نقد، بررسی و نظرات کتاب درس‌های خانم شیمی‌دان - بانی گارموس

این کتاب رو چند ماه پیش از کتابراه گرفتم ولی فرصت نکرده بودم بخونمش تا همین چند روز پیش. زیاد به داستان علاقمند نیستم مگر اینکه مثل این کتاب، ماجرای جالب و جذابی داشته باشه که جذبش بشم و موضوع داستان دقیقا چالش زندگی خیلی از ماهاست. زندگی در جامعه ای که بخاطر محدودیت های جنسیتی و تبعیض ها از پیشرفت واقعی و کشف و ابراز استعداد و خلاقیتت عقب میمونی. این غم انگیزترین اتفاقیه که میتونه برای یک شخص خصوصا یک زن بیفته . الیزابت نقش اصلی داستانه، یک شیمیدان باهوش و با استعداد که تلاش میکنه خودش رو در محیط کاری و علمی شکوفا کنه اما در اون موسسه تحقیقاتی با موانع مردسالارانه و تبعیض ها و محدودیت های جنسیتی روبرو میشه و مجبور میشه مسیرش رو تغییر بده. به اجبار در یک برنامه آشپزی تلویزیونی مشغول میشه اما اونجا هم نمیتونه دست از علایق اصلیش برداره پس تلاش میکنه نهایت هوش و خلاقیتش رو به اجرا بذاره و بعدا مشخص میشه هدفش فقط آموزش آشپزی به زن ها نبوده بلکه تمام مدت سعی میکرده به اونها خودباوری و رسیدن به خود واقعی و استعدادهاشونو آموزش بده. لحن طنز داستان به جذابیتش بسیار اضافه کرده و موضوع داستان برای من خیلی خیلی جالب بود بهم انگیزه داد. خیلی خیلی سپاسگزارم

این کتاب برای من که با مشکلات مشابه شخصیت داستان در محیط کارم روبرو بودم بسیار خواندنی بود گویی جغرافیای افراد چندان تاثیری در نابرابری های اجتماعی ندارد هرچند داستان ایشان مربوط به دوره ای ست که من تازه بدنیا امده ام. بطور خلاصه رمانی است که با محوریت شخصیت اصلی آن، الیزابت زاتس، داستانی الهام بخش و انگیزشی درباره زنی شیمی دان در دهه 1960 میلادی روایت می کند. این کتاب در سال 2022 منتشر شده و به سرعت محبوبیت زیادی پیدا کرده است. الیزابت زاتس، یک شیمی دان باهوش و مستعد، در محیطی علمی و حرفه ای به شدت مردسالارانه تلاش می کند تا به موفقیت دست یابد. او با چالش های متعددی مواجه می شود، از جمله تبعیض جنسیتی و موانع اجتماعی. الیزابت پس از از دست دادن شغل خود، به عنوان مجری یک برنامه آشپزی در تلویزیون مشغول به کار می شود. اما او از این فرصت استفاده می کند تا با به کار بردن دانش علمی خود در آشپزی، نه تنها مهارت های علمی را به زنان آموزش دهد بلکه آن ها را تشویق به استقلال و پیگیری آرزوهایشان می کند. - کتاب به بررسی موضوعاتی چون جنسیت، تبعیض، علم، و مبارزه برای حقوق زنان می پردازد. - بانی گارموس با زبانی ساده و جذاب، داستانی پر از لحظات خنده دار و در عین حال تأمل برانگیز را روایت می کند. - شخصیت الیزابت زاتس بسیار الهام بخش و قوی است. او به عنوان نمادی از مقاومت در برابر نابرابری ها و پیگیری اهداف شخصی به تصویر کشیده شده است.

درس‌های خانم شیمی دان بانی گارموس همانطور که از اسم کتاب مشخصه داستان در مورد یک زن شیمی دان است که فراز و نشیبی در زندگیش تجربه خواهد کرد راستش زیاد داستان مجذوب کننده‌ای نبود و از چند زیر فصل (بخش) پریدم و به جلو رفتم تا کندی داستان را جبران کنم البته نمیشود گفت کندی برای من جذابیت ش را از دست داده بود و از چند بخش پریدم البته شاید چیز مهمی را از دست داده باشم اما مطمئن شدم که از زیر فصل‌های مهم گذر نکنم و آن‌ها را دقیق بخوانم راستش در ابتدا کمی نویسنده زیاده روی کرد و آن داستان تجاوز... راستش به نظر من نیاز نبود آن را مطرح کند اما به نوبه خود به پس زمینه سازی شخصیت در ذهن مخاطب و روند داستان کمک اندکی نمود... خیلی هم رو آتئیست بودن و روابط نامشروع مانور داده بود نمیدانم هدفش چه بود اما این میزان مانور روی این مسائل زیاد جالب نبود اما نیروی محرکه اصلی داستان این دو موضوع شده بودن...... از ایده آموختن شیمی در آشپزخانه (بیشتر ترمو شیمی) بسیار خوشم آمد تا به حال به این اندازه به آن فکر نکرده بودم... داستان از ابتدای آن کاملا قابل پیشبینی بود زیرا چیز خاصی نداشت و بی شیله پیله بود به شخصه توصیه میکنم اگر میخواهید هزینه کنید و این کتاب را بخوانید دست نگه دارید گزینه‌های بهتری روی میز است کمی جستجو کنید (بنده این کتاب رو رایگان گرفتم) در مورد ترجمه هم همه چیز عالی بود و چیز مشکل داری ندیدمبا تشکر از کتاب راه و دست اندرکاران و عوامل

