نقد، بررسی و نظرات کتاب مادرخوانده - فریدا مک فادن

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
رها rafiei
۱۴۰۳/۱۲/۱۵
داستان درباره روت و همسرش است که پس از تلاش‌های ناموفق برای بچه‌دار شدن، تصمیم می‌گیرند از یک مادر جایگزین به نام آنا کمک بگیرند. در ابتدا، آنا کاندیدای ایده‌آلی به نظر می‌رسد و با تمایل و اشتیاق خود به زوج کمک می‌کند، اما با گذشت زمان و پیشرفت بارداری، اتفاقات مرموز و نگران‌کننده‌ای شروع می‌شود که شک و تردیدهایی را در دل روت ایجاد می‌کند. او متوجه تغییرات غیرمنتظره‌ای در رفتار آنا می‌شود و به تدریج به گذشته مرموز او پی می‌برد. رویای والدین شدن آن‌ها کم‌کم به کابوسی پر از اضطراب و دلهره تبدیل می‌شود، و روت را به سمت تحقیق در مورد نیت‌های واقعی آنا و انگیزه‌های پنهان او سوق می‌دهد. همان‌طور که روت بیشتر در پس‌زمینه آنا کنکاش می‌کند، به رازهایی دست می‌یابد که او را دچار هراس می‌کند و اراده و اعتمادش را به چالش می‌کشد. داستان با افشاگری‌های تکان‌دهنده و تغییرات ناگهانی خواننده را از یک بحران روانی به بحران بعدی می‌برد، و این سوال را مطرح می‌کند که آیا در تلاش برای رسیدن به رویاها، افراد ممکن است با خطراتی نابخشودنی روبرو شوند. مک فادن با پرداختن به موضوعات اعتماد، دستکاری و میل شدید به والدین شدن، ابعاد روانی و اخلاقی مسئله‌ی مادر جانشین را به تصویر می‌کشد. مادر جانشین در این داستان، فراتر از یک شخصیت، نمادی از اعتماد، آسیب‌پذیری و وابستگی است که ممکن است در شرایطی بحرانی، به تهدیدی غیرقابل پیش‌بینی بدل شود. سبک نوشتاری مک فادن به شکلی موجز و پرکشش، با فضاسازی‌های دلهره‌آور و جزئیات دقیق، خواننده را در تجربه روان‌شناختی و استرس روانی روت شریک می‌کند.
Mahnaz teimoury
۱۴۰۳/۱۰/۰۲
به نظرم کتاب خوبی هست در مقایسه با کتابهای دیگر این نویسنده کمی روند داستان قابل حدسه اینطوره که اَبی همه چیز در زندگی دارد. در خانواده‌ای ثروتمند متولد شده، شغل خوبی در حوزه تبلیغات دارد و همسری دوست داشتنی به نام سم، که معلم ریاضی است. تنها نداشتن یک چیز او را اذیت می‌کند. او همیشه بیشتر از هر چیزی دلش یک بچه می‌خواسته. پس از سال‌ها تلاش، به نظر می‌رسد که اَبی شانسی برای مادر شدن ندارد. تا اینکه دستیار شخصی او، مونیکا، یک پیشنهاد سخاوتمندانه ارائه می‌کند که تمام رویاهای ابی بالاخره می‌تواند به حقیقت بپیوندد.
