خوب با خودم عهد کردم دیگه کتابی از این نویسنده نخوانم چون همهی داستان هاش عین هم و با موضوع تکراریه اما اگر منصف باشیم این یکی از بهترین کتابهای این نویسنده هست.
همیشه یک همسر در داستانهای این نویسنده هست که از شیطان صفتی پارتنرش اطلاع نداره یا یک آدمی هست که همه فکر میکنند خوب و معصومه و با این شرایط برای شخصیت اصلی کتاب پاپوش میدوزه؛ اقلت آخر این کتاب خوب تمام میشه.
به نظرم قسمت آخر کتاب که نامادری مونیکا برای دیوید پتو رو میاره اضافی هست و نیاز به گفتن نداشت
همیشه یک همسر در داستانهای این نویسنده هست که از شیطان صفتی پارتنرش اطلاع نداره یا یک آدمی هست که همه فکر میکنند خوب و معصومه و با این شرایط برای شخصیت اصلی کتاب پاپوش میدوزه؛ اقلت آخر این کتاب خوب تمام میشه.
به نظرم قسمت آخر کتاب که نامادری مونیکا برای دیوید پتو رو میاره اضافی هست و نیاز به گفتن نداشت