داستان جالب و به شدت گیرایی از درگیری‌های یک خانم دانشمند که به هیچ چیز جز علمش اهمیت نمی‌داد و عاقبت در راه تحقیق و توسعه دانشش با مرد دانشمندی آشنا شد و زندگی‌اش رنگ دیگری گرفت.
احساسات عمیقی که به دلیل تفکرات آن روز جامعه اجازه رسمیت یافتن نگرفت و الیزابت برای این‌که دستاوردهای علمیش به نام همسرش ارائه نشود از ازدواج سر باز زد. جالب‌تر احترامی بود که کالوین برای عقاید عشقش قائل بود؛ البته این به آن معنی نیست که شخصاً روابط بدون رسمیت یافتن را تایید کنم ولی در ادامه نشان داده شد که از این اتفاق‌ها در جامعه هدف نویسنده کم نبوده که بازگو کردنش شاید برای خواننده‌ای که بخواهد با این نقد کتاب را برای خواندن برگزیند داستان را لو بدهد. در ادامه الیزابت به عنوان یک زن مصمم و قوی با ارائه تجربیاتش آمیخته با هنر آشپزی در یک برنامه ثابت تلویزیونی توانست انگیزه قوی در زنان مخاطب این برنامه تلویزیونی از اقشار مختلف بیدار کند و آن‌ها را به درک و باور واقعی ارزش وجودی خودشان برساند و با گفتن این جمله در آخر هر برنامه که خوب حالا بچه‌ها میز را بچینید تا مادرتون زمانی را به خودش اختصاص بدهد اعضای خانواده را هم متوجه ارزش وجودی مادر در خانواده می‌کرد. ادامه داستان با پردازش قوی و محکم رفتار متولیان مذهب را در دو قشر هم کشیشان سودجو و هم کشیشان متفکر و اهل پرسش به چالش کشیده بود و پذیرش بی قید و شرط و تقدس گرایانه را زیر سوال برده بود خواندنش را با حوصله و تعمق توصیه می‌کنم. از نکات مثبت یک داستان باید درس و انگیزه گرفت و در پذیرش نکات منفی خوبه با آموزه‌های درست نتیجه‌گیری کرد.
ممنون از انتخابت کتابراه

نقد کتاب: کتابی با داستان‌های جذاب اما کمی خسته کننده
کتاب خوبی رو شاهد هستیم. کتابی که به موضوع خوبی دامن زده و ان رو به خوبی توصیف و تعریف کرده. از مثال‌های کاربردی تا سوال‌هایی برای گرم کردن و درگیر شدن در کتاب. این کتاب از نگارش خوب و قوی برخورداره که باعث میشه در درک مفاهیم به مشکل خاصی برنخوریم. قلم نویسنده میشد گفت حرفه‌ای بود و با داستان‌های کوچک فهم هر چیزی رو برای ما اسان میکرد این کتاب در کتاب‌های عادت یکی از بهترین هاست و میشد بهترین این سری کتاب رو عادت‌های اتمی بیان کرد ک واقعا قوی بود گویندگی صدا هم بکی از نقاط قوت این کتاب بود و همچنین میزان زمانی که داره. نه زیاد نه خیلی کم حتما این کتاب ارزش خرید بالایی رو داره اما در جاهایی حس میشد که نویسنده رفته تو جاده خاکی و کلام از دستش در رفته اما در مجموع خوب بود خلاصه کتاب خوبی رو شاهد هستیم و میشد گفت که ارزش خرید بالایی هم داره چون محتوای کاربردی در زندگی روزمره داشت و میشد از ان ها استفاده کرد. موارد مثبت قلم روان نویسنده گیرایی ساده منفی تناقض در برخی جاها

موضوع این کتاب یک دختر و پسر جوان هستن که عاشق رشته شیمی شدن.
هر کدوم گذشته سختی رو گذروندن ولی پسر‌ی دانشمند معروف شده، اما دختر رو هیچ کس جدی نمیگیره و دانشمند حساب نمیکنه
و قصه در دورانی روایت میشه که مردان به زنان تحکم داشتن و اجازه پیشرفت بهشون نمیدادن و ازشون سواستفاده می‌شده و حتی نمیتونستن‌ی دسته چک از خودشون داشته باشن.
دختر بنا به دلایلی مجری برنامه آشپزی تلویزیون میشه و از این راه مشهور میشه و....
روال داستان خوبه نه آنقدر کند که نخوای بخونی نه آنقدر تند که گیجت کنه
موضوع قصه حول محور شیمی میچرخه و کلمات مربوط به رشته شیمی داخلش به چشم می‌خوره ممکنه برای افرادی که چیزی از شیمی نمیدونن یا ازش خوششون نمیاد قدری کسل کننده باشه.
آغاز و پایان بندی خوبی داشت و همه پازل‌های قصه حل شد و پایان بلاتکلیف و باز نداشت.
من در کل دوست داشتم قصه‌اش رو.
ممنون از تیم کتابراه بابت انتخاب کتابای خوب واسمون

