نقد، بررسی و نظرات کتاب گلپری - عاطفه علی عوضی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
مطهره
۱۴۰۳/۰۹/۱۰
تحت تاثیر قرار گرفتم یه بچه کوچک با زندگی سخت عشایری همه چیز رو به جون خرید و از اعماق وجود با قلبی مملو از محبت و عشق راه و رسم درست زیستن رو به محمود و خواهرش عزرا یاد داد صبوری و پاک بودن این زن میتونه الگو زندگی برای خیلی از ماها باشه گاهی وقتها بخشیدن خیلی راحت تر کینه پروریه و اینو گلپری به من یاد داد من فهمیدم که بعضی وقتا نیاز نیست خودمو برای بزرگ کردن کینه تو دلم خسته کنم همین دنیا همه جزای کارهاشونو میبینن و از محمود بگم که مرد خانواده دار و با محبتی تو ذهنم به نقش در اومد حتی اعتراف میکنم فکر میکردم محمود زن دوم بگیره و به گلپری پایبند نمونه با اینکه خیلی جاها از دستش حرص خوردم اما گاهی هم حقو بهش میدادم خدا رحمتش کنه و روحش در ارامش باشه در طول کتاب با مرگ عزرا خیلی خیلیی ناراحت شدم با مرگ محمود قلبم درد اومد حتی با مرگ جمیله پا به پای جمله های کتاب اشک ریختم گاهی همراه با خوندن کتاب من صدای پا شتر ها و گله رو هم میشندیدم خیلی خیلی داستان زیبا و پر معنایی بود حداقل برای منی که دنبال تلنگر بودم عالی بود
محمدمهدی
۱۴۰۳/۰۱/۱۱
واقعا داستان زیبایی بود. راستش اولین رمانی بود که با خواندنش اشکم در اومد و شاید به خاطر واقعی بودن این داستان و شخصیت هاست. امیدوارم خدا از اخلاق وکردار و صبر شخصیت اصلی داستان (گلپری خانم) نصیب ما هم بکنه و بتونیم در سختی‌ها و مشکلات، صبور باشیم و ذکر و یاد خدا رو فراموش نکنیم. امیدوارم اگر که ایشون الان زنده هستم، خدا صبرشون بده و اگر به رحمت خدا رفتند، روح خودشون و شوهرو دخترشون رو شاد کنه. در باره داستان هم باید بگم تنها ایراد و مشکلش این بود که گاهی مشکل تایپ وجود داشت؛ وگرنه داستان خیلی زیبا بود و من به شخصه همراه با گلپری، غصه خوردم و با شادی خاش، شاد شدم. در کل، اگر به داستان‌های عاشقانه و البته غمگین و احساسی، علاقه دارین، این رمان، یکی از بهترین رمان هاییه که میتونم بهتون قول بدم ازخوندنش پشیمون نمیشید. اما اینم بگم که اگه روحیه ضعیفی دارین زود ناراحت میشین، این رمان رو بخونید تا روی روحیه تون تاثیر منفی نذاره که البته این مورد برای همه صدق نمیکنه. و در آخر، ممنونم از نویسنده عزیز این رمان که وقت ارزشمندشون رو گذاشتن و این داستان رو قمیت کمی در کتاب راه و در اختیار مون گذاشتن.
کتابخانه
۱۴۰۲/۱۰/۱۳
عرض سلام وادب به نویسنده محترم... تشکر فراوان از سایت کتابراه.
نثر داستان وقلم نویسنده میتونست قویتر باشه.. داستان رو بسیار دوست داشتم، وواقعا از خواندنش لذت بردم، ومشناق دیدار شخصیت‌های داستان... جالب توجه برای من این بود، در تمام لحضه‌های سخت، لطف خداشامل حال ایشون بود، از یتیمی وکودکی که عمه وهمسرش حامی اوشدن،، از وجود همسرش محمود که با توجه به توصیفاتی که در کتاب آمده مرد بسیار خوب و همراه و خانواده دوستی بوده وبه همسرش وفادار وبامحبت بوده.. کمک به خانواده ومادرش... اون لحظه‌ای که خسته وناامیده وخودش رو بی پشت و پناه میبینه بخاطر گم شدن شترش و عباس خواهرزادهش جلوش سبز میشه.. برای صبری که خدا بهشون عطا کرده بود، قدرتی که داشتن.. خلاصه در تمام اتفاقاتی که بیان شد چقدر لطف خدا شامل حالشون بوده همیشه..
