایت میشه که خواننده رو با خودش تا انتها همراه می‌کنه.
اما بعد از نقطه اوج داستان تعلیق و بعضاً تکرار ماجراها در چند فصل بعد ممکنه کمی خسته کننده باشه اما به نظرم در راستای پیش برد داستان هست و کمی باید دندان روی جگر گذاشت تا داستان روند طبیعی خودش رو ادامه بده.
در مورد پایان داستان باید بگم تا حدی قابل پیش بینی هست ولی همچنان نویسنده غافلگیری‌های کوچک خودش رو داره.
نویسنده ذهن بازی داره و در حین پیش برد داستان درس‌هایی هم به خواننده می‌ده که به غنای داستان اضافه می‌کنه.
ترجمه کتاب روان هست و تا حد مطلوبی حس و حال داستان منتقل شده.
من از خواندنش لذت بردم و امیدوارم شما هم از خواندش لذت ببرید چون ارزش خوانده شدن داره.

به نظرم این کتاب برای کسانی که مثل شخصیت اول داستان در افسردگی مطلق و گذشته‌ی تلخ خود هستند در واقع تاریکی مطلقی که در زندگی دچار اون هستند احساس همزاد پنداری و روزنه‌ی امید هست و میتونه این دسته افراد رو امیدوار و روزنه‌ای از نور به زندگیشون باشهچون شخصیت اصلی داستان چشم بسته وقایع رو قبول نمیکرد به قول خودش فوق العاده منطقی و بی اعتقاد بود نسبت به چیز‌های ماورائی و این میتونه احساس همزاد پنداری بده و جذاب هم باشهداستان از نظر من خوب بود و شخصیت سازی‌ها درست و به جا تعریف شده بودنداما... جز قسمت آخر داستان.. که اگه بخوام بدون اسپویل بگم باید بگم که کلیشه ایی بودمثل تمام داستان‌ها و انیمیشن‌هایی که چه الان و چه در کودکی نگاه میکردیم طبق معمول شخصیت اصلی داستان قهرمان شده همرو نجات داده و آدم خوبه‌ی داستان بود و نیروی بد و اهریمن رو شکست دادن.. این میتونه برای خیلیا جذاب باشه اما به نظر من میتونست در آخر یک جور دیگه ایی داستان رو تموم کنه و انقدر کلیشه ایی تموم نشهدر کل رمان خوبی بود و امتیاز ۳ یا ۴ از ۵ مناسبش است.

کتاب تخیلی با نوشتاری روان از زبان کسی که چیزهای عجیب اما واقعی رو تجربه کرده. کتاب به صورت خیلی عادی و یکواخت اتفاقات عجیب و فراعادی رو توضیح میده. با وجود اینکه این یکی از ویژگی‌های سبک نوشتاری رئالیسم جادوییه که اتفاقات غیر واقعی رو واقعی جلوه بده؛ اما این عادی انگاری بیش از حد، باعث شد داستان برام یکنواخت و کسل کننده بشه. تا نیمه‌ی کتاب بیشتر نخوندم و احساس کردم این کتاب برام پیامی نداره و بیش از این نمیتونم ادامه بدم. پیشنهاد من برای کسی که میخواد این داستان رو بخونه: وقتی این کتاب رو میخوندم، احساس میکردم در حال تماشای یک فیلم سینمایی تخیلی مخصوص دوره سنی نوجوانان هستم. حتی میتونم بگم حس و حال کتاب رو در فیلم‌های سینمایی آمریکایی با سبک نیمه ترسناک و نیمه تخیلی دیده بودم که با کمی مفاهیم روانشناختی ترکیبش کردن. اگه از این فضا خوشتون میاد میتونید این کتاب رو بخونید و لذت ببرید.