داستان بسیار جذاب و گیرایی بود. داستان در مورد زنی علاقمند به شیمی است که به دلیل مشکلاتی که در دانشگاه برای او ایجاد می‌کنن تحصیلات خود را نیمه کاره رها کرده و وارد موسسه تحقیقاتی می‌شود و در آن جا با یک شیمیدان معروف آشنا می‌شود و بعد از آن مشکلاتی برای او ایجاد می‌شود که ادامه داستان پیرامون این مسائل است. توصیف افراد و حالات و افکار آن‌ها به خوبی انجام شده و همچنین رویدادها و افراد در گذشته و اکنون به خوبی گرد هم آمده‌اند و در آخر ابهامات برطرف شده است. در لابلای داستان هم درس‌های آموزنده‌ای ارائه می‌شوند. اما با توجه به عنوان کتاب و اینکه در طول داستان اشاره به دانشمند بودن الیزابت شده است انتظار می‌رود بیشتر به پژوهش‌های یک شخصیت علمی و دستاوردها و چالش‌های مسیر علمی این فرد اشاره شود، در حالی که این خانم دانشمند فقط یک آزمایشگاه دارد و تا پایان داستان هم چیزی از این محل بیرون نیامده و دستاوردی ندارد. بیشتر بحث دانشمندی و وجهه علمی شخصیت اصلی در حاشیه قرار دارد و بیشتر داستان مادر مجردی است که فرزند خود را بزرگ می‌کند و درگیر مسائل مالی است. در مورد شخصیت او هم دائم اشاره می‌شود با هوش است ولی باز هم دستاوردی نمی‌بینیم و حتی به راحتی نتایج تحقیقات خود را در دسترس قرار می‌دهد به طوری که دیگران آن را به نام خود منتشر می‌کنند.

نیمه اول کتاب به نظرم یک کتاب شسته رفته اما با یک داستان کلیشه‌ای هستش ولی ارزشمند با شخصیت پردازی مناسب و نگارش خوب قصه دنبال میشه اما در نیمه دوم نه تنها داستان اصلی و پی رنگ اون به کلی توسط نویسنده فراموش میشه بلکه مردازش شخصیت‌ها رو هم نابود میکنه و بدون هیچ منطقی تغییر وضعیت شخصیت اصلی که باعث میشه اصلا روال قصه تغییر کنه اصلا در نیمه اول هیچ اثری از شخصیت اول مبنی بر اینکه دنبال کشف حقایق باشه دیده نمیشه و این باعث میشه کلا داستان روند خودش رو گم کنه به نظرم اگر کسی قصد مطالعه این کتاب رو داره نیمه اولش رو بخونه و بدونه که داره یک داستان تقریبا کلیشه‌ای ولی با پردازش درست قصه رو میخونه و نیمه دومش رو مطالعه نکنهحضور کلی از شخصیت‌های نیمه دوم کتاب اضافی و غیب شدن کلی از شخصیت‌های واجب کتاب در نیمه اول داستان عجیب بود

من کارشناسی شیمی کاربردی دارم و باخوندن این کتاب خیلی لذت بردم. اولین کتابی که با موضوع زن و شیمی نوشته شده و دراز درس‌های زندگی که الیزابت زات از شیمی گرفته و به زنان دیگه هم یادمیده. رمانی فمنیستی که اگر دستهای پشت پرده نظام سرمایه داری رو ندید بگیریم میتونست تحول بزرگی باشه برای رسیدن زنان جامعه غرب در اون زمان که زنان حتی نمیتوانستند فامیلی خود را حفظ کنند. جنبش‌های حمایت از زنان بدنیا و هدف خوبی آغاز شد ولی نظام سرمایه داری از هدف اصلیش منحرفش کرد و اون رو به جایی رسوند که حق حیات جنین رو به طور کامل نادیده میگیرند. امیدوارم روزی برسه که زنان به حقوق واقعی از دست رفته اشان واقف بشوند و چشم اندازه‌ای پوشالی نظام سرمایه داری اونها رو گول نزنه. درکل خیلی از خوندن کتاب لذت بردم. شیمی یعنی زندگی این جمله‌ی کتاب عالییی بود