خداوند ایشون رو وعزیزان ازدست رفته شون رو رحمت بفرماید...
M.s
۱۴۰۳/۰۱/۱۳
کتاب خوبی بود برای منکه خیلی کوتاه از زندگی عشایر خونده بودم با خوندن این کتاب انگار کردم منم عضوی از اون ایل هستم چون خیلی ملموس راجع به ایل توضیح داده بود و داستان گلپری با وجود اینکه واقعیت بود فوق العاده زندگی سختی داشت و از کودکی با فقر و سختی بزرگ شد ولی هیچوقت کم نیاورد و به زندگیش ادامه داد و کم کم زندگیشو ساخت و حداقل از نظر مالی خودشو بالا کشید و برای بچه هاش هم زندگی قابل قبولی فراهم کرد درصورتیکه در شروع زندگی کسی هوای خودشو نداشت و با تلاش خودش زندگیشو ساخت و در مجموع داستان خوبی بود و چون مادر بزرگ نویسنده بود خیلی دوس داشتم چنتا عکس از گلپری و محمود درآخر کتاب میگذاشت بنظرم جای عکس هاشون در کتاب خالی بود
ستاره
۱۴۰۲/۰۹/۲۸
نسبت به داستان قبلی نویسنده یعنی رمان ماه بانو بهتر بود. البته اشکالی که در ابتدای داستان متوجه شدم مربوط به تفاوت سنی گلپری و محمود بود. اینکه زمانی که گلپری ۸ ساله هست محمود تازه به دنیا آمده و این در حالی است که جلوتر که در داستان پیش میرویم نویسنده سن گلپری را ۱۵ و محمود را ۹ ساله می‌گوید و پس از آن هم که چند سال بعدتر را روایت می‌کند گلپری ۲۱ و محمود ۱۵ ساله شده‌اند. در آخر داستان هم انتظار داشتم بخاطر نسبت نزدیک خانم نویسنده با قهرمان داستان، سن دقیق تری از مادر و پدر بزرگشان را به خواننده ارائه دهند. با سپاس
سمیه ممبینی
۱۴۰۲/۱۰/۰۵
ممنون از نویسنده عزیز. داستانشون قشنگ و سراسر درس بود. واقعا تلاش و صبر و توکل و بخشش گلپری بایدتو زندگی الگو بشه. تو نظرات گفتن که سن و سالها تو زندگی گلپری دقیق نیست. اشتباه گفتن زمان اتفاقها و یا سن وسال یه چیز طبیعیه چون قدیم سواد نبود و اونقدر مشغله‌ها زیاد بود که زمان دقیق اتفاقایی که براشون پیش میومد یادشون نمیموند اینکه تو نظرات گفتن زیاد مرگ و میر اتفاق افتاده اینم یه چیز طبیعیه قدیم با توجه به اینکه دکتر در دسترس نبود مرگ و میر زیاد بوده و کسی که زیاد عمر میکنه مطمئنا شاهد مرگ عزیزانش خواهد بود.
null null
۱۴۰۳/۰۶/۱۸
داستان خیلی خوبی بود وبرای من خیلی اموزنده بودو پیشنهاد میکنم حتما بخونید. اونجاهایی که گلپری میگفت توکل به خدا، سپردم به خدا احساس میکردم که ازته دل میگه وخدا هم صداشو زود میشنوه و جوابشو میده گلپری خیلیی خانوم و صبور بود. خیلی خوشحال شدم که محمود زود فهمیدبه گلپری تهمت میزنن وپشت این ماجراهاکیه وبقیه عمرشون خوب سپری شد. من خودم خیلی زود کم میارم و ازخدا شاکی میشم ولی بعد خوندن سرگدشت گلپری تصمیم گرفتم که تاجایی که میتونم صبر کنم و بخدا توکل کنم.
mitra.mh. 46
۱۴۰۲/۱۲/۰۱
اگر از اشکالات تایپی کتاب بگذریم و چشم پوشی کنیم کتاب بسیار خوبی بود. نویسنده حوادث و اتفاقات را دقیق و کامل شرح داده بود، همراه با راوی اشک ریختم و با شادی آن‌ها شاد شدم. گلپری زنی خستگی ناپذیر، دانا و صبوری که با درایت توانست زندگی پر از فراز و نشیب و توام با توطئه را بخوبی مدیریت کند و سرپا نگه دارد چا دارد از نویسنده‌ی محترم که با نوشتن این کتاب مرا با چنین شخصیت بزرگمنش و زحمتکشی آشنا کرد تشکر کنم. خداوند به گلپری و خانواده‌اش صبر عطا کند.