پس از بررسی‌های بسیار، اَبی و سم می‌پذیرند تا مونیکا را به عنوان جانشین و مادرخوانده فرزندشان انتخاب کنند. با این شرط که تمام مخارج او را پرداخت می‌کنند. از هزینه‌ی تحصیلات و اجاره‌خانه گرفته تا هزینه‌ی شغلی که اکنون مجبور است رهایش کند. تمام این‌ها یک موقعیت عالی و بُرد بُرد برای هر دو طرف به‌شمار می‌رود، اما چه چیزی ممکن است اشتباه پیش برود؟ آیا ممکن است که مونیکا فکری شیطانی در سر داشته باشد؟
خاطره
۱۴۰۳/۰۹/۱۸
مثل تمام آثار مک فادن جذاب و پرکشش👏اول داستان با تریلر شروع میشه و درباره زنی به نام ابیگل هست که تو شرکت تبلیغاتی پوشک بچه کودلز کار میکنه وبه جرم قتل قرار بازداشت بشه!! این اولین شوک وهیجان هست و چند سطر بعد میخونیم قزار سه هفته بعد بچه دار بشه و مشغول جشن سیمونی هستش در حالیکه باردار نیست!!! این دومین شوک در همان اول داستان.. فکرمیکردم تمام داستان رو فهمیدم و نقش منفی رو پیدا کردم و اخر داستان رو میدونم چی میشه، ولی ذهن خلاق وقلم جادویی مک فادن منو غافلگیر کرد نه یه بار که چند بار،، از ویژگی های رمان های فریدا اینکه اونحایی که میگی ذیگه تموم و فهمیدم کی مقصر و داستان اخرش چیه، دچار شوک و غافلگیری میشید. باید بخونید وببینید شما میتونید از رازهای زندگی ابیگل وهمسرش سم، دستیارابیگل و دوستش و بقیه سر دربیارید یا با حدس های غلط پی در پی مواجه میشید.
عسل رستمی
۱۴۰۳/۱۲/۲۲
نوشته‌های مک فادن جالب و در بخش‌های اوج داستان میخکوب کننده هستن اما ایرادی ک میشه براش در نظر داشت این ک اصولا همیشه پایان داستان رو‌ی جورایی باز رها میکنه.‌ای کاش کمی بیشتر ادامه میداد ک بدونیم ک فرزندخوانده ب مادر روانیش شباهت داره و مشکلات اعصاب و روان داره یا نه و اگه داره سم و ابی چطور با این مشکل برخورد میکنن. یا اینکه محتوای اصلی اونهمه پیامک بازی مونیکا و سم چی بود و سر چی اونهمه چت میکردنو صحبت. یا در پایان سم گفت پاکت بازکن رو ب توصیه‌ی مونیکا برای سالگرد ازدواجمون گرفتماما دقیقا همون شب سالگرد ازدواجشون وقتی تو خیابون با مونیکا رو ب رو میشن سم با حالت معذب و خجالتی فاصله میگیره و ب دور دست خیره شده، طبق متن. عجیب و ضد و نقیضه. چرا سم نگفت من مونیکارو از قبل میشناسم 3 ساله ک دانشجوی منه؟؟؟
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۹/۲۷
من کارهای فریدا مک فادن رو خیلی دوست دارم، اما هنوز هیچ رمانی به اندازه ی بخش دی نتونسته من رو جذب خودش کنه. البته این رمان هم بسیار زیبا و شوکه کننده بود. اما به نظرم برخلاف سایر کارهایی که من از این نویسنده مطالعه کردم، پایان ضعیفی داشت. ابندای رمان تا تقریبا اواسطش هم متاسفانه خیلی یکنواخت پیش میره اما بعد از اون دیگه نمیشه کتاب رو کنار گذاشت. هی با خودتون میگید یکم دیگه و وقتی به خودتون میاید، دیگه دارید تمومش میکنید خیلی خیلی اعصابم به هم ریخته بود موقع مطالعه و گاهی به سختی نفس میکشیدم. باور کنید انگار داره برای خودتون اتفاق میفته و عصبیتون میکنه و این همه از جادوی قلم نویسنده هست.