میتونم بگم با تمام وجود عاشقشم و از وقتی این کتاب رو خوندم که دو هفته ای میشه، آرامش خاصی گرفتم و امید به زندگیم حسابی بالا رفته. باورم نمیشه ولی انگار من فقط باید این کتاب رو میخوندم تا حالم خوب بشه و اینکه چقدر اتفاقی همه چیز دست به دست هم داد تا من بخونمش. نمیتونم براتون توصیف کنم که آرامش و حال خوب و امید به زندگی و هدفمندی که الان دارم چقدر خوبه و شاید باور نکنین اما من همه ش رو مدیون این کتاب هستم و تا قبل از خوندنش اصلا اینطوور نبودم. این کتابیه که قسمت هایی از اون رو باید بارها و بارها خوند و لمس کرد و به خاطر سپرد 💖

این کتاب داستانی از شخصیتی به نام «گریس وینترز» را روایت کرده است؛ شخصیتی تنها و ناامید که به جادو و نیروهای خارق‌العاده‌ٔ طبیعت اعتقادی نداشت، اما این وضعیت تا زمانی ادامه پیدا کرد که گریس وینترز برای کشف راز مرگ دوستش وارد جزیره‌ای زیبا شد. گریس وینترز زنی ۷۲ساله است که به‌تازگی شوهر خودش را از دست داده و زندگی روزمره‌اش با غم‌های بسیاری درگیر است. روزی گریس وینترز متوجه می‌شود که دوست بسیار قدیمی‌اش فوت کرده و یک هدیه‌ٔ عجیب را برای او به ارث باقی گذاشته؛ چه هدیه‌ای؟ یک خانه‌ٔ زیبا در جزیره‌ای حیرت‌انگیز به نام «ایبیزا» که در اسپانیا واقع شده است. او راهی جزیزه می‌شود تا بفهمد نیت دوستش از چنین هدیه‌ای چه بوده است.

کتاب زندگی ناممکن اثر من هیگ : حتماً اسم من هیچ را به خاطر اثر معروفش کتابخانه نیمه شب میشناسید این کتابرا خواندم. خوب بود ولی عالی نبود برای یک بار خواندن خوب بود برای کسانی که از زندگی خود فسرده اند هم خوب بود ولی انتهای کتاب یک نکته ی مهم داشت✨در هر جا هستی و هر زندگی داری راضی باش شاید اگه یک جای دیگر یک تصمیم دیگر می گرفتی تابود می شدی ✨هنوز کتاب را کامل نخوندم بخاطر همین نمی دونم این کتاب هم نکته ی خاصی داره یانه تا اونجا که میدانم این هم درباره ی یک پیرزنه که از زندگی اش ناامید شده تا... خرید کتاب را پیشنهاد می کنم. ممنون از کتابراه⁦❤️⁩

مگر کمتر از ۵ ستاره میشه به کتاب داد؟!! هر کس غیر از این بگه معنی کتابو نفهمیده یا اصلاً کتاب درست مطالعه نکرده و نخونده یا شاید یک عده تخیلی حساب کنن کتابو اما من هیچ قسمتی از این کتاب رو تخیلی حساب نکردم... چرا که واقعاً تمام موجودات با همدیگه در ارتباط هستند احتی اگر الان خودمون نفهمیم چون خیلی ازتوانایی های انسان به مرور زمان از بین رفته چون مغز و بدن فکر کرده که بهش احتیاجی نداره و قطعاً با تلاش و تمرین خیلی از این توانایی ها دوباره می تونه بروز پیدا کنه... با تشکر از نویسنده این کتاب زیبا

یکی از قشنگ‌ترین کتاب‌هایی بود که خوندم یه جاهایی به هر حال داستان بود و غیر واقعی اما مضمونش قشنگ بود ظاهر داستان تخیلی و فانتزی بود و خودش هم میگفت که شاید نباید این داستان رو باور کنین اما توی منابع قدیمی این داستان به روایت دیگه‌ای بیان شده و نشون میده که این داستان بنیان درستی داره من که از خوندنش خیلی لذت بردم و پیشنهاد میکنم که آدمهایی که ذهن بازی دارن بخوننش تا شاید یه روز اونقدر تعدادمون زیاد بشه که آدم‌های با ذهن‌های بسته نتونن زندگی بقیه رو بازیچه قرار بدن

کتاب زندگی ناممکن نوشته مت هیگ، رمانی الهام‌بخش درباره امید، تاب‌آوری و معنای واقعی زندگی است. این کتاب با روایت داستانی جذاب و شخصیت‌هایی عمیق، به بررسی چالش‌های انسانی، افسردگی، عشق و هدف در زندگی می‌پردازه. سبک نوشتار مت هیگ صمیمی و تأثیرگذار است و خواننده را به تفکر درباره لحظات کوچک و ارزشمند زندگی دعوت می‌کنه. اگر به داستان‌هایی با مضامین انگیزشی و فلسفی علاقه دارین، این کتاب می‌تونه تجربه‌ای الهام‌بخش براتون باشه.