Saratwin
۱۴۰۲/۱۰/۲۵
داستان زیبا و گیرایی داشت قلم نویسنده خوب و روان بود رسم و رسوم‌های عجیب و غریب و تصمیم گیری‌های عجیب تر که گاها از طرف بزرگترهای نادان به کوچکترها تحمیل میشه در این داستان کم نبودن و تاثر برانگیز در کل مثل خیلی دیگر از زندگینامه‌ها و رمان‌های این چنینی پر از خاطرات تلخ و شیرین در کنار هم بودند و ایراد این رمان مشکل تایپی بسیار زیادی بود که خوب باید حل بشه تا خواننده رو راضی‌تر کنه
مریم علیزاده
۱۴۰۳/۰۵/۰۴
برای منى که هیچ آشنایی با رسم و رسومات عشایر نداشتم، خوندن این کتاب جالب بود، خیلی از قسمتهای کتاب دلم به حال گلپری میسوخت و تو دلم میگفتم یه آدم مگه چقدر تاب غم و غصه داره این همه سکوت و فداکاری گلپری، انگاری یه چیز عادی بود که اکثر زنان قدیم مورد ظلم و آزار قرار میگرفتن و صداشون درنمی اومد، خداروشکر که اون دوران سیاه زن ستیزی و ارباب رعیتی از بین رفته
Majid Majidi
۱۴۰۳/۰۲/۲۴
کتاب بسیار صادقانه در مورد ماوقع زندگی شخصیت اصلی و سایر شخصیت‌های کتاب شرح می‌داد نویسنده به زیبایی در مورد سختی‌ها و شادی‌های زندگی عشایری خصوصا زنان که سهم بیشتری در زمینه کارهای خونه و رسیدگی به آب و لباس و گله و... دارند حرف می‌زند. زندگی پر فراز و نشیب گلپری واقعا پر از لحظات سختی میشود ولی به لطف خدا نجات می‌یابد زندگی پر مشقت ولی پرباری داشته است.
فائزه
۱۴۰۳/۰۲/۳۰
دو سوم اول داستان با اینکه خیلی غم و غصه داشت قشنگ بود اما باقی داستان بیشتر پر بود از اتفاقهای بد و ناراحت کننده که احساس کردم نویسنده خواسته سرنوشت همه رو (فقط از جنبه‌ی منفی و در نهایت غم و ناراحتی) سریع و پشت سر هم تعریف کنه، حتی افرادی که تو داستان نقش مهمی ندارن و این باعث خسته کننده شدنش بود و از حوصله‌ی من خارج بود.
راضیه شمسی
۱۴۰۲/۱۱/۲۰
با تشکر از نویسنده محترم، داستان‌های مربوط به گذشته برای من جذابه همیشه این داستان هم مستثنی نبود اما کمی تفاوت سنی محمود و گلپری رو اشتباه گفته بودن یک جا تفاوت سن شش سال یک جا هشت سال بود گذشته از این از این همه فداکاری گلپری خوشم نمیامد، مهربون بودن و گذشت عالیه ولی تا یک حدی و این که انسان باید بیشتر به خودش احترام بگذاره
فاطمه عباسی
۱۴۰۲/۱۰/۰۲
با سلام
درسته که گفته شده بر اساس واقعیت نوشته شده و اتفاقایی که افتاده امری طبیعی در تمام زندگی هاست ولی تمام کتاب از مرگ و میر و بدبختی نوشته شد و حس بدی به من منتقل کرد اصلا خوشم نیومد صرفا بخاطر اینکه نسخه نمونه رو خوانده بودم و کنجکاو شدم که اخر داستان خوش هست یا نه خواندمش و اینکه چیز خاصی از فرهنگ و اداب و رسوم گفته نشد..
