نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی غلامرضا، غلامرضا را کشت - مهدی میرمحمدی
مرتبسازی: پیشفرض
بهاره محمدی اسفه
۱۴۰۳/۱۱/۲۷
00
کشتی، این واژه واقعا تا امروز در زندگی من جایگاهی نداشته ولی حتی اگر کشتی دوست هم نباشی مگر می شود تختی را نشناسی؟ او فراتر از کشتی بود نه فقط به واسطه مرگ غم انگیزش بلکه به دلیل زندگی متفاوتش از سایر قهرمانان. واضح است که برای نگارش این کتاب تحقیقات فراوان شده و نویسنده بسیار زحمت کشیده. ابتدا و انتهای کتاب که راوی خطاب به تختی سخن می گوید بسیار جالب است و به طور کلی کتاب بسیار واقع بینانه و بی طرفانه بود و به نظرم نمای درستی از زندگی این قهرمان مردمی ارائه می داد هرچند که ما همه چیز را نمی دانیم و این مسئله به دفعات در کتاب مطرح می شود. یکی از نقاط قوت کتاب نگاه کاملا انسانی به مرحوم تختی بود که با وجود تمام القابی که به ایشان داده شده نویسنده ضعف ها و مشکلات ایشان را همانند هر انسان دیگری دید و به ما نشان و اینگونه می شود جهان پهلوان را بیشتر دوست. حتی کشتی را دوست نداشت ولی آقا تختی و مرام او را دوست داشت. پرداختن به مصائب شهلا همسر مرحوم تختی هم از بخش های درخشان و نقاط قوت کتاب بود. خوانش جناب عقیلی پور مثل همیشه عالی بود و به خصوص در بخش هایی که مصاحبه های شخصیت ها خوانده می شد تپق زدن های عمدی بسیار جالب و شیرین بود (متن را ندیدم و نمی دانم تپق ها در متن هم هست یا نه ولی بعید است چنین گوینده حرفه ای چیزی را در متن تغییر دهد.) با سپاس از کتابراه
ای کاش میشد ستاره باران کرد درود بر کتاب راه عزیز... درود بر نویسنده محترم جناب میرمحمدی و راوی گرامی آقای اشکان عقیلی پور و درود بر آقا تختی بزرگ... روایتی زیبا، روان و تاثیرگزار، بارها اشک به چشمانم آمد و گریستم برای قهرمان و زندگی کوتاهش، بزرگمردی که خیلی کم از ایشان میدانستم... چگونه مردن مهم نیست چطور زندگی کردن مهم است مثل قهرمان تختی بزرگ که بعد از گذشت ۵ دهه از فوتش هنوز عزیز و بزرگ و باعث افتخار است.. جملهی طلایی کتاب که گویای همه چیز هست، یکی بود یکی نبود آقا تختی بود و هست... روحش شاد و نامش تا ابد مانا.. پاینده باشید