"زندگی ناممکن" بیشتر از آنکه منو با داستانش جذب کند، جمله‌ها و توصیفاتش برام تأثیرگذار بود. نویسنده توانسته بود احساسات و موقعیت‌ها را به گونه‌ای تصویر کند که هر جمله گویی یک اثر هنری مستقل است. به نظرم عمق نگاه نویسنده به موضوعات و توانایی او در بیان احساسات نقطه قوت اصلی این کتاب بود. هرچند شاید داستان در برخی لحظات قابل پیش‌بینی و اغراق آمیز به نظر برسد، اما زبان و سبک نوشتار آن برای من جبران‌کننده بود.

با سلام روزتون بخیر
در کل این کتاب برای کسانی که به دنبال مفاهیم عمیق‌تر زندگی و امید هستند، یک کتاب تاثیرگذار و ارزشمند است.
مت هیگ با استفاده از عناصر تخیلی و فلسفی، چالش‌هایی که افراد در زندگی خود تجربه می‌کنند را به طور ملموس بیان می‌کند. این کتاب می‌تواند به کسانی که در حال مبارزه با مشکلات روحی هستند، کمک کند تا احساس کنند که تنها نیستند و برای هر مشکلی، راه‌حل‌هایی وجود دارد.
با تشکر

این کتاب یه همراه خوب برای هرکسیه که دنبال فهم بهتر خودش و زندگیشه. یه جورایی مثل یه چراغ کوچیکه که توی تاریکی روشن می‌شه و نشون می‌ده زندگی با همه سختیاش ارزش جنگیدن رو داره.
البته گاهی حس می‌کنی کتاب یکم زیادی ساده شده و می‌تونست بعضی مفاهیم رو عمیق‌تر باز کنه یا مثال‌های بیشتری بیاره. این سادگی برای بعضی مخاطبان عالیه، ولی شاید برای کسانی که دنبال تحلیل‌های دقیق‌تری هستن، کمتر جذاب باشه.

کتاب «زندگی ناممکن» مث هیگ (با ترجمه‌ی صباغی) یه دستچین جملات امیدوارکننده و صمیمیه از دل تجربه‌های شخصی نویسنده با افسردگی و اضطراب. هیگ بدون شعار دادن یا پیچیده گویی، یادآوری میکنه که زندگی با همه‌ی سختیهاش، ارزش موندن داره. ترجمه هم روان و بیتکلفه.
مناسبه برای روزایی که حال آدم گرفته ست و به یه نوازش کلامی ساده نیاز داره. مثل یه دوست مهربون که توی گوشت زمزمه میکنه: «همه چیز درست میشه».

یک رمان جذاب و عاطفی است که به موضوعاتی اضطراب، افسردگی و چالش‌های زندگی مدرن می‌پردازد. این کتاب داستان زندگی فردی را روایت می‌کند که با بحران‌های روحی و وجودی مواجه است، و بررسی می‌کند که چگونه می‌توان در مواجهه با سختی‌ها و ناامیدی‌ها به زندگی ادامه داد. این کتاب از امید و قدرت به خواننده منتقل می‌کند و نشان می‌دهد که علی‌رغم سختی‌ها، زندگی همیشه فرصتی برای تغییر و بهبود دارد.

«آنچه جادو به نظر می‌رسد، فقط بخشی از زندگی است که هنوز درک نکرده‌ایم.»
کتاب پیش رو به خواننده یادآور می‌شود که حقایق ساده زندگی را که از آن‌ها گاها غافل شده است با نگاهی بهتر دوباره بنگرد و عمیق تر آن‌ها را درک کند
شروع داستان این کتاب بهتر بود اما در ادامه از قدرت بیان و قلم نویسنده کمی کاسته شد،
این اثر در مقایسه با آثار دیگر نوشته شده از این نویسنده کمی ضعیف تر به نظر می‌رسد.