Raziyeh6811
۱۴۰۳/۰۴/۱۲
کتاب خیلی خوبی بوداگه نگفته بودن براساس واقعیته همون جا که گلپری رو خواستن عقد یه پسر دوساله کنن دیگه نمیخوندمش!! ولی چون واقعی بود تا آخرش رو خوندم و تا آخرین صفحه کتاب با خوندنش اشک ریختم چه سرنوشت غم انگیزی خدا به گلپری عمر باعزت بده و اگه از دنیا رفتن ان شالله روح خودش و عزیزانش در آرامش باشه
فرییا جمالی
۱۴۰۳/۰۳/۰۶
زباد برام جذاب نبود همش بدبختی و ناراحتی و دردسر و و به دور از به روز خوش. نثرشم خیلی یکنواخت بود‌ آخرای دیگه خسته میشدم. و اصلا دوست نداشتم آرامش بخونم چون همش تکرار مصیبت بود. از اونجایی که داستان واقعی بود خیلی خیلی برای گلپری متاثر و متاسف شدم. از نوهشون هم سپاسگزارم که برای زندگی مادربزرگشون اینقدر ارزش قاعل بودن
کتی تاجیک
۱۴۰۳/۰۳/۰۵
داستان طولانی و با جزئیات ریز به ریز، اصلا جذابیت نداره حوصله‌ام سر رفت ادامه اشو نخوندم. یه ریتم پر از تکرار و تکرار. نویسنده نتونسته مخاطب رو جذب کنه. نزدیک ۴۰۰ صفحه نوشته. این داستان نهایتا با ۱۵۰ صفحه باید تمام میشد. چیزه خاضی واسه ارائه نداشت. پیشنهاد نمیکنم بخونیدش.
Fati
۱۴۰۳/۰۲/۰۲
خیلی غم انگیز بود مخصوصا اخر داستان که تند تند و فقط غم‌ها از دست رفتن هارو روایت میکرد و پشت سر هم اسم‌های جدید اضافه میشد که یکم گیج کننده بود. میشد اخر داستان هم یکم شادی داشته باشه یخورده از خوشی‌ها و جزئیاتش هم گفته میشد. من الانکه داستان رو تموم کردم واقعا دل و دماغ از دست دادم
Morteza.ch
۱۴۰۳/۰۱/۰۸
کتاب گلپری زندگی نامه پیرزنی کهنسال است که حکایت زندگی ومصائبی که در زندگی کشیده است را برای نوه خویش تعریف میکند و وقتی نوه او زندگی سراسر پر فراز و نشیب مادربزرگش را می شنود به فکر نوشتن آن می‌افتد و یک رمان زیبا که پر از مشکلات و دردهایی است که کمتر کسی میتواند این گونه زندگی کند.
Mahshid Habibi
۱۴۰۲/۱۰/۱۹
متن و گفتار کتاب روان و دلنشینه جوری که شروعش میکنی دوست داری زودتر تموم بشه خوندنش خالی از لطف نیست‌. وبه دوستانی که علاقه دارن به سبک زندگینامه توصیه میکنم حتما مطالعش کنم زندگی سخت گلپری خیلی جاها اشک منو دراورد امیدوارم بچه‌ها و نوه‌هاش زندگی خوبی داشته باشند
مریم بانو
۱۴۰۳/۰۸/۱۵
قلم روان و نثر جذاب نویسنده سرنوشت گلپری را دلنشین و گیرا کرده بود طوری که تا کتاب تمام نشد نتونستم کنار بزارمش، کتاب خوبی هست پیشنهاد میکنم بخونید و لذت ببرید از خانم عاطفه علی عوضی و کتابراه عزیز هم ممنونم
Tayebe Ahmadi
۱۴۰۳/۰۶/۲۲
امان از انسان مگر یک انسان چقدر میتونه رنج بکشه و داغ ببینه واقعا برای گلپری ناراحت شدم واز اینهمه استقامتش متعجب انشااله برای بچه ها ونوه ها ونتیجه هاش دیگه مشکلی پیش نیاد قلم نویسنده بسیار عالی بودبا تشکر از کتابراه
Alizarini
۱۴۰۳/۰۵/۰۴
زیبا بود و سرگرم کننده و با داستانی زیبا و روایت و خوب واقعا کتاب خوبی بود و من به شخصه ازش خوشم اومد و توصیه میکنم حداقل یکبار هم که شده بخونیدش البته از اون کتاب هایی نیست که دوباره بخواب بخونمش و تکرارش کنم
رضا میری
۱۴۰۳/۰۱/۰۶
سلام. کتاب بسیار جذابی بود. البته اگه از یک سری ناهماهنگی‌ها در جریان وقایع داستان بگذریم. در هر لحظه درد و رنج رو همزمان با راوی داستان احساس میکردم. به امید رفع محرومیت در سراسر کشور عزیزمان ایران. سربلند باشید.