M.s
۱۴۰۳/۱۱/۱۲
یه شباهت‌هایی تو آثار مک فادن هست چون خودش پزشک اعصاب و روان هست اکثر شخصیت‌های داستانش مشکل اعصاب و روان دارن یا دچار اختلالات روانی هستن که این داستان هم از این قضیه مستثنی نبود ولی بازم کتاب خوبی از مک فادن بود چندین و چند قافلگیری جذاب داشت که هیجان کتاب رو برای من بشدت بالا برد حدس هام اکثر مواقع اشتباه از آب دراومد و نتیجه داستان هم اشتباه حدس زدم که همین برام جالب ترش کرد من در نظر هام سعی میکنم راجع به اصل داستان توضیحی ندم که کسایی که میخوان بخونن براشون جذابیت داشته باشه فقط میگم برای من خیلی جذاب بود و همه‌ی آثار مک فادن رو دوس داشتم
نرگس صیادی
۱۴۰۳/۱۰/۱۱
میشه گفت داستان تکراری داشت اینکه یک زن برای بدست آوردن زندگی زنی دیگر با زیرکی نقشه ای طولانی مدت می کشد و زن مورد نظر متوجه ی هیچ چیز نمی شود فقط آخر داستان متفاوت بود چون همسر زن در طراحی و اجرای نقشه ها هیچ نقشی نداشته و کاملا پاک و مبرا ست البته به نظر بنده در این داستان نویسنده کاملا به تکراری بودن داستان آگاه است و با عافلگیر کردن خواننده بابت سفید بودن شوهر سعی در متفاوت نشان دادن داستانش دارد که کاملا اشتباه است فقط قلم نویسنده باعث می شود که خوندن داستان را تا انتها و بدون وقفه ادامه بدی
Soha Shahrasebi
۱۴۰۳/۱۰/۲۳
من تمام آثار مک فادن رو خوندم چنان کششی داشت این داستان که یک روزه تمامش کردم. حرص میخوردم در کل زمان داستان و حسرت میخوردم با شخصیت نفر اول. نمیدونید چقددددر حرص خوردم و هم ذات پنداری کردم. هنر میخواد که با نوشتن بتونی اینقدر کسی رو تحت تاثیر قرار بدی. به نظرم از کتاب بخش دی هم خیلی بهتر بود و همین طور از بقیه‌ی کتاب‌های دیگش. و الان هم میرم سراغ کتاب اخر خانوم فادن به نام اسیب مغزی. امیدوارم اون هم به قشنگی این باشه
درخشنده
۱۴۰۳/۰۹/۲۴
با سلام کتاب خوبی بود و مثل همه کتابهای دیگر این نویسنده در برگیرنده فجایع اخلاقی رایج در غرب بود. خودخواهی، خیانت، چشم طمع به زندگی دیگران، و همه چیز رو برای خود خواستن تا جایی که منجر به قتل و از بین بردن افراد جامعه میشود. مهر مادری و فداکاری مادرانه برای ما طور دیگری تعریف شده و متاسفانه برای آن‌ها به شکل مزخرف و غیر قابل قبولی. البته در بعضی قسمت‌ها شبهه‌هایی هم وجود داشت ولی در کل کتاب خوبی بود.
شادی محمدی
۱۴۰۳/۱۲/۰۴
خطر اسپویل: مثل بقیه کتاب‌های این نویسنده نبود. غافلگیری همیشگی رو نداشت و تقریبا از اواسط داستان پایانش قابل حدس بود حتی اینکه مامان مونیکا منشی قبلی ابی بوده. فقط من پیامک‌هایی که ابی تو گوشی سم خوند رو متوجه نشدم اونجا حرف از یه نقشه زده شده بود که من تا آخر داستان منتظر بودم به یه جایی مربوط بشه.
در کل برای یک بار خوندن خوب بود.
Melika
۱۴۰۳/۰۸/۱۹
من دوسش داشتم بچه ها به پای بخش دی نمی رسید ولی واقعا باهاش همراه میشد هیجان داره و نمیشه زمین گذاشتش.. من خودم یه روزه خوندمش نمیشه گفت عالیهههه ولی خوب و قابل قبوله و کلی باهاش سرگرم میشید و حرص میخورید. پایان قابل قبولی داشت نسبتا بهتون توصیه میکنم برای یک بار ارزش خواندن رو داره جدی
النازازاد
۱۴۰۳/۰۸/۱۶
قلبم به تاپ تاپ افتاد باخوندنش، معرکه است، البته مترجم وناشر هم عالی اند، یه جنایی عالی، یکی نوشته بود نمیشه کتاب رها کرد من هم تصدیق میکنم، دلهره آور، بعضی جاها نفس میکشیدم میگفتم بابا داستان عصبانی نشو بخون، خلاصه بسیار عالی همه کتاباش خفن خفن خفن.....