میتونم بگم یکی از بهترین کتاب‌هایی هست که تا الان خوندم. بر خلاف نظر بعضی افراد، حتی اوایل کتاب هم خسته کننده نیست و نکات آموزنده‌ی بسیاری رو با لحن جالبی توضیح میده و جدا از اون قلم نویسنده هست که همه چیز رو به خوبی توضیح داده. و در واقع از نظرم کتاب جدیدی بود، در بین این همه کتاب که معمولا شخصیت اصلی زن شبیه هم هستند این کتاب یک زن قدرتمند، عاشق، و دانا رو به شکل بسیار بسیار خوبی تعریف کرده، و بهش روح داده. از اواسط داستان جالب میشه نمیخوام اسپویل کنم برای همین کوتاه میگم که چیزی اتفاق میفته که اصلا انتظارش رو ندارید و داستان رو به جاهای واقعا هیجان انگیزی میکشونه. این کتاب به قدری قشنگه که بعد از تموم شدنش واقعا یا میخوای یه دور دیگه بخونی یا جلد دومش بیاد. در آخر به همه پیشنهادش میکنم

موضوع داستان چیزی هست که از نظرم هر زنی دوست داره بخونه و براش جذابیت داره ولی بعضی از قسمت‌های کتاب کشش کافی رو نداشتن و بعضی وقت‌ها خوندن کتاب حوصله سر بر میشد. ولی شخصیت الیزابت زات یکی از دلایل ادامه مطالعه کتاب برای من بود. الیزابت نمونه بارز فردی هست که به کارش علاقه داره به شیمی علاقه داره و هیچوقت بیخیال این علاقه‌اش نمیشه و حتی اگه به شغلی کاملا نامربوط با علاقش یعنی شیمی مشغول بشه بازم راهی رو پیدا میکنه که اون شغل رو با شیمی مخلوط کنه. در واقع شیمی درس مورد علاقه الیزابت نیست بلکه شیمی بخش جدایی ناپذیر زندگی الیزابته.
عمیقا آرزو دارم که توی آینده منم چیزی رو پیدا کنم که همون طوری که الیزابت شیمی رو دوست داشت اون رشته رو دوست داشته باشم

با سلام به همه عزیزان
در این کتاب علاوه بر اینکه با کلی متن علمی و توضیحات کامل دقیق و شفاف و ساده از شیمی سروکار داریم، نکته‌هایی از زندگی رو هم میتونیم ببینیم. نویسنده اشراف خوبی به شیمی و روند کشفیات علمی داره، و ساده و قابل فهم کاربرد شیمی در زندگی رو میگه. علاوه بر آن، جریان زندگی یک زن رو با تمام فراز و نشیب‌ها و تبعیض‌های نژادی و.. بیان میکنه در قسمتی از کتاب که برای من بسا جالب بود، بیان میشه که انسان‌ها همه برابرند، پس باید هرکسی که توانایی داره، تا جاییکه میتونه تلاش کنه. که تو دین ما هم به این تاکید شده، البته مادر مجرد بودن و یا فرزند... خیلی مورد تایید ما نیست. در کل شیمی یعنی زندگی و تغییر. لذت بخش هست. و عالی جلو میره

به‌شدت داستان دوست داشتنی و جذابی بود، نویسنده قلم قوی‌داشت؛ به عالی‌ترین شکل شخصیت‌های داستان و اتفاقاتی که افتاد رو به تصویر کشیده، کتابی که به راحتی نمیتونی بذاریش کنار و دوست داری مدام بنشینی پایش و بخونیش؛ یاد دادن اینکه امید و از دست ندیم و دست از تلاش برنداریم با اعتماد به نفس باشیم. (خودمون باشیم)
بیان مشکلات و اتفاقات و تبعیض‌هایی که دربین راه رسیدن به هدف‌های یک زن در حقش میشه فقط بخاطر اینکه یک زن هست.
بیان ارزش زنان حتی اگر خانه دار باشن. بیان اینکه زنان هم مثل مردان باید از حقوق برابر برخوردار باشند. خوندن این کتاب رو به هر زن و مردی پیشنهاد میکنم

داستان خوب و تاثیر گذاربود. یک جمله تاثیر گذارهم در انتهای داستان داشت که ایوری پارکر به الیزابت زات (شخصیت اصلی داستان) گفت: تو تنها کسی نیستی که در یک نبرد از پیش شکست خورده جنگیدی؛ اشاره می‌کند به نابرابری‌های اجتماعی بر پایه جنسیت و نژاد و مذهب و... که البته کتاب صرفا به نابرابری جنسیتی می‌پردازد و به نژاد و مذهب اشاره‌ای می‌کند.
نابرابری‌های اجتماعی بر پایه کلیشه‌های بی منطق و اساس ذهنی به و جود آمدند؛ کلیشه‌هایی که حتی قوانین رسمی حاکم بر جامعه رو تحت تاثیر قرار دادند و در هر جامعه‌ای در برهه‌ای از زمان وجود داشته وشاید الان هم در برخی از جوامع وجود داشته باشد

کتاب، واقعا جذاب و پرکشش بود. نویسنده بسیار ماهر و چیره دسته و ذهن بی نهایت خلاقی داره. البته حاشیه پردازی‌ها و مباحث علمی، خسته کننده بود. داستان زیبا و جالب بود اما یک نکته‌ی منفی داشت که من رو اذیت کرد. درسته که زمان کتاب سال 1960 بوده و زنان در اون دوره محدود بودن. ولی طرز تفکر الیزابت که گمان می‌کرد تمام آدم‌ها عوضی‌اند (به صراحت گفته شد) یا تمام مردها قصد آزار جسمی او رو دارن واقعا غلطه. درواقع به دلیل همین تفکرات و باورهای غلط بود که همین اتفاق مرتب براش تکرار می‌شد. خیانت، آزار، زورگویی... این‌ها رو خودش جذب می‌کرد. هیشکی هم سعی نکرد بهش بفهمونه که اشتباه می‌کنه.