کتاب جالب بود و فرد را به فکر وا می‌دارد تا به معنای زندگی بیشتر فکر کند و قدر لحظه لحظه زندگی را بداند و از حوادث پیش آمده ناامید نشود اگرچه بدون توضیح می‌خواهد که خود را ببخشیم در صورتی که بخشیدن خود خوب است به شرطی که دیگر انکار را تکرار نکنیم و سعیدر بهبود خود داشته باشیم. ایراد دیگر این بود که گاهی خیلی از داستان فاصله می‌گرفت و توضیحات زیاد در مورد ریاضی و... می‌داد

"زندگی ناممکن" یه داستان خاص، الهام بخش و پر از احساسه که نشون می ده هیچ چیز تو زندگی واقعاً غیرممکن نیست! این کتاب درباره ی آدماییه که با وجود همه ی سختی ها، مسیر خودشونو پیدا می کنن و بهت یادآوری می کنه که همیشه یه راهی هست، حتی وقتی فکر می کنی گیر افتادی. شخصیت های واقعی، روایت قوی و لحظات تأثیرگذارش باعث می شه با تمام وجود باهاش همراه بشی. پشیمون نخواهید شد

کتاب بسیار خوب و جذابی بود از نویسنده خوب کتاب، کتابخانه نیمه شب رو نوشته بود می‌شناختم، کتاب داستان و کشش خوبی داشت، سعی شده بود مطالب امیدبخش و نکته‌های مثبت برای زندگی بهتر رو در قالب داستان به خواننده کتاب عرضه کنه شالوده حرفش اینکه در لحظه حال زندگی کن از گذشته خودت بیرون بیا زیبایی اطرافت که بی‌شمارن ببین من لذت بردن و خواندنش پیشنهاد میکنم

بسیار عالی بودراهکارهایی به انسان میداد که خودش را از چنگال عفریت ندامت وپشیمانی نجات بده وکمتر خودش را به خاطر کارهای اشتباه گذشته ملامت ومحاکمه کنه نثر روان ساده بی شیله پیله وکلمات قلمبه سلمبه بود وای کاش هر انسانی در درون خودش یک نور داشت تا اونو به راه درست راهنمایی کنه واز کارهای شیطانی مثل جنگ خونریزی وقتل دور بشه ترجمه عالی عالی
باتشکر از کتابراه

این کتاب مثل یک دوست خردمند است که در تاریکترین لحظات کنارت مینشیند. هیگ با صداقت و شفافیت از تجربیاتش با افسردگی و اضطراب میگوید و نشان میدهد که حتی در ناامیدکنندهترین شرایط، امید وجود دارد. اگر روزی احساس کردی که زندگی غیرممکن است، این کتاب به تو یادآوری میکند که تو تنها نیستی و راهی برای ادامه وجود دارد. خواندنش مثل یک نفس عمیق آرامشبخش است.

رمانی الهام‌بخش و تأمل‌برانگیزه که خواننده را به فکر کردن درباره‌ی انتخاب‌های زندگی و ارزش هر لحظه از آن دعوت می‌کنه. مت هیگ با مهارت خود توانسته داستانی خلق کنه که هم سرگرم‌کننده است و هم خواننده را به تفکر وامیدارد.
به طور کلی، این کتاب برای کسانی که به دنبال یک داستان الهام‌بخش و امیدوارکننده هستند و از کشف مفاهیم عمیق زندگی لذت می‌برند، یک انتخاب عالیه.