Noonoosh
۱۴۰۳/۱۲/۰۱
با اینکه داستان تکراری داشت و از اول بخش اعظم داستان قابل حدس بود ولی بازم تعلیق و هیجان خوبی داشت و مهمتر از همه اینکه باعث همذات پنداری شدید با شخص اول میشد و تموم مدت داشتم همراه شخصیت اول داستان حرص میخوردم و خودخوری میکردم
کوروش مشتاقیان
۱۴۰۳/۰۸/۰۶
خیلی بیشتر از این انتظار داشتم،، فریدا مک فادن در کتاب هاش همیشه خواننده هاش روغافلگیر می‌کنه ولی این داستان تا حد بسیار زیادی قابل پیش بینی بود،، شاید هم انتظار من به عنوان یه طرفدار از نویسنده زیاد شده باشه،، امیدوارم با آثار جدیدش جبران بشه
عاطفه پورحسینی
۱۴۰۳/۱۲/۱۶
بازهم یکی از کارهای خوب مک فادن رو خوندم. عالی بود. رمان معمایی و جنایی جذابی بود. قلم نویسنده منو جادو میکنه طوریکه تا کتابو تموم نکنم کنار نمذارمش. ممنون از کتابراه
معصومه سلطانی
۱۴۰۳/۱۱/۱۰
داستان خوبی بود ولی به نظرم از بقیه داستان‌های این نویسنده کمی ضعیف تر بود روندش برعکس بقیه قابل حدس بود و بعضی جاها الکی کشش داده بوددر کل بد نبود کتاباشو دوست دارم
امین امیری
۱۴۰۳/۱۱/۱۰
داستان معمایی خوبی بود اما تا حدی شخصیت پردازی قربانی معمایی بودن رمان شده و برای غافلگیر کردن هرچه بیشتر خواننده، شخصیت پردازی درستی برای بعضی از کاراکترها انجام نشده است.
نیره السادات سجادی
۱۴۰۳/۱۱/۰۷
عالی بود اصلا در مدت مطالعه کتاب رو زمین نگذاشتم چه شبها که تا دیر وقت بیدار میموندم و میخوندمش هر چی جلوتر میرفتم جذاب تر و مهیج تر میشد و رها کردنش سخت تر واقعا عالی بود
Afsaneh aram
۱۴۰۳/۱۱/۰۵
این کتاب به شدت جالب بود و مثل بقیه آثار این نویسنده تا لحظه پایانی داستان امکان نداشت آخر داستان رو حدس بزنی. این نویسنده فوق العاده است و من واقعا عاشق تمام کتابهاشم.
Sam.Gh
۱۴۰۳/۰۹/۲۶
مانند سایر آثار خانم مک فادن قشنگ بود. البته وقتی کتاب‌های مک فادن رامیخواتید سبک نوشتاری و فکری اورا میتوانید حدس بزنید. اما بهرحال آثارش جذاب و روانشناختی است.
صدیقه زهرایی
۱۴۰۳/۰۸/۲۱
سلام و عرض ادب. واقعامن کتاب راخیلی خیلی دوست داشتم. روان شناسانه، آموزنده بود. از ظاهر آدم هانمی توان آن ها راشناخت. باید درمورد افراد و دوستی با آن ها بادقت تحقیق کرد.
فاطی
۱۴۰۳/۱۲/۲۳
وای نگم از کتاب مادرخوانده نویسنده معمایی فریدا مک فادنیکی بهترین کتاباشه من این کتاب رو توی ۳ روز تموم کردم پیشنهاد میکنم آخراش برگاتون میریزه
Sara
۱۴۰۳/۰۹/۲۹
یکم شخصیت اصلی ادم رو حرص میداد و تا یه حدی قابل پیش‌بینی بود. نسبت به بقیه‌ی کتاب‌های فریدا مک فادن کمتر دوستش داشتم ولی باز هم هیجان خودش رو داشت.