نکته منفی داستان: ترویج و عادی انگاری روابط نامشروع، داستان جوری چیده شده که ما حتی به این موضوع علاقه پیدا کنیم، با این اشخاص هم‌ذات پنداری کنیم چون باهاشون بدرفتاری میشه.
نکته مثبت: اهمیت اعتماد به نفس می‌رسونه، این که با وجود آزار وحشتناکی که متوجه الیزابت میشه باز هم به تلاشش ادامه میده و دست نمی‌کشه، این که قدرت عشق چقدر زیباست، و چقدر غم انگیزه که بچه‌های بی گناه دور انداخته بشن، و عواقب تلخش و تاثیری که در ادامه بر جامعه داره. داستان قلم قوی داشت و خوب پیش می‌رفت ولی آخرش یکم تند رفت و پایانش خیلی ناگهانی و دور از انتظار بود.

کتاب خیلی قشنگی بود و بسیار روان روایت میکرد. چیزی که منو جذب کرد این بود که این کتاب برای دوره‌ای هست که زنها جامعه‌ای محدود داشتن و کسانی در اون زمان با شجاعت و یا طرز فکرشون تونستن که راه رو برای بقیه هموار کنن. مخصوصا قسمتی از کتاب که شخصیت اصلی داستان بدون ترس نظر خودش رو در تاریخی که فکر‌ها و عقاید کاملا متفاوت هستن رو میگه و بعد از اون باعث میشه که بقیه هم شجاعت انجام کارهایی رو بدست بیارن که در جامعه سرکوب میشدن و بهشون گفته میشده که نمیتونن. من واقعا از خوندن این کتاب لذت بردم

من اصولاً کتاب‌هایی که شخصیت اصلی انها یک زن هست رو میخونم، در مورد این کتاب تا نیمه کتاب واقعا با شخصیت الیزابت زات مشکل داشتم و به نظرم زن کسل کننده‌ای بود اما کم کم متوجه شدم که این زن نه تنها کسل کننده نیست بلکه دریایی از انگیزه و شوق رو رو شونه‌های خودش حمل می‌کنه، انگیزه سر پا موندن خودش و سر پا نگه داشتن تمام زنان جامعه.طوری که این زن زندگی خودش و دخترش رو ساخت واقعا قابل ستایشه و خیلی چیزها ازش یاد گرفتم. خیلی خوشحالم که این کتاب رو خوندم و حالا به زن بودن خودم افتخار میکنم

درس‌های خانم شیمی‌دان کتابی خواندنی و آموزنده است که به موضوعات مهمی در مورد تبعیض جنسی و نقش زنان در علم می‌پردازد.
شخصیت‌پردازی قوی، فضاسازی تاریخی دقیق و نثر جذاب گارموس، این کتاب را به اثری گیرا تبدیل کرده‌اند که خواننده را مجذوب خود می‌کند.
با وجود ایراداتی که به این کتاب گرفته شده است، معتقدم که درس‌های خانم شیمی‌دان کتابی ارزشمند است که به خصوص برای زنان جوانی که به دنبال دنبال کردن رویاهای خود در زمینه علم هستند، می‌تواند الهام‌بخش باشد

کتاب جالبی بود. نویسنده در مورد تفکراتی که در مورد زنان در دهه ۵۰ بر جوامع آمریکا حاکم بود اطلاعاتی را در اختیار خوانندگان قرار داده است. آنچه که می‌توان از مطالب کتاب برداشت کرد این است که در دهه ۵۰ مهم نبود که زنان به دنبال علم و دانش بودند یا اینکه چقدر پر تلاش و باهوش بودند تنها با نگاه جنسیتی به آن‌ها نگاه می‌شده است هر چند در عصر حاضر نیز به همان نگاه به زنان نگریسته می‌شود تنها با این تفاوت که خود زنان نیز با این نگرش همراه شده‌اند.

کتابی فوق العاده درباره‌ی بانوانی که علاقه مند هستند که در کنار زندگی مشترک خود زندگی فردی و موفقیت‌ها و پیشرفت‌های ان را نیز برای خود حفظ کنند. آنهایی که به غیر از امور روزمره به پیشرفت ذهنی و اجتماعی خود اهمیت می‌دهند. در جامعه‌ای که زن کوچک تر از مرد به شمار می‌رود و برابری میان این دو وجود ندارد. این داستان شاید مال زمان خیلی گذشته در اروپا بوده باشه ولی ما امروزه اون رو در زندگی خودمون مشاهده می‌کنیم و خوندن اون برای هر زنی لازم و ضروری هست.