نسیم
۱۴۰۳/۰۲/۰۸
در یک جمله میتونم بگم که واقعا جذاب بود برام شاید بعضی‌ها نظر بدن که غلط املایی داشت اما موضوع انقدر جذاب بود و انقدر ساده و روان و عامیانه بیان شده بود که جای هیچ ایرادی رو نمیزاره. ممنونم
مریم آذری نژاد
۱۴۰۳/۰۱/۰۴
این کتاب یک رمان نبود یک انشا بلند بالا بود که هر ۱۰ صفحه یکی از اعضای خانواده گلپری فوت میکرد افسردگی گرفتم از بس خبر فوت خوندم داخل این کتاب البته هنوز دوسوم کتاب رو خوندم یعنی هنوز هم مونده
حمیده خلیلی
۱۴۰۳/۰۱/۰۴
روایت زندگی گلپری دختر صبور و دانا که سعی می‌کند بر مشکلات زندگی و شرایط اجتماعی زمانه خود غلبه کند. داستان چون روایت از یک زندگی و سرگذشت واقعی هست به دل نی نشیند و می‌تواند پند آموز باشد.
Mahsa Mokhtari
۱۴۰۲/۱۰/۲۰
خیلی قشنگ بود، و میخواستم بگم اگه واقعا داستان واقعی بود که هیچ ولی اگه داستان غیر واقعی بود خیلی کش دار بود و حوصله ادمو سر میبرد، هرروزم یه اتفاق جدید میوفتاد، ولی درکل قشنگ بود ممنون
نادیا کیانی
۱۴۰۳/۰۵/۲۵
از نویسنده عزیز تشکر می کنم، خیلی جذاب بود. خداراشکر می کنم که الان زنان میتونن در برابر ستم و بی عدالتی که بهشون بشه وایسن و حقشون رو بگیرن. زیادی صبور بودن هم خوب نیست.
Hani
۱۴۰۳/۰۵/۱۵
من زیاد خوشم نیومد همش مرگ و مردن بود و زاییدن و سختی.... یه کم اغراق بود چون من خودمم عشایری زندگی کردم سالها اتفاق‌هایی که اینجا بود متنوع نبود.... دلگیر بود
لیلا مالکی
۱۴۰۳/۰۴/۱۵
کتاب کاملا روان و دلنشین که با مخاطب خوب ارتباط برقرار می‌کند و روایت گرا پستی و بلندهای زندگی عشایری به خصوص زنان و مردان زحمت کش عشایری روایت گر ظلم و ستمی که در آن زمان می‌شده
میترا امیری
۱۴۰۳/۰۴/۰۳
به نظر من این کتاب به زبان عامیانه و ساده نوشته شده خیلی به حاشیه نمیره و حوصله سر بر نیست من به عنوان خواننده مشتاقانه پیگیر دنباله داستان بودم به نظرم خیلی خوب بود
ز . مالکی
۱۴۰۲/۱۲/۲۰
داستان زیبا وآمونده بود ازلهجه‌ها خوشم اومد دست نویسنده محترم درد نکنه
فقط یه جای داستان برام معما شد اونجاییکه محمد با عجله وبدون جهیزیه عروسش رو آورد گلپری دلیلش رو نگفت
Hassan Ehteshami
۱۴۰۳/۰۸/۲۶
سرگذشت گلپری مانندکتابهای تاریخی نوشته شده وناملایمات زنان مخصوصا درایلات وعشایر درزمانهای قدیم را نشان میدهد، کتاب فوق العاده جذاب بامتنی روان ودلپذیراست.
اعظم فرجامی
۱۴۰۳/۰۸/۱۷
داستان زندگی زنی از عشایر رابر کرمان که عیمفت خدا را باور داشت و خدا کمکش کرد. اما چقدر غلط املایی داشت نویسنده. سطح سواد و تحصیلات ادبی پایینی دارد.