مریم
۱۴۰۳/۱۰/۲۱
عالی، سبک داستان با کتابهای قبلی نویسنده که خوانده بودم فرق داشت ولی به نظر من جذابیت داستان را بیشتر و از تکراری شدن جلوگیری کرده بود.
نوشین نحریر
۱۴۰۳/۰۸/۲۷
مثل همه آثار مک فادن عالی بود. داستانی که نمیشد پایان آن را حدس زد و مثل همیشه آدم را در حالت تعلیق و شک نگه میداشت.
الهام مقتدری
۱۴۰۳/۱۲/۱۳
داستان کشش خیلی زیادی داشت اما مثل اکثر داستانها یک زن قربانی شد تا یک مرد به آرزوش برسه.
Tayebe Ahmadi
۱۴۰۳/۱۱/۲۴
عالی بود مثل همیشه؛؛؛ اون پتو چه کارها که نکنه بیچاره سم وابی 😀با تشکر از کتابراه
مریم فضایی
۱۴۰۳/۱۱/۰۶
از مک فادن چنین کتاب سبک و بی نتیجه ای بعید بود!! فکر کنم حوصله نداشته بنویسه زود کتابو جمع کرده
Paria madadi
۱۴۰۳/۱۰/۲۳
فریدا مک‌فادن نویسنده مورد علاقه من است ولی این کتاب نسبت به بقیه کتابها کمی امتیاز پایین‌تری دارد
Sorani
۱۴۰۳/۱۰/۰۴
مثل بقیه کتابای فریدا مک فادن قشنگ‌بود ولی حدس زدن مظنون‌ توی این کتاب راحت تر از بقیه کتاب هاش بود
مرجان حسنی
۱۴۰۳/۰۹/۰۱
یکی از بهترین کتاب‌هایی بود که خوندم از بخش دی هم بهتر بود تا اخرین لحضه هیجان داشت
شهرزاد
۱۴۰۴/۰۱/۰۱
اولین کتاب مک فادن که بهش ۴تا ستاره دادم
یه جورایی قابل حدس بود.
نبوی
۱۴۰۳/۱۲/۳۰
من طرفدار پرو پا قرص فریدا مک فادن هستم و این داستان هم عالی عالی عالی بود
سارا
۱۴۰۳/۱۲/۱۳
قشنگ بود واقعا نگران آینده‌ی دیوید شدم امیدوارم فقط هوشش به مادرش بره
الهه مهدوی
۱۴۰۳/۱۰/۲۷
هیجانی و غیر قابل پیشبینی مثل سایر آثار خانم فاون. برای من جالب بود
فرشته کریم زاده
۱۴۰۳/۱۰/۰۶
جالب بود، حرص می‌خوردم ولی آخرش واقعا غیرقابل پیش بینی بود 👌🏻
ماهور نوروزی
۱۴۰۳/۱۱/۰۲
کتابی خیلی خوب و گیرایی بود اضاف گویی هم نداشت
فاطمه تقوی
۱۴۰۳/۱۰/۰۵
همه آثار فریدا مک کافن خوندنی و سرپرایزت می‌کنه
الهام. ت
۱۴۰۳/۰۸/۲۰
خوب بود خوندنش هیجان داشت ولی در کل موضوع تویرکتابهای این ژانر تکراری بود
سیدهادی رضویان
۱۴۰۳/۰۸/۱۰
مثل همیشه جذاب و خواندنی
Mary Sal
۱۴۰۳/۱۲/۰۵
واقعا جذاب بود و حدس زدن داستان سخت بود
زینب املح زاده
۱۴۰۳/۱۱/۲۷
خوب بود ولی خودش واسه خودش چاه کند