یک نتیجه گیری ممکن: سعی در معرفی دو گروه رو داره: انسان‌هایی که خود واقعیشون هستند و تلاشگر و دارای استعداد هستند و انسانهایی که در لایه‌هایی پنهان شدند و علی رغم استعداد و تلاش کمتر سعی در سواری گرفتن از دیگران دارند. داره علاوه بر ستایش تلاش گروه اول داره بهشون یادآوری می‌کنه که اونقدری هم تو کارشون غرق نشوند که خام گروه دوم شوند و نتیجه‌ی تلاششون رو از دست بدهند و میگوید که در واقع برای زندگی گاهی اوقات باید جنگید.

داستان قشنگی در مورد خانمی هستش که با کهنه فکری‌های زمان خودش میجنگه تا به ارزو هاش برسه، در این میانه مجبور به انجام کارهای روتین و زنانه هم میشه و ترکیبی از این روتین‌های معمول زنانه، و ارزوهای بلندپروازانه و در آن زمان مردانه، بافت اصلی داستان رو شکل میده
در کل انسان رو به این فکر وا میداره که موانع امروزی برای رشد هم مانند موانع آن زمان هستش و برای شکستن این حصارها و موانع اولین قدم خواستن اون هدف و بعد اقدام کردنه

داستان جذابی هست. ولی من دلم برای کالوین ایوانز می سوزه که چنین عشقی این قدر زود برایش تموم شد. آخر قصه هم جالب بود که حقایق اول داستان بر ملا شد. شاید باورتون نشه ولی من هم تحت تاثیر خانم الیزابت زات و برنامه آشپزیش، غذا درست کردن رو نماد بارز علم شیمی در زندگی می دونم که همواره باهاش سر و کار دارم و وقت آشپزی واقعا حس می کنم اگر فلان چیز رو کی و چه مقدار و در چه شرایطی و چه حالتی به سایر ترکیبات اضافه کنیم، واقعا روی غذا تاثیر داره!

داستان بسیار جذاب و تاثیرگذاری بود درباره مبارزه با تفکر تبعیض جنسیتی، اونهم با حضور بسیار تأثیرگذار یک زن موفق، حتی در جبهه ایی که منتخب خودش نبود (حوزه آشپزی). هرچند مسئله جنسیت در جهان اول حذف شده واین داستان مربوط به گذشته دورِ آنهاست، ولی خوب این تفکر ضعیف هنوز در جهان سوم حضور داره علی الخصوص در فرهنگِ ملتهایی که با مذهب هم عجین هستن بیشتر نمود دارد، به امید روشنفکری بیشتر بین انسانها و رفع هرگونه تبعیض.

داستان فمینیسمی درباره زن دانشمندی که می‌خواهد به همه این راثابت کند وسختی زیادی می‌کشد من هم معتقدم زنان برای اثبات خود سختی‌های زیادی کشیدن ولی نکته منفی داستان این است که و نویسنده در خلال داستان خدا ناباوری را به خواننده القا می‌کند و حتی خدا باوری را به سخره می‌گیرد فرد خدا باوری که در داستان هست که اعتقاد به خدا مانند مسواک زدن و پوشیدن لباس زیر لازم می‌داند و این طرز فکر باعث تاسف هست

داستان به طور کلی رگه هایی از دیدگاه فمنیستی داره، هر چند در ژانر کارگاهی نیست اما در آخر لحظات داستان یکسری حقایق روشن میشه. شخصیت اصلی مستقل و جنگجو هست و این دو ویژگیش برای من باعث شد که داستان رو دنبال کنم هر چند در برخی موارد انگار نویسنده این دو ویژگی شخصیت (الیزابت) رو فراموش می کرد. در نگاه کلی داستان خوبی بود و پیامی که پروتاگنیست داستان میرسوند، نا امید نشدن و نترس بودن بود

در ابتدا فکر نمیکردم که این کتاب خیلی مفید و جذاب باشه اما بعد که متوجه شدم شخصیت داستان خانمی قدرتمند و هدفمند هست خوندن کتاب رو شروع کردم همیشه برای من کتاب‌های زندگی نامه تاثیر گذاری بالایی داشتند و این باور رو به من دادند که اگر قبلا کسی توانسته از پس سختی‌های زیاد بربیاد تو هم میتوانی. خوندن این کتاب فراموش نکنید تا با الهام از این زن قدرتمند و سخت کوش الهام‌های زیادی بگیرید