کتاب خیلی قشنگی بود، موضوع داستانی و تخیلی اما به نظرم در دلش مفهوم زندگی، سپاسگزاری، قدردانی، و حتی موضوعات روانشناسی مثل بخشش خود رو داشت. داستان قابلیت کشش رو داشت و نثر روان داشت. مطالعه همچین کتاب‌هایی میتونن تجربه زندگی‌های دیگه رو در اختیار آدم بزارن و در عین حال دانش و آگاهی بدن البته اگه کسی صرفا به دید داستان بهش نگاه نکنه 🙏

یه داستان نیمه تخیلی و نیمه ماورای یمن چون شیفته داستانهای علمی تخیلی هستم و عاشق زندگی های خارج از زمین, این کتابو خوندم ولی دیدم که موضوع نه علمی تخیلیه و نه درباره موجودات فرازمینیدر واقع موضوع حفظ زمین زیر پامونه حفظ زمین از خطر انسانهازیاده خواهی هابی توجهی هاشرارت هاخود پرستی و..... بدیهای ما آدمها تمومی نداره

رومان زندگی ناممکن موضوعی تازه و جالب دارد و قهرمانش نیز از نظر جسمی و روحی با تمام قهرمانان متفاوت است. اما آنچه واقعا آزاردهنده است، حاشیه پردازی و زیاده گویی بسیار زیاد بود! طرح جزئیاتی غیرضروری و بی ربط، کلاس اثر را پایین آورده و به نظر من حوصله سر بر است. اگر نویسنده، این کتاب را در 100 صفحه می‌نوشت قطعا شاهکار می‌شد.

کتابی که الهام بخش بود بنظرم برای کسانی که امید در زندگیشون کم شده و بدلایل مختلف مثل سوگواری عزیزان نگاهشون به زندگی سرد هست وهیچ انگیزه‌ای برای ادامه ندارن، کمک میکنه تغییر دیدگاه بدهند. اول بنظرم اومد رمانی بی معنا هست اما بعد از شروع به خواندن درگیرش شدم وبرام ملموس اومد و دیدم از لحاظ روانشناسی هم حرفی برای گفتن داره.

هنوز کتاب را تا انتها نخوانده‌ام اما چتد نقل قول زیبا از کتاب را اینجا یادداشت می‌کنم:
آنچه شبیه جادو به نظر می‌رسد صرفا بخشی از زندگی است که هنوز ان را درک نکرده ایم. "
"حتی در پیش بینی پذیرترین مسائل هم همیشه یک عنصر پیش بینی ناپذیر وجود دارد و اگر جوری زندگی کنی که انگار هیچ چیز پیش بینی ناپذیری وجود ندارد ناگزیر غافلگیر می‌شوی. "

از مت هیگ کتابخانه ی نیمه شب رو خوندم و واقعا لذت بردم بسیار زیبا بو، اما این اثرش رو اصلا دوست نداشتم وااقعا چندین صفحه پشت سرهم رد میکنم تا برسم به جاهای جذابش خیلی خسته کننده ست، توضیحات اضافی داره، هنوز تمومش نکردم اواسط کتاب هستم، موضوعش جالبه میتونست خیلی بهتر روایت بشه، امتیاز من بهش: ۴/۱۰👎🏻

خوشحالم که به من هدیه ش کردن و لذت بردم از خوندنش پیشنهاد میکنم اگه به فلسفه علاقه دارین بخونینش. خیلی داستان زیباییه و در کنار درس‌های زندگی که بهتون میده داستان قشنگی رو روایت می‌کنه. اولش که کتاب رو شروع کردم به نظرم جذاب نیومد اما چند صفحه که رفت جلوتر واقعا جذبش شدم و ادامه دادم. پیشنهادش میدم

مثل همیشه قلم فوق العاده مت هیگ این نویسنده عالیهدر عین حال که یه داستان رو داره روایت میکنه اما به هدف خودش برای القا اون هدف کاملا مسلط هست و میدونه چطور بنویسه در مورد اون چیزی که توی ذهنش هست. توی این کتابش در مورد جنگیدن برای زندگی و تلاش برای خوب زیستن رو می خواد بگه مخصوصا میگه که سن مهم نیس

سلام کتابراه عزیز! ممنون که شما که کتابخوانی را ترویج می کنید. زندگی نا ممکن رمانی است بسیار تاثیر گذار که جسم و روحت رو با خودش همراه می کنه و تو رو به جاهایی می بره که شاید هرگز نرفته و ندیده باشی به خصوص وقتی پا به جزیره میگذاری و با دنیای زیر آب آشنا میشی خیلی مهیج و جذابه.... خیلی دوستش داشتم.