Nasraran
۱۴۰۳/۰۶/۰۷
خیلی نویسنده تونسته به طور واضح حال گلپری رو به خواننده انتقال بده از طرفی هم داستان بر اساس واقعیت هست و موقع خوندن اون احساس گلپری رو درک میکن
رضا
۱۴۰۲/۱۲/۱۰
با سلام خدمت نویسنده محترم.... داستان گلپری واقعا زیبا بود ومن از خواندن این رمان بسیار لذت بردم... واقعا ارزش خوندن رو داشت.... امیدوارم همیشه موفق باشید...
M.Mohammadi
۱۴۰۲/۱۱/۱۷
خیلی عالی، داستان غم انگیز زنان عشایر که با وجود تمام سختی‌ها و بی حرمتی‌ها ستون و پایه زندگی هستند و چادر زندگی را به بهترین نحو سر پا نگه میدارند.
سیما خمسه
۱۴۰۲/۱۰/۰۳
سلام و عرض ادب خدمت نویسنده محترم، خواستم تشکر کنم بابت کتاب بی‌نظیر و فوق‌العاده. واقعا از خوندنش لذت بردم و به دوستان توصیه میکنم که حتما مطالعه بفرمایند.
Negar Ghaffarpoor
۱۴۰۳/۰۵/۱۳
کتاب خوبیه هم داستانی و هم به نوعی تاریخی..
آشنایی با دوره‌ای از سرگذشت هم میهنان ستمکشیده کشورمان.. به امید ریشه کن شدن ظلم
لیلا نامجو
۱۴۰۳/۰۴/۰۹
قلم نویسنده زیاد چنگی به دل نمیزنه در مورد داستان هم اینطور بگم که با اینکه زیاده از حد غصه و ناراحتی داشت خوندنش خالی از لطف نیست
محدثه کاظمی
۱۴۰۳/۰۴/۰۱
کتاب خوب و بی آلایش از نویسنده ای به نظر جوان که پر زمان پختگی میتواند قلمی بهتر داشته باشد روایت این کتاب را دوست داشتم
اکرم
۱۴۰۳/۰۱/۰۲
سلام زندگی مردم ستمدیده افغانستان را روایت می‌کند وهمچنین زنان افغان که در همه حال مورد ظلم قرار گرفته‌اند و همواره در زندگی صبوری میکنند
اسماء سایرآباد
۱۴۰۲/۱۱/۲۰
از قلم این نویسنده و نوع داستان نویسی اشون واقعا لذت میبرم. خوندن داستان‌های واقعی من رو در کتاب غرق میکنه مرسی بابت این کتاب و موفق باشی
روژان دانش نیا
۱۴۰۲/۱۱/۱۷
بسیار زیبا زندگی مادر بزرگتون رو به تصویر کشیدید من تا آخر پایه پای داستان رفتم و خیلی لذت بردم تشکر از نویسنده و کتابراه
سمانه خیرالهی
۱۴۰۲/۱۰/۱۰
بسیار زیبا بود لذت بردم از خودن این کتاب و به کسانی که به داستانهای قدیمی و سرگذشتهای واقعی علاقه دارند پیشنهاد میکنم ممنون از نویسنده توانا
اصغر عربی
۱۴۰۳/۰۸/۱۴
وای چقدر داستان احساسی و سوزناک بود بنده به عنوان یک خواننده با تک تک لحظاتش ناراحت و امیدوار شدم. دست مریزاد
باقر گنجی
۱۴۰۳/۰۵/۲۶
سلام کتاب خیلی قشنگی بود ادم خودشو تو همین ماجرا حس میکنه انگار تو عالم واقعیت زندگی میکنه من خیلی خوشم امد
انسیه علیان
۱۴۰۳/۰۴/۰۹
واقعا داستان زیبا وخوبی بود و همینکه نویسنده تمام واقعیتها و سختیهای اون زمان رو با قلم زیباشون بیان کرده بودن ممنونم
سمیه جوکار
۱۴۰۳/۰۳/۱۷
کتاب خوبی بود ارزش خواندن داشت دست نویسنده گرامی درد نکنه و خسته نباشید بهشون میگم و ممنون از کتابراه بخاطر کتابهاشون
1 2 3 >>