مفهوم واقعی زندگی یعنی اینکه اگر ما رویایی واقعی داشته باشیم میتونیم به آن دست پیدا کنیم در کل خواستن شدن است ما اگر هدفی از روی علاقه و لذت انتخاب کنیم زندگیمون راحت تر میشه و اینکه لذت بردن در طول رسیدن به هدف از خود رسیدن به هدف مهم تره. کتاب تاثیر گذاری برای من بود. خیلی تشکر میکنم از تیم کتابراه که کتاب‌های رایگان خیلی خوبی در اختیار کاربران قرار میده به نظر من که خیلی مفید هستن

بسیارعالى. هم مطلب وهم ترجمه. خوندنش رو به همه مخصوصاً خانمها توصیه میکنم. خیلى زیبا مشکل ما زنها را حتى در جامعه ى کنونى مطرح کرده. وانتظاراتى که از یک زن میره فقط محدود میشه به استفاده ى جنسى و متاسفانه بعضى از خانمها که نه، اکثر اونها خیلى خوب به این انتظار جواب میدن. من از شخصیت الیزابت خیلى خوشم اومد زنى مستقل و قوى.
ممنون ازکتابراه براى گذاشتن این کتاب.

موفقیت یک زن عاشق شیمی برخلاف جریان فکری جامعه که میگوید؛، زن نباید پیشرفت کند، این کتاب میتونه در زندگی تک تک ما‌ها اثر بزارهمتن متن قوی‌ای بود حالا این متن از نظر شیوه توضیح و سوال‌هایی که از بیننده برای جلب شدن حواسش میپرسه خیلی ویژه کار کردهاما به علت بلندی اثر باید طبیعتا وقت زیادی هم بهش اختصاص بدین که بنظرم ارزششو داره با توجه به کیفیت اثر.

کتابی که با نگاه فمینیستی و کمی الفظ علم شیمی سعی می‌کرد در خواننده حس خدا باوری رو زیر سوال ببره با عنوان آزادی بیان سعی در جلوگیری از انتقاد به عقیده الیزابت داشت در صورتی که من فکر میکنم آزادی بیان تا زمانی معنا داره که منافع آمریکا تأمین بشه همینطور که با مرگ ۳۰ هزار نفر در فلسطین هر کس در دنیا از فلسطین دفاع کنه باید بهای آزادی بیانش رو بپردازه و از کار برکنار بشه

یکی از بهترین رمان‌هایی بود که خوندم، به ما یادآوری میکنه که اگه میخوای در یک جامعه‌ی انسانی خودت باشی، جنسیت رو کنار بزاریم و با اقتدار زندگی خودمون رو بسازیم و از طرف دیگه می‌تونیم با عنوان زن تمام این کارهارو انجام بدیم بدون ذره‌ای توجه به جریان مرسوم جامعه.
من درس اعتماد بنفس و عزت نفس گرفتم از چینش زیبای شخصیت‌ اصلی این رمان

یه کتاب خوب که با داستانی خیلی جذاب و زیبا مشکلات عدیده‌ی خانم‌ها رو توی بحث کار و محیط بیرون بیان کرده بحثی که امروزه هم دیده می‌شه و به نظر الیزابت به عنوان یه زن قوی خیلی به مخاطب‌های خانم می‌تونه حس خوبی القا کنه و الگوی خوبی باشه در کل داستان جذاب بود شخصیت اصلی حس خیلی خوبی داشت و از نظر من کتاب باارزشی بود.

به نظر من کتاب جالبی بود، من شیمی خوندم و برای همین جذب عنوان کتاب شدم، شاید روال پر هیجانی نداشته باشه ولی حرفهای مهمی داره، مخصوصا در مورد انواع تبعیض، داستان هم از حدود یک سوم اول به بعد جذاب تر میشه و مسائل به هم مرتبط میشه و هرچی داستان به جلو میره سوال‌ها یکی یکی جواب داده میشه، من از خواندنش لذت بردم

رمان جذابی است در مورد الیزابت دانشمند زن در بین همکاران خود که همگی مرد هستند آن‌ها دیدگاهی کاملا متفاوت و مخالف با برابری جنسیتی دارند از همین رو الیزابت به ستاره‌ی برنامه‌ی تلویزیونی آشپزی تبدیل میشود که در خلال این مطلب سعی دارد به زنان درس شجاعت و جرات بدهد تا دست به تغییر و بهبود وضعیت کنونی خود بزنند.

کتاب بسیار قوی است. من تمام مدت مطالعه کمان میکردم این یک داستان واقعی بوده. با ظرافت تمام نقش الیزابت رو توصیف کرده. و بسیار شیفته شخصیت الیزابت زات شدم. زنی ساختارشکن٫قوی٫حق جو و آگاه به حقوق انسانی. فردی که در برابر مرجع قدرت اطاعت نمی‌کرد. و همرنگ جماعت نبود و بهای این انتخاب رو هم تمام و کمال پرداخت.