«این را هم قبول دارم که دانش ما نوع بشر از دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم بسیار محدود است و ما همگی در برابر چیزهایی که به باورمان نمی‌گنجند جبهه می‌گیریم. می‌خواهم بگویم که گاهی ما نمی‌توانیم حقیقتی که جلوی چشمان‌مان رخ داده را باور کنیم. و اینکه گاهی دیوانگان یک دوران بدل به حکمای دوران دیگر می‌شوند..»

داستان پر از کشف رازها، تغییر و پیدا کردن دوباره‌ی شادی و امید توی سن و سالیه که خیلیا فکر می‌کنن دیگه برای شروع تازه دیره. مت هیگ همیشه توی کتاب‌هاش به سلامت روان، امید و زیبایی‌های غیرمنتظره‌ی زندگی می‌پردازه، و این یکی هم یه داستان الهام‌بخش درباره‌ی پیدا کردن خوشبختی توی غیرمنتظره‌ترین لحظه‌هاست

این داستان برام مثل یه مکث وسط شلوغی بود. قصه‌ی آدم‌هاییه که عمری طولانی دارن اما انگار با وجود اون همه سال زندگی، هنوز دارن دنبال معنی و حال خوب می‌گردن. بعضی جاهاش برای من خیلی واقعی و ملموس بود، مخصوصاً حرف‌هایی که درباره تنهایی می‌زد. میدونی کتاب حرف واسه گفتن داشت، ولی ریتمش یه جاهایی کند می‌شد.

مت هیگ مارا باخودبه سفری زیبا در دل مدیترانه می برد. سخن از فلسفه وجودی انسان و ارتباط با جهان هستی و توجه به متافیزیک است. به عقیده نویسنده رسالت ما انسانها شادزیستن و نیکی به دیگران به همراه یگانگی و حفاظت از طبیعت است. باید به غمها و افسردگی ها غلبه کرد و دانست که فقط یک بار حق زندگی داریم.

با سلام و تبریک سال نو. اولین کتابی ک امسال تا ب الان خوندم زندگی ناممکن بود. خیلی لذت بردم شاید کمی دور از ذهن و تخیلی ب نظر برسه اما در مجموعه ذهن انسان قدرت خلق و یا مانع خیلی از چیزها میشه. باید کوشید تا ذهن همیشه دریچه‌ای باز پیش رو داشته باشه. با سپاس از همراه همیشگیم کتابراه عزیز و دوست داشتنی

واقعا جالب بود چون من هم به جادو اعتقادی نداشتم و این کتاب واقعا منو جذب کرد و اصلا نمیتونی بزاری کنار و به کارهای دیگه
برسی و جذب داستان میشی ‌داستانی عمیق و تاثیر گذار که در از تجربیات شخصی فلسفی علمی نویسنده است که آدم رو با خودش به دل داستان می‌بره و کلی امید در دل این داستان نهفته است

زندگی ناممکن” نه تنها یک داستان فانتزی است، بلکه یک روایت عمیق و انسان‌محور درباره جستجوی معنای زندگی، مواجهه با ترس‌ها و یافتن امید در شرایط سخت است. اگر به دنبال کتابی هستید که بتواند هم شما را سرگرم کند و هم به شما در فهم بهتر زندگی کمک کند، این کتاب یکی از بهترین انتخاب‌ها خواهد بود

این کتاب یه داستان احساسی و الهام‌بخشه که با زبانی ساده ولی عمیق درباره افسردگی، امید و ادامه دادن حرف می‌زنه. مت هیگ جوری روایت می‌کنه که راحت می‌شه باهاش ارتباط گرفت. بعضی جاها شاید کمی تکراری باشه، ولی پیام کلیش ارزش خوندن داره. اگه دنبال یه کتاب انگیزشی متفاوتی، پیشنهادش می‌کنم

من به خاطر اینکه تجربه خواندن کتاب‌های مت هیگ رو داشتمم این کتاب رو انتخاب کردم اما متاسفانه کتاب تا مدت زیادی خسته کننده بود و من منتظر یک اتفاق خاص بودم تا بالاخره در صفحه‌های پایانی یه چیز خاص دیدم بنظرم کتاب واقعا خسته کننده و در عین حال انقدر بعضی مسائل رو جزیی نگری میکرد واقعا خسته کننده بود

