نقد، بررسی و نظرات کتاب بوته‌ی گوجه - ماریتا کاظم پور ماشک

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
maniya
۱۴۰۳/۱۱/۲۰
داستان در مورد حلزونی به نام ثانی بود که در باغ زندگی می‌کرد روزی او دید که میوه قرمز رنگ در آن طرف باغ گذاشته شده است می‌خواست ببیند که آن چیست و چه مزه‌ای پس بار سفر می‌بندد و آذوقه خود را آماده می‌کند ساندویچ دانه خشک شده گل، آبمیوه. وقتی به راه می‌افتد مورچه‌ای به نام زلزله را می‌بیند او نیز می‌خواهد که با ثانی همراه شود. زلزله آذوقه‌اش را جمع می‌کند و با هم به راه می‌افتند تا به آن میوه قرمز رنگ برسند. در راه سنجابی نام قهوه‌ای را می‌بیند سنجاق با زلزله دعوا می‌کند و زلزله چیزی از خورجینش بیرون می‌آورد و روی سر او پرت می‌کند سنجاب سرش آتش می‌گیرد و سرش را داخل آب می‌برد و موهای سرش می‌سوزد. پس از آن زلزله کارش پشیمان می‌شود و او را پانسمان می‌کند قهوه‌ای نیست دلگیر است وقتی به میوه قرمز که به آن گوجه می‌گویند می‌رسند. برای بردن آن‌ها یک کیسه بزرگ لازم دارد خاله کفشدوزک بافتنی بلد است برای آن‌ها کیسه بزرگ می‌بافد اما در مقابل این کار یک شرط داشت و آن این است که نمایش آتش زدن سنجاب را ببیند و بخندد. به آن‌های نمایش را انجام دادم به نظر من ر این داستان من دلم برای قهوه‌ای بسیار سوخت او در اینجا از همه بیشتر آسیب دیده بود. داستان بسیار قشنگی می‌بود اینکه در مورد غذاهای آن‌ها به طور دقیق توضیح می‌داد مثلاً آب عسل یا سیب، دانه خشک شده، آب گوجه، حبه قند.
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۸/۱۸
کتاب نسبتا خوبی برای کودکان هست. داستانش جدید بود و به نظرم خلاقیت نویسنده را میرساند. اما کارهایی که مورچه انجام میداد برای آتش زدن و سوزاندن موهای بقیه را کامل توضیح ندادند و اصلا متوجه نشدم که چطور و با چه ماده‌ای این کار را کرد.. این که موضوعی در داستان گنگ بماند جالب نیست، خصوصا در کتاب کودک... که کودکان کلا سوالات زیادی برایشان ایجاد میشود و بزرگتری که کتاب را میخواند، به مشکل می‌خورد. ظاهرا این نویسنده‌ی عزیز خودشان زحمت تصویرگری را کشیده‌اند که برایم خیلی جالب بود وبه ایشان خسته نباشید می‌گویم.
راضیه فاضلی
۱۴۰۳/۱۲/۰۶
داستان پند آموزی بود، من آن قسمت و خیلی دوست داشتم که ننه کفش دوزک برای سنجاب، کلاه و شلوار هدیه میده، و لحظه ای که مورچه (زلزله) دکمه ای طلایی را به سنجاب میده، که پیش پسر رئیس قبیله سر شکسته نشه، در کل خیلی باحاله، سه موجود متفاوت باهم دوست میشن، من داستان را برای برادرم خواندم او هم خیلی خوشش آمد، سپاس از کتابراه.
محمد
۱۴۰۳/۰۹/۱۸
خیلی زیبا, لطفا قیمت کتاب ها رو کمی پایین تر بیارید تا بشه بیشتر استفاده ببریم از برنامه تون, یه جاهایی اختلاف قیمت با نسخه چاپی کتاب در حد ۵۰درصد بیشتر نیست... و قاعدتا خرید نسخه چاپی بصرفه تر هست از این جهت که چشم کمتر درگیر صفحه گوشی خواهد بود.
کوثر عباسی
۱۴۰۳/۱۱/۲۲
داستان خوبی بود و برای کودکان جذاب هست واینکه به بچه‌ها یه جورایی یاد می‌دهد که به دنبال چیزی که می‌خواهند بروند و از مشکلات راه نترسد و بلاخره به چیزی که می‌خواهد خواهد رسید
فرشاد
۱۴۰۳/۰۶/۲۴
عالی، دست شما درد نکنه. منتظر کتاب‌های زیبای بعدی شما هستیم.
برای خواهرزاده هام خوندم و خیلی شخصیت‌های داستان رو دوست داشتن. بازم ممنونم.
مرتضی ظهیری
۱۴۰۳/۰۹/۲۶
داستان کوتاه و ساده و زیبا برای کودکان بود
ممنون از کتابراه
مائده محمدی فرانی و امید
۱۴۰۳/۰۸/۰۸
عالی بود. کتاب بابا لنگ دراز را هم بگذارید ممنون.
فائزه فتحی
۱۴۰۳/۱۲/۱۴
خیلی طولانی بود یکمم خشن
پارمیدا فعله گری
۱۴۰۳/۱۰/۲۱
من عاشق گوجه ام
Fateme
۱۴۰۳/۱۱/۰۲
مناسب بچه‌ها بود
فاطمه مقدم
۱۴۰۳/۱۱/۰۲
نکات آموزنده داشت