کتاب درس های شیمی دان: داستان زندگی زنی دانشمند است که با فرهنگ مرد سالاری و تبعیض جنسیتی درجامعه و محل کارش درگیره وسعی میکنه طبق استانداردهای خودش زندگی کنه کلا موضوع کتاب رو دوست داشتم چون درزمان خودش ی زن گستاخ و جسور بود وبا تبعیض جنسیتی و نابرابری و بی عدالتی ها می جنگید و از حق خودش دفاع می کرد

اول از همه خیلی ممنونم از کتابراه با این هدیه‌ی بی نظیر. این کتاب عالی بود مدت های طولانی بود که کتابی با این محتوای پر بار نخونده بودم هر صفحه‌ی کتاب پر از نکته و درس زندگی. شش و نیم حیوان خانگی کتاب بسیار جذاب بود. شخصیت زن رمان پر از هیجان و زیبایی و تازگی خیلی عالی بود خیلی

فوق العاده بود، نثر روان و داستانی واقعی وقتی با هم ترکیب میشوند بهترین‌ها را خلق میکنند. داستان زندگی زنی که علیرغم دیدگاههای جنسیتی، موفق شد با قاطعیت، تلاش و دانش به جایگاه ارزشمندی که مستحق آن بود برسد. اینکه زنان هم همانند مردان حق دارند دارای حقوقی برابر باشند چون هر دو انسانند.

کتاب کشش خوبی داره اما آتئیست بودن اون تا دانشمند تو کتاب هیچ دلیل علمی ندارد بیشتر به خاطر ضربه‌های کودکیشونه و نویسنده نتونسته از لحاظ علمی ثابت کنه همچنین پروژه‌ای که الیزابت داشت انجام می‌داد اصلا معلوم نشد چی هست و چه اثری روی علم داره در کل ارزش یه بار خواندن داره

در این کتاب که جوایز زیادی را از آن خود کرده، از جمله پرفروشهای نیویورک تایمز و... به زنان می‌آموزد با تمامی مشکلات فرهنگی، اجتماعی و...، به اصطلاح در خلاف جهت رود حرکت کرده و از همه موانع گذشته و همانند مردان موفق، بدون هیچگونه تفاوتی زنان موفق ساخته شود.

کتاب خوندنی‌ای بود. چیزی که درمورد این کتاب خیلی دوست داشتم شجاعت شخصیت اصلی بود. اینکه چطور بدون توجه به بقیه مسیر خودش رو در پیش می‌گیره و بر سختی‌ها غلبه می‌کنه. جامعه به وجود همچین افرادی نیاز داره و این کتاب می‌تونه خیلی الهام بخش باشه.

در دنیای امروز که اینقدر پیشرفت کرده که هرکسی میتونه با کمی تامل شگفتی‌های خداوند را ببیند برام عجیب بود که چطور یه شیمی دان اینقدر از همه چیز عقب افتاده و بخاطر اتفاقاتی که توسط چند نفر به ظاهر خداپرست براش افتاده همه چیز رو به پای خدا گذاشته و انکارش میکنه

داستان یه زن و مرد شیمیدان و دانشمند با تبعیض‌ها وتفاوت‌هایی که در مسیر این دو قرار داره البته که بیشتر مانور روی زن هست و جامعه‌ای که اونموقع کار علمی زنان رو صرفا به خاطره جنسیتشون قبول نمی‌کرد حتما پیشنهاد میدم بخونید کاملا پربار هست🥲👌

رمان جالبیه. در لوای داستان، شرایط زنان در دوره‌های گذشته وتلاش آن‌ها برای به دست آوردن جایگاه مورد نیاز به تصویر کشیده، همچنین فساد اداری واخلاقی مقامات ومسوولین رو هم به ظرافت بیان کرده. از خواندنش لذت بردم، هرچند سبک وسیاق داستان رو در کتابهای دیگه هم دیدم

داستان درباره الیزابت زات هست که هیچ وقت به عنوان یک شیمیدان جدی گرفته نشده در دهه 1950، کتاب درباره ایمان الیزابت به خودش هست اگه یک جایی از زندگی هستید که سردرگم شدید و اعتماد به خودتون رو از دست دادید، این کتاب برای شما است

کتابی فوق العاده جذاب و گیرا... شخصیت و اصول رفتاری الیزابت رو دوست داشتم اما خودش گاهی از درون متزلزل میشد و این واقعیت زنانِ سرسخت و قویه.
فقط در طول داستان خیلی زیاد به اعتقاد نداشتن به بَرین اشاره شده و این برام عجیب بود

کتاب خیلی خوبی بود پیشنهاد میکنم بخونید بخصوص شما خانم‌های عزیز. داستان بیان کننده یک زن قوی که بخاطر علاقش به شیمی و هدفی که در سر داره نهایت تلاشش رو میکنه و با وجود مشکلاتی که براش پیش میاد هرگز تسلیم نمیشه و به هدفش میرسه

کتاب وضعیت خانم‌ها و تغییراتی که ممکنه بچه یا متاهل بودن رو زندگیمون ایجاد می‌کنه و تبعیض‌ها رو شفاف بیان می‌کنه، حس غریبی از کیف کردن بابت تلاش و ناراحتی بابت شرایطی که تحمیل میشه بهمون رو میده، دوستش داشتم کتاب فوق العاده‌ای هست.