این کتاب درباره زندگی و ناامیدی و احساس گناه و خشم و رهایی از آن ها و توجه آگاهانه به امور زندگی ست. «همه چیز واقعاً جالب و جذاب است به شرطی که به اندازه ی کافی در آن عمیق بشوید.» همین یک جمله از کتاب گویای این مطلبه که میشه به همه آنچه که در زندگی رخ داده و رخ میده، نگاهی متفاوت داشت.

این کتاب داستانی نثل کتابخانه نیمه شب بر مسائل محیط زیستی هم تاکید داره و خیلی منو یاد هری پاتر میندازه از لحاظ جادو و رمز و رازو نوشتنش سرعت عادی داره مثل زندگی عادی من لذت بردم و حتی در قسمت‌هایی همذات پنداری کردم بلافاصله ۲ جلد فیزیکی خریداری کردم که بتونم کادو بدم ❤️❤️

تازه شروع کردم و به نظرم جذاب و جالب اومد. تموم بشه نظرمو میگم
پی نوشت: با اینکه داستان تخیلی ژانر مورد علاقه من نیست اما از این مدل داستانها که بهمون معنای زندگی و یه نقطه از این جهان پهناو بودنمون رو یادآوری می‌کنند خوشم میاد. ترجمه کتاب هم خوب و روان بود.

این کتاب هم مانند کتابخانه‌ی نیمه شب از همین نویسنده با ایده‌ای جذاب و اعجاز کلمات به یاری ما می‌آید تا مسائل انسانی مانند؛ اضطراب، ناامیدی، ایمان و شفا را که تقریبا همه‌ی جمعیت انسانی دنیا با آن دست به گریبان است، ببینیم و در صحنه‌ی زندگی، جادوی زندگی را دریابیم.

کتاب زندگی ناممکن داستان زنی را بیان می‌کند که معلم بازنشسته ریاضی است و از طرف دوست قدیمی‌اش خانه‌ای به ارث رسیده. این خانه در جزیره است و وقتی به آن جا می‌رود متوجه مرگ مشکوک دوستش می‌شود و تصمیم این موضوع پیگیری کند و در این مسیر دچار چالش‌های فراوانی می‌شود.

سلام
به گمانم هرچه بود، عجیب‌تر از متولدشدن نبود. آمدن از نیستی به هستی؛ از هیچ به بود. این احتمالاً معجزهٔ بزرگ‌تری است. اما زمانی که همهٔ آدم‌ها از معجزهٔ یکسانی بهره‌مند می‌شوند، دیگر ارزشش را نمی‌فهمند و آن را جزء بدیهیات می‌شمارند. همان بحث قدیمی عرضه و تقاضاست

اینقدر جذاب هست که تا تمومش نکنید دست بردار نیستید، کتاب در عین اینکه به صورت رمان هست ولی حاوی نکات جالب روانشناسی هم هست، از جمله داشتن احساس گناه که واقعاً موضوع فلج کننده‌ای هست در زندگی روزمره همه ماها. و اینکه چقدر خوب راه غلبه بر اون رو نشون میده و راجع بهش صحبت می‌کنه

کتاب بسیار جذابی بود. با یه کم اغراق، حقیقت انسان رو برملا میکنه. اینکه اگر در لحظه حضور داشته باشی، احساسات با غلطت بیشتری حس میشن و نکته مهمتر اینکه برای رهایی از بند ذهن و رسیدن به آزادی و شادی حقیقی اول خودت رو ببخش تا بتونی با جریان زندگی همسو بشی

با سلام
این کتاب نشان میدهد که انسان در عین داشتن مشکلات سخت و جانکاه میتواند دیگر بار برخیزد و زندگی خود را از نو خلق کند و اگر از درون قوی باشد و باور او به زندگی سرشار از نشاط عمیق باشد میتواند برای حل مشکلاتش راه حل‌های درست و منطقی را پیش روی خود ببیند